#شبانه_نویسی
📝علی الظاهر خبرها حاکی از آن است که انتخابات به دور دوم کشیده شد.😢
کاش آخر الزمان زندگی نمی کردم.
همه چیز عوض شده است.
بدجور جای حق و باطل تغییر کرده است. سرنوشت کشور را با دست خودمان به بیراهه سپردیم.
در حالی که می دانستیم غربی مآبی و دوری از ولایت مایه خفت و حقارت و خسارت ما و نسل آینده ماست اما ترجیح دادیم از یک سوراخ دوبار گزیده شویم.
خدایا روز و روزگار عجیبی برما می گذرد.
خدایا در این وانفسا کمکمان کن و دستگیرمان باش.
می خواهیم انسان بسازیم، فرزند خوب تربیت کنیم. مادران عصر غیبت باشیم که بی سلاح در سپاه حق می جنگند.
می خواهیم برای امام زمان کاری کنیم اما حتی از نزدک ترین کسان ما بر علیه ماست.
🛑 خدایا نسل ما رو از بی بصیرتی محافظت کن که افت این روزهای ماست.
خدایا خودت می دانی که ما در زمانه ای زندگی کردیم که نگران انقلاب بودیم و در حالی که نیمی از مردم غم نان داشتند و در دل خود به نگرانی ما خندیدند.
ما در زمانه ای زندگی کردیم که صدای شکستن استخوان های پدران و همسران ما زیر بار فشار اقتصادی را می شنیدیم اما باز هم به آرمان های شهدا و رساندن انقلابمان به دست صاحب اصلی اش متعهد بودیم.
🛑 خدایا خودت شاهد باش که ما هرگز برای نفسمان برنداشتیم و همیشه برای رضایت خودت خلاف امواج شنا کردیم.
امروز که این اتفاقات بر ما می گذرد یادم می اید که حضرت امیر در نهج البلاغه چقدر از کوفیان و نفاق و دورویی شکایت می کردند و چقدر ایشان را سخت می گذشت.
❗️آن جا که در نهج البلاغه می فرمایند:"من مى دانم چه چيز شما را اصلاح مى كند ولى اصلاح شما را با تباه ساختن روح خويش جايز نمى شمرم، خدا نشانه ذلت را بر چهره ها و پيشانى شما بگذارد! و بهره هاى شما را نابود سازد. آن گونه كه به باطل متمايل و به آن آشنائيد به حق آشنائى نداريد و آن چنان كه در نابودى حق مى كوشيد براى از بين بردن باطل قدم برنمى داريد.»
✍بهار ایمانی راد
@khalvat_h
حیاط خلوت🌿
🔴 غافل! نوشته حسن روحالامین زمستان سال۱۳۷۶ بود، کلاس دوم راهنمایی بودم، در مدرسهای که مدیر به اص
#شبانه_نویسی
💡این متن حرف برای گفتن داره و اونم اینه که چقدر مهمه دوران ابتدایی زندگی چطور و کجا و با چه کسانی سپری بشه...
❗️ مدارس امروز آیا تدبیری برای این موضوع اندیشیده اند؟ آیا فضای کلاسی مدارس ما برحسب استعداد و قابلیت های تک تک دانش آموزان مناسب سازی شده اند؟ در مدارس ما آموزش حرف اول را می زند یا پرورش؟ یا این دو در یک راستا قرار گرفته اند؟❗️
شاید به همین خاطر این دوران رو دوره ی شکل گیری شخصیت معرفی می کنن...
14.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبانه_نویسی
🔖مغزتو عمل کن!!!
صحبت های این دو آقایی که نمی شناسم کاملا درسته!
✅ شما به هیچ کس ظاهر خوب بدهکار نیستی
اندام خوب بدهکار نیستی!!!
حکایت خیلی از آدم های اطراف ماست که از بی تدبیری و عزت نفس پایین رنج می برن. بیماری واگیر داری که قارچ گونه چهره تمام خانم ها رو به چهره ای تصنعی و یک شکل تبدیل کرده.
زیبایی که ما تعریف کردیم زیبایی حقیقی نیست. بلکه رسانه معرفی کرده که ما چه بپوشیم چه کنیم تا جلب توجه بیشتری داشته باشیم. زیبایی در منطق ما ادم ها نسبی است ،چه بسیار چهره ها که برای عده ای از ما زیبا و دلنشین و بی نقص به نظر می رسه، ودر نظر گروهی، نامتناسب و نازیبا. به همین دلیل صدور حکم مطلق که برخی «زشت» و برخی «زیبا» هستند اشتباهه.
کاش پیش از اینکه ربات گونه دست به چهره ی خود ببریم کمی به این فکر کنیم که رسالت انسان در این حد نازل و کم مرتبه نیست که سراسر زندگی به ظاهر خود بپردازد و آن زمان که باید روبروی پروردگار باطن را عرضه کند دستش خالی بماند.
🌿@khalvat_h
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبانه_نویسی
🔖واقعا حکایت همینه. متاسفانه اینقدر سیستم آموزشی غنی و با حساب کتابی داریم که مدارس در تلاشند این خلأ رو با این تجملات و سرگرمی های الکی و بی منطق پر کنن. بعد شعار قناعت هم سر میدن. خب از حرف تا عمل مسافت ها فاصله است. این سیستم آموزشی قطعا انسان با معرفت تحویل جامعه نمیده. به نظرم تا حدودی هم تقصیر خانواده هاست که انقدر خودشون رو درگیر دانش اموز میکنن. آیا یادگیری حروف الفبا مهم تره یا روحیه ی قناعت و تواضع و سخت کوشی در هر شرایط...
مقابله با این موضوع قطعا همت دسته جمعی والدین رو می طلبه.
🌿@khalvat_h
#شبانه_نویسی 🔖
🕊و لا تكن عبد غيرك و قد جعلك الله حرا
🪶بنده ديگرى مباش ، كه خدا،تو را آزاده آفريده است.
افراد ذليل و دونی، كه به خاطر مال دنيا، در برابر ثروتمندان يا صاحبان مقام وقدرت ، به زانو مى افتند، سر تعظيم فرود مى آورد، تا شايد از ثروت و مقام آن افراد بهره يى ببرند و بيش از حد لياقت خود، مال و مقامى بدست آورند.
امام عليه السلام ، اينگونه افراد را نكوهش مى كند و به همه مسلمانان هشدار مى دهد كه : مبادا آزادى و ارزش انسانی خود را، كه خداوند به شما ارزانى داشته ، پايمال كنيد و به طمع مال و مقام ، در برابر انسانى همچون خودتان ، بندگى كنيد، زيرا خداوند، همه انسانها را آزاد و يكسان آفريده است. برای من خیلی فراز جالبی بود.
🌿@khalvat_h
#نهج_البلاغه
39.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبانه_نویسی
🔖 دوستی مسئولیتی به من سپرد و من در خلال گشت و گذار های اینترنتی که داشتم به این کلیپ برخوردم و حقیقتا حظ بردم.
این کلیپ قطعا رزق امشب من بود.
⚡️پیشنهاد می کنم حتما این کلیپ رو تا آخر ببینید متوجه خواهید شد فلسفه چگونه علمی است و چگونه به شبهات پاسخ می دهد.
شبهه که گفتم شاید خنده دار به نظر بیاد اما خوشبختانه یا شور بختانه از این دست اتفاقات معضل امروز دنیای ماست.
توصیه های این استاد منو یادِ توصیه ها و سخنان استاد شهید مطهری انداخت.
🌿@khalvat_h
حیاط خلوت🌿
نقد صحبتهای بلاگری که میگه :حضرت زهرا تجارت میکردن😒 (نقد توسط : شیخ مرتضی کهرمی ) 🌿@khalvat_h #ب
#شبانه_نویسی
🔖چند وقت پیش کتابی خوانده بودم به نام (اماه) به قلم حمید سبحانی صدر که روایت ساده و قابل فهمی داشت از زندگی حضرت زهرا از کودکی که انگار نبود تا مادری که خیلی زود به انتها رسید.
کتاب به چهار قسمت تقسیم میشه ،دخترانه، همسرانه، مادرانه، بی کرانه.
با صحبت های این بلاگر، و فوج انتقاداتی که از گوش و کنار می رسید کنجکاوی دیگری در من پدیدار شد که اصلا آیا این همه نقش و فعالیت اجتماعی حضرت حقیقت دارد؟!
یا اینطور که منتقدین ایشان می گویند واهی و ساخته و پرداخته ی ذهن خالی ایشان است؟!
دوباره به کتاب مراجعه کردم و متوجه شدم این طور که بر می آید انگار حق صداقت در گفته های این بلاگر ادا نشده و خیلی از قسمت های کتاب موکد و با رفرنس های مشخص، حضرت تاکید کرده اند بر کار داخل خانه و ارتباط اندک با بیرون.
باغ فدکی هم اگر بوده ایشان به شخصه فرصتی برای رسیدگی به این باغ نداشتند و نماینده یا موکلانی این باغ را رسیدگی می کردند.
یک خانم نه ساله که از همان ابتدا وارد پروسه فرزند آوری میشود و تمام عمر تاهل نه ساله ی ایشان صرف آبستن و شیردهی می شود ، برای پنج فرزند و کاملا پشت سر هم، چطور می تواند بیرون از خانه فعالیت های جانبی مثل تجارت و تدریس داشته باشد؟
خلاصه که راست می گوید فلانی که هرکس از ظن خود شد یار من !
در بخشی از این کتاب آمده
"اگرچه کارهای خانه میان این زوج تقسیم شده بود اما در روز های نبود علی مجموع کارهای داخل و بیرون خانه برعهده بانوی خانه ست . حضرت علی بعداً در وصف حال فاطمه فرمود : او در نزد من بود آنقدر با مشک آب آورد که در اثر ساییدگی مشک بر سینه او جا انداخته بود . و چنان با آسیاب دستی آرد کرد که دو دستش تاول زد و آنقدر خانه را جارو زد که لباس هایش غبار گرفت و از انبوه کارها آسیب بسیاری به او رسید . در سال های دفاع مقدس همسران رزمندگان نمونه ای بسیار زیبا از تاسی به سرور زنان عالم نشان دادند امروز نیز همسران مدافعان حرم و مدافعان مرزها و امنیت کشور همان خط را دنبال میکنند . با صبر و مقاومت تلخی تنهایی و نبود شوهرانشان دور از انتظار نیست که هر لحظه زنگ خانه شأن به صدا در آمده و خبر شهادت مردان غیورشان را به آنها بدهند . زنانی که رنج کمبودها و نبودهارامیچشند تا پرچم اسلام برافراشته بماند "
📚اماه / حمید سبحانی صدر
✍ بهار ایمانی راد
🌿@khalvat_h
#اماه #فاطمیه #مادرانه #تربیت_فرزند
#بلاگر_رویا_فروش #روشنگری
#شبانه_نویسی ✏️
🔖آبخوری های سقاخانه خلوت شده است. بامداد است و زوار به خانه برگشته اند.
تکیه می دهم به ستون سقاخانه و فکر ها در سرم جمع می شود.
مادر های زیادی هم سن و سال مادرم از کنار دستم عبور می کنند.
سفیدی و سخاوت دستانشان، مدل قدم برداشتن و چین و چروک های برجسته صورتشان، گرمای لحن و برخوردشان همه و همه من را یاد مادرم می اندازند.
آخرین باری که در بیمارستان دستش را فشردم و بوسیدم. آخرین خاطره ای که من را یاد مادرم می اندازد.
دلم بیشتر تنگ می شود.
پشتم را به مردم می کنم و سعی می کنم بعضم را فرو ببرم.
نمی خواهم مردم ببینند خادم آقا لحظه ای از وظایفش غافل شده و به غم شخصی اش پرداخته...
می دانم این بغص لعنتی اگر بشکند دیگر به همین راحتی نمی شود جمعش کرد.
سرم را با لیوان های آبخوری گرم می کنم.
صدا می زنم:" مامان جان لطفا لیوان های استفاده شده را داخل سطل زباله بیندازید"
هر مامان جان که می گویم قلبم فشرده می شود.
پایم رمق ندارد. وزنم را از این پا به پای دیگر می اندازم.
به گنبد نگاه می کنم و می گویم، چون شما می بینید این خستگی ها معنا ندارد.
سقاخانه خلوت می شود و باز فکرها به سرم هجوم می آوردند.
از بلندگوهای صحن انقلاب روضه پخش می شود.
روضه های فاطمیه حال و هوای دیگری دارد.
این دومین فاطمیه در دنیای بی مادری من است.
امشب انگار همه چیز دست به دست هم داده تا همه جا عطر یاد مادرم بپیچد.
یاد روزهایی که با مادر به زیارت مشرف می شدیم می افتم.
روزهایی که در این دنیای تنگ دیگر تکرار نمی شود. دلم تنگ تر می شود.
کاش یکی از این مادر ها بیاید و مرا در آغوش بکشد و هیچ نگوید، فقط بگذارد یک دل سیر اشک بریزم.
مادری هم سن مادرم می گوید:" قبول باشه عزیزم....
حتما برای مریض ها دعا کن"
و گریان می شود...
یک آن بغضم می شکند و بلند گریه می کنم. انگار هر قدر بغض فرو خورده جمع کرده ام یک آن روی سرم آوار میشود.
یاد وقتی که مادر بیمارستان بود و من به حرم نرسیده بغضم می شکست و عین غربت کشیده ها با صدای بلند گریه می کردم و عین خیالم نبود که دیگران چه می گویند.
شب عجیبی است.
خدمت روبروی این ضریح و شب شهادت مادر حضرت رضا حال غریبی دارد.
من و صاحب این گنبد امشب غم مشترکی داریم.
هردو عزادار مادر هستیم.
کسی روی شانه ام می زند. نیروی مقابل رسیده و باید پاس را تحویل بدهم.
چوپ پر را با احترام به دستش می دهم و تا وسط صحن انقلاب به گنبد طلا چشم می دوزم. صحن شلوغ است.
روضه به اواخرش رسیده و باز من دلم گریه می خواهد.
با جمعیت سمت پنجره فولاد کشیده می شوم.
مناجات امیرالمومنین حالم را منقلب می کند.
مَوْلاَيَ يَا مَوْلاَيَ!
أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ إِلاَّ الْمَوْلَى ،
أَنْتَ الْمَالِكُ وَ أَنَا الْمَمْلُوكُ وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ إِلاَّ الْمَالِكُ
✍بهار ایمانی راد
🔴 استفاده از مطالب نویسنده فقط با ذکر منبع
🌿@khalvat_h
#فاطمیه #حرم_مطهر #خادم_حرم #مادرانه #دلتنگی #صحن_انقلاب
#شبانه_نویسی
🔅دیدار هزار نفر از بانوان کشور در آستانه ی میلاد حضرت زهرا با طراحی شاد و سرخابی رنگ حسینیه
🔅شروع مراسم با آیه های سوره ی کوثر
🔅ابتدای سخنرانی با بیاناتی از زندگانی حضرت زهرا به عنوان الگوی بانوان جهان اسلام.
🔅و در نهایت توصیه های پدرانه ای به زنان و دختران سرزمین برای مقابله با شیوه های نرم افزاری دشمن...
💢 شما بگید! اگر این ها همه نشانه های احترام به مقام زن نیست پس چیه؟؟؟
ما در کشوری زندگی می کنیم که رسانه آن توجهی به وجوب پخش زنده ی سخنان رهبرمان ندارد اما رهبر این مملکت همچنان دلواپس مقام و جایگاه رفیع زن و دختر مسلمان ایرانی است.
الهی که خدایش نگه دارد.
🌿@khalvat_h
#مقام_زن #رهبر #زن_در_اسلام
#شبانه_نویسی
🔖سلام و ایام به کام.
عید ولادت پیش رو مبارک.
امشب به اتفاق پسرا انیمیشنی دیدم که اموزنده بود و درجه یک .
غم و شادی آمیخته در هم. حیفم اومد راجع بهش اینجا چیزی ننویسم.
گذری به ویکی پدیا انداختم متوجه شدم انیمیشن ربات وحشی The Wild Robot بر اساس یک کتاب داستان با همین نام ساخته شده. داستان یک ربات سر در آورده از جنگل که به صورت تصادفی نقش مادری یک جوجه غاز رو ایفا می کنه.
نکات آموزنده ی زیادی داشت.
دیالوگ های خوب و مؤثر.
حتما بعد از خواندن این مطلب که داستان حول محور یک ربات و یک جوجه غاز می گذرد، این سوال در ذهن شما هم پیش آمده که نویسنده چگونه با وجود یک ربات نرم افزاری و جوجه ای که محتاج مهر مادرانه است می خواهد داستان را پیش ببرد؟! آن طوری که مهر و عطوفت مادری بر نرم افزار پیروز شود؟!
قصد لو دادن فیلم رو ندارم اما اگر بخوام بیشتر راجع بهش بگم، ...
باید بگم که این انیمیشن به تنهایی خودش هزار نکته و کد اموزنده برای مخاطب کوچک و بزرگش داره. به حق هم از پس همه خوب بر آمده.
این فیلم هشداری به انسان امروز است که تمام بار خود را به روی طبیعت جاندار امروز گذاشته بی آنکه کمترین قدردانی از او کرده باشد.
به نظر میرسد این فیلم نوعی ادای احترام زیبا و تاثیرگذار نسبت به طبیعت و حیات وحش است؛ همون چیزی که امروز به خاطر پیشرفت تکنولوژی و صنعت در معرض خطر قرار گرفته ؛ در این فیلم، تکنولوژی در پیشرفتهترین شکل خودش به طبیعت برمیگرده و تبدیل به بخشی از اون میشود.
ربات قصه ناخواسته باید برای این غاز مادری کند و به حق مادری را به بهترین شکل در حق او تمام می کند.(از این جهات برای من مادر هم اموزنده بود)
درنهایت نشان میدهد حتی اگر مثل ربات داستان انواع فداکاریها را انجام بدهیم، درنهایت قرار است تنها بمانیم و این درس بزرگی به مادر می دهد که خوب تربیت کن و رشد بده، اما بدان که در انتها مالک او نیستی و او مستقل از تو خواهد بود و این قانون طبیعت است.
و جای دیگر درسی که این ربات می دهد فداکاری بی توقع است.
قسمت دیگری از انیمیشن نویسنده، ربات را شخصیت زلال و مهربانی بخشیده که می خواهد با قوانین ذاتی حیات وحش که اگر نخوری خورده می شوی مقابله کند.
این یعنی محیط نمایش داده شده در فیلم یک محیط بی رحمانه وحشی است که قوی ترینها در آن زنده میمانند، اما داستان قرار است با کمک این ربات گونه ی دیگری رقم بخورد.
یک ربات مادر و یک جوجه غاز به حدی رابطه آنها واقعی به تصویر کشیده شده که ممکن است احساس کنیم واقعا حرفهای نگفته زیادی داریم که باید بزنیم.
آیا ما به حد کافی عشق و علاقه خود را به مادر خود ابراز کردهایم؟
آیا بهخاطر زحمات او به حد کافی تشکر و قدردانی کردهایم؟
آیا هنوز حرفهایی داریم که به مادر خود بگوییم اما نگفتهایم؟
✍بهار ایمانی راد
🌿@khalvat_h
#پیشنهاد_انیمیشن
#تحلیل_فیلم #تربیت_فرزند #انیمیشن_آموزنده #فیلم_خوب #مقام_مادر #روز_مادر #مادرانه
#شبانه_نویسی ✏️
📎نامه ای به ماه رجب
💌 سلام بر ماه رجب.
ماه خود خود خدا.
سلام بر ماهی که نام نهری است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر است.
ماه استغفار عزیز من، ماه گرامی غفران من!
ماه مهربانی که امسال هم چون سالهای متوالی توفیق درکت را به من داده ای!
ماه سرشار.
که رحمت خدا در شما بیش از بیش سرشار گشته است.
ماه حرام.
که حرام شده ای بر گنهکار، تا سلاح کبر و دروغ و نفاق و گناه بر زمین گذارد و کمی به تفکر و اندیشه بپردازد.
ماهی که خدا تو را برای آمرزش من فرستاده است. و بر شما فضیلت و حرمت عظیمی عطا کرده است.
ماه عزیزی که بی دریغ هزار رحمت الهی را بر من فرود می آوری تا مرا در بهشت همنشین اهل خودت کنی.
ماهی که از ترس بزرگ روز قیامت و هول و سکرات آن رهاییم می بخشی و اذکارت چنان شاخه نوری مرا به بهشت پرودگار رهنمون می شود.
....آمده ای تا یک روز روزه ات برای من ثواب نهصد سال عبادت مخلصانه ام باشد.
کاش لباس فاخری بر من بپوشانی و مرا زینت و آراستگی بخشی تا در مهمانی خدا حضور به موقع و مؤدبانه ای داشته باشم.
کاش من هم از سلسله ی تو باشم.
همان رجبیون که پروردگارم فرامی خواند.
تو آمده ای.
کاش من هم بیایم و غفلت نورزم.
و این قرار سالیانه ی ما مستدام و پر برکت باشد.
✍بهار ایمانی راد
🌿@khalvat_h
#شبانه_نویسی📝
🔖صبح تازه ای است. در دنیای بدون مادر معنای زندگی متفاوت است. کتری را روشن می کنم. نخود لوبیا ها را آب می کشم و داخل دیگ سنگی سرازیر می کنم. همزمان به محتوای لقمه ی دانش اموز نو مدرسه ام فکر می کنم. تدارک ناهار دیده ام. قوت غالبی که تا یادم می آید همیشه بعد صلاه صبح مهیا می کرد.
دور نیست!
همان سالها که همگی صبح زود پی کاری روانه می شدیم و مادر می ماند و فکر های امروز من!
اصل اول آشپزی تنوع است؛ نکند این اصل را زیر پا بگذارم؛ تره هایِ مش عباسِ میوه فروش درشت و بلا استفاده است باید از وانتی سبزی بهتری تهیه کنم؛ عطر قرمه سبزی به شنبلیله است؛ حواسم باشد که شنبلیله اش کم نشود. ...
خدا می داند که فکر ناهار و شام بیش از طبخش یک خانم خانه دار را به زحمت می اندازد.
عطر آبگوشت هایش هنوز در مشامم می پیچد. عطر قرمه سبزی ، که دم عصر مرا از دانشگاه به خانه می کشاند. عطر پیراهن یادگارش که تمامی ندارد.
فکر می کنم چطور می شود آدمی نباشد و عطرش بماند؟
چطور می شود این همه در همه چیز حل شد؟
صدای خرد کردن سبزی ، جاروی چوبی که روی قالیچه می رود و می آید، استکان هایی که به هم تنه می زنند. زندگی ام چقدر از او حرف برای گفتن دارد.
حرفهایی که کهنه نمی شود.
عطرهایی که از دهان نمی افتد.
حنجره ای که هنوز مرا صدا می زند.
و مادرانی که به یک آن همه شبیه او می شوند.
انگار پای همه چیز امضای مادرم افتاده است.
این چرخه سلسله وار ادامه دارد. او در من آمیخته است و من روزی معنای عمیق زندگی فرزندانم خواهم شد.
من یک مادرم !
به فرزندانم چشم انتظاری،مهر بی دریغ، خانه ی سبز، خنده های بدون انقضا ، امنیت، عاطفه، و حتی عطر آبگوشت و قرمه سبزی بدهکارم....
✍بهار ایمانی راد
#روز_مادری_که_تمام_نمیشود
#مادری_بدون_فیلتر #خانه_سبز
#خنده_های_بدون_انقضا