eitaa logo
KHAMENEI.IR
979.6هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
10.3هزار ویدیو
2.1هزار فایل
پايگاه اطلاع رسانی دفترحفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای KHAMENEI.IR
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از نو+جوان
🚢 | پایان تعطیلات دریایی! 😇 ابن بطوطه جهان‌گردی اهل مراکش بود که حدود ۷۰۰ سال پیش، از غرب آفریقا به‌سمت شرق آسیا رهسپار شد. سفرنامه او اطلاعات جالب و مفیدی درباره زندگی مردم آن دوره به ما می‌دهد؛ اما چیزی که می‌تواند از سفرنامه ابن بطوطه برای ما ایرانی‌ها جالب باشد، مربوط به حضور او در سواحل شرقی چین است. 🌊 ابن بطوطه اشاره می‌کند که در سفر دریایی خود، می‌شنید که دریانوردان و آوازخوان‌های روی عرشه کشتی، اشعار فارسی می‌خوانند: تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام چون در نماز اِستاده‌ام گویی به محراب اندری ⛵ مشابه همین روایت‌ها در شرق آفریقا نیز بوده است؛ ملوانان و دریانوردانی که در حین کار بر روی آب و در امتداد کرانه‌ها، شعرها و آوازهای فارسی می‌خواندند. ✅ شاید تا الان فکر کرده باشید که می‌خواهیم درباره زبان فارسی صحبت کنیم! بله، این هم موضوع خواندنی و جذابی خواهد بود؛ اما در این دو اشاره کوتاه درباره حضور زبان فارسی در شرق آسیا و آفریقا، توجه ما می‌تواند به چیز دیگری هم جلب شود: دریا و دریانوردی... 💡 مهم‌ترین عامل نفوذ زبان فارسی در این مناطق، دریانوردان و تاجران ایرانی بودند. در قرن‌های گذشته، علاوه بر خلیج‌فارس و دریای عمان، سرتاسر دریای عرب و سرخ و اقیانوس هند و دریای چین، محل تردد تاجران و دریانوردان ایرانی بود. ایرانیان و به طور مشخص ساکنان مناطق جنوبی ایران، به دریاهایِ دور خو گرفته بودند و خب این رفت‌وآمد به گسترش زبان فارسی نیز کمک می‌کرد. 🥴 اما از حدود سال ۱۵۰۰ میلادی که پای استعمارگران غربی به آسیا و شرق باز شد، یکی از مهم‌ترین تلاش‌های آنها، تلاش برای دورکردن ایرانیان از دریا بود. استعمارگران پرتغالی وقتی به خلیج‌فارس آمدند، برای حفاظت از منافع خود، بندر گمبرون ایران را اشغال کردند و نامش را گذاشتند کومورائو. مدتی بعد، سپاه شاه‌عباس صفوی با حمله به پرتغالی‌ها در مناطق جنوبی ایران، اشغالگران را از شهر گمبرون اخراج کرد و به یادبود این فتح خود، نام آن شهر را گذاشت «بندرعباس»؛ اما این پایان ماجرا نبود... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=23152
هدایت شده از نو+جوان
📣 | یک دنیا منتظر اربعینی‌ها 🎤 گفت‌وگو با حجت‌الاسلام پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه 💌 آقا در پاسخ به نامه جمعی از دانش‌آموزان عازم به اربعین حسینی، نوجوانان را به تفکر در هدف امام حسین علیه‌السلام توصیه کردند. حجت‌الاسلام پناهیان در این گفت‌وگو، توصیه‌های اربعینی رهبر انقلاب را توضیح داده است. 😍 پیامی که اخیراً رهبر معظم انقلاب برای دانش‌آموزان فرستادند، نشان‌دهنده توجه خاص ایشان به حضور دانش‌آموزان در این سفر بسیار باعظمت هست. ✌️ دانش‌آموزان در هیچ کجا مثل حماسه اربعین هویت انسانی و جهانی خودشان را نمی‌توانند پیدا کنند. وقتی در این حماسه شرکت می‌کنند، متوجه می‌شوند متعلّق به چه حماسه باعظمتی در عاشورا هستند. وقتی دانش‌آموزان در این جمع می‌آیند عمیقاً احساس می‌کنند که چقدر آینده مال آن‌هاست و چقدر جهان به‌سوی آن‌ها در حرکت است. آینده جهان شبیه آنچه خواهد شد که در اربعین اتفاق می‌افتد. 👌 ایشان فرمودند به هدف توجه کنید؛ هدف اباعبداللّه‌الحسین علیه‌السلام چیزی جز نجات جهان از فقر و ظلمت و ظلم و تعدی به انسان‌ها نبود. نوجوانی که در این مسیر می‌آید، وقتی به آن هدف توجه کند، تبدیل به انسان بزرگی می‌شود... 🔻 برای خواندن متن کامل گفت‌وگو به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 https://nojavan.khamenei.ir/showContent?text&ctyu=23237
هدایت شده از نو+جوان
😍 | از آخر مجلس ... 👀 روایتی مادر-دختری از دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب ⁉️ فاطمه سعادتی: شماره ملی خود را حفظ هستید؟ هنوز به سن ما کارت ملی نمی‌دهند، اما در گوشه شناسنامه‌ها یک شماره ملی هست که نشانگر هویت ماست. من این شماره را حفظ نیستم؛ یعنی تا شب نیمه رمضان امسال حفظ نبودم. اگر شما هم حفظِ حفظ نیستید، همین الان آن را چند بار تکرار کنید تا در ذهنتان بماند. روزی به کارتان می‌آید. 🥹 من شماره ملی‌ام را حفظ نبودم و جایی این شماره لازمم شد که راهی برای برگشت نداشتم! تهران، انتهای خیابان فلسطین جنوبی، دقیقاً جلوی ایستگاه بازرسی دیدار با رهبر انقلاب. حالا کارت شناسایی هم نبرده بودم. کسی نگفته بود باید کارت شناسایی‌ام را بردارم. البته که تنها کارت شناسایی ما سیزده‌ساله‌ها، همان شناسنامه‌مان است. وقتی بازرس گفت اینجا منتظر بمان تا تکلیفت معلوم شود، استرس تمام وجودم را گرفت. نکند راهم ندهند؟ شاید بگویند همین‌جا بمانم تا مراسم تمام شود و مادرم برگردد! نکند دیر شود و صف‌های جلو پر شود و من در آخرین صف‌ها هم جایی پیدا نکنم؟! ⌚ یادم رفته بود ساعتم را... 🔻 برای خواندن متن کامل خواندنی به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25197
هدایت شده از نو+جوان
😍 | افتخار ماست بابا ... 👀 روایتی مادر-دختری از دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب 🌿 روایت مادرانه، مریم قربان‌زاده: فکر نمی‌کردم آن محفل شعر منظم و مرتب که در تلویزیون می‌بینیم چنین پشت‌صحنه‌هایی داشته باشد. برایتان می‌گویم چه پشت‌صحنه‌هایی. 📺 آنچه از تلویزیون می‌بینیم همه مؤدب و مرتب و دست‌به‌سینه نشسته‌اند. بعضی که باید شعر بخوانند در ردیف‌های جلو و بقیه به ردیف صندلی‌های عقب‌تر را پر کرده‌اند. همه باید طبق شماره‌ای که بهشان داده‌اند بنشینند. اینجا را در تلویزیون نمی‌بینید که برخی از شاعران جوان‌تر سر نشستن روی صندلی‌ها با هم رقابت می‌کنند و اگر صندلی یکی جلو باشد، یعنی خیلی خوش‌شانس است و وقتی صندلی کسی در ردیف‌های عقب باشد، یعنی بدشانس‌ترین شاعر آن شب است. 😍 حال ببینید آنجا که من کارت ورود نداشتم، چه می‌خواهد بشود؛ چون ما مهمان رسانه «نو+جوان» بودیم ظاهراً نباید این کارت نداشتن مشکل‌ساز می‌شد، اما شد. آقایان مسئول ورود و خروج شاعران اجازه ورود ندادند؛ چون کارت نداشتم و من و دخترم فاطمه که اولین نفرهای جلوی در سالن بودیم آخرین نفر وارد سالن شدیم و در ردیف آخر نشستیم. 📝 البته برای نوشتن یک روایت کامل و جامع شاید جای نشستن خیلی مهم نباشد، اما دلم می‌خواست چهره حضرت آقا را هم ببینم. چند مرتبه خواستم مثل جوانکی که روی صندلی‌اش سر دو پا نشسته بود بنشینم تا بتوانم از لابه‌لای سرک‌های کشیده هرازگاهی آقا را ببینم... و شاید بیشتر از اینکه ما بخواهیم آقا را ببینیم دلمان بخواهد ایشان ما را ببینند! ➕ چه پشت‌صحنه‌هایی! ➕ خدا خداست، ولی این صدا، صدای علی است ➕ داروی شفابخش 🔻 برای خواندن متن کامل خواندنی به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25200
هدایت شده از نو+جوان
🛢️ | کودتای سیاه با بوی نفت 📚 | ✍️ یادداشتی از علی‌الله سلیمی، نویسنده و روزنامه‌نگار 🤔 عملیات آژاکس چطور انجام شد؟ ⚠️ اتفاقات مهم و تأثیرگذار تاریخی همیشه درس‌های زیادی برای نسل‌های آینده دارد و کسانی که شناختی از تاریخ و وقایع گذشته ندارند در تشخیص اتفاق‌های زمان حال هم درک و موفقیت چندانی نخواهند داشت. در این زمینه، یکی از وقایع سرنوشت‌ساز تاریخ معاصر کشورمان، کودتای ۲۸ مرداد یا «عملیات آژاکس» است که در سال ۱۳۳۲ توسط عوامل خارجی علیه دولت مصدق اجرا و باعث سقوط این دولت شد. ماجرا از این قرار بود که دولت انگلیس پس از ملی ‌شدن صنعت نفت، لحظه‌ای از توطئه علیه دولت مصدق دست بر نداشت. ملی‌ کردن صنعت نفت، باعث شده بود که بیگانگان به فکر سرنگونی دولت مصدق بیفتند... 🔴 عوامل پنهان شکل‌گیری کودتا 🔴 این کودتا چگونه اجرایی شد؟ 🔴 بیشتر بدانیم، بیشتر بخوانیم 🔴 و...؟! 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25702
هدایت شده از نو+جوان
😍 | دختر افسانه‌های روشن 🌷 درباره شهیده ریحانه سادات ساداتی ✍️ مهدیه مقصودی 🌙 به رسم هرشب، قرآن صورتیِ کوچکش را بعد از قرائت می‌بوسد و آرام روی طاقچه می‌گذارد. صفحه تلفن همراهش را روشن می‌کند و وارد پیام‌رسان‌ می‌شود. فهرست گفت‌وگوها را با نگاهی کوتاه از نظر می‌گذراند. چشمش به سنجاق بالای صفحه می‌افتد؛ کانال کوچکی که دو سال پیش برای نوشتن روزمره‌هایش ساخته بود. وارد کانال می‌شود و شروع می‌کند به خواندن پیام‌ها. روی بعضی عکس‌ها و نوشته‌ها مکثی کوتاه می‌کند و در دل می‌گوید: «آدم این‌جور وقتا می‌فهمه چقدر چیزهای زیادی برای از دست دادن داره و باید نگرانشون باشه.» 🖼️ عکس‌های جشن تولد مادر، شب یلدای سال گذشته و روضه‌ها که همه ‌را درنهایت سادگی برگزار کرده بودند، لبخندی بر لبانش می‌نشانند. کمی بعدتر، خاطره آن شبی را نوشته که یک کودک معلول ذهنی در گلزار شهدا برایش دعا کرده بود... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25745
هدایت شده از نو+جوان
🌹 | مردی که درنگ نمی‌کرد ✨ درباره شهید سردار امیرعلی حاجی‌زاده ✍️سیمین پورمحمود 🎯 تک‌تیرانداز بود. امیرعلی حاجی‌زاده در خیلی از عمليات‌ها مثل کربلای چهار و پنج، مثل والفجر مقدماتی و والفجر هشت که غواص‌ها به فاو وحشی زدند، تک‌تیرانداز بود. روی بلندی‌ها استتار می‌کرد. تفنگش را می‌نشاند روی دوپایه و همه حواسش به رصد بود. طاقت و تحمل زیادی داشت که ساعت‌ها بی‌آنکه عقب‌جلویی بکند، از گِردی کوچک روی تفنگ، فقط نگاه می‌کرد و محاسبه. حتی نفس‌هایش را کُند و بی‌صدا بیرون می‌داد. اول آیهٔ «وَ مَا رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ ولکنَّ اللهَ رَمَی» را از دل و زبانش می‌گذراند و بعد ماشه را می‌چکاند. 📆 توی شناسنامه این شیرمرد تهرانی نوشته: نُهِ اسفندِ چهل. سال ۵٩ سپاهی شد و تا شهادتش برای سپاه دوید. حاجی‌زاده، اول فرمانده پدافند هوایی سپاه بود و از مهر ٨٨ که نیروی هوافضای سپاه دفترودستکش را راه انداخت، شد اولین فرمانده این هسته. تا قبل از این فرماندهی، اسمش امیر بود. امیر، عنوانِ اُمرای ارتش است. می‌گذارندش قبل از اسم و فامیل درجه‌دارهای ارتش. حاجی‌زاده مالِ سپاه بود. ✅ سیدعلی خامنه‌ای که امیرِ حاجی‌زادهٔ فرز و همه فن حریف، خودش را سربازش می‌دانست، پیشنهاد عوض کردنِ اسم را داد. مرید، همه‌چیز را سپرد دستِ مراد. امیر شد، امیرعلی... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25746
هدایت شده از نو+جوان
🌹 | می‌خواهم شبیه تو باشم ✨ شهادت مثل یک راز بود. مال مردانی بود که دور بودند، عکس‌هایشان روی دیوارها بود و توی کتاب‌ها می‌شد با احتیاط بهشان نزدیک شد. در اوج آشنایی، دستمان را می‌گذاشتیم روی سنگ قبرهایی که دروازه بهشت بودند. خون توی رگ‌هایمان تندتر می‌دوید و طراوت از سردی سنگ می‌ریخت به جانمان. سعی می‌کردیم با یکی‌شان دوست شویم. همه جا همراه خودمان ببریمش و وقت دلتنگی با او حرف بزنیم. 🥹 یک روز صبح بیدار شده و نشده، خبر شهادت حاج قاسم آوار شد روی سرمان و شهادت آمد نشست توی بهترین قسمت خاطرات مشترک یک ملت؛ و آه از عمیق‌ترین قسمت‌های قلبمان فوران کرد توی چشم‌ها و جاری شد و جاری ماند. حالا دیگر شهادت یک راز نبود. شهادت، حاج قاسم بود که رفت پشت میکروفون و گفت پایان داعش را اعلام می‌کنم و... 🔻 برای خواندن متن کامل به سایت یا نو+جوان مراجعه کنید👇 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=25808