eitaa logo
🌺خالـــــه قـــــزی🌺
12.3هزار دنبال‌کننده
315 عکس
218 ویدیو
0 فایل
رمان آنلاین خاله قزی هر روز ۱ پارت به جز جمعه ها به قلم شبنم کرمی چند پارت بخون بعد اگه تونستی لفت بده تبلیغات 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1974599839C99e2002074
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺خالـــــه قـــــزی🌺
#خاله‌قزی930 نگاهی به سارگل و گیسو که با لبخند معناداری نگاهم میکردن، انداختم و نامحسوس چشم غره ای
سرم رو پایین انداختم و آروم گفتم: _ اینا همش حرفه! گذشته بخشی از ماست، گذشته هویت ماست و هیچوقت فراموش نمیشه... هیچوقت کنار گذاشته نمیشه... هیچوقت از بین نمیره! الانم من فقط یه حرف دارم و تمام _ چه حرفی؟ نمیتونستم نگاهش کنم و حرف بزنم؛ میترسیدم حرف دلم رو از نگاهم بخونه پس همونطور که سرم پایین بود، گفتم: _ من قرار بود جوابم به این خواستگاری منفی باشه اما... اما همونطور که خودت میدونی حال بابام بد شد و دکترا گفتن که به هیچ وجه نباید کوچکترین ناراحتی یا شوکی بهش وارد بشه! تو هم که از من و خودت یه لیلی و مجنون پیش مادرم ساختی و اونم برای بابام تعریف کرد و این شد که بابای من درحال حاضر تنها دلخوشیش اینه که دختر همیشه غمگینش رو خوشحال توی لباس عروس ببینه و منم چاره ای ندارم جز اینکه اونو به خواسته اش برسونم و مجبورم فعلا بخاطر بابام تظاهرکنم که میخوام با تو ازدواج کنم تا حال بابام بهتر بشه و بتونم حقیقت رو بهش بگم لبخند مشکوکی گوشه ی لبش نشست و گفت: _ باشه قبوله انتظار داشتم ناراحت بشه یا حتی قبول نکنه! _ یعنی تو با این قضیه مشکلی نداری؟ _ نه _ واقعا برات مهم نیست که اینطوری مسخره بشی؟ الکی بری بیایی و تهشم هیچی؟ _ تهش قرار نیست هیچی نباشه _ متاسفانه قراره باشه _ نه دیگه! تو همین مدت که تو داری برای بابات تظاهر میکنی، من یکاری میکنم که این تظاهره به واقعیت تبدیل میشه از این همه ریلکس بودنش حرصی شدم و گفتم: _ نمیتونی _ اونو تو تشخیص نمیدی دیگه _ اتفاقا من تشخیص میدم _ باشه آقا تو راست میگی! پس الان جوابت به من مثبته دیگه؟ پوزخندی زدم و گفتم: _ جوابم به تو مثبت نیست! فقط قراره تظاهر کنیم که جوابم مثبته