eitaa logo
خاڪریزشهـدا
906 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
31 فایل
"مقام معظم رهبری" 💠دشمنان بدانند کہ به توفیق الهے نمیگذاریم،و این ملت هم نمےگذارد کہ نام"شهید"و"شهادت"در این ڪشور فراموش شود. هدیه ورود بہ کانال=14صلوات نذر ظهور آقا(عج)😍 انتقادات و پیشنهادات👇 @montazer72
مشاهده در ایتا
دانلود
خاڪریزشهـدا
بسم ربــــّ الشهـــ🌹ـــدا و الصدیقین 🍃بی تو هرگز 🍃 قسمت پنجاه و نه: خانواده 🍃برای چند لحظه واقع
بسم ربــــّ الشهـــ🌹ـــدا و الصدیقین 🍃بی تو هرگز 🍃 قسمت شصت : خیانت 🍃روزهای اولی که درخواستش رو رد کرده بودم ... دلخوریش از من واضح بود ... سعی می کرد رفتارش رو کنترل کنه و عادی به نظر برسه ... مشخص بود تلاش می کنه باهام مواجه نشه ... توی جلسات تیم جراحی هم، نگاهش از روی من می پرید ... و من رو خطاب قرار نمی داد ... اما همین باعث شد، احترام بیشتری براش قائل بشم ... حقیقتا کار و زندگی شخصیش از هم جدا بود ... 🍃سه، چهار ماه به همین منوال گذشت ... توی سالن استراحت پزشکان نشسته بودم که از در اومد تو ... بدون مقدمه و در حالی که ... اصلا انتظارش رو نداشتم ... یهو نشست کنارم ... 🍃- پس شما چطور با هم آشنا می شید؟ ... اگر دو نفر با هم ارتباط نداشته باشن ... چطور می تونن همدیگه رو بشناسن و بفهمن به درد هم می خورن یا نه؟ ... 🍃همه زیرچشمی به ما نگاه می کردن ... با دیدن رفتار ناگهانی دایسون ... شوک و تعجب توی صورت شون موج می زد ... هنوز توی شوک بود اما آرامشم رو حفظ کردم ... 🍃دکتر دایسون ... واقعا این ارتباطات به خاطر شناخت پیش از ازدواجه؟ ... اگر اینطوره چرا آمار خیانت اینجا، اینقدر بالاست؟ ... یا اینکه حتی بعد از بچه دار شدن، به زندگی شون به همین سبک ادامه میدن ... و وقتی یه مرد ... بعد از سال ها زندگی ... از اون زن خواستگاری می کنه ... اون زن از خوشحالی بالا و پایین می پره و میگن این حقیقتا عشقه؟... یعنی تا قبل از اون عشق نبوده؟ ... یا بوده اما حقیقی نبوده؟ ... 🍃خیلی عادی از جا بلند شدم و وسایلم رو جمع کردم ... خیلی عمیق توی فکر فرو رفته بود ... 🍃منم بی سر و صدا ... و خیلی آروم ... در حال فرار و ترک موقعیت بودم ... در سالن رو باز کردم و رفتم بیرون ... در حالی که با تمام وجود به خدا التماس می کردم که بحث همون جا تموم بشه ... توی اون فشار کاری ... که یهو از پشت سر، صدام کرد ... ادامه دارد.. 🌹شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات🌹 ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
هوای مهدی فاطمه (س) رو داشته باشید... خیلی تنها ست... 😔😔😔 دمتون حیدری شبتون مهدوی یا علی✋ ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
هدایت شده از خاڪریزشهـدا
❣❣❣❣❣❣ ❣زیارت "شهــــــداء"❣ بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🌹 السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ❣❣❣❣❣❣ 🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹 🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛ 🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
بسم الله الرحمن الرحیم امروز مهمان شهید اصغر قضاوی هستیم 🌹 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
کارمند پاسدار شهید"اصغر قضاوی" متولد سال 1347 بوده و به مدت 28 سال در نیروی انتظامی مشغول خدمت بوده است . ثمره عمر پر برکت این شهید دو فرزند پسر است. وی مدتی در جبهه حضور داشته و از جانبازان دوران دفاع مقدس نیز بود. ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
از خصوصیات اخلاقی شهید قضاوی می توان به خوشرویی ، جدیت و متعهد بودن در کار ، توجه ویژه به نماز اول وقت ، احساس مسیولیت ، خیر خواهی و دستگیری از مستمندان و افراد بی بضاعت یاد کرد. ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
وی در درگیری پلیس مبارزه با موادمخدر اصفهان با قاچاقچیان مواد مخدر در شهرستان نایین یکی از مامورین وظیفه شناس نیروی انتظامی استان به درجه شهادت نایل شد. در این درگیری دو نفر از قاچاقچیان مجروح و پنج نفر دستگیر و مقدار 527 کیلوگرم مواد مخدر از قاچاقچیان کشف شد. ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
هدایت شده از ظلمت نفسی :)❣️
‌ ⚠️ ‼️ 🔴به همین روال اگر ذپیش برویم 🚶🚶🚶 قطعا دنیا به خود خواهد دید روزگارانی را که در آن👇 انسانیت معنا می شود با داشتن دو عدد پا ...!👣👣 حیا یعنی: عریان نبودن !! 👗♨️❌ و داشتن غیرت مساوی ست با 👈داشتن یک مشت افکار پوسیده ! 😤😏😒 🔴 اگر پیش برویم قطعا روزی؛ تمام موزه های شهر پر می شوند از👇 * تکه پارچه های قاب شده * 😔😔 که به دیوار آویخته اند و زیر آن نوشته اند👇 ⚡️پوشش زنان ایران زمین در روزگاران قدیم!!!⚡️ ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
هدایت شده از ظلمت نفسی :)❣️
( به روایت برادر شهید جوانی ) وقتی نزدیک ماه مبارک رمضان میشدیم داداش حامد میومدن مسجد تو تمیز کردن و نظافت مسجد با بچه ها سهیم میشدن .. پنجره های مسجد رو با روزنامه پاک میکردن لوسترهارو تمیز میکردن کل مسجدرو با دوستاشون جارو میکردن استکان ها رو میشستن و... . آخرای ماه شعبان همیشه روزه میگرفتن . قبل رسیدن ماه مبارک با حقوق ناچیزی که از سپاه میگرفتن برا خانواده هایی که وضع مالی خوبی نداشتن ولی داداش میشناخت که اهل روزه هستن وسایل مورد نیاز از قبیل چای برنج مرغ روغن و غیره تهیه میکردن و یواشکی در اختیارشون قرار میدادن این ها رو به ماهم نگفته بودن بعد شهادتشون متوجه اینکاراشون شدیم که ی عده از این خانواده ها خودشون برامون تعریف میکردن که آقا حامد همیشه هوای خانواده ی ما رو داشتند. این اواخر روزهایی بود که حامد جان حس غریبی از زندگی داشت. انگاری از درون داشت همه رو به چشم دل می دید . مثل همیشه خنده های معروفش روی صورتش گل کرده بود از سفر اولش که اومده بود از حال وهوای روحانی اونجا می گفت معلوم بود یه چیزی هست که اونجا دامنگیرش کرده . شاید میخواست بگه ...اما نگفت ! بعد هیات طبق روال هر هفته اومد و گفت بیا بریم برسونمت . حرفهایی می گفت که مفهومش برام سخت بودحتما از پروازش خبر داشت . باورش برام سخت بودوقتی میخواستم از ماشین پیاده بشم، دستاشو انداخت دورگردنم و گفت: نمی خوای برای آخرین بار خوب تماشام کنی؟ بعد هم رفت ... تاجایی که حتی پرنده ها هم توان رفتن رو دارن. «جوان غیور تبریزی25ساله» لقبی بود که اهالی پایتخت بهش داده بودن ویکی از روزنامه های محلی هم گفته بود «اولین شهید دهه هفتادی ایران» . ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
هدایت شده از ظلمت نفسی :)❣️
هدایت شده از ظلمت نفسی :)❣️
چفیه یه بسیجی رو دزديدند❗️ دادمیزد : آهای سفره ، حوله ، لحاف ، زيرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسك ، كلاه ، کمربند ، جانماز ، سايه بون ، کفن ، باند زخم ، تور ماهیگیریم... همه رو بردند‼️‼️ شادی روحشون كه دار و ندارشون همان يه چفيه بودصلوات! اللهم صل علی محمدوآل محمد 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
🌷 💢ماه رمضان سال ۷۷ هنوز بہ سن تڪلیف نرسیده بود براے بلند شدیم اما مصطفے را بیدار نڪردم. 💢خودش موقع بیدار شد، وقتي دید اذان مے گویند .بغض ڪرد و با ناراحتے گفت: « منو بیدار نڪردید⁉️» 💢دستے روے موهایش ڪشیدم و گفتم: «عزیزم شما هنوز به نرسیدے » ‌اخم هایش را درهم ڪشید و با دلخورےگفت: 💢«از این بہ بعد هر ڪسے بہ سن تڪلیف رسیده بره نون بخره، ها رو بذاره دم در،من و هنور بہ سن تڪلیف نرسیدم »  💢ناگفتہ نماند ڪہ آن روز، بدون سحرے گرفت، براے من هم درس شد ڪہ تمام ماه رمضان براے بیدارش ڪنم . ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
اللهم عجل لولیک الفرج
🍃🌸 دوباره جمعه گذشت و قنوت گریان ماند دوباره گیسوی نجوای ما پریشان ماند دوباره زمزمه ی کاسه های خالی ما پس از نیامدنت گوشه خیابان ماند 🌟اللهم عجل لولیک الفرج والعافیت والنصر🌟 🍃🌸 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
❤🍃❤ اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃 هـــرشبــــــ ـاص‌امـــام‌‌رضـــا ع‌ بــہ‌نیـــابتــــ‌‌شهـــــداو ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
°🌙| |🌙° °| فـــــداے رهبــــــر ≈{∴💚 °\ و یـڪ تـار مــــویـشـ ≈{∴👌 /° بتابـــــد تـا ابـــــد ≈{∴⚡ °\ خورشیــد رویـشـ ≈{∴🌤 /° سرسجادهـ خــواندمـ ≈{∴ °\ ایــنـ دعــــا را ≈{∴🙏 /° جهانـ خــالے نباشــد ≈{∴🌍 °| از وجـــــودشـ ≈{∴✋🏻 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
هدایت شده از ظلمت نفسی :)❣️
از کرخه تا شام : بسم ربــــّ الشهـــ🌹ـــدا و الصدیقین 🌸🍃بی تو هرگز 🍃🌸 قسمت شصت و یکم: زمانی برای نفس کشیدن 🍃دنبالم، توی راهروی بیمارستان، راه افتاد ... می خواستم گریه کنم ... چشم هام مملو از التماس بود ... تو رو خدا دیگه نیا... که صدام کرد ... 🍃- دکتر حسینی ... دکتر حسینی ... پیشنهاد شما برای آشنایی بیشتر چیه؟ ... 🍃ایستادم و چند لحظه مکث کردم ... - من چطور آدمی هستم؟ ... جا خورد ... 🍃- شما شخصیت من رو چطور معرفی می کنید؟ ... با تمام خصوصیات مثبت و منفی ... معلوم بود متوجه منظورم شده ... 🍃- پس علائق تون چی؟ ... 🍃- مثلا اینکه رنگ مورد علاقه ام چیه؟ یا چه غذایی رو دوست دارم؟ و ... واقعا به نظرتون اینها خیلی مهمه؟ ... مثلا اگر دو نفر از رنگ ها یا غذای متفاوتی خوششون بیاد نمی تونن با هم زندگی کنن؟ ... چند لحظه مکث کردم ... طبیعتا اگر اخلاقی نباشه و خودخواهی غلبه کنه ... ممکنه نتونن ... 🍃در کنار اخلاق ... بقیه اش هم به شخصیت و روحیه است ... اینکه موقع ناراحتی یا خوشحالی یا تحت فشار ... آدم ها چه کار می کنن یا چه واکنشی دارن ... 🍃اما این بحث ها و حرف ها تمومی نداشت ... بدون توجه به واکنش دیگران ... مدام میومد سراغم و حرف می زد ... 🍃با اون فشار و حجم کار ... این فشار و حرف های جدید واقعا سخت بود ... دیگه حتی یه لحظه آرامش ... یا زمانی برای نفس کشیدن، نداشتم ... دفعه آخر که اومد ... با ناراحتی بهش گفتم ... 🍃- دکتر دایسون ... میشه دیگه در مورد این مسائل صحبت نکنیم؟ ... و حرف ها صرفا کاری باشه؟ ... 🍃خنده اش محو شد ... چند لحظه بهم نگاه کرد ... - یعنی ... شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟ ... ادامه دارد... 🌹هدیه به همه شهدا صلوات 🌹 از کرخه تا شام ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
هدایت شده از ظلمت نفسی :)❣️
از کرخه تا شام : بسم ربــــّ الشهـــ🌹ـــدا و الصدیقین 🌸🍃بی تو هرگز🍃🌸 قسمت شصت و دوم : خدای تو کیست؟ خنده اش محو شد ... - یعنی ... شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟ ... چند لحظه مکث کردم ... گفتن چنین حرف هایی برام سخت بود ... اما حالا ... 🍃- صادقانه ... من اصلا به شما فکر نمی کنم ... نه به شما... که به هیچ شخص دیگه ای هم فکر نمی کنم ... نه فکر می کنم، نه ... 🍃بقیه حرفم رو خوردم و ادامه ندادم ... دوباره لبخند زد ... 🍃- شخص دیگه که خیلی خوبه ... اما نمی تونید واقعا به من فکر کنید؟ ... خسته و کلافه ... تمام وجودم پر از التماس شده بود ... 🍃- نه نمی تونم دکتر دایسون ... نه وقتش رو دارم، نه ... چند لحظه مکث کردم ... بدتر از همه ... شما دارید من رو انگشت نما و سوژه حرف دیگران می کنید ... 🍃- ولی اصلا به شما نمیاد با فکر و حرف دیگران در مورد خودتون ... توجه کنید ... یهو زد زیر خنده ... اینقدر شناخت از شما کافیه؟ ... حالا می تونید بهم فکر کنید؟ ... 🍃- انسان یه موجود اجتماعیه دکتر ... من تا جایی حرف دیگران برام مهم نیست که مطمئن باشم کاری که می کنم درسته ... حتی اگر شما از من یه شناخت نسبی داشته باشید ... من ندارم ... بیمارستان تمام فضای زندگی من رو پر کرده ... وقتی برای فکر کردن به شما و خوصیات شما ندارم ... حتی اگر هم داشته باشم ... من یه مسلمانم ... و تا جایی که یادم میاد، شما یه دفعه گفتید ... از نظر شما، خدا ... قیامت و روح ... وجود نداره ... در لاکر رو بستم ... 🍃- خواهش می کنم تمومش کنید ... و از اتاق رفتم بیرون ... ادامه دارد... 🌹هدیه به همه شهدا صلوات 🌹 از کرخه تا شام ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
هوای مهدی فاطمه (س) رو داشته باشید... خیلی تنها ست... 😔😔😔 دمتون حیدری شبتون مهدوی یا علی✋ ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
هدایت شده از خاڪریزشهـدا
❣❣❣❣❣❣ ❣زیارت "شهــــــداء"❣ بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🌹 السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹السَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹 السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹السَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ❣❣❣❣❣❣ 🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹 🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛ 🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
بسم الله الرحمن الرحیم امروز مهمان شهید علی کیارش هستیم🌹 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
علی کیارش در سال 1332 در روستا ازناسگوند متولد شد و دوران تحصیلی اش را در دبستان روستای ایمان آباد شروع و کلاس ششم را در دبستان حکیم نظامی ازنا پشت سر گذاشت. بعد از آن به علت نبودن دبیرستان در ازنا برای ادامه تحصیل به شهرستان خرم آباد عزیمت نمود و دوران دبیرستان را در دبیرستان امام خمینی فعلی واقع در خیابان 13 آبان با موفقیت سپری کرد. همزمان با تحصیل در رشته ورزشی بوکس تمرین می کرد. ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
کیارش در خانواده ی متوسط کشاورز و مذهبی رشد نمود و در سال 1351 در هوانیروز ارتش ثبت نام کرد. وی برای گذراندن آموزشهای لازم وارد پایگاه فعلی شهید وطن پور اصفهان شد و بعد از طی آموزشهای پرواز با هلی کوپترهای کبری انتخاب شدند.ایشان به علت رتبه های عالی که هنگام آموزش کسب می کرد به عنوان مربی آموزش هلی کوپتر انتخاب شد و در همان پایگاه محل آموزش خود مشغول آموزش خلبانان جدید شد. ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
علی کیارش در سال 1358 ازدواج کرد و صاحب پسری به نام بابک شد. در سال 1359 به کردستان اعزام شد و به مقابله با اشرار و معارضین پرداخت و پس از شروع جنگ عراق علیه ایران کیارش سه ماموریت را با موفقیت در منطقه جنوب انجام داد. در روز 22/9/59 جهت انجام ماموریتی بر روی رودخانه کرخه به پرواز درآمد و پس از تار و مار کردن ارتش بعثی به پایگاه برمیگردد و شب 23/9/59 برای ادامه ی عملیات با شش هلی کوپتر جنگی به منطقه اعزام می شوند که پس از انجام عملیات، هلی کوپتر ایشان مورد اصابت گلوله های دشمن قرار می گرد و قبل از انتقال به تهران همانجا در دزفول به شهادت می رسد. ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
🌺🍃 ┏━✨⚜ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜ ⚜✨━┛
هدایت شده از ظلمت نفسی :)❣️
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 📌به روایت همسر ✍الگوی کامل 🌺از هرنظر و در هر زمینه‌ای که بخواهیم حسابش را بکنیم، آقامحسن معلم بنده و یک الگوی به تمام معنا برای من بود. 🌺معلمی بود که من را با خودش بالا کشید... اگر بالا نکشیده بود، قطعا من امروز این صبر را نداشتم. آقا محسن، هیچ موقع تعصبات خاص نسبت به من نشان نمی‌داد و همیشه با روش خاص خودش من را راهنمایی و ارشاد می‌کرد. مثلا در مورد حجاب، زیبایی‌های آن را با روش خاص خود به من نشان داد و معتقد بود برای حجاب نه تنها نباید صرفه‌جویی کرد؛ بلکه باید بهترین چادرها را خرید و سر کرد. 🌺آقا محسن از همان سال ۸۵ یعنی پانزده سالگی که وارد مؤسسه شهید کاظمی شدند کار جهادی را شروع کرد. او از همان سال‌ها دغدغه کارهای فرهنگی را داشت و عجیب این حوزه برایش مهم بود. مخصوصا نسبت به صحبت‌های رهبر انقلاب دغدغه خاصی داشت و شب‌هایی بود که تا صبح بیدار می‌ماند، کتاب می‌خواند و روی بیانات حضرت آقا کار می‌کرد و نکات مهم آن را در داخل سایت یا کانال‌ تلگرامی‌شان می‌گذاشت. 🌺محسن از همان نوجوانی در کارهای فرهنگی فعال بود، همیشه در اردوهای جهادی شرکت می‌کرد. یکی از اعضای فعال موسسه شهیدحاج احمد کاظمی بود و کلا فعالیت‌های جهادی‌اش را از همینجا شروع کرد و حالا که نگاه می‌کنم می‌بینم حتی مسیر زندگی‌اش را هم ازهمین موسسه پیدا کرد و ادامه داد. 🌺محسن همیشه در پایگاه بسیج فعال بود، این اواخر در فضای مجازی از نظر فرهنگی بسیار فعال بود، می‌گفت مقام معظم رهبری وقتی که فرموده‌اند : «جواب کار فرهنگی باطل ، کار فرهنگی حق است.» تکلیف ما را در انجام کار فرهنگی روشن کرده‌اند و ما نباید این عرصه فرهنگی را خالی بگذاریم و واقعا دغدغه اش کار فرهنگی بود. 🌺محسن خیلی خیلی زیاد کتاب می‌خواند، هروقت هم جایی به مشکل می‌خورد و گیر می‌کرد، می‌گفت حتما کتاب کم خواندم که اینجوری شده... ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛
هدایت شده از ظلمت نفسی :)❣️
!! 🌷در یکی از عملیات ها که بر عليه منافقین بود، قرار شد منطقه ای را با موشک هدف قرار بدهیم. من موشک ها را آماده کرده بودم، سوخت زده با سیستم برنامه ریزی شده؛ موشک ها هم از آن موشک های مدرن نقطه زنی بود. 🌷ایشان (شهيد احمد كاظمى) از عمق عراق تماس گرفت که: مقدم آماده ای؟ گفتم: بله. گفت: موشک ها چقدر می ارزد؟ گفتم مگر می خواهی بخری؟! گفت: بگو چقدر می ارزد. گفتم: مثلاً شش هزار دلار. گفت: مقدم نزن اینها اینقدر نمی ارزند. 🌷خیلی بعید است، شما فرمانده ای وسط عملیات گیر بیاوری که اینقدر با حساب و مدبرانه عمل کند. هر كـسى دوست دارد اگر کارش تمام است، تیر خلاص را بزند و بیاید با این موفقیت عکس بگیرد.... 🌷....ولی سردار کاظمی در کوران عملیات، بیت المال و رضای خدا را در نظر داشت. می دانید چرا؟ چون مولایش امیر المومنین(ع) بود که وقتی می خواست کار دشمن را تمام کند، کمی صبر کرد نکند هوای نفس، حتی کمی غالب باشد و بعد برای رضای خدا قربتاً الی الله دشمن را نابود کرد. راوى: شهيد سردار حسن تهرانى مقدم. ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @khaterat_shohada ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛