eitaa logo
خلاق باش
2.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
11هزار ویدیو
159 فایل
ایده های ناب آموزشی و خانه داری 🧑‍💻جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید @Schoolteacher401 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @khalaghbashh
مشاهده در ایتا
دانلود
2.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫 ایده تزیین اتاق کودک👦👶👧 💞ایده_خلاقیت 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷 😉
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸 ساخت سبد نما 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷 😉
2.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو این پست آموزش یه نشانگر کتاب یا همون بوکمارک کاغذی رو داریم این نشانگرها با شکلک های حیوانات برای بچه های خیلی جذابه . . .
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
᭄🏡 این ترفندا رو بلد باشی،کلی کارت راحت میشه پخت حبوبات با فلاسک 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅️بوی شیشه ترشی رو اینطوری از بین ببر👌 اگه شیشه خیار شور یا ترشی رو دوباره میخواین استفاده کنید و بوش اذیتت میکنه اینطوری بوش رو از بین ببر👆👆 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷
3.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ تمیز کردن لکه ها از روی کفش🙃
4.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‎ ‍‌‌ بدون دوخت و دوز زیر بشقابی شیک درست کنید👌 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‍‌‍‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نکات مهم شستشوی پرده👇🏻 🌿اگر پرده ها بیش از حد کثیف و سیاه شده باشن، یک ساعت با کمی پودر لباسشویی و آب ولرم داخل تشت خیسشون کنید و بعد با‌ برنامه شستشوی پانزده دقیقه ای با این محلول بشورید 🌿گیره و سرب پرده رو حتما در بیارین، چون هم به لباسشویی آسیب میزنه و هم پرده رو نخ کش و پاره میکنه 🌿هیچ وقت برای شستن پرده از وایتکس استفاده نکنید، چون به مرور زرد میشه و زود میپوسه 🌿اکثر لباسشویی های بردی یعنی صفحه نمایش دیجیتال یه درجه دارن به نام curtains ( پرده) روی اون میذارید - اگر اون نبود easy care و یا delicate درجه ی خوبیه - اگر لباسشویی قدیمی هست و هیچ کدوم رو نداره با برنامه لباسهای روتین بشورید و دمای آب باید صفر یعنی آب سرد تا ۴۰ درجه باشه 🌿دور خشک کن رو صفر کنید تا پرده ها چروک نشه، پرده باید کمی آبدار باشه که موقع نصب باز بشه 𖧷- - - - - - - - - - - - - - - - -𖧷
🔸مراقب آفتاب سوختگی باشید 🔹برخی از افراد بیشتر مستعد آفتاب سوختگی هستند. نوع پوست تعیین می‌کند تا چه اندازه مستعد آفتاب سوختگی هستید؛ افرادی که پوستی روشن دارند، بیشترین ریسک آفتاب سوختگی را دارند اما هر کسی می‌تواند دچار آفتاب سوختگی شود. ✅جهت سفارش در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar
✨ این تمرین زندگی تو رو زیر و رو می‌کنه! قسم میخورم به نتیجه‌ش✋🏻 اگه خودم و هزاران نفر از دانشجوهام نتیجه نگرفته بودیم، حتی بهت پیشنهاد نمیدادم… یه روز چشم باز می‌کنی، میبینی همه‌چی عوض شده:💰‌ مالی💖 روابط عاطفی💊 سلامتی، 📿 تمرین با “جوشن کبیر” انجام میشه ولی حالا راز استفاده‌ش توی زندگی روزمره لو رفته! 🎯 حالا تمرین چیه؟کاملش فقط توی کاناله 📥 همین الان ببین، شاید این همون چیزیه که منتظرش بودی… https://eitaa.com/joinchat/2119565536Cedeb2b7fa6
‼️ اسمش «نماز کن‌فیکونه» چون زندگیتو زیر و رو می‌کنه! 🕊️✨ محرم بخونیش، حاجتت رو از قمر بنی‌هاشم میگیری… 🏴 📿 فقط ۳ تا نماز دو رکعتی! ۲ تا رو الان میخونی، سومی برای بعد از اجابت دعاست… 😍🔓 هرکی خونده، گره‌های زندگیش باز شده…از مشکلات مالی گرفته تا گرفتاری عاطفی و بیماری! 💰 📌 دستور کامل خوندنش الان توی کاناله👇 فرصت رو از دست نده: https://eitaa.com/joinchat/2119565536Cedeb2b7fa6
🔸 🔹سارا، دخترک ۸ ساله، یک روز به طور اتفاقی شنید که پدر و مادرش درباره وضعیت وخیم برادر کوچکش صحبت می‌کردند. او فهمید که برادرش به شدت بیمار است و خانواده پول کافی برای مداوای او ندارند. پدر که به تازگی شغل خود را از دست داده بود، آهسته به مادر گفت: “فقط یک معجزه می‌تونه پسرمون رو نجات بده.” این جمله در ذهن سارا طنین‌انداز شد. او با قلبی پر از نگرانی به اتاق خوابش رفت و قلک کوچک خود را از زیر تخت بیرون کشید. قلک را شکست و تمام سکه‌ها را روی تخت ریخت و شروع به شمردن آنها کرد. تنها ۵ دلار داشت. بدون لحظه‌ای تردید، از در عقبی خانه خارج شد و به سمت داروخانه محل رفت. وقتی به داروخانه رسید، پشت پیشخوان ایستاد و منتظر ماند تا داروساز به او توجه کند. اما داروساز مشغول‌تر از آن بود که دختری کوچک را ببیند. سارا با اضطراب پاهایش را به هم می‌زد و سرفه می‌کرد تا توجه او را جلب کند. بالاخره، خسته از انتظار، سکه‌هایش را محکم روی پیشخوان ریخت. داروساز متعجب به سمت او برگشت و گفت: “چه می‌خواهی، دختر کوچولو؟” سارا با صدای لرزان پاسخ داد: “برادرم خیلی مریضه و من می‌خوام یک معجزه بخرم.” داروساز با حیرت گفت: “ببخشید، چی گفتی؟” سارا توضیح داد: “پدرم میگه فقط یک معجزه می‌تونه برادرم رو نجات بده. منم می‌خوام اون رو بخرم. قیمت معجزه چقدره؟” داروساز با نرمی گفت: “دختر جون، ما اینجا معجزه نمی‌فروشیم.” چشمان سارا پر از اشک شد و با صدایی پر از ناامیدی گفت: “خواهش می‌کنم! برادرم خیلی مریضه و بابام پول نداره. این تمام پولیه که دارم. من باید از جایی معجزه بخرم.” در همین لحظه، مردی که در گوشه‌ای ایستاده بود، به سمت سارا آمد و با مهربانی پرسید: “چقدر پول داری، دختر کوچولو؟” سارا با دستان لرزان پول‌هایش را نشان داد. مرد با لبخندی گفت: “اوه، چه جالب. فکر می‌کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشه.” مرد دست سارا را گرفت و گفت: “بیا، من می‌خوام برادرت و پدر و مادرت رو ببینم. فکر کنم معجزه برادرت پیش منه.” آن مرد، دکتر آرمسترانگ، جراح معروف مغز و اعصاب بود. روز بعد، او با موفقیت عمل جراحی بر روی مغز برادر سارا انجام داد و جان او را نجات داد. بعد از جراحی، پدر سارا به نزد دکتر رفت و با تشکر گفت: “این یک معجزه واقعی بود. چطور می‌تونیم هزینه این عمل رو بپردازیم؟” دکتر لبخندی زد و پاسخ داد: “فقط ۵ دلار.” جملات ادبی🧑‍🌾 خاطرات مدرسه 👣 داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠 در کانال داستان مدرسه ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @dastankadeh