خاکریز
مسابقه شماره 16 (کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت قسمت 19 ) 👇👇👇 🌿 خیلی سخت بود. حساب و کتاب خیلی دقیق ادا
(کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت قسمت 20 ) 👇👇👇
بازگشت
کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند.
دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد.
♦️روح به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم.
هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم.
پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند.
🔰در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم.
مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت.
حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمیخواستم حتی برای لحظهای از آن لحظات زیبا دور شوم.
🍃 من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم.
چقدر سخت بود،چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم.
افراد گرفتار را دیدم.
من تا چند قدمی بهشت رفتم.
مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد...
🌸حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود.
دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آنها میخواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند.
💠 همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد...
💥مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند.
🔆 یکی دو نفر از بستگان میخواستن به دیدنم بیایند..
آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند...
به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم....
🔰بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم.
💥احساس میکردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار...
🔅به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم میترسیدم باطن غذا را ببینم...
✔️ دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها میکرد.
☘️ بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم.
⚠️ یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم...
♻️ دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم
اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم.
❎ آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمیتوانستم ادامه دهم.
💠خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم.
چقدر لحظات زیبایی بود آنجا،زمان مطرح نبود،آنجا احتیاج به کلام نبود.
با یک نگاه آنچه میخواستیم منتقل میشد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود.
✅ برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شهید شده بودن!
🔷می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟!
🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند.
تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟
من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم.
🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود.
☘️ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد.
🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟
همسرم گفت: آره خودش بود.
این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود .
☄️برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود.
⚡️مرتب به ملائکه خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم میدانم.
خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟
گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه!
خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود.
آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده!
❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده.
🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت.
اعمال،گناهان،حق الناس.. حسابی گرفتارش
ادامه قسمت 20 👇👇👇
به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند..
🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبتها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند!
خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟
گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟
گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانوادهاش به مردم چیز دیگه ای گفتند.
سوالات مسابقه شماره 16 👇👇
🌸سوال اول ) 👇
برگشتن راوي داستان به دنيا، چگونه و باشفاعت چه كسي ميسر گرديد؟
🔸1) دعاي كودكان موسسه خيريه_امام رضا (علیه السلام)
🔸2) دعاي همسر و دو كودك يتيم _حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🔸3) دعاي اهالي محل به خصوص پير مردي كه پدر شهيد بود_حضرت معصومه (سلام الله علیها)
🔸4) دعاي پدر و مادر راوي_ امام علي (علیه السلام)
🌸🌸 سوال دوم )
جواب سوال راوی درباره نشانه های ظهور و دسیسه های آمریکا و اسرائیل کدام یک از گزینه های زیر است؟؟
✔️ 1) اینها کفی برآب هستند و نیست و نابود می شوند، شما نباید سست شوید باید ایمان خود را از دست ندهید.
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ( آل عمران 139 )
✔️ 2) وجود این دشمنان برای امتحان مردم است تا آنها که ایمان واقعی به آخرت ندارند به سمت آنها گرایش پیدا کنند تا خالص و ناخالص مشخص شوند.👇
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ (انعام 112 و 113 )
و همچنین ما هر پیغمبری را از شیطانهای انس و جن دشمنی در مقابل برانگیختیم
که آنها برخی با برخی دیگر برای اغفال مؤمنان، سخنان آراسته ظاهر فریب اظهار کنند.
و اگر پروردگار تو میخواست چنین نمیکردند.
پس اینها را با دروغشان واگذار. 112
(تا بیازماییمشان) و تا به گفتار (فریبنده) آن اهریمنان، آنان که به آخرت ایمان نیاورند، دل سپرده و بدان خشنود باشند، و تا آنچه میتوانند به گناه و تبهکاری آلوده شوند. 113
✔️ 3) آنها فقط بعد از ظهور امام زمان فرو پاشیده و نابود می شوند.
✔️ 4) هیچ کدام
🌸🌸🌸 سوال سوم )👇
🌸🌸🌸 سوال سوم )👇
آیا ائمه شاهد همه اعمال ما هستند؟؟؟
🔰 1) بله
طبق آیه 105 سوره توبه 👈 وقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ ۖ وَسَتُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
و بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را میبیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه میشوند
🔰 2) خیر
🔰 3) فقط بر اعمال خوب ما
🔰 4) هیچ کدام
🌸🌸🌸🌸سوال چهارم )
عوامل عدم استحابت دعا در شب قدر چیست؟
🌼 1) عاق والدین
🌼 2) کینه مومن به دل داشتن
🌼 3) قطع رابطه با اقوام
🌼 4) همه موارد
مهلت پاسخ گوئی تا ساعت 22 امشب
•┈┈••••✾•🌿🌼🌺🌼🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨
آیه 105 سوره توبه
👈 وقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ
✅آیا ناظر بودن امام زمان بر اعمال ما، منافاتی با ستّار بودن خداوند ندارد؟
✍پاسخ: بر اساس روایات مختلف، امام زمان، چشم خدا در میان انسانهاست و هر سال اعمال و تقدیرات انسان ها، در شب قدر بر ایشان عرضه میشود. اما این روایات منافی با ستّاریت خدا نیست؛ زیرا امام زمان واسطه فیض الهی و رابط خلق و خالق است و لازمه ی اینکه به بهترین وجه، این وساطت تحقق پذیرد، این است که آن حضرت از قابلیت ها و افعال همگان با خبر باشد.
ثانیا، میزان ستّار بودن پروردگار نسبت به هر کس، به تناسب لیاقت، شایستگی و درجات نزدیکی او در پیشگاه خداست. از این رو خداوند برای کافران پرده پوشی ندارد و ستاریت او نسبت به مومنان نیز، به تناسب درجات ایمان آنها، متفاوت است.
💥بنابراین چه بسا بعضی اعمال مومنان مُقرّب را از نظر امام زمان نیز مخفی بدارد. امامان معصوم از همه ی صفات الهی از جمله صفت ستار بودن، برخوردارند. و همانند خدا، بندگان مومن را رسوا نمیکنند و رازدار اسرار و اعمال مردم هستند.
📚پرسش و پاسخ دانشجویی، ج٢٧
♻️« جام طهور »
@tahoor133 🌷
15.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ|" دلتنگ یک حسرت" با نوای محمدحسین پویانفر
❤️ به ما بپیوندید
👇👇👇👇👇👇👇👇
♻️« جام طهور »
@tahoor133
📱نرم افزار جامع"مفاتیح نفیس"
🚩همراه ویژه لیالی قدر
#جوشن_کبیر
📿کلیات کتاب شریف مفاتیح الجنان به همراه ترجمه فارسی
🔎با قابلیت جستجو پيشرفته
📲دانلود رایگان از کافه بازار👇
http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.haghayeghi.abbas.mafatih_nafis&ref=share
مفاتیح.apk
8.9M
#دانلود_رایگان "مفاتیح نفیس"👆👆
* لَيْلَةُ_الْقَدْرِ_خَيْرٌ_مِّنْ_أَلْفِ_شَهْرٍ *
💢 ذکر معروف شب قدر را در مفاتیح نفیس بخوانید
📿کلیات کتاب شریف #مفاتیح_نفیس به همراه ترجمه فارسی
📲دانلود رایگان از کافه بازار👇👇
http://cafebazaar.ir/app/?id=ir.haghayeghi.abbas.mafatih_nafis&ref=share