eitaa logo
🌺خالـــــه قـــــزی🌺
12.2هزار دنبال‌کننده
321 عکس
222 ویدیو
0 فایل
رمان آنلاین خاله قزی هر روز ۱ پارت به جز جمعه ها به قلم شبنم کرمی چند پارت بخون بعد اگه تونستی لفت بده تبلیغات 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺خالـــــه قـــــزی🌺
#خاله‌قزی804 دستم رو روی دماغم گذاشتم، دردش نسبت به دیشب خیلی کمتر شده بود اما خب یکم باد کرده بود،
از عشق خوشی ندیده بودم که از عاشق شدن خواهرم خوشحال بشم برعکس تمام وجودم رو استرس گرفت که نکنه بشه مثل من؟ نکنه اون شخص بشه مثل آرش؟ نکنه دلش رو بشکنه؟ نکنه اذیتش کنه؟ نکنه ناراحتش کنه؟ نکنه ولش کنه بره و تنهاش بذاره؟ سارگل مثل من قوی نیست، اون ظریف و حساسه، اون هنوز واسه این چیزا خیلی کوچیکه، خیلی! _ آبجی؟ از دنیای خیالاتم پرت شدم بیرون و با اخم نگاهش کردم! اخم روی صورتم رو که دید رنگش پرید و گفت: _ چته آبجی؟ _ اون کیه سارگل؟ _ هیچکس ولش کن _ جوابم رو بده _اصلا انتظار نداشته باش با این قیافه‌ی میرغضبی که داری جوابت رو بدم با اعصاب خوردی دستم رو روی سرم گذاشتم و گفتم: _ سارگل تو هنوز بچه ای _ وای آبجی این چه حرفیه؟ من الان دانشجوام کجام بچه اس؟ درضمن تو خودت همسن من بودی عاشق شدیا راست میگفت، خواهر کوچولوی من چه زود بزرگ شده بود و من نفهمیده بودم... _ نکنه اذیتت کنه؟ با تعجب نگاهم کرد و گفت: _ آخه چرا باید اذیتم کنه؟ _ کیه اصلا؟ _ خوش اخلاق باش تا بگم دهنم رو کِش دادم و مصنوعی لبخندی زدم و گفتم: _ خوش اخلاقم بگو _ لبخندت الکیه ولی باشه میگم _ زود باش _ هیچی بابا، تو کلاسمونه همسن خودمه _ خب؟ اسمش چیه؟ _ دانیال _ با هم در ارتباطید یعنی؟ اونم تورو دوست داره؟ و میدونه که تو دوستش داری؟ با خجالت سرش رو به نشونه ی آره تکون داد و گفت: _ همش آره _ پسر خوبیه؟ دلتو که نمیشکنه؟ _ نه بخدا خیلی خوبه، خیلی مهربونه، تاحالا از گل نازک تر بهم نگفته؟ _ چندوقته دوستش داری؟ _ یکساله اما الان فقط یکماهه که در ارتباطیم با هم، یعنی یکماه پیش بهم پیشنهاد دوستی داد...