eitaa logo
خاڪریزشهـدا
907 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
31 فایل
"مقام معظم رهبری" 💠دشمنان بدانند کہ به توفیق الهے نمیگذاریم،و این ملت هم نمےگذارد کہ نام"شهید"و"شهادت"در این ڪشور فراموش شود. هدیه ورود بہ کانال=14صلوات نذر ظهور آقا(عج)😍 انتقادات و پیشنهادات👇 @montazer72
مشاهده در ایتا
دانلود
خاڪریزشهـدا
http://eitaa.com/khaterat_shohada
 امیر حسین که به دنیا اومد خانواده گفتن شاید دلش گرم بشه و بیشتر اینجا بند بشه اما اینطور نشد دلم گرم بود از حضور بچه م اما تو دلم آتیش بود به خاطر اعتقاداتم  همون اول به همسرم گفتم زندگی با من یه زندگی معمولی نیست میدونست سرباز مطیع ولایتم میدونست تو راهی پا نمیذارم که ذره ای ناراحتی حضرت آقا توش باشه  همسرت که حسینی باشه تو رو  ظهیرت میکنه بی هیچ مخالفتی از جانب همسرم به سوریه رفتم  امیرحسین نه ماهه بود که لباس رزم پوشیدم . 99 روز سوریه بودم حسابی دلتنگ  امیر حسین بودم  به حاج آقا آیت اللهی از علمای بزرگ یزد  گفتم دعا کنید شهادت نصیب و روزیمون بشه. حاج آقا گفتند از خدا میخوام که مثل حبیب بن مظاهر بشید و منم گفتم لذتی که علی اکبر سید الشهدا از شهادت برد هرگز حبیب نبرد. http://eitaa.com/khaterat_shohada
خاڪریزشهـدا
#شهید_محمدحسین_محمدخانی http://eitaa.com/khaterat_shohada
  پنجاه و سه روز تو کاظمین بودم و تقریبا ۹ ماه تو سوریه اسم مستعارم عمار بود. بین بچه ها معروف بودم به حاج عمار تو سوریه فرمانده ی تیپ هجومی سید الشهدا بودم یه فرمانده برای اینکه موفق باشه هم باید مشروعیت داشته باشه و هم مقبولیت. من برای فرماندهی محور ها که انتخاب میشدم مشروعیت پیدا می کردم اما مقبولیتم تو دلای نیروهام بود  شانزده آبان ۹۴ شمال سابقیه عملیات داشتیم.  پا به پای نیروهام و کنارشون می جنگیدم و هدایتشون می کردم طلوع آفتاب که رسید،آفتاب سعادت  من هم تابیدوشهید شدم از آخرین وداعم  ۹۹ روز میگذشت  یه عاشق دلتنگ مثل یه ماهی اسیر توی تنگه که دائم خودشو به دیواره های شیشه ای میکوبه  تو معراج وقتی تنها شد با صدای بلند بهم گفت : نوش جونت.. حقت بود.. خوش به سعادتت.. http://eitaa.com/khaterat_shohada
بعد از شهادتم حاج قاسم سلیمانی اینطور توصیفم کرد که: رشادت ها و شجاعت های شهید عمار مانند همت بود. میگفت عمار مثل پسرم بود. همیشه براتون صدقه میزاشتم و میگفتم مراقب خودتون باشید دیروز کسی پیش کسی نام تورا برد. گفتم که بمیرم دگران یاد بگیرند. من عشق تو را از پدرم یاد گرفتم. کار پدران را پسران یاد بگیرند. اولاد فدای حرم حضرت زینب ای کاش تمام پدران یاد بگیرند.
اولین روز عملیات خیبر بود. از قسمت جنوبی جزیره ، با یک ماشین داشتم بر می گشتم عقب. توی راه دیدم یک ماشین با چراغ روشن داشت می آمد. این طور راه رفتن توی آن جاده ، آن هم روز اول عملیات، یعنی خودکشی.جلوی ماشین راگرفتم. داننده آقا مهدی بود. به ش گفتم « چرا این جوری می ری؟ می زننت ها .» گفت « می خوام به بچه ها روحیه بدم. عراقی ها رو هم بترسونم. می خوام یه کاری کنم او نا فکر کنن نیروهامون خیلی زیاده.» @khaterat_shohada
گفت فهمیدم چرا رنگ چادرت مشکیه!؟ گفتم چرا؟ گفت چون سایه ی مادر بالا سرته #این_مادر_دلداده_بسیار_دارد 💝 @khaterat_shohada
لایق صحبت بزم تو شدن آسان نیست تب و تاب غم عشقت دل دریا طلبید... @khaterat_shohada
🍃🌺 مہدے جان🌺🍃 مثل که نمے گوید کے... بے خبر در بزن و سر زده از راه برس... 💖اللهم عجل لولیک الفرج💖 @khaterat_shohada
هنگامه ی اذان عاشقی... @khaterat_shohada
... دعایمان کن که در راه اهداف بلندتان کمکتون کنیم. ما هم لایقی برای امام زمانمان باشیم 💖 @khaterat_shohada
هدایت شده از خاڪریزشهـدا
بخوان دعای فرج را بخوان اثر دارد دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد اللهم عجل لولیک الفرج @khaterat_shohada
هوای مهدی فاطمه (س) رو داشته باشید... خیلی تنهاست... 😔😔😔 دمتون حیدری شبتون مهدوی یا علی✋ @khaterat_shohada
❣❣❣❣❣❣ ❣زیارت "شهــــــداء"❣ بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🌹 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ❣❣❣❣❣❣ 🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹 🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺 🌷eitaa.com/khaterat_shohada 🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
بسم‌الله الرحمن الرحیم امروز مهمان شهید مصطفی صدرزاده هستیم😍 ثواب اعمال نیک امروزمون هدیه ب روح شهید صدرزاده🌹 http://eitaa.com/khaterat_shohada
خاڪریزشهـدا
http://eitaa.com/khaterat_shohada
شهید مصطفی صدرزاده با نام جهادی سید ابراهیم متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد . پدرش پاسدار و جانباز جبهه و جنگ و مادرش خانه دار بود . تا سن ۱۱ سالگی در خوزستان زندگی میکرد بعد از آن بخاطر شغل پدر ۲ سال در استان مازندران و سپس ساکن شهریار شد. ایشان دوران نوجوانی خود را با شرکت در مساجد و عضویت در بسیج سپری کردند. در سال ۸۶ ازدواج کردند و ثمره ی این ازدواج دختری ۷ ساله به نام فاطمه و پسری ۷ ماهه به نام محمد علی است.از سال ۹۲ وارد سوریه شد و به واسطه ی آموزشهای نظامی که در دوران نوجوانی و جوانی دیده بود به عنوان فرمانده ی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون در آمد . سرانجام در ظهر تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حلب سوریه به دیار معبود شتافت. http://eitaa.com/khaterat_shohada
اوّلین محاسبه انسان در پیشگاه خداوند 👈 درباره نماز است ، پس اگر نمازش قبول شود 👈 بقیه عبادات و اعمالش نیز پذیرفته مى گردد و اگر نماز انسان ، رد شود 👈 همه اعمالش ، مردود خواهد شد. 🌷 امام صادق عليه السلام 📖 وسائل الشيعه : ج 4 ص 34 ح 4442 http://eitaa.com/khaterat_shohada
خاڪریزشهـدا
مهمترین انگیزه و هدف شهید بزرگوار از اعزام به سوریه چه بود؟ مهمترین انگیزه شهید صدر زاده دفاع از مظلومین بود و همیشه می گفت یک جوان شیعه باید همیشه آماده دفاع از مظلومین در هر کجای عالم باشد و شیعیان بایستی پیش قدم دفاع از مظلومین در جهان باشند. حتی در دوران فتنه در مقابله با فتنه و فتنه گران، یکی از بسیجی های فعال بودند. برای اینکه به سوریه برود به مزار شهدای اندیشه رفت و شهدای گمنام را قسم داد که راه را برایش باز کنند و آن شهدا نیز حاجت مصطفی را دادند و راه را برای رفتن به سوریه برایش باز کردند. زمانی که نوجوان بود در خواب دیده بود که از مسجدی که در آن فعالیت می کرد شهید آورده بودند و از این مسجد نوری به سمت آسمان بلند می شود که چند سال بعد خودش و شهید عفتی اولین شهدای این مسجد می شوند. مصطفی چندین بار مجروح شده بود و تقریبا نقطه سالمی در بدن نداشت و ضربات فتنه نیز بر تنش بود و هر روز با هر ضربه محکمتر و مقاوم تر می شد و قدرت جاذبه بالایی داشت. http://eitaa.com/khaterat_shohada
خاڪریزشهـدا
http://eitaa.com/khaterat_shohada
متن وصیت نامه شهید عزیز مصطفی صدرزاده(سید ابراهیم) 🔹بسم ‌رب‌الشهدا و الصدیقین خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست‌،‌ سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد. شکر خدایی را که از میان این‌همه انسان ما را خاکی مقدس به نام ایران قرار داد. و شکر خدایی را که به بنده پدر و مادر و همسر صالح عطا کرد. و شکر بی‌پایان خدایی را که محبت شهدا و امام شهدا را در دم انداخت و به بنده توفیق داد تا در بسیج خادم باشم. خدایا از تو ممنونم بی‌اندازه که در دل ما محبت سید علی‌خامنه‌ای را انداختی تا بیاموزد درس ایستادگی را درس اینکه یزید‌های دوران را بشناسیم و جلوی آنها سر خم نکنیم. از تمام دوستان و آشنایان در ابتدای وصیت‌نامه خویش تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش‌ دهند تا گمراه نشوند. زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است. از پدر و خانواده عزیزم تقاضا دارم برای بنده بی‌تابی و ناراحتی بیش‌ از حد نکنند و اشک‌ها و گریه‌های خود را نثار اباعبدالله و فرزندان آن بزرگوار کنند. پدر و مادر و همسرم و دخترم از شما تقاضا می‌کنم بنده‌رو ببخشید و از خدا بخواهید بنده‌رو ببخشد چقدر در حق پدر و مادر کوتاهی کردم چقدر شما را به دردسر انداختم فقط خدا شاهد تلاش شما بود که در زمان جنگ باید سختی و مشقت از من نگه‌داری کردید و بعد از جنگ هم برای درس‌خواندن من چقدر سختی کشیدید. فقط خدا می‌داند که چقدر نگران کرده‌ام اذیت کرده‌ام و شما تحمل کردید زیرا تلاش‌ می‌کردید تا فرزندتان عاقبت‌ به خیر شود از شما ممنوم که همیشه انتخاب را به عهده خودم گذاشتید. حتی وقتی در نوجوانی می‌خواستم به نجف برای تحصیل بروم مخالفت نکرده و از اینکه همیشه به نظر من احترام گذاشتید ممنونم حالا هم از شما خواهش می‌کنم یکبار دیگر و برای آخرین بار به نظرم احترام بگذارید و از هیچ‌کس و از هیچ نهادی دلخور نباشید مبارزه با دشمنان خود آرزوی بنده بود و فقط خدا می‌داند برای این آرزو چقدر ضجه زدم و التماس کردم ممکن است بعضی‌ها به شما طعنه بزنند اما اهمیت ندهید بنده به راهی که رفتم یقین داشتم. از همسر عزیزم می‌خواهم که بنده را ببخشد زیرا که همسر خوبی برای او نبودم. به همسر عزیزم می‌گویم می‌دانم که بعد از بنده دخترم یتیم می‌شود و شما اذیت می‌شوید اما یادت باشد که رسول خدا فرموده: هرکس که یتیم شود خدا سرپرست اوست ایمان داشته باش که خدا همیشه با توست. آرزو دارم که دخترم فاطمه،‌فاطمی تربیت شود یعنی مدافع سرسخت ولایت، از دوستان،‌ آشنایان و فامیل و هرکس که حقی گردن ما دارد تقاضا می‌کنم بنده حقیر با ببخشد زیرا می‌دانم که اخلاق و رفتار من آنقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شما حتی که نصیب ما شد لطف و کرم و هدیه خدا بوده و مردم عزیز ایران یادمان باشد که به خاطر وجب به وجب این سرزمین و دین اسلام چقدر خون دادیم چقدر بچه‌های ما یتیم شدند،‌ زن‌ها بیوه، مادرها مجنون، پدرها گریان فقط و فقط برای خدا بود. در این ماه مبارک رمضان دل ما شکست،‌ دل امام زمان بیشتر و بیشتر که در مملکت شهدا حرمت ماه خدا توسط بعضی‌ها نگه‌داشته نشد و برادارن و خواهران من ماهواره و فرهنگ کثیف غرب مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد. از ما گفتن ما که رفتیم... آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی بی‌بی زینب آن زمانی که شما در شام‌ غریب بودید گذشت دیگر به عهدی اجازه نمی‌دهیم به شما و به سلاله حسین(ع) بی‌احترامی کند. دیگر دوران مظلومیت شیعه تمام شده. بی‌بی‌جان انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم بی‌بی عزیزم مرا قاسم خطاب کن مرا قاسم خطاب کن روی خون ناقابل من هم حساب کن.. 🔹و من‌الله توفیق مصطفی صدر زاده http://eitaa.com/khaterat_shohada
هدایت شده از ĥáŋif.71.ĥelmã🌷
🌹سلام بر آنهایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند ! . . و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم …😢 خاكريز شهدا درايتا👇👇 http://eitaa.com/khaterat_shohada
#پنج_شنبہ_های_دلتنگی وقتے دلم از زمونه خستـہ میشہ میام تو گلـزار میشـینم یکے یکے رد میشم از کنارتون عکـس شما رو میبینم آے شُهدا🌷 @khaterat_shohada
❃🌷↫«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»↬🌷❃ ✍داشت توی محوطه پادگان قدم میزد و هر از گاهی آشغالهای افتاده روی زمین رو جمع می کردکه یه دفعه وایساد. مثل اینکه چیزی پیدا کرده بود.رفتم نزدیکتر دیدم یه حلب خرماست که روش رو خاک و سنگ گرفته بنظر میومد یکمی ازش خورده بودند و انداخته بودنش اونجا.عصبانیت آقا مهدی رو اولین بار بود که میدیدم. با همون حالت غضب گفت: بگردید ببینید کی اینو اینجا انداخته؟یه چاقو هم بهم بدید. چاقو رو دادیم و نشست روی اون رو ذره ذره برداشت. ✍گفتم: آقا مهدی این حلبی حتماً خیلی وقته که اینجاست نمیشه خوردش. یه نگاه عاقل اندر سفیه به من کرد و گفت: میدونی پول این از کجا اومده؟ میدونی پول چند نفر جمع شده تا شده یه حلب خرما؟ میدونی اینو با پول اون پیرزنی خریدند که اگر ۲۰ تومن به جبهه کمک کنه مجبوره شب رو با شکم گرسنه زمین بگذاره؟! شما نخورش خودم میبرم تا تهش رو میخورم. 🌷 🌹@khaterat_shohada