هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
بعد از اینکه مطمئن شدم عشقم #گم شده و نتونستیم پیداش کنیم😪
با ناامیدی تمام بخاطر فشار خونواده ام راضی به #ازدواج با مردی به شدم ک همسن پدرم بود
اما وقتی رفتم پای سفره #عقد ،در کمال ناباوری پیرمرد، پسر جوان و خوشتیپ رو صدا زد و اون اومد کنارم برای #ازدواج نشست😳
پسری ک در ظاهر همه #آرزوی داشتنش رو داشتن.اما ...
👇سرنوشت #ازدواج من ..👇
https://eitaa.com/joinchat/2792555401C0ca8eebfd1
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
نمیتونستم باور کنم با استادم #عقد سوری کردم فقط به خاطر این سرطان لعنتی ای که داشتم …
قرار ما این بود که بعد از درمانم از هم دیگه جدا بشیم اما مگه ممکن بود
ما عاشق هم شده بودیم❤️🔥🫂
چطور میتونستم از کسی که حالا مدت هاست همسایه ام شده و هر روز به دیدنش عادت دارم بگذرم !
فربد منو دیونه وارعاشق خودش کرده بود فقط حیف که این استاد مغرور بخاطر وصیت پدر بزرگش مجبوره با دختر عموش ازدواج کنه❌😱
یک شب که خسته اومدم خونه
لباس یک زن روی تختم دیدم
و ناگهان صدایی از داخل حمام توجهمو جلب کرد که.....😱🥺☠
🤬😱🔞👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1176503195C6a5901d929
من نمیتونستم ببینم که فربد با دخترعموشم .....💀❌😱