#سوتی
سلام
رفته بودم ثبت نام دانشگاه رفتم
سرویس بهداشتی دانشگاه دیدم
3تا دختر دارن چپ چپ نگام میکنن
یه لحظه به خودم شک کردم
گفتم یعنی دانشگاه سرویس بهداشتیاشم قاتیه؟؟!!
بعد اینکه اومدم بیرون دیدم اشتباهی اومدم سرویس خواهران
قیافه من😳
قیافه دخترا😡
قیافه من بعد از دیدن تابلو🤦♂
#خاطره😁
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوپرایز جهرمی😂
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد اخلاق حجت الاسلام کاظم صدیقی:
امام زمان علیه السلام در عرفات رهبر انقلاب را با اسم دعا می کردند...
حتما بشنوید و نشر دهید
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
تنبلی و بی حوصلگی_45.mp3
16.5M
#استاد_شجاعی 🎤
❌ مـــراقب باش!
نه اهل افراط باش
نه اهل تفریط ...
– نه اونقدری به عبادت مشغول شو که از خانواده ات غافل شی،
– و نه اونقدری به زندگیت مشغول شو که توی خلوت با خدا، دیگه پیدات نشه!
باید رعایت تعادل رو یاد بگیری!
@ostad_shojae
4_6021499545756632692.mp3
4.65M
همین الان پاشو دست به کار شو. چون فقط همین الانه که دیر نیست!...💝🧨
#رادیو_مرسی
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
🌿 پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله) :
🍁 «هنگامی که قیامت بر پا شود، نماز شب به صورت سایه ای در بالای سر نماز شب خوان قرار می گیرد و تاج روی سر او و لباسی برای بدنش می باشد.
(در آنجا که همه لخت و عریان می باشند).
(نمازشب)نوری است در پیش پای او،و پرده و حایلی است بین او و آتش،
حجت و دلیلی است برای مؤمن در پیشگاه خداوند مایه سنگینی اعمال او در میزان اعمال است جواز عبور نماز شب خوان از پل صراط است
کلیدی برای باز کردن درب بهشت است و...».
📚 ارشاد القلوب، ص 316.
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
شادی و نکات مومنانه
♦لوئیز، تازه مسلمان فرانسوی اسلام به معنای سلام و صلح است... rahyafteha.ir/32676/
🔹لوئیز، جوان فرانسوی که به دین اسلام گرویده، درباره مسلمان شدنش گفت: بعد از مرگ یکی از دوستانم، خیلی ناراحت بودم و اعتقاد داشتم خدا من را می بیند. روزی، در حین ناراحتی، وقتی سرم را بالا گرفتم، مشاهده کردم در آسمانی صاف و بدون ابر، فقط یک ستاره در حال درخشش است؛ تحت تاثیر قرار گرفتم آن را نشانه ای از سوی خدا برای خودم دانستم.
🔸لوئیز با بیان این که همین مسئله موجب شد تا به آرامش رسیده و پس از تحقیقاتی که انجام دادم، دین اسلام را انتخاب کردم، گفت: اسلام ویژگی های زیادی دارد که به نظرم می توانست به همه نیازها و پرسش های من پاسخ دهد. بعد از پذیرش اسلام تمام غم هایم را فراموش کردم و احساس کردم با مسئله مرگ بهترین دوستم می توانم کنار بیایم.
🔹صلح در ایران را دوست داشتم بخاطر همین به ایران آمدم در حالی که در کشور فرانسه همه فکر می کنند که ایران کشور تروریستی هست در حالی که من اینگونه فکر نمی کردم...
rahyafteha.ir/32676/
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گربه است این یا مایه شرمساری😄
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
#دوش_آب
⬅️مرحوم سالك الى اللّه ثقة الاسلام ميرزا تقى زرگر (متوفى 1398 هـ. ق) روزى در صحن مطهّر حضرت معصومه فرمودند: يك روز در همين جا نشسته بودم، يك مرتبه حالت مكاشفه به من دست داد، ديدم كه در ايوان طلا (در صحن كوچك) دوش هاى فراوان است كه از آنها آب مى ريزد. هر يك از زوّار كه از حرم مطهر خارج مى شود زير اين دوشها مى ايستد و كاملاً شستشو مى كند، و سپس راه مى افتد و بيرون مى رود. و همه زوّار بدون استثناء اين حالت شستشو نصيبشان مى شود، اين مكاشفه حدود ده الى پانزده دقيقه ادامه داشت.
⬅️ديگر اهل مكاشفه هم نقل كردند كه ديدند: بالاى سر هر زائرى يك دوش آب بسيار لطيف هست و بدنها هم سبك و شستشو مى شوند.
📚 فتوحات ؛ استاد سید علی اکبر صداقت
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
📚📖📙
✏️برشی از یک کتاب
.. متوجه کتابِ جلد چرمی شد که توی دستانش عرق کرده بود ؛ کتابِ " قران " که از دیروز همدمِ او شده بود
یکبارِ دیگر ان را گشود ؛ شروع به خواندن کرد واین بار لرزشی سریع در اندامش حس کرد گویی یکباره در محیطی؛ زیرهِ تابشِ منبعِ پرقدرتی از انرژی قرار گرفته باشد
دستِ راستش را به بازویش فشرد ؛ در حالیکه ان کتاب را بغل کرده بود ؛ اشکِ گرمی گوشه ی چشمهایش نشست وارام رویِ گونه هایش غلتید گویی صاحبِ ان کتاب درخواستِ کمکش را شنیده وپاسخش را داده بود : " چون بندگان من از من بپرسند ؛ بدانند که من نزدیکم ودعای دعا کننده را اجابت میکنم .."
نوری به قلبش تابید طوری که احساس کرد خونِ تازه ای به رگهایش دویده احساسِ گرما کرد وگرمایی مطبوع وپایدار مثلِ افتابِ گرمِ سواحلِ جنوب ایتالیا؛پنجره را باز کرد
اِدواردو احساس کرد حرفها را از گوینده ی ان میشنود بدونِ هیچ واسطه ای؛ ان جملات نمیتوانست حرفهای یک بشر باشد قبلاََ اگر میخواست با خدا حرف بزند باید راننده را خبر میکرد واز او میخواست تا به کلیسا بروند
اِدواردو مسافری از رُم
انتشارات عهدمانا
نویسنده " فهیمه نیکومنظر"
🌐@rahyafte_com
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆