#تربیت_کودک
✅ برای آموزش کار خوب به فرزندتان یا نشان دادن بدی یک کار به کودکتان میتوانید از #داستان گویی استفاده کنید.
✨ اسم فرزندتان را روی شخصیت داستان بگذارید. داستان باید مفهومی شاد و مثبت داشته باشد و پایان خوب و خوشی داشته باشد.
⛔️ هرگز از شخصیتها و حوادث ترسناک یا منفی برای ترساندن فرزندتان استفاده نکنید، کودکان داستانهایی که می شنوند را زندگی می کنند.
http://eitaa.com/joinchat/1895825424C8a1f896e9d
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
برای راحتی شما برای پیدا کردن موضوعات 👇👇👇👇👇
#لیوان_یکبار_مصرف
#بازی
#کار_با_دور
#یلدا
#خلاقیت
#ایده_تزئین
#نقاشی
#کار_با_رنگ
#قصابی
#تزیینی
#کار_با_میوه_کاج
#کار_با_کاغذ
#کار_با_رنگ
#کار_با_چوب
#هلیگوپتر
#نکات_مهم_تربیتی
#کار_با_سنگ
#کاردستی
#ایده_عکاسی
#اوریگامی
#موش
#موشک
#تابلو
#ایده_عکاسی
#ماهی
#خلاقیت_نوآوری
#سنگ_نگاری
#تربیت_کودک
#پروانه
#تربیت_کودک
#سنگ_نگاری
#داستان
#آدم_برفی
#گل
#آقا_بزه
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
برای راحتی شما برای پیدا کردن موضوعات 👇👇👇👇👇
#لیوان_یکبار_مصرف
#بازی
#کار_با_دور
#یلدا
#خلاقیت
#ایده_تزئین
#نقاشی
#کار_با_رنگ
#قصابی
#تزیینی
#کار_با_میوه_کاج
#کار_با_کاغذ
#کار_با_رنگ
#کار_با_چوب
#هلیگوپتر
#نکات_مهم_تربیتی
#کار_با_سنگ
#کاردستی
#ایده_عکاسی
#اوریگامی
#موش
#موشک
#تابلو
#ایده_عکاسی
#ماهی
#خلاقیت_نوآوری
#سنگ_نگاری
#تربیت_کودک
#پروانه
#تربیت_کودک
#سنگ_نگاری
#داستان
#آدم_برفی
#گل
#آقا_بزه
#آدم_برفی
💠داستان عید قربان برای کودکان
بچه های عزیز حضرت ابراهیم علیه السلام یکی از پیامبران بود .
این پیامبر خدا پسری داشت به اسم اسماعیل که او هم از پیامبران بود .
در یکی از شب ها حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که یه فرشته ای نزدش آمد و فرمود خداوند متعال می فرماید :
اسماعیل فرزند خود را برای من قربانی کن .
حضرت ابراهیم علیه السلام وحشت زده از خواب بیدار شد . و با خود فکر کرد که این خواب یه دستوری از خداست یا وسوسه شیطان .
دو شب دیگر هم این خواب را دید و کاملا متوجه شد که مامور به انجام این کار شده است.
صبح روز بعد به هاجر ( هاجر همسر حضرت ابراهیم علیه السلام و مادر اسماعیل بود ) گفت:
برخیز و به اسماعیل لباس های زیبا بپوشان! زیرا می خواهم او را به مهمانی دوست بسیار بزرگی ببرم.
هاجر، اسماعیل را شستشو داد و معطر ساخت .
حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهم السلام از هاجر خداحافظی کردند .
حضرت ابراهیم فرزند خود را برداشت و برای اینکه قربانی کردن اسماعیل از چشم مادرش دور باشد بسوی مناحرکت کرد ( بچه ها منا محلی است که در حدود ۱۰ کیلومتری مکه واقع شده است و حجاج در آنجا قربانی می کنند )
در هنگام حرکت بسوی منا، در سه جا شیطان در برابر حضرت ابراهیم ظاهر شد و به وسوسه او پرداخت ( این محل هم اکنون جمرات سه گانه است و حجاج به هر ستون از ستون شیطان که می رسند سنگ پرت می کنند )
اما حضرت ابراهیم (ع) با اراده ای استواری که داشت شیطان را از نزدیک خود راند و بسوی منا ادامه مسیر داد.
دست های جوان خویش را بست و او را مانند قربانی به زمین خواباند و کارد خود را بر گلوی او گذاشت و محکم کشید اما کارد گلوی اسماعیل را نبرید. دو بار، سه بار اینکار تکرار شد اما ابراهیم (ع) در کمال تعجب دید که کارد گلوی اسماعیل را نمی برد.
بچه های عزیز اینجا بود که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده اند:
ای ابراهیم ! آن رویا را تحقق بخشیدی (و به ماموریت خود عمل کردی) (۱)
سپس خداوند متعال قوچی را فرستاد و حضرت ابراهیم (ع)هم بسیار خوشحال شد و پسرش را بوسید و به جای او، گوسفندی که از بهشت برای او فرستاده شده بود را قربانی کرد.
از آن روز به بعد که روز قربان نام گرفت رسم و سنت شد که حجاج پس از انجام اعمال حج ، حیوانی را قربانی کنند و گوشت آنرا در بین فقرا تقسیم نمایند و رضایت خداوند متعال را جلب کنند.
🌀 منابع:
🔰۱- قرآن کریم- سوره صافات- آیات ۱۰۴ و ۱۰۵
#داستان
#کودکانه
#عیدقربان
#نشاط_معنوی
#تابستان_1400
#کودک_و_نوجوان
http://eitaa.com/joinchat/1895825424C8a1f896e9d
#امام_هادی علیه السلام
#داستان
🦁 شیرهای درنده و زن دروغگو
در زمان متوکل عباسی زنی نزد او آمد و گفت : من حضرت زینب هستم و به خواست خدا هر چهل سال یک بار جوان میشوم.
متوکل، بزرگان و علما را جمع کرد و به آنها گفت: دلیلی برای دروغ گویی او دارید؟ گفتند : نه.
آنان به متوکل گفتند: امام هادی (علیه السلام) را بیاور شاید بتواند دروغ گویی این زن را ثابت کند.
امام حاضر شد و فرمود: این زن دروغ می گوید و حضرت زینب (سلام الله علیها) در فلان سال وفات یافت.
متوکل گفت: دلیل دیگری برای ثابت کردن دروغ گویی او داری؟
امام (علیه السلام) فرمودند: بله، گوشت فرزندان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بر درندگان حرام است.
متوکل خواست زن را در قفس شیر بیندازد که دروغ او معلوم شود.
بعضی دشمنان امام به متوکل پیشنهاد کردند که خود امام داخل قفس برود.
متوکل به امام عرض کرد: آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟
امام داخل قفس شیرها رفت وقتی امام داخل شد شیرها آمدند و در کنار امام خوابیدند و امام آنها را نوازش کرد و با دست اشاره میکرد و هر شیر به کنار میرفت.
وزیر متوکل به او گفت: زود او را بیرون بیاور وگرنه آبروی ما میرود.
متوکل از امام هادی (علیه السلام) خواست بیرون بیاید و امام بیرون آمد.
امام فرمود: هر کس میگوید فرزند حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود.
متوکل به آن زن گفت: داخل شو. آن زن گفت: من دروغ میگفتم.
به این صورت دروغ آن زن به همه ثابت شد.
منبع:بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۱۴۹ و منتهی الامال، ج ۲، ص ۶۵۴
•┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
کانال خلاقیت🌹
http://eitaa.com/joinchat/1895825424C8a1f896e9d