eitaa logo
علیرضا خاکساری
447 دنبال‌کننده
12 عکس
30 ویدیو
0 فایل
دفتر شعر مجازی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ باقِرِ الْعِلْمِ، وَ إِمامِ الْهُدىٰ، وَقائِدِ أَهْلِ التَّقْوىٰ، وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبادِكَ. اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبادِكَ، وَمَناراً لِبِلادِكَ، وَمُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ، وَمُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ، وَأَمَرْتَ بِطاعَتِهِ، وَحَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ، فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيائِكَ وَأَصْفِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَأُمَنائِكَ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ.🔸 پیشکش مولای نازنینم امام مفترض الطاعه حضرت اباجعفرمحمدبن علی صلوات الله علیه تویی کعبه و ما همه در مطاف به گرد تو هستیم گرم طواف به سوی تو باید سرازیر شد که باید فقط پای تو پیر شد طواف تو بر مرد و زن واجب است به  وصف تو پرداختن واجب است تو هستی یدالله در آستین عزیز دل سیدالسجادین بنازد به تو هم حسن هم حسین شود مسندت زانوی زینبین ندارد همانند تو مادرت دلیری شبیه عمو اکبرت کنار تو کی عمه جان خسته بود ؟ رقیه به تو سخت دل بسته بود گره ها به دستان تو وا شده به الطاف تو کور بینا شده حلاوت به بار عنب داده ای به خشکیده نخلی رطب داده ای اباجعفر الحاضر الذاکری ابوالصادق الخاشع الصابری به هر محفلی صحبت "تذکره" ست فقط نام تو زینت "تذکره" ست به دیوان خود گرچه بسیار گفت کم از قدر و شان تو "عطار" گفت تجلی فاروق اعظم تویی شکافنده ی علم عالم تویی به دست تو دین خدا پا گرفت فقاهت به لطف تو معنا گرفت چه علم " حدیث " و چه علم " کلام " فقط از تو داریم و بس ؛ والسلام بنازم به آیین حق محورت که شد کرسی درس تو سنگرت جهان را هدایتگری کرده ای تو اسلام را رهبری کرده ای جهاد تو  تبیین دین بوده است نجات همه مسلمین بوده است به غیر از تو که پاسخ نغز داد ؟ به هر پرسش " جابربن زیاد" فقط ذکر حق از لسانت شنید اسیر دمت "جابر بن یزید " " زراره " زر از گرد راهت گرفت " اَبان " وام ها از نگاهت گرفت به فضل " فُضَیل" و " بُرَید " ات قسم مگر من به کنه شما می رسم ؟؟ " ابوحمزه " ات هم دعایم کند مرا عاقبت باخدایم کند رسیدم مرا هم " کمیت" ام کنی فقط شاعر اهل بیتم کنی به ایین اجداد خود زیستم من از فرقه ی "زیدیه" نیستم تو پنجم امام مبین منی همه اعتقاد و یقین منی قلم ذوالفقار قیام تو بود چه اوازه ای در کلام تو بود بنازم کمالات ارزنده ات "هشام بن عبدالملک " بنده ات سلاح ات روایات کوبنده ای کلام تو شد تیغ برنده ای بزرگان دین وامدار تواند همه نقطه ای بر مدار تو اند احادیث تو بهترین رهنماست بدهکار تو "سیدمرتضی "ست رضای خدا جز رضای تو نیست پیام تو سرمشق "سیدرضی" ست کسی تشنه ی پای بوسی شود به پابوسی ات "شیخ طوسی" شود به هر مجلسی "مجلسی" مست توست بحار کرم در کف دست توست دل رهرو ات را جلا داده ای به "شیخ بهایی" بها داده ای به یاری تو فتح شد باب ها تویی مرشد راه "نواب" ها تراز اصول "کلینی" تویی مراد و امام "خمینی" تویی مرام تو خلق مجاهد کند مرا دشمن هر معاند کند بنازم به یاران ایرانی ات بنازم به قاسم سلیمانی ات هرآن کس مرید تو مولا شود یقینا که سردار دلها شود مرید تو را بیم تحریم نیست ولایتمدار اهل تسلیم نیست هر ان کس که قرآن تورق کند کجا با شیاطین توافق کند موالی فقط دل به تو داده اند همه شیعیان تو آزاده اند به اوازه ی صف شکن ها قسم به ایثار سیدحسن ها قسم به اعجاز ایات قرآن قسم به اهداف پیر جماران قسم به هر رزم جامه ملبس شویم نگهبان بیت المقدس شویم شگفتا که شاگرد امروز تو علمدار همواره پیروز تو ولی امر جمعیتی عاشق است اگر وعده ای هم دهد صادق است توسل به تو ذکر سیدعلی ست مبانی تو فکر سیدعلی ست به دستی توانا و قلبی سلیم ورودی دروازه ی اورشلیم به اذن خدا روی در حک کند حدیث تو را روی در حک کند یقینا فلسطین مهیا شود مهیای دیدار آقا شود یقینا که آنجا به منبر رود به انگیزه ی فتح خیبر رود به لحنی شگفتانه طوفان کند در آن شهر تفسیر قرآن کند به هر خطبه ذریه ی فاطمه روایت بخواند برای همه بگوید که ما شیعه ی حیدریم همه پیروان اباجعفریم بگوید مکرر که حق باعلی ست تجلی نام خدا یا علی ست https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
11.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸تو هستی دلبر سلطان و من دلداده ی سلطان... بخشی از یک مربع ترکیب قدیمی را بشنوید عیدتون مبارک به شادی دل امام رضاجان مان شاد باشید. https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اللهُمَّ صَلِّ عَلى اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَبْدِكَ وَخَيْرِ خَلْقِكَ بَعْدَ نَبِيِّكَ وَاَخى رَسوُلِكَ وَ وَصِىِّ حَبيبِكَ الَّذِى انْتَجَبْتَهُ مِنْ خَلْقِكَ وَالدَّليلِ عَلى مَنْ بَعَثْتَهُ بِرِسالاتِكَ وَدَيّانِ الدّينِ بِعَدْلِكَ وَفَصْلِ قَضآئِكَ بَيْنَ خَلْقِكَ وَالسَّلامُ عَلَيْهِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُه🔸ُ میل پروازی نباشد پر نمی آید به کار التماس چشم های تر نمی آید به کار باید از صدق و صفا همواره دل را صاف کرد شوق جانبازی نباشد سر نمی آید به کار فقر ذاتی مان سبب شد سائل این در شویم در سلوک ما که سیم و زر نمی آید به کار رعیت خود را محبت کرده آقا می کنند محضر این خاندان نوکر نمی آید به کار درد بی درمان ما را هیچ گونه مرهمی جز غبار مقدم قنبر نمی آید به کار باید امشب جام مستی مان لبالب پر شود تا نباشد باده ای ساغر نمی آید به کار ما به شوق روی مولا سوی جنت می رویم جنت بی ساقی کوثر نمی آید به کار "حُبُّه ُایمان …"به این معناست که بی مهر او روزه های مسلمین دیگر نمی اید به کار بی گمان در محشر فردا به جز سرمایه ی دوستی با آل پیغمبر نمی آید به کار "آمدم دنیا برای دیدن روی علی" "سرنوشت من گره خورده به گیسوی علی" دور تا دور حرم بزمی فراهم می شود می رسد آقای ما ؛ آقای عالم می شود خیر و برکت را به دنبال خودش می آورد مولدی که مظهر فیض دمادم می شود طفل در قنداقه ای "قدافلح…" سر می دهد زاده ی بنت اسد ؛ عیسی بن مریم می شود حب مولا انبیا را شأنیت بخشیده است با ولایش نوح نوح و آدم آدم می شود پور عمران یاعلی گویان به دریا می زند با علی در بارگاه قُرب محرم می شود مرتضی دست خدا چشم خدا روح خداست در وجود او خدا بهتر مجسم می شود پلک برهم می زند روزی عالم می رسد هر که از چشمش می افتد روزی اش کم می شود هرچه دارم را فدای خاک پایش می کنم آن قدر خوب است که بابا صدایش می کنم بُوالحَسَن ، خَیرُالبَشَر ، إِبنُ الصَّفا یعنی علی حِیدَر و صَفدَر ، غضنفر ، مرتضی یعنی علی والِدُ السِّبطِین ، اَمیرَالمُومِنین ، نَفسُ الرَّسول زَوج زَهرا و وَصیُّ المُصطَفی یعنی علی وارِثُ عِلمِ النَّبیین و وَلیُّ المُتَّقین بوتراب و حضرت بابُ الهُدی یعنی علی هَم امامُ المُسلمین و هَم حَیاتُ العارفین بی گمان حِصن حَصین ، کهفُ الوَری یعنی علی رمز باءِ تَحتِ بِسم الله رَحمن الرَّحیم رُکنُ الایمان بَعد رُکنُ الاولیا یعنی علی اَوَّلَ مَن يُدخِلَ الجَنَّة , صِراطُ المُستقیم سَیِّدُالاَبرار، مِصباحُ الدُّجی یعنی علی أَقوَمَ النّاس بِعَهدِ الله , دَیّانَ العَرَب اَفضَلُ الناسُ و وَصّیُّ الاوصیا یعنی علی أَوَّلَ مَن آمَنَ بِالله ، یَعسوبِ قُریش قاتِلُ الکُفّار , شاه لافتی یعنی علی کعبه و رکن و مقام و زمزم و حجر و حطیم مستجار و مشعر و مروه صفا یعنی علی حُجرِعین ، قُنسوم ، شَمساطیل ، حِزبیل و امین اَصب و مَنسوم و مُعین و ایلیا یعنی علی حمد و توحید و نبأ ، یاسین و اسرا و صحف شمس و ناس و ملک و شرح و والضحی یعنی علی «اُدْخُلوُها بسلامٍ ذلِکَ یَوْمُ الْخُلوُد» خلق جنت بی گمان تنها برای شیعه بود واژه واژه واژه ام را شعر نابش می کنم در غزل حل میکنم جام شرابش می کنم خانه ی مولای من دروازه ی خوشبختی است با علی کوه گناهم را ثوابش می کنم می زنم بر سینه ام سنگ علی را روز و شب سینه را اینگونه خوش  رنگ و لعابش می کنم بی گمان بویی نبرد از آدمیَّت منکرش هرکه شد کلب علی آدم حسابش می کنم می برد هر صبح یکشنبه مرا سوی نجف عکس ایوان طلایی را که قابش می کنم از علی بن ابیطالب مدد می گیرم و .‌.. نقشه های شوم را نقش بر آبش می کنم از منادی های وحدت هستم اما ناگزیر هرکسی که دشمنی ورزد جوابش می کنم ماذنه باید از آن نام علی آید به گوش غیر از این باشد اگر قطعا خرابش می کنم راه من از راه تزویر زبیری ها جداست جانشین مصطفی تنها علی مرتضی ست (ع) https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
یاری مظلوم اگر کردیم میراث علی ست یار مظلومین عصرش بود امام شیعیان بی گمان بر هیچ یک از دشمنان پوشیده نیست افتخار ذوالفقار در نیام شیعیان لافتی الا علی لاسیف الا دوالفقار می‌شود صبح فرج رمز قیام شیعیان تحت امر مهدی زهرا قیامت می کنیم دیدنی باشد یقینا انتقام شیعیان روزگاری می رسد کفار زانو می زنند روزگاری می شود دنیا به کام شیعیان شک نکن سیلی سختی می خورد آل یهود از بزرگ و کوچک ما از تمام شیعیان کار اسرائیل آن ساعت به ذلت می کشد می شود پامال دشمن زیر گام شیعیان محفل آزادی بیت المقدس دیدنی ست با حضور رهبر والا مقام شیعیان شک نکن با خانواده دل به جاده می زنیم پر شود قدس شریف از ازدحام شیعیان مدحت آل پیمبر گرمی بازار ماست شیعیان حیدریم و فتح خیبر کار ماست https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلَىٰ سَيِّدِي وَمَوْلايَ صَلاةً تَرْفَعُ بِهَا ذِكْرَهُ، وَتُظْهِرُ بِهَا أَمْرَهُ، وَتُعَجِّلُ بِهَا نَصْرَهُ، وَاخْصُصْهُ بِأَ فْضَلِ قِسَمِ الْفَضائِلِ يَوْمَ الْقِيامَةِ، وَزِدْهُ شَرَفاً فِي أَعْلَىٰ عِلِّيِّينَ، وَبَلِّغْهُ أَعْلَىٰ شَرَفِ الْمُكَرَّمِينَ، وَارْفَعْهُ مِنْ شَرَفِ رَحْمَتِكَ فِي شَرَفِ الْمُقَرَّبِينَ فِي الرَّفِيعِ الْأَعْلَىٰ، وَبَلِّغْهُ الْوَسِيلَةَ، وَالْمَنْزِلَةَ الْجَلِيلَةَ، وَالْفَضْلَ وَالْفَضِيلَةَ، وَالْكَرامَةَ الْجَزِيلَةَ🔸 خون خدا اگر شد روزی نثار اسلام ماییم و سربلندی در سایه سار اسلام دارد حقیقت امر امروزه می درخشد آفاق پر شد از نور آشکار اسلام اوازه ی شریعت از هر مناره جاری ست چشم تمام دنیا محو وقار اسلام بی شک اجابت حق یعنی اجابت دوست لبیک یا حسین است اول شعار اسلام جز بیرق حسینی دین پرچمی ندارد نام و نشان مولا شد اعتبار اسلام هیهات من الذله از هر که بر نیاید این نقل قول باشد از اقتدار اسلام اسلام از محرم دارد هر آنچه دارد بالا گرفته از لطفش کار و بار اسلام از قید جان گذشت و سر را گرفت بر دست هر کس که شد شبیه او پاسدار اسلام لبهای ما همیشه گرم شهادتین است قرآن ما علی و اسلام ما حسین است در جان شعر شیعی بیت الغزل حسین است در مردی و مروت ضرب المثل حسین است چشم و زبان و جان پرورگار من اوست آیینه ی خدای عز و جل حسین است کوری چشم شور ناقه سوار بیوه سیب دو نیم شیر جنگ جمل حسین است گفتم حسین و کامم شیرین شد از کرامت فریاد می زنم احلی من عسل حسین است رو میکنم به حق تا رو میکنم به تربت حی علی الصلاتم حی علی الحسین است دنیا بزرگواری مانند او ندارد  از قبل خلق سعدی شیخ اجلّ حسین است اسباب دستگاهش هم احترام دارد آوازه ی هر آنچه طبل و کتل حسین است زرتشتی و مسیحی زوار اربعینش بانی اتحاد بین ملل حسین است ترس از ابد ندارم بیم از لحد ندارم امید شیعیان از صبح ازل حسین است در محضرش نگفتم سخت است مشکل من گفتم به مشکلات خود راه حل حسین است با حسن خلق آقا از خلق بی نیازم میگیرد آن که سائل را در بغل حسین است او حضرت کریم و من همچنان فقیرم عیدی خود از آقا یک کربلا بگیرم این نو رسیده در نایاب بود از اول وی نام دیگرش عشق ناب بود از اول بر سر در رفیع جنت ؛ جمال مولا پیش از شروع خلقت در قاب بود از اول با اولین نگاهش دل برده از ملائک گل خنده ی ملیحش جذاب بود از اول پیشانی اش چو خورشید از عرش می درخشد مبهوت روی ماهش مهتاب بود از اول بعد از امامتش نه از صبح آفرینش ارباب زاده بود و ارباب بود از اول تا سمت بارگاهش من هم پری بگیرم این دل شبیه فطرس بی تاب بود از اول دیدار حضرتش را اذن دخول باید زایر مودب بر آداب بود از اول ذریه اش شهید گودال شد از اخر مردی که خود شهید محراب بود از اول رودم به سمت دریا با گریه رهسپارم از روضه نه ولیکن از غصه حرف دارم جانم به شاعری که از باب همدلی گفت افتاد در مسیر سیلاب غم ولی گفت تدبیر رهبر ما تنها به دردمان خورد از راهکارهای هرگونه معظلی گفت هم نوع مان زمین گیر است و امید دارد... در راه یاری او باید که یاعلی گفت خوردند اشکارا از حق هرچه مظلوم باید علیه ظالم بی پرده و جلی گفت از دست پشت پرده از رحم کوچ کرده از کودتای رنگین با جنس مخملی گفت باید به حکم قرآن دیگر به گوش شیطان از غیرت و جهاد و شمشیر صیقلی گفت فرقی ندارد اصلا شاه اند یا وزیر اند این قوم ناخدا از طاغوت خط بگیرند چون کوه استواریم وقتی حسین داریم ترس از کسی نداریم وقتی حسین داریم یک اربعین شکوه خود را به رخ کشیدیم ۴۰ سال استواریم وقتی حسین داریم از برکت ولایت در صحت و سلامت تندیس اقتداریم وقتی حسین داریم غرق صلابتیم و دشمن حریف ما نیست پیروز کارزاریم وقتی حسین داریم دشمن رجز بخواند ما پشت مان نلرزد در جبهه پایداریم وقتی حسین داریم هم خشم ما کشنده هم تیغ ما برنده از جنس ذوالفقاریم وقتی حسین داریم حب الحسین یعنی حکم برائت از نار همواره رستگاریم وقتی حسین داریم هرکس که شد حسینی نزد خدا عزیز است محبوب کردگاریم وقتی حسین داریم با حسرت شهادت حیف است که بمیریم عمری امیدواریم وقتی حسین داریم " لطف حسین ما را تنها نمی گذارد گر خلق وا گذارند او وا نمی گذارد " https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸السَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْعابِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْمُتَهَجّـِدِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ الْمُتَّقِینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِیَّ الْمُسْلِمِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قُرَّهَ عَیْنِ النّاظِرِینَ الْعارِفِینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ الْوَصِیّـِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خازِنَ وَصایَا الْمُرْسَلِینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ الْمُجْتَهِدِینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سِراجَ الْمُرْتاضِینَ🔸 اذن از پدر گرفتم تا از پسر بخوانم با اشک شوق جاری با چشم تر بخوانم با نیت تعبد در این شب تولد از مظهر تهجد شب تا سحر بخوانم  در دوری از مدینه سجادیه ست سینه با جان و دل به یادش خمس عشر بخوانم دین در مقاله ی او بر لب رساله ی او در جان خطبه اش قرآنی دگر بخوانم روشن شود زمین از نور جبین حضرت این نورسیده را من قرص قمر بخوانم اسم علی گذارد بر بچه هایش ارباب تا از نخست امام خود بیشتر بخوانم الگوی من کمیت است شعرم از اهل بیت است حیف دو روز عمر از کوه و کمر بخوانم من بی فروغ ماندم پس ماه هر شبم باش  نوری بده به شعرم قدری مخاطبم باش دلبر اگر تو هستی دلداده شهربانو از شوق روی پایت افتاده شهربانو ناز قدوم پاکت سجاد خانواده با شوق پهن کرده سجاده شهربانو تا قسمت تو باشند در خدمت تو باشند اماده است ارباب اماده شهربانو با گیسوی کمندت پیشانی بلندت همواره نقش بستی در یاد شهربانو زیباتر از جمالت والاتر از جلالت هرگز به خود ندیدند اجداد شهربانو جام طهور یعنی هر چال گونه ی تو مست است در کنارت از باده شهربانو بعد از غزل نوشتن نذر علیِ لیلا مدح تو را بگویم سجادِ شهربانو شاعر ز مدح پاک تو دست بر ندارد شعرم به خوبی تو مضمون دگر ندارد انگیزه ی تغزل ادعیه ی صحیفه ست شعری که مدح او نیست از ریشه اش ضعیف است کی با دو دست بسته شد از جهاد خسته دشمن تفکراتش سرتا به پا سخیف است بیمار خیمه ها نیست این حرف مشمئز چیست تخریب اساس کار ذریه ی سقیفه ست فتح الفتوح او را از کوفیان بپرسید نسل علی که ابن مرجانه را حریف است شعری که بی هدف نیست یعنی که بی شرف نیست شعری که حق بگوید نزد خدا شریف است شعرم به وجد امد وقتی از او سرودم من با سرودن از او حال دلم ردیف است هم شیعه مسلکم از فیض دعای سجاد هم عاقبت بخیر ام از سجده های سجاد شاعر به غیر از اینها حرفی دگر ندارد امروزه شعر خنثی قطعا ثمر ندارد راه نجات تنها راه ولایت و بس راهی جز این نداریم اما ؛ اگر ندارد این خاک پربها شد تا بیمه ی رضا شد غیر از نگاه حضرت ایران سپر ندارد ما جای ان یکاد از سلطان طوس خواندیم وقتی که دشمن ما جز دردسر ندارد من نه خبرنگار سی ان ان اینچنین گفت رویای فتح ایران دارد جگر ندارد در سینه درد و رنج است صد کربلای پنج است پس توپ و تانک و ترکش دیگر اثر ندارد سیدعلیِ ایران شیخ نعیمِ لبنان خاورمیانه قطعا کم شیر نر ندارد یک عمر در نبردیم از جبهه برنگردیم شیعه از اعتقاد خود دست بر ندارد در سایه ی پیمبر لشگر اُسامه دارد تا انقلاب مهدی نهضت ادامه دارد https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذی أخَذَهُ وَ وکَّدَه اَلسَّلامُ عَلیکَ یا وَعدَ الله الَّذی ضَمِنَه اَلسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنصوبُ وَ الْعِلمُ الْمَصبوب وَ الْغَوثُ وَ الرَّحمَةُ الواسِعَة🔸 دل رمیده حوالی آستانه ی اوست تمام دلخوشی ام جشن شادیانه ی اوست ترانه ی لب من از غزل ترانه ی اوست " رواق منظر چشم من آشیانه ی اوست " "اگر چه عرض هنر پیش یار بی ادبی ست زبان خموش و لیکن دهان پر از عربی ست " ستاره های درخشان به جلوه آمده اند شبیه ماه فروزان به جلوه آمده اند بسان یوسف کنعان به جلوه آمده اند " اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده اند " " کسی به حُسن و ملاحت به یار ما نرسد به دلپذیری نقش نگار ما نرسد" پیمبران الوالعزم بی گمان جمع اند کنار اهل زمین اهل آسمان جمع اند به شوق آمدن صاحب الزمان جمع اند " حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند " " وان یکاد بخوانید و در فراز کنید معاشران گره از زلف یار باز کنید " برای عرض ارادت به ساحت نرگس رسیده حضرت مریم به خدمت نرگس عزیز عسگری و جان حضرت نرگس نظر به چهره ی ماهش عبادت نرگس حَسن جمال و حَسن سیرت و حَسن سکنات به شادی دل مهدی و مادرش صلوات وقار و شان سلیمان شرافت یعقوب نگاه رحمت نوح و تحمل ایوب مِلاحت و نفَس و حُسن یوسف محبوب شمیم ناب مسیح از شمال تا به جنوب تمام نور محمد به چهره اش پیداست چکیده ای ز تمام پیمبران خداست شبیه پرچم در حال اهتزاز آمد امیر مُطلَقِ از خلق بی نیاز آمد علی و جعفر طیار و حمزه باز آمد قسم به تیغ دو دم فارس الحجاز آمد ز نسل احمد مختار و رونوشت علی ست سرشت مهدی کرار از سرشت علی ست شعور جاری در هر شعار اباصالح بهانه ی غزلی ماندگار اباصالح پر از جلال و شکوه و وقار اباصالح ترانه ام صد و سی و سه بار اباصالح قسم به هر گره ابرویش که حساس است چقدر خَلقا و خُلقا شبیه عباس است نگاه مرحمتش خلق را کفاف کند به خوبی اش همه ی شهر اعتراف کند به زیر سایه ی الطافش اعتکاف کند میان عرش ملک دور او طواف کند همیشه از سر دلتنگی اند محتاجش فرشته ها همه چشم انتظار معراجش قلم برای سرودن دوباره گرم وضوست سرودن از پسر فاطمه همیشه نکوست " سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هر چه بر سر ما می رود ارادت اوست " دمی که صحبت یار است صحبت از " من " نیست سرور شیعه که تنها به ریسه بستن نیست خدا کند که بیابم نشان مهدی را نشان دهم به همه دوستان مهدی را به عالمی ندهم قرص نان مهدی را دوباره زنده کنم گفتمان مهدی را ز جور جعفر کذاب هایمان فریاد که سال های پیاپی ظهور عقب افتاد نگاه روشن و بیدارمان عوض نشود بیان محکم گفتارمان عوض نشود مسیر و موضع و کردارمان عوض نشود نظام و نحوه ی پیکارمان عوض نشود به غیر میل شهادت نبوده در دل مان مسیر ماست مسیر امام راحل مان قسم به کرببلا حریّت فروشی نیست وفا و غیرت و انسانیت فروشی نیست ولایت و شرف و امنیت فروشی نیست به خون نوشته شد این مملکت فروشی نیست هنوز مشی شهیدان مان به خاطر هست بقای نهضت ایران گران تمام شده ست عنان قافله را از اُسامه می دزدند به اسم خود غزل از هر چکامه می دزدند نکرده کار ولی کارنامه می دزدند چقدر ساده عبا و عمامه می دزدند خلاف حکم پیمبر حدیث می خوانند روایت از غضب انگلیس می خوانند نه وقت حرف اضافه نه حوصله داریم هنوز بر سر برجام مسئله داریم چرا ز مکتب اسلام فاصله داریم ؟ ز تهمت و دغل و افترا گله داریم به پای آن همه وعده همه شهید شدیم به لطف دولت بدقول نا امید شدیم یگانه منجی عالم که حق ضمیمه ی اوست و شیعه تشنه ی یک نَظرَةً رَحیمه ی اوست وجب وجب وطن ما هماره بیمه ی اوست زمانه منتظر دولت کریمه ی اوست گره گشایی در مشکلات با مهدی ست نوای شیعه ی مظلوم ذکر یا مهدی ست https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَ انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ وَ انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُمْ‏🔸 ای دوست اگرچه همه جا عطر بهار است این رایحه ی خوش همه از جانب یار است این عطر مسیحاست که از راه رسیده از یمن قدومش همه جا غنچه دمیده پیچیده به هر دشت شمیم گل نرگس گل ها همه سرمست نسیم گل نرگس سبزی و طراوت هم اگر در چمن ماست از برکت هر نغمه ی یابن الحسن ماست این گل پسر فاطمه یک پارچه نور است نوروز همه منتظران روز ظهور است دل می بَرَد و محض همین دلبری آمد آیینه ی حُسن حسن عسگری آمد زیبایی او را نه فقط ماه ندارد جز او احدی در دل ما راه ندارد او نیز همانند عمویش علی اکبر در ظاهر و باطن بشود شبه پیمبر این را به تواتر قلم شیعه نوشته ست مهدی ست که طاووس اهالی بهشت است مهدی ست گل سرسبد عالم خلقت مهدی ست همان منجی مشتاق هدایت مهدی ست که خود شان نزول نعمات است تنها فرج مصلح کل راه نجات است تنها نه فقط جمعه که سرتاسر هفته از غربت محض اش دل تقویم گرفته افتاده به دل ها ولی الله می آید بد راه نده در دلت ؛ از راه می آید ما باورمان است که موعود به زودی باذکر علی ولی الله می آید با نیت نابودی وراث سقیفه با تیغ دو دم حضرت خونخواه می آید ای کاش که شعبان بشود ماه ظهورش ای کاش بگوید که همین ماه می آید هجران زده اما همه سرشار از امیدیم ما ملت خودساخته ی قرن جدیدیم ما در دلمان غصه ی تحریم نداریم در پیش ستمگر سر تعظیم نداریم آن نکته که در صدر خبرهای جهان است اوازه ی بیداری اسلامی مان است همواره خدا حفظ کند رهبرمان را با خطبه ی خود ساخت همه باورمان را در جبهه ی تبیین همه مشتاق جهادیم یک موی علی را به معاویه نداریم تیغ دو دم ما همه جا پا به رکاب است دشمن غلطی هم بکند خانه خراب است ما عزت خود را همه مدیون رضاییم ما ملت ایران همه ممنون رضاییم المنه لله که خدا در نظر ماست دست کرم ضامن آهو به سر ماست همچون پدری مشفق و رحمان و عطوف است ما میهن مان بیمه ی آقای رئوف است ما سفره ی دل پیش کسی باز نکردیم جز او به کسی حاجتی ابراز نکردیم اصلا به تقلای من و تو چه نیاز است عمری در این خانه به روی همه باز است ما هیچ نگفتیم خودش خوب عطا کرد با دست خودش کرببلا قسمت ما کرد حرف دلمان را بخدا گفت موید از شیوه ی الطاف رضا گفت موید " تا گوهر اشکم سر بازار نیاید کالای مرا هیچ خریدار نیاید دیدم همه جا بر در و دیوار حریمش جایی ننوشته ست گنهکار نیاید " https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللَّهِ الَّذِي يَهْتَدِي بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ 🔸 عرض ادب ای جان و ای جانان نرگس ای سیب سبز نوبر دامان نرگس با غمزه ای دل برده ای از مادر خود محو تماشایت شده چشمان نرگس باید وضو گیرد برای بوسه بر تو ای صاحب آیات! ای قرآن نرگس جان من بی مایه که ارزش ندارد جان همه قربان تو ، قربان نرگس از این چه بهتر حجت الله علی الارض! دیگر پس از این می شوی از آن نرگس آقای من یک شهر خاطرخواه داری تو در رگ خود خون ثارالله داری دارد خبرها می رود خانه به خانه از فصل زیبای حضورت نازدانه! خُلقت حسن خویت حسن قطعا پس از این دل می بری با حُسن خوداز اهل خانه مجموعه ی پیغمبر و شیر خدایی با روی گندمگون و قدی چهارشانه از گونه های تو یکی سهم پدر شد آن دیگری هم سهم مهر مادرانه تا بوسه ای بابا ز روی تو بچیند خال سیاه کنج لب می شد بهانه وجه خدایی ، عین نور و نور عینی تو در نسب إبنُ الحسن ، إبنُ الحسینی بالاتر از نوح و شعیب ، آقا تر از هود! عابدتر از موسی تویی در نزد معبود تحریرهای در اذانت بی نظیر است دل می بَرَد لحن کلام تو ز داوود تیغ ات "أشدا ء علی الکفار" باشد گردن بزن ای بت شکن از قوم نمرود در اختیار توست ای مولای عالم آنچه سلیمان روزگاری صاحبش بود ای صاحب سربند زرد و تیغ حیدر ای "رَحمَةُ لِلعالمینی" در تو مشهود در هر کتاب آسمانی هر چه هستی هستی برای شیعیان "مهدی موعود" طاووس اهل جنتی زیبا سرشتم از شوق دیدار تو مشتاق بهشتم دستی بگیر امشب اسیر عاصی ات را قدری دعا کن عاشق وسواسی ات را دست خودم که نیست ، اشک شوق دارم دریاب امشب نوکر احساسی ات را تو بوی زهرا مادرت را می دهی ؛ پس با جان خریدارم شمیم یاسی ات را روزی که سیلی می زنی بر جبت و طاغوت عالم ببیند غیرت عباسی ات را با "شاید این جمعه بیاید "خو گرفتم آقا خدا رحمت کند آقاسی ات را باید ببوسم خاک پاک جمکران را تنها تجلی خانه ی پیغمبران را ای مصلح کل ، منجی در راه مهدی چشم امید هرچه خاطرخواه مهدی چون روز روشن می شود شبهای تارم تا می درخشی مثل قرص ماه مهدی بگذار بوسه از کف پایت بچینم حتی به قدر لحظه ای کوتاه مهدی خوشبختی یعنی عاشقانی با تو هستند هم سفره همدل همنفس همراه مهدی قطعا قنوت تو هدایت آفرین است چشم امید مردم آگاه مهدی سیدحسن ها پیش مرگت حجت الله! ای رهبر انصار حزب الله مهدی سبک و سیاق انقلاب تو حسینی ست ساماندهی لشگرت کار خمینی ست از جنس رعدی موعد طوفان می آیی با تیغ عدل و منطق و برهان می آیی گویا که "جاء الحق" به بازویت نوشتند در سایه سار رحمت قرآن می آیی تالی حیدر مهدی کرار هستی چون شیرهای شرزه ای ، غرّان می آیی تا لشگری از قوم سلمان برگزینی روزی سراغ مردم ایران می آیی به انتقام خون پاک شیعیانت تا ضاحیه تا مقتل لبنان می آیی تا که خودت گردن زنی وهابیت را با ذوالفقار تشنه و برّان می آیی کوری چشم شوم اولاد سقیفه آقای شیعه یاعلی گویان می آیی با عزم فتح مکه و فتح مدینه تنها نه بلکه با دو صد گردان می آیی گفتم مدینه داغ دلها تازه شد باز ای آشنای تربت پنهان می آیی!؟ قربان چشمان ترت برگرد برگرد آقا به جان مادرت برگرد برگرد https://eitaa.com/khaksari_alireza1001
🔸اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ، عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِسـاء الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَديجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِىِّ الله🔸 بُرشی از یک کار مطول پیشکش نازدانه ی سیدالشهدا(ع) ای رونق فصل بهار أُمِّ إِسحاق ای دلخوشی روزگار أُمِّ إِسحاق تو فرق داری با همه ، از دار دنیا تنها تویی دار و ندار أُمِّ إِسحاق گویا خدیجه فاطمه آورده از نو بالا گرفته کار و بار أُمِّ إِسحاق امشب ملائک به تماشایت نشستند امشب که هستی در کنار أُمِّ إِسحاق در چشمهای تو نجابت خانه کرده ای سوگلی باوقار أُمِّ إِسحاق دختر به خوبی تو این دنیا ندارد غمخوار بابا ! خانه دار أُمِّ إِسحاق نورٌ علی نورٌ علی نوری یقینا خورشید زاده ! شاهکار أُمِّ إِسحاق در دامنش خاتون محشر پروریده صدها درود حق نثار أُمِّ إِسحاق کل میکشم امشب به یمن مقدم تو کف میزنم به افتخار أُمِّ إِسحاق عطر خوش قنداقه ات می آید از راه با یاد تو مستم تَوَکَّلتُ عَلَی الله خورشید روی بام دنیای حسینی فرزانه ای و ماه شب های حسینی باباست محو حُسن سیمای تو بانو یا اینکه تو گرم تماشای حسینی ؟ سر تا به پا آیینه ی مادربزرگی هانیه ، حسنا ، زهره ، زهرای حسینی ای أَشبَهُ النّاسِ به زهرا بین فامیل محبوبه ی محجوب و زیبای حسینی إِنسیه ای اما شبیه به فرشته باید صدایت کرد "حورای حسینی" با مادری هایی که کردی می توان گفت از کودکی أم أبیهای حسینی دل می برد چادر نمازت از ملائك مأموم شبهای مصلای حسینی تو عصمت اللهی شبیه عمه هایت پیداست در خوی تو تقوای حسینی حبل المتین از ریشه های چادر توست تو گرمی بازار فردای حسینی ای آبرو بر خلق داده ! خیر مقدم ارباب زاده ! شاهزاده ! خیرمقدم روحی لطیف آکنده از احساس داری قلبی پر از مهر و دلی حساس داری سیب دو نیم فاطمه هستی و حتما در هر نفس هایت شمیم یاس داری جز حق برای هیچ کس کاری نکردی مانند زهرا مادرت اخلاص داری لطف زیاد تو به بابا رفته انگار بنده نوازی و نگاهی خاص داری گرم است پشت تو به کوه انگار بانو تا تکیه ای بر شانه ی عباس داری ما رعیتی ساده در این دربار هستیم خاتون ! نگاهی به عوام الناس داری ؟ جودِ حسن ، مهرِ علی ، احسانِ زهرا در تو نهفته ، بی گمان "میراث داری" آيینه دار نور ناب پنج تن تو زهرا ، حسین و مرتضی ، احمد ، حسن تو از عزم جزم ات دشمن احساس خطر کرد گوش فلک را هم رجزهای تو کر کرد آنقدر ای بانو بزرگی که برایت هجده سر بر روی نی سینه سپر کرد محکم قدم برداشتی عالم به هم ریخت پس همنشینی با عمو در تو اثر کرد شمشیر دشمن پیش تو از کار افتاد با شیوه ی تدبیر تو کلی ضرر کرد با ناله ات طوری به مسجد حمله بردی گویا دوباره فاطمه چادر به سر کرد ... با همت ات چیزی نماند از آل فتنه هشیاری تو شام را زیر و زبر کرد تاریخ بعد از این نخواهد دید قطعا کاری که خشمت با بساط زور و زر کرد تا حرمله را از نفس انداخت آهت نفرین تو شمر و سنان را دربه در کرد تو مغز بادام امیر لافتایی آوازه ات امروز عالم را خبر کرد با گرد و خاک چادرت محشر به پا شد کرببلا با همت تو کربلا شد ... https://eitaa.com/khaksari_alireza1001