نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان.
برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری.
رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته. پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد.
این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی توانی وارد شوی. منهم منتظر ماندم. مانع پرواز نشوم.
در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند.
نه به نگهبان اهانت کرد.
و نه خواستار تنبیه او.
بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.
کجایند مردان بی ادعا ...
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 السلام علیک یاامام رضا 💚
🌹سلام آقا پناه بی پناهانی
🌹از اون اول منم نوکر تو سلطانی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
5d093db07e8c6b15dac857a7_-9195091040612396321.mp3
8.43M
🎧فایلصوتی
⚫️#روضه_شهادت_حضرت_امام_رضا_ع
🎙با صداي شهيد حاج شيخ احمدكافے
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
👌 داستان کوتاه پند آموز
🍂 #معجزه_امام_رضا علیه السلام
✍یکی از معجزات امام رضا علیه السلام که اخیرا اتفاق افتاده است:
💭 یک عروس و داماد تهرانی که تازه عروسی میکنند تصمیم میگیرند بنا به اصرار آقا داماد بیایند مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاضر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند.
💭 درست چند روزی هم که مشهد بودند را با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدانهایشان را
داخل ماشینشان گذاشتند و از هتل خارج شدند.
وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدی ها میدان ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین را نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت:
امام رضا بای بای،خیلی مشهد خوش گذشت؛بای بای
💭 داماد ماشین را روشن کرد از مشهد خارج شدند،توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد،تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد،
از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟
شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم؛
عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟
ما صبح مشهد بودیم واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت : فقط برگردیم مشهد
💭 برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛عروس اصرار کرد که بروند حرم ؛داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن را از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد :
👈وقتی در ماشین خواب بودم،خواب دیدم که داخل حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین را برایشان میخوانند و امام رضا هم تایید میکند و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس)را نخواندی؟
💭 خادم هم جواب داد که آقاجان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا
💭 امام رضا علیه السلام جواب داد که اسم ایشان را هم داخل لیست زایرین ما بنویسید؛
این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از
من خداحافظی کردند و تشکر کردند پس ایشان هم زایر ما بودند.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
حجت الاسلام و المسلمین پژمانفر.m4a
36.89M
🔷 سخنرانی حجت الاسلام پژمانفر نماینده مردم مشهد در مجلس
در همایش کشوری در امتداد قدس
🚩 @IslamlifeStyles
572.7K
فتنه عراق شبیه سازی شده ی فتنه دی ماه ۹۶
روشنگری و دعا دو وسیله مهم برای کمک به پیروزی مردم عراق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باید انقلابی عمل کنیم...✌️🏼
حاج حسین یکتا
🚩 @IslamlifeStyles
✨﷽✨
✅برنامه ریزی برای تفریح
✍امام رضا(ع) در حدیثى مى فرماید:
؛ سعی کنید اوقات خود را به چهار قسمت تقسیم کنید:
1⃣ ساعتی براى راز و نیاز با خدای بی نیاز. مناجات کوچکترین با بى نهایت بزرگ.
2⃣و ساعتی برای کسب و کار و پیدا کردن خرجى حلال برای اداره کردن زندگی. رسول خدا(ص) کار را عبادت دانسته اند و فرموده اند: ؛ زحمتکش برای خانواده همچون مجاهد در راه خداست.
3⃣ و ساعتی برای دوستی و همنشینی با افراد مؤمن مورد اطمینان. رفیق دلسوزی که انتقاد کند و مایه اصلاح انسان شود؛ دوستی که علاقه اش به شما باطنی و واقعی باشد.
4⃣ و ساعتی هم برای رسیدن به تفریحات سالم؛ لذت های حلال، ورزش و گردش و استراحت.
💥جالب این است که امام رضا(ع) در ادامه مى فرماید: اگر خواستید به آن سه مورد برسید، باید اول به این مورد برسید. تا لذت و تفریحى در کار نباشد، نشاطى در کارهاى دیگر نخواهد بود. این حدیث، دلیل بر اهمیت تفریح است؛ به خصوص برای نوجوان. برادران یوسف(ع) وقتى مى خواستند یوسف را از پدر بگیرند، به عنوان تفریح گرفتند. گفتند: ؛ برادرمان را بده که او را ببریم ورزش. و حضرت یعقوب(ع) نگفت که انسان به ورزش نیاز ندارد؛ یعنى نیاز به ورزش چنان قوى است که نتوانست پیشنهاد بچه ها را رد کند.
📚 کتاب خنده و گریه در آثار استاد قرائتی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
حرف کبوتر بقیع با کبوتر امام رضا(ع)
🌹من کبوتر بقیعم، با تو خیلی فرق دارم
🌹سرمو به جای گنبد ، رو مشبکا میذارم
🌹اونجا هرکی میپره طائر افلاکی میشه
🌹 اینجا هرکی میپره بال و پرش خاکی میشه
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
202285_584.mp3
8.83M
📢دهاتی....
🌹نواهنگ بسیار زیبا ویژه شهادت امام رضا(ع)
🎤حاج محمود کریمی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
✨﷽✨
💠ماجرای شیخ انصاری و امام زمان💠
✍یکی از شاگردان مرحوم شیخ مرتضی انصاری میگوید: «نیمه شبی در کربلا از خانه بیرون آمدم، در حالی که کوچهها گل آلود و تاریک بودند و من چراغی با خود برداشته بودم. از دور شخصی را دیدم، که چون به او نزدیک شدم دیدم، استادم شیخ انصاری است. با دیدن ایشان به فکر فرو رفتم که در این کوچههای گل آلود با چشم ضعیف به کجا میروند؟!
از بیم آنکه مبادا کسی در کمین ایشان باشد، آهسته به دنبالش حرکت کردم. شیخ رفت تا در کنار خانه ای ایستاد و در کنار درِ آن خانه زیارت جامعه را با یک توجّه خاصّی خواند، سپس داخل آن منزل گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم امّا صدای شیخ را می شنیدم که با کسی سخن میگفت. ساعتی بعد به حرم مطهّر مشرّف گشتم و شیخ را در آنجا دیدم.
بعدها که به خدمت ایشان رسیدم و داستان آن شب را جویا شدم پس از اصرار زیاد به من، فرمودند: «گاهی برای رسیدن به خدمت «امام عصر» اجازه پیدا میکنم و در کنار آن خانه (که تو آن را پیدا نخواهی کرد.) میروم و زیارت جامعه را میخوانم، چنانچه اجازه ثانوی برسد خدمت آن حضرت شرفیاب میشوم و مطالب لازم را از آن سرور میپرسم و یاری میخواهم و برمی گردم.
💥سپس شیخ مرتضی انصاری از من پیمان گرفت که تا هنگام حیاتش این مطلب را برای کسی اظهار نکنم.
📚 ملاقات علمای بزرگ اسلام با امام زمان، ص ۶
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
✨﷽✨
#حکایت
💠جواب امام زمان را چه بدهم؟💠
✍شیخ زین العابدین مازندرانى از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصارى ساکن کربلا بوده است در مورد سخاوت و انفاق او نوشته اند: تا مى توانست قرض مى کرد و به محتاجان مى داد، و هر چند وقت که بعضى از هند به کربلا مى آمدند قرضهاى او را مى دادند.
روزى بینوائى به در خانه او رفت و از او چیزى خواست. شیخ چون پولى در بساط نداشت، بادیه مسى منزل را برداشت و به او داد و گفت: این را ببر و بفروش! دو سه روز بعد که اهل منزل متوجه شدند که بادیه نیست فریاد کردند که: بادیه را دزد برده است. صداى آنان در کتابخانه به گوش شیخ رسید؛ فریاد برآورد که: دزد را متهم نکنید، بادیه را من برده ام.
در یکى از سفرها که شیخ به سامرا مى رود، در آنجا سخت بیمار مى شود. میرزاى شیرازى از او عیادت مى کند و او را دلدارى مى دهد. شیخ مى گوید: من هیچگونه نگرانى از موت ندارم ولیکن نگرانى من از این است که بنا به عقیده ما امامیه وقتى که مى میریم روح ما را به امام عصر علیه السلام عرضه مى کنند. اگر امام سئوال بفرمایند: زین العابدین ما به تو بیش از این اعتبار و آبرو داده بودیم که بتوانى قرض کنى و به فقرا بدهى، چرا نکردى؟ من چه جوابى به آن حضرت مى توانم بدهم؟!
💥گویند میرزاى شیرازى پس از شنیدن این حرف متاثر مى شود به منزل مى رود هر چه وجوهات شرعى در آنجا داشته میان مستحقین تقسیم مىکند.
📚یکصد موضوع ۵۰۰ داستان؛ سید علی اکبر صداقت
.
#نشر_صدقه_جاریست🌸
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
•┈••✾🍃🍁🍃✾••┈•
✨﷽✨
✅نحوه مسمویت امام رضا علیه السلام به دست مأمون ملعون.
✍اباصلت گوید: امام رضا علیه السلام بمن فرمود: من به مجلس اين فاجر «مأمون لعین» داخل خواهم شد. اگر از خانه سر نپوشيده بيرون آيم با من تكلم نما و اگر چيزى بر سر پوشيده باشم با من سخن مگو. اباصلت گوید: حضرت امام رضا عليه السلام نماز بامداد ادا نمود. جامه هاى خويش را پوشيد و در محراب نشست و منتظر مى بود تا غلامان مأمون به طلب وى آمدند. آنگاه كفش خود را پوشيد و رداى مبارك خود را بر دوش افكند و به مجلس مأمون درآمد و من در خدمت آن حضرت بودم. در آن وقت طبقى چند از الوان ميوهها نزد وى نهاده بودند و او خوشه انگورى را كه زهر را به رشته در بعضى از دانه هاى آن دوانيده بودند در دست داشت و بعضى از آن دانهها كه به زهر نيالوده بودند از براى رفع تهمت زهر مار مى كرد. چون نظرش بر آن حضرت افتاد مشتاقانه از جاى خود برخاست و دست در گردن مباركش انداخت و ميان دو ديده آن قرة العين مصطفى را بوسيد و آنچه از لوازم اكرام و احترام ظاهرى بود دقيقه اى فرو نگذاشت. آن جناب را بر بساط خود نشانيده و آن خوشه انگور را به وى داد و گفت: يابن رسول اللّه! از اين نكوتر انگور نديده ام. حضرت فرمود كه شايد انگور بهشت از اين نكوتر باشد. مأمون گفت: از اين انگور تناول نما. حضرت فرمود كه مرا از خوردن اين انگور معاف دار. مأمون مبالغه بسيار كرد و گفت البته مى بايد تناول نمود. مگر مرا متهم مى دارى با اين همه اخلاص كه از من مشاهده مى نمايى! اين چه گمانها است كه به من مى برى و آن خوشه انگور را گرفته دانه چند از آن خورد باز به دست آن جناب داد و تكليف خوردن نمود. آن امام مظلوم چون سه دانه از آن انگور زهرآلود تناول كرد حالش دگرگون گرديد و باقى خوشه را بر زمين افكند و متغيرالا حوال از آن مجلس برخاست، ماءمون گفت: يابن عم! به كجا مى روى؟ فرمود: به آنجا كه مرا فرستادى! و آن حضرت حزين و غمگين و نالان سر مبارك پوشيده از خانه ماءمون بيرون آمد.
📚منتهی الامال، ۲/۱۷۶۰
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
شهادت_امام_رضا_ع_تسلیت_یا_ضامن_آهو.mp3
5.44M
آمده ام ای شاه 👑 پناهم بده🖤
▪️به علت طراحی صدا و صدا سازی حتما با هنذفری گوش کنید.🎧🎧
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
5d6c1815341483b36f52bbd5_5764795905708380035.mp3
6.76M
🎼 از در این خونه بوده اینهمه بها گرفتم
🎤حسیݧ طاهــــرۍ
🏴 یا امام_رضا(ع)
🖤🖤 عرض تسلیت شهادت آقا امام رضا ع
••[یاامامرضاجان_ع]••
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
⚫️شفاي عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي كرامت به وي
آيه الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود :
« مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،سجدهي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شدهام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالبتر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري ميكشيدم، بيدرنگ شفا مييافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .»
آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشهي چشمي به ما كنند
📚 بحارالانوار
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
ای آشنای غریب، ای عصمت هشتم، ای غریب الغربا، ای شمس الشموس و ای مولای من! کوچه های نیشابور، هنوز بوی کلام عطرآگین تو را دارد. هر روز که خورشید خراسان، سینه ریز زرینش را از شوق می درد و انبوه دانه های طلایی اش از فراز آسمان بر حَرَمت می پاشد، کبوتر دل، بهانه کنان به سوی حرم تو پر می کشد و به سوی دانه های مِهری می رود که برایش می پاشی.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت استاد فرشچیان از عنایت امام رضا ع
❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅
@BaSELEBRTY
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اظهار نظر جالب پرفسور سمیعی
🔹وقتی نام امام رضا میاد همه نام ها محو می شود.
#همه_خادم_الرضاییم
❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅
@BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنده_از_حرم
جهان غرق عزا شد
شب شام غریبان رضا شد
🔺 مراسم شام غریبان حضرت رضا(ع)
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
شب شام غریبان امام رضاعلیه السلام رو
خدمت همه ی شما تسلیت و تعزیت عرض می نمایم✔️✋
یا امام رضا شب اول ماه محرم که میشه
روضه که می خواهیم بخونیم
👈 روضه ای رو که شما فرمودید رو می خونیم
⇐ یابن الشبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک للحسین علیه السلام ....
ای پسرشبیب! اگه می خواهید برا چیزی گریه کنید😭
برا غریبی جدم حسین بن علی علیهماالسلام گریه کنید😭
عرضم اینه آقاجان!!!
شب اول محرم با اسم شما گریه هامون شروع میشه
الانم که می خواد این سفره پر برکت جمع بشه
باز هم با اسم شما و روضه ی شما می خواهیم با این دوماه خداحافظی کنیم
😭😭
خداحافظ ای ماه محرم
خداحافظ ای نوحه خوان ها
خداحافظ ای سینه زن ها
خداحافظ ای گریه کنان ها
خداحافظ ای ماه ماتم ای ماه عزا
خداحافظ ای ماه خون ها
خداحافظ ای ماه محبت
خداحافظ ای ماه روضه ماه گریه
😭😭😭
یا امام رضا فدات بشم!
میدونم نوکر خوبی نیستم!
ولی آقاجان! دوماه برا غریبی جدت پیرهن مشکی پوشیدم😭
خیلی ها مسخرم کردن؛ خیلی ها بهم طعنه زدن که
چخبرتونه با این پیرهن مشکی!😖
ولی ما به عشق شما پیرهن مشکی تنمون بود
دوماه با این پیرهن مانوس بودیم!
آقاجان! این پیرهن مشکی امانت دست شما
سال دیگه بهمون برگردون این پیرهن رو😭
@yazamenahoo_8