♨️ #روایت_کوتاه
بعدازظهر امروز دخترخانمی توی غرفه جلوم رو گرفت
🤷🏻♀️ حاج آقا مسائلة؟
دل آدم رو لرزوندن چه حکمی داره؟!
👳♂️ از اونجایی که سالهاست با جوونها در ارتباطم با نگاه به سر و وضعش فهمیدم چرا این سوال رو پرسیده.
گفتم مشکلی پیش اومده؟
🤷🏻♀️ از اول نمایشگاه یه سره دارن بهم تذکر میدن
(پیام بازرگانی: این یعنی تذکر آسانی موثره)
دست و پام داره میلرزه، قلبم اومده تو دهنم
👳♂️خب قانون رو رعایت کنید که تذکر نگیرید، هم دست و پاتون نلرزه
🤷🏻♀️ آخه من این قانون رو قبول ندارم
👳♂️یعنی چی قبول ندارم، قانون قانونه تا وقتی هست همه باید رعایتش کنند
بعد لحن صحبتم رو آرومتر کردم و گفتم اگر قرار باشه هرکس یه قسمت از قانون رو قبول نداشته باشه و بهش عمل نکنه که سنگ روی سنگ بند نمیشه
🤷🏻♀️ آخه پس انسانیت و حق آزادی چی میشه؟
👳♂️ بزرگوار ما در چارچوب قانون آزادیم
🤷🏻♀️ اگر یه روزی این قانون عوض شد چی، اون موقع شماها رعایت میکنید؟
👳♂️ زمان رضاشاه چادر سر کردن ممنوع شد و بیحجابی قانون شد، خیلی از مذهبیها سالها تو خونه موندند و بیرون نیومدند تا هم دینش رو حفظ کنند و هم قانون حکومت رو رعایت کنند
آرومتر شده بود
گفتم: خواهر بزرگوار اینهایی که به شما تذکر دادند بهتون توهین کردن؟
🤷🏻♀️ نه ولی با هر بار تذکر دلم لرزید
👳♂️ اونها هم با دیدن کسانی مثل شما که قانون رو رعایت نمیکنید تن و بدنشون میلرزه، پس لطفا قانون رو رعایت کن تا نه دل تو بلرزه نه دل کسایی که بهت تذکر میدن.
موقع بیرون رفتن از غرفه روسریاش رو سرش کرد
#حجاب
🔅 ارسال کنید و در افزایش سواد رسانهای جامعه سهیم باشید
@khakriz2