اشته باشیم، روزهای پیش رو را میشمردیم. شما اما نشان بدهید هر ساحلی نیستید. ما را بغل کنید و با ما حرف بزنید. با ما که با دولت آنقدر غریبه شده بودیم که بعضیهایمان در زمستان کرونازده یخ بستیم و گلایههایمان آنقدر زیاد بود که نای رأیدادن نداشتیم و جا ماندیم. بعضی از ما فقط یک همکلام میخواستند تا «ها»ی نفسش از این سرما نجاتشان بدهد، اما نبود.
▪️به همه بگویید، از ما خیلیها بودند که رأی ندادند، اما دشمنی نداشتند. بگویید از این خانواده اگر برادری به جشن برادری نرفته، خانواده هنوز همان است که بود. به مردم بگویید ما با هم برادر میمانیم. ما در این جامعه مدرن و فردگرا بیشتر از هر چیز به برادر احتیاج داریم وگرنه رئیسجمهور قبل از شما بود، بعد از شما هم خواهد آمد. ما یک نفر میخواهیم که برادری کند. به آن آخرین نفر گفتم اگر شیشهای میشکنی، شیشه خانه خودمان است. همانطور که اگر گلی بکاری، در حیاط خودمان سبز میشود. به ما بگویید آن حرفها که به هم گفتیم، اشتباه نبود.
▪️مادرم یک قانون داشت که میگفت در این خانه سفره یک بار پهن میشود. هر کسی که هست بیاید، حتی اگر قهر باشد. ما قهر بودیم اما میآمدیم و به حرمت نان و نمک دوباره با هم آشتی میکردیم. قهر در خانه ما روزشمار نداشت. همان ساعت اول که قهر میکردیم دلمان برای هم پر میزد. حالا اما سالهاست خیلیها از هم خبر نداریم.
▪️آقای رئیسجمهور! آقای سید ابراهیم! ما دلمان برای هم تنگ شده است. دلمان برای آن همکلاسیها، آن همخانهایها، آن همکارها، آن همسایهها، دلمان برای آنها که رأی ندادهاند، تنگ شده است. به آنها بگویید خانه خودشان است. بگویید بیایند و بنشینند. سفرههای کوچک مردم را به سفره بزرگ ایران وصل کنید. دوباره باید همه سر یک سفره بنشینیم. شاید دوباره نان و نمک خیلی چیزها را یادمان انداخت.
▪️ما به شما تبریک نمیگوییم، چون شما پیروز نشدی. حکایت شما حکایت آن دونده ماراتنی است که تازه برای دویدن انتخاب شده و به خط شروع رسیده است. ما هر چه در توان داریم برای شما دعا میکنیم. هر بار میرویم مشهد، نایبالزیاره میشویم، اما شما تا خط پایان و پیروزی هنوز خیلی راه دارید. آن روزی که از آن روبان رضایت خدا و مردم رد شدید، تبریک ما را خواهید داشت. فقط در این راه به این فکر کنید که آن سوی خط پایان، حاج همتها و حاج قاسمها هستند که رسیدهاند و ما، شما و هر کس دیگری که برای خدا به مردم خدمت میکند را نگاه میکنند؛ شهدایی که پیشتر عبور کردهاند.
[6/20، 18:58] مجید خلیلیان: علامت وفا داری 👌
👈#حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) فرمودند:
👈#إنَّ لِکُلِّ إمامٍ عَهدا فی عُنُقِ أولِیائِهِ و شیعَتِهِ و إنَّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بِالعَهدِ و حُسنِ الأداءِ زیارَهَ قُبورِهِم.
👈برای هر امامی عهدی بر گردن #دوستداران و #شیعیان او است
و از نهایت وفاى به عهد و خوب ادا نمودن آن، #زیارت قبور شان است.
👈وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۳۲۲
م میگویند. حکمت فردوسی چیست؟ حکمت الهیِ اسلامی. شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یکذره حکمت زردشتی وجود دارد. فردوسی آن وقتیکه از اسفندیار تعریف میکند، روی دینداری او تکیه میکند. میدانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاکدینی را در همه جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزب اللهی های امروز خودمان است؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده است؛ حاضر بوده است برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت میکرده، خطر بکند و از هفتخان بگذرد و حتّی با رستم دست و پنجه نرم کند. وقتی شما شاهنامه را مطالعه میکنید، میبینید که فردوسی روی این جنبهی دینداری و طهارت اخلاقی اسفندیار تکیه میکند.
♦️بااینکه فردوسی اصلًا بنا ندارد از هیچیک از آن پادشاهان بدگویی کند، اما شما ببینید گشتاسب در شاهنامه چه چهرهای دارد، اسفندیار چه چهرهای دارد؛ اینها پدر و پسر هستند. فردوسی بر اساس معیارهای اسلامی، به فضیلتها توجه دارد؛ در حالی که برطبق معیارهای سلطنتی و پادشاهی، در نزاع بین گشتاسب و اسفندیار، حق با شاه است. «به نیروی یزدان و فرمان شاه» یعنی چه؟ یعنی هرچه شاه گفت، همان درست است؛ یعنی حق با گشتاسب است؛ اما اگر شما به شاهنامه نگاه کنید، میبینید که در نزاع بین اسفندیار و گشتاسب، حق با اسفندیار است؛ یعنی اسفندیار یک حکیم الهی است.
♦️فردوسی از اول با نام خدا شروع میکند «به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه بر نگذرد» تا آخر هم همینطور است؛ فردوسی را با این چشم نگاه کنید. فردوسی، خدای سخن است؛ او زبان مستحکم و استواری دارد و واقعاً پدر زبان فارسی امروز است؛ او دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی بود؛ شاهنامه را با این دید نگاه کنید ۷۰/۱۲/۵
*💢انتشار بمناسبت ۲۵اردیبهشت روز بزرگداشت حكيم ابوالقاسم فردوسی
🌹🌹🌹🌹🌹
به کانال گذر از پیچ تاریخی2️⃣✌️🎯 بپیوندید
https://chat.whatsapp.com/BnPnn90jLb7JTdNNuATlp2
🌹🌹🌹🌹🌹
به کانال گذر از پیچ تاریخی1️⃣✌️✊ بپیوندید
https://chat.whatsapp.com/LOAD4h0zDFC6mvFvxZS2UM
[5/15، 22:00] مجید خلیلیان: *🔵🔴فووووووووررررری!!!*
👈گزارش های میدانی 👇👌✅
*👈با گذشت چند روز از طرح اقتصادی دولت انقلابی ، آرد در پاکستان و ترکیه و عراق و افغانستان به شدت کمیاب شد*⁉️⁉️⁉️
رسانههای محلی پاکستان خبر دادهاند ؛
آرد تولید شده در پنجاب به ایالت خیبرپختونخوا و دیگر مناطق نرسیده و ذخایر آرد در چندین منطقه رو به اتمام است.
#قاچاق_آرد
*🌐میدونی یعنی چی؟*
یعتی آرد اونها از قاچاق آرد ایران تامین میشد!
*#دمت گرم ، بااین طرح ات جناب رئیسی ، خداقوت*
*#ان شاءالله با دعای خیر شهداء و مردم شریف مان ، همون جور که کرونا جمع کردی بقیه مفاسد جمع خواهی کرد.ان شاءالله*
👈 اطلاعات تکمیلی ، و خبر های بسیار مهم و خوب برای اجرای صریح عدالت در کشور توسط سید بزرگوار ایت الله رئیسی🇮🇷🌷
[5/15، 22:00] مجید خلیلیان: *🔴قحطی دوران ما، قحطی اخلاق است*
*اگر از بزرگترهایمان، بپرسید*
*نشانه های قحطی در ایران*
*اوايل دهه شصت تنها شامپوی* موجود، شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود
تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می كردیم و اگر شانس یارمان بود
و از همان شامپوها یك عدد صورتی رنگش كه رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی كیف می كردیم.
سس مایونز كالایی لوكس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شكلاتی یام یام تنها دلخوشی كودكی بود.
*صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت*
بگو مگو ها سر كپسول گاز, كه با كامیون در محله ها توزیع می شد، خالی كردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب
جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی ...
نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت و پوشیدن كفش آدیداس یك رویا بود.
*همه اینها بود، بمب هم بود و موشك و شهید و ... اما كسی از قحطی صحبت نمی كرد*
یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری كمك های مردمی وارد كوچه می شد بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود.
همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود.
*و اما امروز ...*
امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوكس خارجی در هر محله و گوشه كناری به چشم می خورند
و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست.
از انواع شكلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و ...
داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور،نوشابه انرژی زا تا
*بستنی با روكش طلا !*
*صورت های دستکاری شده*
*جراحی های بیهوده*
*دلهای اجاره ای*
دل های بدور از خدا و خالی از معنویت
متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له كردن دیگران سیری ناپذیر شده است .
*ورشكسته شدن انتشارات،*
*تعطیلی مراكز ادبی فرهنگی و هنری برایمان مهم نیست*
ولی از گران شدن مرغ و تخم م