هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه آب و ژله قاطی میکنی شد پذیرایی؟
اسمتم گذاشتی زن؟🤐
منم همین بودم والا ، تا مهمون میومد شوهرم رو میفرستادم پودر ژله بخره😐خودمم دیگه خسته شده بودم ازبی هنریم😩
تا بالاخره این کانال به دادم رسید 💃😅 دارم خودمو برای مهمونی های آینده آماده میکنم💪👇
https://eitaa.com/joinchat/1554776077Ce3098c2ffa
☝️☝️
اگه بیای با #پذیرایی 🍧کم خرج و 🍡شیک وآسون سکته میدی جاریتو😁
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
#ژلههایرنگی😋👇
#کیکشکلاتی😋👇
#کیک اسفنجی خوشمزه😋👇
#نونخونگی
راست میگن مردا چشمشون به شکمشونه😅🤣
با دستپختت دلبری کن😜👆
#دلبریبهسبکآشپزی😍😊🤗
http://eitaa.com/joinchat/1554776077Ce3098c2ffa
❌❌❌❌
✍🏻داستانهایی از امام رضا (ع)
📚کوه و دیگ
راوی: ابا صلت هروی
همراه امام وارد «مرو» شدیم. نزدیک «دهِ سرخ» توقف کردیم. مؤذن کاروان، نگاهی به خورشید کرد و رو به امام گفت: «آقا! ظهر شده است».
امام پیاده شدند و آب خواستند. نگاهی به صحرا کردیم. اثری از آب نبود. نگران برگشتیم. امّا از تعجّب زبانمان بند آمد. امام با دست شان مقداری از خاک را گود کرده بود و چشمه ای ظاهر شده بود.
وارد «سناباد» شدیم. کوهی نزدیک سناباد بود که از سنگ آن، دیگ های سنگی می ساختند. امام به تخته سنگی از کوه تکیه دادند و رو به آسمان گفتند:
«خدایا!... غذاهایی را که مردم با دیگ های این کوه می پزند، مورد لطفت قرار ده و به این غذاها برکت عطا کن!»
فکر می کنم خدا به برکت دعای امام، به کوه، نظر خاصی کرد. چون امام خواستند که از آن روز به بعد، غذایشان را فقط در دیگ هایی بپزیم که از سنگ آن کوه ساخته شده باشد.
روز بعد، پس از کمی استراحت، امام به طرف محلی که «هارون» پدر مأمون در آن دفن شده بود، حرکت کردند. مأموران حکومتی جار زدند که امام می خواهد قبر هارون را زیارت کند، امّا امام با یک حرکت ساده، نقشه های مأموران را نقش بر آب کرد. آن حرکت هم این بود که کنار قبر هارون ایستادند و با انگشت، خطی در کنار قبر، کشیدند. بعد رو به ما فرمودند:
این جا قبر من خواهد شد... شیعیان ما به این جا خواهند آمد و مرا زیارت خواهند کرد... و هرکس به دیدار قبرم بیاید، خدا لطفش را شامل حال او خواهد کرد.
بعد رو به قبله ایستادند و نماز خواندند و با سجده ای طولانی، چیزهایی را زیر لب زمزمه کردند. اشک در چشمم جمع شده بود.
📚گنجینه معارف
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
شادی و نکات مومنانه👇
http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9
👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴🎥 لحظه شهادت امام رضا (ع)
بخشی از سریال "ولایت عشق"
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
تو هم باید بگردی و مرا پیدا کنی!
آیت الله مجتهدی تهرانے(ره):
یکی از رفقا نقل می کرد: در روز عرفه ای کربلا بودم، توی صحن نشسته بودم که یک عربی که با پای پیاده به کربلا آمده بود،
پای مجروح و خونینش را بلند کرد و به زبان عربی با امام حسین (ع ) صحبت می کرد،
من از مسافری که عربی بلد بود پرسیدم: او به امام حسین چه می گوید؟
گفت : می گوید امام حسین من از راه دور آمدم و تو را پیدا کردم ، تو هم باید در روز قیامت و در صحرای محشر بگردی و مرا پیدا کنی !
خوش بحال این افراد، خوش بحال این عقیده ها، خدا کند ماهم مثل اینها چنین عقیده ای داشته باشیم.
کانالهای ما را دنبال کنید👇
@farzandbano
@khandehpak
@menoeslami
@BaSELEBRTY
✍خاطره ای از استاد قرائتی
🕌یك سال براى زیارت به مشهد مقدّس رفتم. در حرم با حضرت رضاعلیه السلام قرار گذاشتم كه من یك سال مجّانى براى جوانها واقشار مختلف كلاس برگزار مى كنم و در عوض امام رضاعلیه السلام نیز از خدا بخواهد من در كارم اخلاص داشته باشم. مشغول تدریس شدم، سال داشت سپرى مى شد كه روزى همراه با جمعیّت حاضر در جلسه از مسجد بیرون مى آمدم، طلبه اى كه جلو من راه مى رفت نگاهى به عقب كرد، با آنكه مرا دید ولى به راه خود ادامه داد! من پیش خود گفتم: یا به پشت سر نگاه نكن یا اگر مرا دیدى تعارف كن كه بفرمایید جلو! ناگهان به یاد قرار با امام رضاعلیه السلام افتادم، فهمیدم اخلاص ندارم، خیلى ناراحت شدم. با خود گفتم كه قرآن در مورد اولیاى خدا مى فرماید: «لا نرید منكم جزاءً و لا شكوراً»(انسان 9) آنان نه مزد مى خواهند و نه انتظار تشكر دارند. من كار مجّانى انجام دادم، ولى توقّع داشتم مردم از من احترام كنند! خدمت آیة اللَّه میرزا جواد آقا تهرانى رسیدم و ماجراى خود را تعریف كرده و از ایشان چاره جوئى خواستم. یك وقت دیدم این پیرمرد بزرگوار شروع كرد به گریه كردن، نگران شدم كه باعث اذیّت ایشان نیز شدم، لذا عذرخواهى كرده و علّت را پرسیدم. ایشان فرمود: برو حرم، خدمت امام رضاعلیه السلام و از حضرت تشكّر كن كه الآن فهمیدى مشرك هستى واخلاص ندارى، من از خود مى ترسم كه در آخر عمر با ریش سفید در سنّ نود سالگى مشرك باشم و خود متوجّه نباشم.
کانالهای ما را دنبال کنید👇
@farzandbano
@khandehpak
@menoeslami
@BaSELEBRTY
تو هم باید بگردی و مرا پیدا کنی!
آیت الله مجتهدی تهرانے(ره):
یکی از رفقا نقل می کرد: در روز عرفه ای کربلا بودم، توی صحن نشسته بودم که یک عربی که با پای پیاده به کربلا آمده بود،
پای مجروح و خونینش را بلند کرد و به زبان عربی با امام حسین (ع ) صحبت می کرد،
من از مسافری که عربی بلد بود پرسیدم: او به امام حسین چه می گوید؟
گفت : می گوید امام حسین من از راه دور آمدم و تو را پیدا کردم ، تو هم باید در روز قیامت و در صحرای محشر بگردی و مرا پیدا کنی !
خوش بحال این افراد، خوش بحال این عقیده ها، خدا کند ماهم مثل اینها چنین عقیده ای داشته باشیم.
کانالهای ما را دنبال کنید👇
@farzandbano
@khandehpak
@menoeslami
@BaSELEBRTY
هدایت شده از مدافعان حرم 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽ديدار مادر و فرزند پس از ۳۸ سال
🔺استقبال مادر از پیکر پاک فرزند شهیدش «علی ايزديان» پس از ۳۸ سال در مسجد سليمان
@Modafeaneharaam
امام رئوف.mp3
4.48M
🎙 #پادکست
🔸 رفتار ما چقدر نزدیک به رفتار امام رضا ع است؟
✅ @Aminikhaah
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آواز خواندن رضا صادقی در حرم امام رضا(ع)...
اخبار داغ سلبریتی ها
❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅
@BaSELEBRTY
*✨﷽✨*
*🔵سیرهی عملی امام حسن مجتبی علیهالسلام 🔵*
👈روزي عربي بدشكل و بسيار زشت ميهمان حضرت شد و بر سر سفره نشست. از روي حرص و اشتهاي فراوان مشغول غذا خوردن شد از آنجا كه خوي امام و اين خانواده، كرم و لطف است آن جناب از غذا خوردن او خوشحال گشت و تبسم فرمود: در بين صرف غذا پرسيد اي عرب زن گرفته اي يا مجردي؟
🔹 عرض كرد زن دارم. فرمود چند فرزند داري؟ گفت هشت دختر دارم كه من از همه آنها زيباترم، اما آنها از من پر خورترند حضرت تبسم نمود او را ده هزار درهم بخشيد گفت: اين هم سهم تو و زوجه تو و هشت دخترت.
----------
📚 لطائف الطوائف، ص ۱۳۹.
-----------------------------------------
*🌺الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌺*
#محسن_پوراحمد_خمینی
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
@hamsaranekhoob
صبح گردید و دلم خواست سلامت بکنم
قلب ناچیز خود آورده ... به نامت بکنم
لب اگر تر بکنی جان بدهم در ره دوست
هرچه دارم همه را ... خرج مرامت بکنم
سلام 😍🌹🍃
صبحتون بخیرو شادی 🌷👌👌
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیگه فقط اینجوری میتونیم کباب درست کنیم
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خالی کردن بار خیلی خلاقانه و حرفه ای😮
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
ماجرای نقاشی چهره امام رضا(ع) توسط استاد فرشچیان
سال59 برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم. دکترها اصرار داشتند که حتما عمل قلب انجام دهم و چندین نوبت آزمایش گرفتند. من در این فواصل متوسل بودم به امام هشتم که «آقا کمکم بفرمایین». در آخرین آزمایش قبل از عمل که باید انجام میشد،
دکترها من را خواستند و گفتند که شما طی این مدت نزد کدام دکتر دیگر رفته و خود را مداوا کردی؟!
گفتم من نزد دکتر اصلی رفتهام!
پس از این اتفاق در همانجا که برای طولانی مدت در هتل بودم تصمیم گرفتم تابلوی ضامن آهو را بکشم. تابلو شش ماه طول کشید،
وقتی به قسمتهای چهره مبارک حضرت امام رضا (ع) که رسید به دلم افتاد که تمثال حضرت را بکشم. لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش!
وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. مجدد متوسل شدم و باز هم در شب دوم حضرت تشریف آوردند و این اتفاق تا سه شب تکرار شد و این افتخار را داشتم که چهره حضرت را در نور بکشم.
راوی استاد علیرضا ذاکری پیشکسوت نقاش
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرف ۲۰ سانت زمین داشته آورده روش ساختمون ساخته😳🤦🏻♂️
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
هدایت شده از اخبار داغ سلبریتی ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعار انگلیسی ها
فکری بزرگ در کله داشته باش با لحن آدم های احمق صحبت کن!
حاج اقا ایزد خواه روحانی مشهدی معروف✅
اخبار داغ سلبریتی ها
❅ঊঈ✿☀️✿ঈঊ❅
@BaSELEBRTY
#شوخی😁
دستکاریِ ژنتیکی فقط اون قدیمیایی که
اسم دخترشون رو میذاشتن "خانم بس" بلکه بچه بعدی پسر شد😂🤦♂
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
خاطرات طلبگی
در طول زندگی ام به یک دعا دلخوشم که اگر در حقم مستجاب شود غمی ندارم چون واقعا از ته دل بود.
شب بود. تلفن منزل خراب بود و مجبور بودم از تلفن عمومی استفاده کنم. هوا تاریک تاریک بود. مشغول صحبت کردن بودم که متوجه شدم مردی از داخل ماشینش به من خیره شده است. مشکوک بود. تلفنم که تمام شد صدایم کرد. راستش از قیافه او هم کمی وحشت داشتم. با خودم گفتم بلایی سرم نیاورد.
به سمتش رفتم گفت حاج آقا شرمنده من تا حالا با آخوند جماعت سر و کاری نداشتم اما حالا یک سوال دارم. گفتم: بفرمایید. گفت ماه محرم است و عزادارم. آیا در این ماه رابطه زناشویی حرمت دارد؟ گفتم: حرمت که نه… هنوز حرفم تمام نشده بود که با خوشحالی از اعماق دلش گفت خدا خیرت بده! 😁🤦♂و استارت ماشین را زد و پا را روی پدال گاز گذاشت و رفت.😂😂🙈
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 هر وقت کار گیر کرد، به اینجا زنگ بزن!
🔰 به روایت حاج حسین یکتا
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمی هنر ببینید و لذت ببرید😍
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برا ما ها که تبلت نداریم خیلی خوبه
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خواندهاند و اسم حسین آقا در فهرست نبوده است.
حسین آقا برای گرفتن رضایت فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند😞. همسرم که اصرار را بیفایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچهی مشهدم اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم امام رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم☝️...
فرمانده محور وقتی صحبتهای شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد.
در همین لحظات یکی از همرزمانشان به بقیهی مدافعانحرم میگوید: همهی ما از مشهد آمدهایم، فردا #شهادت_امام_رضا(ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود🕊
هنوز حرف این مدافعحرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا "شهید" میشود من هستم🌹
فردای آن روز، روز شهادت #امام_رضا در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمهای که گفتند "یاابالفضل"بود به شهـادت رسیدند✨
راوی همسر شهید حسین محرابے
#سالروز_شهادت🕊
@Modafeaneharaam
خاطره بازی😁
مامانجونم اینا مامانمو دیده بودن و پسندیده بودن😅 قرار گذاشته بودن عروس داماد همو بپسندن و حرفاشونو بزنن و قرارمدار بزارن😁
همون شب خاستگاری همه حاضر شده بودن بابام خیلی ریلکس داشته فوتبال میدیده😬🙊😜 همش بهش میگفتن پاشو حاضر شو انگار نه انگار🤦🏻♀😂 اخرشم یه پیرهن میپوشه که استینش پاره بوده 🤣 خب بنا براین میشه که عروس دوماد برن حرفاشونو بزنن از اونجایی بابام زن نمیخواسته از قصد همش دستشو میبرده بالا که مامانم ببینه استینش پاره شده فکر کنه از این مردای شلختس که قبول نکنه😄 بعد نگو همون وسط عاشق مامانم میشه 😚 اخر حرفاشون بابام به مامانم میگه اگه قبول نکنی فلانی رو میفرستم بیاد وساطت کنه قبول کنی 😝🤨😂😂 هیچی دیگه بعد تحقیقات و اینا میفهمن که ایشون نه بیخیاله ونه شلخته فقط تا قبل دیدن مامانم زن نمیخواسته همین 😂😂🤦🏻♀
🔰🔰🔰🔰🔰
@khandehpak