eitaa logo
خاکریز
1.5هزار دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
13.6هزار ویدیو
140 فایل
﷽ 💥خاکریز : مهمترین اخبار سیاسی و تحلیلیِ روز دنیا، روانشناسی، مشاوره، طب اسلامی و...👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
مشاهده در ایتا
دانلود
36.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 برنامه تلوزیونی 🔻توصیف مرگ از زبان کسانی که به این دنیا برگشتند! 💠 بسیار اثر بخش 🔻 قسمت اول 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اثر غیبت و بدگویی از دیگران😱 منبع: نوشته آیت الله خرازی ص 173 حجّه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محی الدین حائری شیرازی فرمودند: ♻️ شیخ بهلول نقل کرد: در زمان رضاخان به خاطر آن که مورد غضب شاه بودم و مأموران در تعقیب من بودند، همسر خود را طلاق دادم؛ زیرا اگر او به زوجیت من باقی می ماند، ممکن بود مورد تعرّض دستگاه قرار بگیرد، حتی پس از آن که او را طلاق دادم و عده او تمام شد، وسیله ازدواج مجدّد را برای او فراهم آوردم تا هیچ ناراحتی و خطری از ناحیه من متوجّه او نشود. مدّتی گذشت این زن مُرد، من در خواب سه نفر زن را دیدم که نزد من آمدند. از آنان پرسیدم: شما کیستید؟ یکی از آن ها گفت: من عمّه پدر تو هستم، و دو نفر دیگر هم از خویشان به شمار آمدند. 🔰به هر صورت آنان به من گفتند: حضرت زهراعلیها السلام ما را فرستاده است تا این مطلب را به شما برسانیم که وقتی زن شما از دنیا رفت، ملائکه عذاب قصد عذاب او را داشتند، ولی حضرت زهراعلیها السلام دستور فرموده است: فعلاً دست از عذاب او بردارند. علّت عذاب، غیبت هایی بود که او از بعضی از مردم کرده بود و دلیل دستور توقّف عذاب از سوی حضرت زهراعلیها السلام نیز آن است که شاید از غیبت شدگان رضایت خواهی شود و آنان نیز رضایت دهند.😱 شیخ بهلول گفت: من پس از بیدار شدن از خواب، فوراً خود را به محل سکونت آن زن رسانیده و به منبر رفتم، بالای منبر به مردم گفتم: شخصی از اهل این محل از دنیا رفته و غیبت بعضی از مردم را کرده است، از تقصیر او بگذرید و او را عفو کنید تا از عذاب اخروی نجات یابد و به دیگران هم که در جلسه حاضر نیستند، بگویید تا از تقصیر او بگذرند. بعد از مدّتی، همسر سابقم را در خواب دیدم که رو به من کرده و گفت: فلانی راحت شدم. https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
مطالعه ماجراهای واقعی و ناب از کتاب بسیار زیبا و معتبر « روزنه هائی از عالم غیب » نوشته آیت الله سید محسن خرازی را در « کانال جام طهور » دنبال کنید. 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
یک داستان واقعی جدا کردن روح از بدن و فرستادن آن !؟😱 منبع: کتاب زیبا و معتبر « » نوشته آیت الله خرازی ص 213 🔰آیت اللَّه خزعلی : شنیدم مرحوم آقا شیخ هاشم قزوینی پیش کسی رفته و تجرید نفس کرده است، به حضورشان رسیدم تا شرح این موضوع را از خودشان هم بشنوم. وقتی خدمت ایشان رسیدم، فرمودند: ♻️شخصی در مشهد تجرید نفس می کرد، از او خواستم روح مرا هم تجرید کند. او گفت: شب جمعه نزدیک سحر وقت این کار است، گفتم: مانعی ندارد. 🔸در وقت موعود خدمت او رسیدم، گفت: کجا می خواهی بروی؟ گفتم: قزوین. روح مرا در همان موقع تجرید کرد، ناگهان خود را در قزوین دیدم و از جمله چیزی که در آن حال دیدم، این بود که: 👈مردی بدون آن که متوجّه من باشد، آمد و جلوی آبی را که به زمینی مزروعی می رفت، بست و آن را به طرف دیگری جاری ساخت. آن گاه زارع دیگری آمد و با آن مرد مرافعه کرد و سرانجام به آن شخص حمله ور شد و او را کشت و فرار کرد در حالی که هیچ کدام متوجّه من نمی شدند. در آن حال من متوجّه شدم که نزدیک طلوع آفتاب است و ممکن است نمازم قضا شود، تا به فکر نماز افتادم خود را در مشهد یافتم. شخصی که روح مرا تجرید کرده بود گفت: آنچه دیدی یادداشت کن. 🔸 مدّتی از این قضیه گذشت بعضی از همشهری ها از قزوین به مشهد آمدند، از آنان پرسیدم: فلانی (مقتول) چه شد؟ گفتند: کشته شد. گفتم: قاتل او کی بود؟ گفتند: هنوز پیدا نشده است. البته من او را می شناختم ولی سکوت می کردم، تا این که روزی به قزوین رفتم، مردم به دیدنم می آمدند. روزی قاتل هم آمد، وقتی می خواست برود، به او گفتم: فلانی را چه کسی کشت؟ گفت: معلوم نیست. گفتم: کی بیل را برداشت و...؟! تا این کلمه را گفتم، بدنش به لرزه درآمد و دانست که من از قضیه اطّلاع دارم. گفتم: نترس من تو را به دولت تحویل نمی دهم، بلکه می خواهم تو را از بدهکاری رها سازم، دیه قتل را به ورثه آن مقتول بپرداز. گفت: می ترسم مرا بگیرند. گفتم: لازم نیست آن مبلغ را به عنوان دیه قتل بپردازی تا تو را بگیرند، بلکه می توانی به عنوان بدهکاری بپردازی... ✅ مؤلّف گوید: بنده این مطلب را نیز از استاد بزرگوار آیت اللَّه العظمی آقای اراکی هم شنیدم که آن را از مرحوم آیت اللَّه آقای حاج شیخ حسنعلی مروارید و ایشان از حاج شیخ هاشم قزوینی نقل کردند. مطالعه ماجراهای واقعی و ناب از کتاب بسیار زیبا و معتبر « روزنه هائی از عالم غیب » نوشته آیت الله سید محسن خرازی را در « کانال جام طهور » دنبال کنید.👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
مسابقه شماره 4 ( از قسمت 9 سه دقیقه در قیامت) 👇👇👇
خاکریز
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت(قسمت ۸) ☘️اینجا بود که یاد حدیث امام صادق علیه السلام افتادم:حرمت مومن از کعب
(قسمت 9) ✅«بیت المال» ✔️از ابتدای جوانی و از زمانی که خودم را شناختم به حق الناس و بیت المال بسیار اهمیت می دادم .👏 ✅پدرم خیلی به من توصیه می‌کرد که مراقب بیت المال باش مبادا خودت را گرفتار کنی از طرفی من پای منبر ها و مسجد بزرگ شدم و مرتب این مطالب را می‌شنیدم . لذا وقتی در سپاه مشغول به کار شدم سعی می کردم در ساعاتی که در محل کار حضور دارم به کار شخصی مشغول شوم اگر در طی روز کار شخصی داشتم و یا تماس تلفنی شخصی داشتم به همان میزان و کمی بیشتر اضافه کاری بدون حقوق انجام می‌دادند که مشکلی ایجاد نشود با خودم میگفتم حقوق کمتر ببرم و حلال باشد خیلی بهتر است.👏 از طرفی در محل کار نیز تلاش می کردم که کارهای مراجعین را به دقت و با رضایت انجام دهم این موارد را در نامه عملم می دیدم جوان پشت میز به من گفت: 🔸 خدا را شکر کن که بیت المال برگردن نداری و گرنه باید رضایت تمام مردم ایران را کسب می‌کردیم اتفاقا در همانجا کسانی را می‌دیدم که شدیداً گرفتار هستند.😢 گرفتار رضایت تمام مردم ، گرفتار بیت المال . ✅این را هم بار دیگر اشاره کنم که بعد زمان و مکان در آنجا وجود نداشت یعنی به راحتی می توانستم کسانی را که قبل از من فوت کرده‌اند ببینم با کسانی را که بعد از من قرار بود بیایند. یا اگر کسی را می‌دیدم لازم به صحبت نبود به راحتی می فهمیدم که چه مشکلی دارد . یکباره و در یک لحظه می شد تمام این موارد را فهمید .‼️ من چقدر افرادی را دیدم که با اختلاس و دزدی از بیت المال به آن طرف آمده بودند و حالا باید از تمام مردم این کشور حتی آنها که بعدها به دنیا می آیند حلالیت طلبیدند 😭 ❇️اما در یکی از صفحات این کتاب قطور یک مطلبی برای من نوشته بود که خیلی وحشت کردم.😱 یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت اینها باشه جا تا بقیه و سربازهایی که بعداً میان در ساعات بی کاری استفاده کنند کتاب‌های خوبی بود یک سال روی تاقچه بود باز هایی که شیفت شب بودن یا ساعات بیکاری داشتند استفاده می‌کردند بعد از مدتی من از آن واحد به مکان دیگری منتقل شدم همراه با وسایل شخصی که می بردم کتاب‌ها را هم بردن یک ماه از حضور من برام با حد گذشت احساس کردم که این کتاب‌ها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید با واحد قبلی فرق داشت و سازها و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند لذا کتاب ها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم اینجا باشه بهتر استفاده میشه . ☘️جوان پشت میز اشاره‌ای به این ماجرای کتاب‌ها کرد و گفت این کتاب ها جزو بیت المال و برای آن مکان بود شما بدون اجازه آنها را به مکان دیگری گردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمی آوردی باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به واحد شما می آمدند حلالیت می طلبیدی! واقعا ترسیدم . 😨 با خودم گفتم : من از کتاب‌ها استفاده شخصی نکردم. بہ منزل نبرده بودم ، بلکه بہ واحد دیگرے بردم کہ بیشتر استفاده شود ،خدا بہ داد کسانی برسد کہ را ملک شخصی خود کرده‌اند!!! 🤧 ❇️در همان زمان، یکی از دوستان همکارم را دیدم. ایشان از بچه‌هاے با اخلاص و مؤمن درمجموعه دوستان ما بود. او مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش بہ عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را براے واحد خودشان خریداری کند. اما این مبلغ رابہ جاے قرار دادن در کُمد اداره، در جیب خودش گذاشت! او روز بعد، در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت. حالا وقتی مرا در آن وادے دید،بہ سراغم آمد و گفت: خانواده فکر کردند ڪہ این پول براے من است و آن را هزینه کرده‌اند. تو رو خدا برو و بہ آن ها بگو این پول را بہ مسئول مربوطه برسانند. من اینجا گرفتارم. تو رو خدا براے من کارے بکن. تازه فهمیدم کہ چرا برخی بزرگان اینقدر در مورد حساس هستند. راست می‌گویند کہ مرگ خبر نمی کند.[من بعدها پیغام این بنده خدا رابہ خانواده اش رساندم. ولی نتوانستم بگویم ڪہ چطور اورا دیدم] در سیره پیامبر گرامی اسلام🥀 نقل است: ✔️ روز حرکت از سرزمین خیبر، ناگهان بہ یکی از یاران پیامبر تیری اصابت کردو همان دم شهید شد. یارانش همگی گفتند: بهشت براو گوارا باد. خبر بہ پیامبرص رسید. ایشان فرمودند: من با شما هم عقیده نیستم، زیرا عبایی کہ برتن او بود از بود و او بی اجازه برده و روز قیامـت بہ صورت آتش او را احاطه خواهد کرد.🤧 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشته ام. حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت بہ صورت آتش در پایت قرار می گیرد. مسابقه کتابخوانی « سه دقیقه در قیامت، وصیت نامه سردار سلیمانی و حدیث بسیار مهم عنوان بصری» ✨با یک میلیون جایزه نقدی 👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
سوالات مسابقه شماره 4 (سه دقیقه در قیامت ):👇👇👇
سوال اول: اگر راوی داستان، بیت المال به گردنش بود رضایت چه کسانی را باید به دست می آورد؟ 1) رضایت تمام پرسنل سپاه را 2) رضایت تمام مردم شیعه و مسلمان جهان را 3) رضایت تمام مردم ایران را
سوال دوم: راوی ماجرا با کتابهای امانتی چه کرده بود که نزدیک بود گرفتار شود و از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به واحد او می آمدند حلالیت می طلبید؟ 1- کتابها را با نیت خیر جا به جا کرده بود. 2- کتابها را به خانه برده بود. 3- از کتابها استفاده شخصی کرده بود.
سوال سوم: روز حرکت از سرزمین خیبر، ناگهان بہ یکی از یاران پیامبر تیری اصابت کردو همان دم شهید شد. یارانش همگی گفتند: بهشت براو گوارا باد. خبر بہ پیامبرص رسید. ایشان چه فرمودند؟ 1) فرمود: مات سعیدا . این شخس سعادت مند از دنیا رفت. خوشا به حالش. 2 )فرمود: من با شما هم عقیده نیستم، زیرا عبایی کہ برتن او بود از بود و او بی اجازه برده و روز قیامـت بہ صورت آتش او را احاطه خواهد کرد. 3) فرمود در روز قیامت دو بند کفش به صورت آتش در پای او قرار دارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاکریز
مطالعه ماجراهای واقعی و ناب از کتاب بسیار زیبا و معتبر « روزنه هائی از عالم غیب » نوشته آیت الله سی
🔸مأموریت کلاغ برای رساندن نان 👇 منبع: نوشته آیت الله خرازی ص 137 حجّه الاسلام و المسلمین جناب آقای سلیم زاده فرمودند: استادی به نام آقای امامی داشتم که نقل می کرد: 🔰 در زمانی که نان کمیاب بود، من با چند نفر از رفقا به زحمت نانی تهیه کرده و به صحرا رفتیم، در آن جا به دنبال تهیه هیزم و غیره رفته بودیم که : ✳️ کلاغی آمد و مقدار زیادی از یک قرص نان را به منقار گرفت و پرواز کرد، یکی از دوستان من ناراحت شد و گفت: در چنین موقعیتی نباید بگذاریم که کلاغ نان را ببرد. کلاغ پس از پیمودن مسافتی روی دیوار قلعه ای نشست، تا آن شخص برای گرفتن نان جلو رفت کلاغ نان را داخل قلعه انداخت، وی برای به دست آوردن نان وارد قلعه شده و ناگهان می بیند: ✅ درست در زیر همان محلی که کلاغ نشسته بود شخصی با دست و پای بسته افتاده ‼️ و شخصی با دست و پای بسته افتاده و نمی تواند حرکت کند، ولی نان به گونه ای افتاده است که در نزدیکی دهان او قرار گرفته و مشغول خوردنش می باشد. 🌸او بلافاصله دست و پای مرد را باز کرده و از حال او جویا می شود، او در جواب می گوید: دزدها مالم را بردند و مرا به این کیفیت در این جا انداخته اند و من هرچه صدا زدم، کسی نبود که به دادم برسد تا بالاخره مأیوس شدم و به خدای بزرگ پناه آوردم و از او استمداد طلبیدم تا از گرسنگی هلاک نشوم خدا هم مرا نان داد و هم تو را روانه این جا کرد تا دست و پای مرا باز کنی.😄 🔰 مطالعه کتاب بسیار زیبای « روزنه هائی از عالم غیب » نوشته آیت الله سید محسن خرازی را در 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
مسابقه شماره 5 از قسمت 10 کتاب سه دقیقه در قیامت و شرح آن👇👇👇 (قسمت 10) 💠 صدقه 🔰در میان روزهایی که بررسی اعمال آن ها انجام شد، یکی از روزها برای من خاطره ساز شد. چون در آن وضعیت، ما به باطن اعمال آگاه می‌شدیم .یعنی ماهیت اتفاقات وعلت برخی وقایع رامی فهمیدیم. چیزی که امروزه به شانس بیان می‌شود، اصلاً آنجا مورد تأیید نبود، بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علت‌ها رخ می‌داد. ✅ روزی در دوران جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو به شب رسید نمی‌دانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم. ♻️بیشتر نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند، من و یکی از رفقا می رفتیم و با اذیت کردن، آن ها را از خواب بیدار می کردیم! برای همین یک چادر کوچک، به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند. شب دوم اردو بود که باز هم بقیه را اذیت کردیم و سریع برگشتیم چادر خودمان که بخوابیم. البته بگذریم از اینکه هر چه ثواب اعمال خیر داشتم، به خاطر این کارها از دست دادم!😱 وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم، دیدم یک نفر سر جای من خوابیده! من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم و با دو عدد پتو، برای خودم یک رختخواب قشنگ درست کرده بودم. چادر ما چراغ نداشت ومتوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده، فکر کردم یکی از بچه ها می خواهد من را اذیت کند، لذا همینطور که پوتین پایم بود، جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم! 🔰 یکباره دیدم حاج آقا...که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید وقلبش را گرفته وداد می زد کی بود؟ چی شد؟ وحشت کردم . سریع ازچادر آمدم بیرون. بعدها فهمیدم که حاج آقا جای خواب نداشته و بچه‌ها برای اینکه من را اذیت کنن، به حاج آقا گفتن که این جای حاضر و آماده برای شماست! اما لگد خیلی بدی زده بودم. بنده خدا یک دستش به قلبش بودو یک دستش به پشتش! 😄 حاج آقا آمد از چادر بیرون و گفت: الهی پات بشکنه،😱 مگه من چیکار کردم که اینجوری لگدزدی؟ اومدم جلو و گفتم: حاج آقا غلط کردم. ببخشید. من با کسی دیگه شما را اشتباه گرفتم. اصلاً حواسم نبود که پوتین پام کردم و ممکنه ضربه شدید باشه. 🔸خلاصه اون شب خیلی معذرت خواهی کردم. بعد به حاج آقا گفتم: شرمنده، شما برید بخوابید، من می رم تو ماشین می خوابم، فقط با اجازه بالش خودم را برمی‌دارم. چراغ برداشتم و رفتم توی چادر، همین که بالش رو برداشتم دیدم یک عقرب 🦂به بزرگی کف دست زیر بالش من قرار داره! حاج آقا هم اومد داخل و هر طوری بود عقرب رو کشتیم. 🔸حاجی نگاهی به من کرد و گفت: جون من رو نجات دادی، اما بد لگدی زدی، هنوز درد دارم. من هم رفتم توی ماشین خوابیدم . روز بعد اردو تمام شد و برگشتیم. همان شب، من درحین تمرین در باشگاه ورزش های رزمی پایم شکست. ✅ اما نکته جالب توجه این بود که ماجرای آن روز برنامه عمل من، کامل و با شرح جزئیات نوشته شده بود. جوان پشت میز به من گفت: آن عقرب مأموربود که تو را بکشد. اما صدقه ای که آن روز دادی مرگ تو را به عقب انداخت! همان لحظه فیلم مربوط به آن صدقه رادیدم... عصر همان روز، خانم من زنگ زد و گفت: فلانی که همسایه ماست ،خیلی مشکل مالی داره. هیچی برای خوردن ندارن. اجازه می‌دی از پول‌هایی که کنار گذاشتی مبلغی بهشون بدم. گفتم: آخه این پول ها رو گذاشتم برا خرید موتور. اما عیب نداره. هر چقدر می خوای بهشون بده. جوان گفت: مرگ تو را عقب انداخت. اما آن روحانی که لگد خورد؛ ایشان در آن روز کاری کرده بود که باید این ضربه را می‌خورد. ولی به نفرین ایشان، پای تو هم در روز بعد شکست. بعد به اهمیت صدقه دادن و خیرخواهی برای مردم اشاره کرد و آیه ۲۹ سوره فاطر را خواند: " کسانی که کتاب الهی را تلاوت می کنند و نماز را برپا می دارند و از آنچه به آن ها روزے داده ایم پنهان و آشکار انفاق می کنند، تجارت (پرسودی) را امید دارند که نابودے و کساد در آن نیست." یا حدیثی که امام باقر علیه السلام فرموده اند: صدقه دادن، هفتاد بلا از بلاهاے دنیا را دفع می‌کند و صدقه دهنده از مرگ بد رهایی می یابد. البته این نکته را باید ذکر کنم که من در آنجا مدت عمر خود را دیدم که چیز زیادے از آن نمانده بود . اما به من گفته شد که صدقات،صله رحم، نماز جماعت و زیارت اهل بیت علیهم السلام و حضور در جلسات دینی و هر کاری که برای رضای خدا انجام دهی جزو عمرت حساب نشده و باعث طولانی شدن عمر می گردد. مسابقه کتابخوانی « سه دقیقه در قیامت، وصیت نامه سردار سلیمانی و حدیث بسیار مهم عنوان بصری» ✨با یک میلیون جایزه نقدی 👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
اهمیت صدقه دادن:👇🌸 برگ عيشي به گورخويش فرست كس نيارد ز پس، تو پيش فرست خوروپوشُ بخشاي وراحت رسان نگه مِي چه داري ز بهر كسان زرونعمت اكنون بده كان توست كه بعدازتوبيرون زفرمان توست تو با خود ببر توشه خويشتن كه شفقت نيايد ز فرزند و زن غم خويش درزندگي خوركه خويش به مرده نپردازد از حرص خويش به غمخوارگي جزسر انگشت تو نخارد كسي در جهان پشت تو ✔️مردي پس ازعمري تلاش وزحمت،ثروت زيادي جمع كرده بود. ✳️ روزي مريض شد ودربستربيماري افتاد. بيماري اوهرروزشدت مي يافت بطوري كه ديگراميدبه زنده ماندن نداشت. فرزندانش را جمع كردتا وصيت كند. به پسربزرگش گفت: ☘️من چيزي به پايان عمرم باقي نمانده وامروزاحوال خودرانگاه مي كنم، مي بينم دستم خالي است وباكوله باري ازگناه وشرمندگي دارم به سوي خدا ميروم ♻️ سعي كنيدبعدازمن برايم نمازبخوانيد،روزه بگيريد، احسان كنيد كه سخت به آن نيازمند هستم.مرتب تكرارميكرد كه «چراغي ازپشت سرم بفرستيد» ازقضا مرد شفا يافت ونمرد. روزي اورا به مهماني دعوت كرده بودند.به فرزندش گفت چراغ همراه خودبياوركه راه تاريك است . 🌸پدر و پسربه راه افتادند در ميانه راه پسركه چراغ دستش بود چند قدم عقب افتاد و پدر درجلو بود و پدر نمي توانست خوب به راه خود ادامه دهد. به پسر اعتراض كرد وگفت: «چرا عقب ماندي،راه تاريك است،مي ترسم بلغزم ودست وپايم بشكند» ♻️پسر ازفرصت استفاده كرد وگفت: پدرجان!يادتان هست كه آنروز وصيت مي كردي وپيوسته مي گفتي راه آخرت درپيش دارم وخطرناك است!! مي گفتي چراغ ازپشت سرمن بفرستيد. خودت چراغ همراه نبردي وازقبل نفرستادي وچراغ رااز پشت سرخواستي. آري پدر، چراغ كه ازپشت سرآيد، نور و جلا ندارد . لطايف الابرارص38 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
🌸رسول گرامي اسلام 🥀 (صلي اله عليه وآله) فرمودند: ✔️زماني ازابليس پرسيدم (يا ملعون لِم تمنع الصدقه) 🔸ای ملعون چرامانع صدقه دادن وانفاق كردن مردم مي شوي؟ ✅ابليس پاسخ داد: اي محمد!صدقه ماننداره اي است كه روي سر من قرارمي گيرد وسرم را همچون چوب مي برد و تكه تكه مي كند! پيامبر پرسيدند: چرا؟ مگر درصدقه وانفاق وخمس و زكات چه چيزي وجود دارد كه براي تو تا اين اندازه دشوار است؟! ✅ابليس پاسخ داد: چون در صدقه 5 خصلت وجود دارد. 🔸 اول: يزيد في الاموال 👈 مالهارا زياد ميكند. 🔸🔸 دوم: شفاي مريض رابه ارمغان مي آورد. 🔸🔸🔸 سوم: بلاءوآفت رادفع مي كند. 🔸🔸🔸🔸چهارم: صاحبان صدقه ازصراط به آساني مي گذرند. 🔸🔸🔸🔸🔸پنجم:بدون حساب وعذاب واردبهشت مي شوند. مواعظ العدديه آية الله مشكيني ص281 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
✅ برخی صفات و اعمال خیر به قدری پیش خداوند ارزش و اعتبار دارد که اگر صاحب آن ، مشرک یا یهودی هم باشد برای او اثر مثبت دارد بلا را از او دفع می کند عمر و رزقش را زیاد می کند و گاهی به او توفیق عاقبت به خیری می دهد. به عنوان مثال : ✔️ صدقه ✔️ صله رحم ✔️ سخاوت و صاحب سفره بودن ✔️ و احترام والدین
خاکریز
✅ برخی صفات و اعمال خیر به قدری پیش خداوند ارزش و اعتبار دارد که اگر صاحب آن ، مشرک یا یهودی هم باش
✅ صدقه عامل دفع مرگ یک یهودی: روزي پيامبر🥀(صلي الله عليه وآله) باگروهي ازاصحاب نشسته بودند . 🔸مرد يهودي از كنار آن بزرگوار واصحابش عبور كرد. حضرت فرمودند:👇 «اِنَّ هذا اليهودي يعَصَّهُ اَسودٌ في قفاء فيقتله» امروزماري به پشت گردن اين يهودي مي زند واو را مي كشد.😱 چون عصر شد يهودي با پشته هيزمي بازگشت پس صحابه عرض كردند: يا رسول الله اين يهودي زنده است وحال آنكه شما مرگش رابه هنگام بازگشت خبر داده بوديد ‼️😟 ❇️ حضرت به اوفرمودند: اي يهودي نزديك بيا وپشته هيزمت رابه زمين بگذار؛ چون هيزم رابه زمين گذاشت ديدندماري سياه در ميان هيزم هاست. وسرچوبي را به دهان گرفته است.😧 حضرت به اوفرمودن امروز چكار كردي؟ 🔰عرض كرد كاري نكردم ،دو قرص نان با من بود يكي را خوردم وديگري را صدقه دادم .👏 حضرت فرمود: ☘️ «بهادفع الله عنك» خداونداين مرگ رابه واسطه اين صدقه ات ازتو دفع كرده است . كافي ج4 ص 7 🌸مسابقه کتابخوانی « سه دقیقه در قیامت، وصیت نامه سردار سلیمانی و حدیث بسیار مهم عنوان بصری» 🌸 ✨با یک میلیون جایزه نقدی 👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
سوال اول (مسابقه شماره 5) 👇 چه عملی باعث حفظ جان راوی کتاب از مرگ (با نیش عقرب ) شد؟ 1 ) کمک به همسایه نیازمند از پول پس انداز برای خرید موتور 2) قسمت و تقدیر الهی. 3) هر دو مورد
خاکریز
🌸رسول گرامي اسلام 🥀 (صلي اله عليه وآله) فرمودند: ✔️زماني ازابليس پرسيدم (يا ملعون لِم تمنع الصدقه)
سواد دوم: بنا بر فرمایش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) چرا شیطان مانع صدقه می شود؟ 1) مالهارا زياد ميكند. باعث شفای مریض می شود 2) باعث طولانی شدن عمر می شود 3)هیچ کدام
خاکریز
✅ برخی صفات و اعمال خیر به قدری پیش خداوند ارزش و اعتبار دارد که اگر صاحب آن ، مشرک یا یهودی هم باش
کدام یک از اعمال زیر برای انجام دهنده آن آثار و برکات به همراه دارد؟ 1) صدقه ، صله رحم 2) سخاوت و صاحب سفره بودن 3) همه موارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚واقعيتی زيبا از دنيای پس از مرگ 🌸مسابقه کتابخوانی « سه دقیقه در قیامت، وصیت نامه سردار سلیمانی و حدیث بسیار مهم عنوان بصری» 🌸 ✨با یک میلیون جایزه نقدی 👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتاب سه دقیقه در قیامت از دوربین صدا و سیما 🎁🎁 مسابقه کتابخوانی ✔️ سه دقیقه در قیامت ✔️ حدیث عُنوان بَصری ✔️ وصیت نامه سردار سلیمانی با جوایز ارزنده نقدی 👇 🌸 نفر اول 300 هزار تومان 🌸 نفر دوم 250 هزار تومان 🌸 نفر سوم 200 هزار تومان 🌸 نفر چهارم 150 هزار تومان 🌸 نفر پنجم 100 هزار تومان 🌸 نفر ششم و هفتم هر کدام 50 هزار تومان برای مشاهده سوال و پاسخ به آن به کانال زیر بپیوندید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601 ✅✅✅ با همت یکی از خیرین بزرگوار 🔰در روز عید غدیر 🌼عید بزرگ خدا🌼 از بین اعضاء کانال قرعه کشی می شود و مشروط به امکان سفر زیارتی اربعین امام حسین 🥀 (علیه السلام ) به یک نفر از عزیزان عضو کانال مبلغ👈 500 هزار تومان کمک هزینه زیارت اربعین اهداء می گردد. •┈┈••••✾•🌿🌼🌺🌼🌿•✾•••┈┈• لینک مسابقات 1 الی 17 👇 https://eitaa.com/tahoor133/1653
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹زیارت امام حسین(ع) از راه دور🌹 ✅امام صادق(ع): اى سدیر، این حق بر تو نیست که قبر حسین علیه السّلام را در هر جمعه پنج مرتبه و در هر روز یک بار زیارت کنى ؟ عرض کردم: فدایت شوم بین ما و بین آن حضرت فرسخ‏هاى بسیار فاصله است. حضرت فرمودند: بر بام منزل برو سپس بطرف راست و جانب چپ خود توجه کن بعد سر به آسمان بلند کن، سپس سر را بطرف قبر امام حسین علیه السّلام برگردان و بعد بگو: ✅السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه‏ هر گاه چنین نمودى ثواب « یک زَورَه »برایت منظور میشود. زوره یعنى یک حج و یک عمره. سدیر گفت: گاهی می شد که در یک ماه بیش از بیست بار این کار را انجام می دادم. 📚کامل الزیارات صفحه : ۸۶۹ https://eitaa.com/joinchat/1578631181Cf416aa6601
مسابقه شماره شش (شرح کتاب سه دقیقه در قیامت) 👇👇👇