eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
67هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
23.5هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
پیرمردی در خانن سالمندان تعریف میکرد... ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
*اگر سید علی خامنه‌ای نبود چه میشد؟* ➖اگر سید علی خامنه‌ای نبود اصلاح طلبان با عقب نشینی از منطقه باعث میشدند تمام هواداران ایران به دست داعش و آمریکا کشته شوند ➖ اگر سید علی خامنه‌ای نبود اصلاح طلبان صنعت موشکی را تعطیل میکردند تا هرکشوری جرئت حمله به کشور پیدا کند ➖ اگر سید علی خامنه‌ای نبود اصلاح طلبان با تعطیل کردن نیروی نظامی از آمریکا دعوت میکردند تا در کشور پایگاه نظامی بزند ➖ اگر سید علی خامنه‌ای نبود اصلاح طلبان در سال 88 کشور را تبدیل به سوریه میکردند ➖ اگر سید علی خامنه‌ای نبود اصلاح طلبان تاسیسات هسته‌ای را نابود میکردند تا در آینده ملت ایران دست گدایی به سمت خارج دراز کند ➖ اگر سید علی خامنه‌ای نبود اصلاح طلبان باز هم با آمریکا مذاکره میکردند و گرای تمام نقاط حساس و افراد برجسته را به آمریکا می‌دادند ➖ اگر سید علی خامنه‌ای نبود اصلاح طلبان با واردات واکسن آمریکایی ، نسل ایرانی را منقرض میکردند آری... بدان اگر سید علی خامنه‌ای نبود ایران نبود🙏👆👆👆 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👁 آیا چشم زخم واقعیت دارد؟ حتما ببینید...👁🔵 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
✅تلنگر ✍به یک بزرگی گفتند: بچه ی شما بی ادب است. گفت: چه کرده است؟ گفتند: سقایی مشک آبی روی دوشش بود و می رفت. بچه ی شما یک سوزن به مشک آب فرو کرد و این آب هایش خالی شد. آن بزرگ خیلی ناراحت شد، رفت به همسرش گفت. همسر شروع کرد به منقلب شدن و گفت: باید اینطور باشد. گفت: چرا؟ گفت: من وقتی حامله بودم، از کنار درخت اناری گذشتم، انار مردم بود. دهنم پر آب شد، یک سوزن در انار فرو کردم و از این سوراخ آب انار را خوردم. آن آب انار خلافی که خوردم، باید... من سوزن به انار زدم، باید بچه ام به مشک سوزن بزند. الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
CQACAgQAAxkDAAEdArtgAAFZFHA1FJRFbTKJ6QOQ-0_g3wEAAokDAAJVGBFTiWNa_Yn7rXweBA.mp3
2.31M
🔉 ا زبان حال امیرالمومنین(ع) و روضه های فاطمیه هستی ام بودی، رفتی از دستم تو چرا رفتی؟ من چرا هستم؟ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ سه دقیقه مداحی و نماهنگ زیبا چادر نمازت پویانفر ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
roshangari.ir - آن سوی مرگ - استاد امینی خواه.mp3
8.57M
❌🎧 شرح کتاب 🔺 ۵ 👈 ادامه داستان اول: دختری که به کما میرود و روحش آزاد میشود و .. ▪️نوری از در شیشه ای ICU وارد شد و به سمت من آمد، آقایی نورانی را دیدم! ▪️آن آقا مرا به دنیایی دیگر برد! و صحنه هایی نشانم داد! ▪️×دختری که مرگ مغزی کرده و و نیمه بدنش فلج شده بود و همچنین نا بینا بود، به یکباره به هوش می آید و از جایش بلند میشود! 📚 مرور و بررسی کتاب 👤 توسط حجت الاسلام امینی خواه 🌐 منبع: کانال امینی خواه 🔻مشاهده تمامی جلسات👇 yun.ir/r0ops8 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
آسون در یک آرایشگاه زنانه 7 نفر در سالن انتظار نشسته اند با اطلاعات زیر ترتیب نشستنشون رو مشخص کنید: کیمیا، بین یلدا و شیما نشسته. سیما کنار ناهیده. یلدا نفر اول صفه. صندلی مهتاب بین شیما و ناهیده. پریسا در انتهای صف قرار گرفته. ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داداشی مهربون❤️😍😘 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
✨﷽✨ ✅اثر رضایت پدر در قبر! ✍آیت‌الله آقا سیّد جمال‌الدّین گلپایگانی عارف بزرگی بودند. ایشان می‌فرمودند: در تخت‌ فولاد اصفهان - که معروف به وادی‌السّلام ثانی است، حالات عجیبي دارد و بزرگان و عرفای عظیم‌ الشّأنی در آن‌جا دفن هستند - جوانی را آوردند. من در حال سیر بودم، گفتند: آقا! خواهش می‌کنیم شما تلقین بخوانید. ايشان فرمودند: آن جوان ظاهر مذهبي داشت و خیلی از مؤمنین و متدّینین براي تشييع جنازه او آمده‌ بودند. وقتی تلقین می‌خواندم، متوجّه شدم که وقتی گفتم: «أفَهِمتَ»، گفت: «لا»، متعجّب شدم! بعد دیدم که دو سه بچّه شیطان دور بدن او در قبر می‌چرخند و می‌رقصند! از اطرافيان پرسیدم: او چطور بود؟ گفتند: مؤمن. گفتم: پدر و مادرش هم هستند. گفتند: بله، ديدم مادر او خودش را می‌زد و پدرش هم گریه می‌کرد. پدر را کنار کشيدم و گفتم: قضیه این است. گفت: من یک نارضایتی از او داشتم. گفتم چه؟ گفت: چون او در چنين زماني (زمان طاغوت) متدیّن بود، به مسجد و پای منبر می‌رفت و مطالعه داشت، احساس غرور او را گرفته بود و تا من یک چیزی می‌گفتم، به من می‌گفت: تو که بی‌سواد هستی! با گفتن این مطلب چند مرتبه به شدّت دلم شکست! ايشان مي‌فرمودند: به پدر آن جوان گفتم: از او راضی شو! او گفت: راضي هستم، گفتم: نه! به لسان جاری کنید که از او راضی هستید - معلوم است که گفتن، تأثير عجیبي دارد. پدر و مادر‌ها هم توجّه کنند، به بچّه‌هایشان بگویند که ما از شما راضی هستیم، خدا این‌گونه می‌خواهد وقتي می‌خواستند لحد را بچینند، ایشان فرمودند: نچینید! مجدّد خود آقا پاي خود را برهنه کردند و به درون قبر رفتند تا تلقین بخوانند. ايشان مي‌فرمايند: اين بار وقتی گفتم «أفَهِمتَ»، دیدم لب‌هایش به خنده باز شد و دیگر از آن‌ بچّه شيطان‌ها هم خبری نبود. بعد لحد را چیدند. من هنوز داخل قبر را می‌دیدم، دیدم وجود مقدّس اسدالله‌الغالب، علی‌بن‌ابی‌طالب فرمودند: ملکان الهی! دیگر از این‌جا به بعد با من است ... 💢لذا او جواني خوب، متدّین و اهل نماز بود كه در آن زمان فسق و فجور، گناهي نکرده بود امّا فقط با یک حرف خود (تو كه بی‌سواد هستی) به پدرش اعلان كرد كه من فضل دارم، دل پدر را شکاند و تمام شد! شوخی نگیریم. والله! اين مسئله اين‌قدر حسّاس، ظریف و مهم است. 📚گزیده‌ای از کتاب دو گوهر بهشتی آیت الله قرهی ‌‌┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 کیک دامادی برای شهید مدافع حرم 👈 شهید مجید قربان‌خانی، پسری بود که به حر شهدای مدافع حرم معروف شد؛ زندگی او داستان عجیبی دارد که در این مستند و از زبان مادرش می‌شنویم ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
06.mp3
4.78M
❌🎧 شرح کتاب 🔺 ۶ 👈 داستان دوم: تجربه مرگ مهندس ساختمان ▪️صدای زنگ را شنیدم، با سرعت به سمت در رفتم، خواستم ضامن در را بکشم اما دستم از ضامن عبود کرد !!! ▪️بدنم از در رد شد! دفعتا به پشت در افتادم و برادرم را که پشت در بود دیدم! ▪️به او گفتم من اینجا هستم اما صدای من را نمیشنید..! یکهو در تاریکی فرو رفتم! 📚 مرور و بررسی کتاب 👤 توسط حجت الاسلام امینی خواه 🌐 منبع: کانال امینی خواه 🔻مشاهده تمامی جلسات👇 yun.ir/r0ops8 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
👌 حاجت غلام در حرم حضرت امام رضا(علیه السلام) روا شد ✍ابوالحسن محمّد بن عبداللّه هروى مى گويد: مردى از اهالى بلخ با غلامش به زيارت حضرت امام رضا عليه السلام آمد، خود و غلامش آن حضرت را زيارت كردند. ارباب بالاى سر حضرت آمد و مشغول نماز شد و غلام پايين پاى حضرت به نماز ايستاد. چون هر دو از نماز فارغ شدند به سجده رفتند و سجده را طولانى نمودند، ارباب پيش از غلام سر از سجده برداشت و غلام را صدا كرد، غلام سر از سجده برداشت و گفت: لبيك اى مولاى من! به غلام گفت: مى خواهى آزادت كنم؟ گفت: آرى، گفت: تو در راه خدا آزادى و فلان كنيز من هم كه در بلخ است در راه خدا آزاد است و من در اين حرم مطهر او را با اين مقدار مهريه به همسرى تو درآوردم و پرداخت آن را نيز ضامن شدم و فلان زمين حاصل خيز خود را هم وقف بر شما دو نفر و اولادتان و اولاد اولادتان و همين طور نسل و ذريه شما كردم و حضرت امام رضا عليه السلام را هم به اين برنامه شاهد گرفتم. 💥غلام گريست و به خدا و به حضرت رضا عليه السلام سوگند ياد كرد كه من در سجودم جز اين امور را نخواستم و به اين سرعت اجابتش از سوى خدا برايم معلوم شد! 📚برگرفته از اهل بيت عليهم السلام عرشيان فرش نشين نوشته استاد حسین انصاریان ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
🔴بـاز هــم بـپـرس! زنى به خدمت حضرت زهرا (س) رسيد و عرض كرد: مادر پير و ناتوانى دارم كه در نماز بسيار اشتباه مى‏كند. مرا فرستاده تا از شما بپرسم كه چگونه نماز بخواند. آن حضرت فرمود: «هر چه میخواهى بپرس». آن زن سؤالات خود را مطرح كرد تا به ده سؤال رسيد و حضرت زهرا (س) با روى گشاده جواب میداد. آن زن از زيادى پرسش‏ها شرمنده شد و گفت: شما را بيش از اين زحمت نمى‏دهم. حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود: «باز هم بپرس». سپس حضرت براى تقويت روحيه آن زن چنين فرمود: «اگر به كسى كارى را واگذار كنند مثلاً از او بخواهند كه بار سنگينى را به ارتفاع بلندى حمل كند و در برابر اين كار صد هزار دينار به او جايزه بدهند، آيا او با توجه به آن پاداش، احساس خستگى مى ‏كند؟» زن جواب داد: نه. حضرت فرمود: «من در مقابل هر پرسشى كه جواب مى ‏گويم، از خدا پاداشى به مراتب بيشتر دريافت مى‏كنم و هرگز ملول و خسته نمى‏شوم. از رسول خدا صلى‏ الله ‏عليه‏ و‏آله‏ وسلم شنيدم كه روز قيامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر مى ‏شوند و به اندازه علم و تلاش و كوششى كه در راه آموزش و هدايت مردم داشته‏اند، از خداى خود پاداش مى‏ گيرند». 📚منابع: محجة البيضاء ج1، ص30 بحار الانوار ج2، ص3 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
امام علی علیه السلام : «اللهم اجعل نفسی اول كريمة تنتزعها من كرائمی» «خدایا، کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی، جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری» یعنی نکند قبل از اینکه جانم را بگیری، شرافتم، انسانيتم، عدالتم، انصافم، اخلاقم و ظرفیتم را بگیری... نهج البلاغه،خطه ۲۱۵ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ روضه حاج قاسم برای مادر پهلو شکسته ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
شادی و نکات مومنانه
‍ ‍ ‍ #داستان_واقعی 📛زنده شدن مفسر بزرگ قرآن داخل قبر #بخش1 ✅ قبر شيخ آماده بود و كنار آن تلي از
‍ ‍ ♨️زنده شدن مفسر بزرگ قرآن داخل قبر آیامرا می‌شناسی شناسي؟ بله مي ... شناسم! شما شيخ ط...طبرسي هستيد. امروز تشييع جنازه تان بود. دلم مي خواست ... دلم مي خواست زودتر شب شود و بيايم كفن شما را بدزدم! به من كمك كن از اينجا بيرون بيايم. چشمانم سياهي مي رود. بدنم قدرت حركت ندارد. كفن دزد جوان سنگها را بيرون ريخت; پايين رفت و بدن كفن پوش شيخ طبرسي رابيرون آورد. در گوشه اي خواباند و بندهاي كفن را باز كرد و آن را به كناري انداخت. مرا به خانه ام برسان. همه چيز به تو مي دهم. از اين كار هم دست بردار. كفن دزد جوان لبخند زد و بدون آنكه چيزي بگويد شيخ را كول گرفت و به راه افتاد. شيخ طبرسي به كفن اشاره كرد و گفت: آن را هم بردار. به رسم يادگاري! به خاطر زحمتي كه كشيده اي جوان به سمت كفن رفت. خم شد و آن را برداشت. خيلي وقت است به اين كار مشغولي؟ بله جناب شيخ. چندين سال است عادت كرده ام در اين شهر مرگ و مير زياد است. اگر روزي مرده اي را در يكي از قبرستانهاي اين شهر خاك كنند و من شب كفنش راندزدم آن شب خوابم نمي برد. كفن ها را به بازار مشهد رضا مي برم و مي فروشم. از اين كار توبه كن، خدا از سر تقصيراتت مي گذرد. آن دو از قبرستان خارج شدند. جوان پرسيد: از كدام طرف بروم؟ برو محله مسجد جامع، من همسايه محمد بن يحيي هستم. جوان به راه خود ادامه داد. شيخ طبرسي نگاهش را به آسمان و ستاره هاي بيشمارآن دوخته بودوخدارا شکر میگفت. علامه طبرسی با کمک خداوند نذرش را ادا کرد و کتاب گرانبهای تفسیر مجمع البیان را به اتمام رساندند...... منبع👈شیعه نیوزگزارش 598 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
07.mp3
8.24M
❌🎧 شرح کتاب 🔺 ۷ 👈 ادامه داستان دوم: تجربه مرگ مهندس ساختمان ▪️دختربچه ای در حال دویدن جلو ماشین آمد و فکر کردم آن را زیر گرفتم! مطمئن بودم کار از کار گذشته..! ▪️به آسمان نگاه کردم، دو موجود کوچک درخشان با سرعت زیاد به من نزدیک شدند، ولی اندازه آنها تغییر نمیکرد!! ▪️از بالا افتادم و روح از بدنم جدا شد، با بدنم به بیمارستان رفتم! 📚 مرور و بررسی کتاب 👤 توسط حجت الاسلام امینی خواه 🌐 منبع: کانال امینی خواه 🔻مشاهده تمامی جلسات👇 yun.ir/r0ops8 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
چیستان ⁉️ آن چیست كه پا و سر ندارد. جز نام دو جانور ندارد اندر شكمش ستارگانند. اندام ظریف چون صنوبر دارد ؟ 🤔 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ‌چیستان 🤩 🔹️ از قول من و تو قصه ها می گوید. 🔹️ آن چیست كه بی زبان سخن می گوید. 🔹️ بی پرده ز كار این و آن می گوید. 🔹️ با آن كه در او نیست نه دندان و نه لب. 🔹️ بی هدف ره می برد با قلب خون . ⁉️ آن چیست ؟ ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله ناصری دو بال برای پرواز به سوی خدا داری انجام واجبات و ترک محرمات به فکر خودت باش ، کسی به فکر تو نیست ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
CQACAgQAAxkDAAEdR4hgAv70hA4NFaHCmmct5v6N_cU8GgACtQgAAoxJ-VF_N9nFdRWDAR4E.mp3
9.22M
وفات حضرت سلام الله علیها 🎵ارزومه بشم فدای حضرت معصومه... 🎤حسین 🕋 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
‍ ❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✍نزدیک یک هفته بود که سوریه بودیم. موقع ناهار و شام که می شد علیرضا غیبش می زد.بهش گفتیم: مشکوک میزنی علیرضا، کجا میری؟گفت: وقتی شما مشغول ناهار خوردن هستین،من میرم به فاطمه و ریحانه «دختر شش ساله و هشت ماهه اش » زنگ میزنم... ✍جمعه ظهر (6 آذر 94 ) توی سنگر بودیم. اگر ایستاده نماز می خوندیم دشمن ما رو میزد.علیرضا نمازش رو بصورت نشسته توی سنگر ما خوند. ده الی بیست دقیقه بعد از نماز ظهر بود که تیر خورد بالای چشم چپش، با اینکه کلاه سرش بود تیر از کلاه رد شد و پیشونی اش رو شکافت... سریع سوار ماشینش کردیم ، هنوز نبضش میزد و داشت خس خس می کرد. توسل کردیم به حضرت زهرا ، اما علیرضا انتخاب شده بود و فدای زینب سلام الله علیها شد... وقتی می خواستیم دفنش کنیم انگار به خواب رفته بود. آرامش توی چهره اش موج میزد... راوے : دوست شهید 🌷 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┄┄┅═✧❁💔❁✧═┅┄┄┄ بار الها چه کنم گوهرم از دستم رفت همدم و مونس و غم پرورم از دستم رفت ماه من در شب تاریک نهان شد در خاک آخر آن مرغ شکسته پرم از دستم رفت ▪️🌹شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) تسلیت باد▪️🌹 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯 راه زیاد شدن‌ محبت بین زن و شوهر 🎙 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak