eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
66.8هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
23.6هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
تست هوش 🤩 ▫️دو اتاق در مجاورت هم قرار دارند . هر کدام یک در دارند ولی هیچکدام پنجره ندارند . درهایشان که بسته باشد درون اتاقها کاملا تاریک است . در یک اتاق سه چراغ برق به توانهای 111 ، 111 و 121 وات و در اتاق دیگر سه کلید برق مثل هم وجود دارد . ما نمیدانیم کدام کلید کدام چراغ را روشن میکند . ⁉️ شما معلوم کنید که هر کلید مربوط به کدام چراغ است . ▫️ برای اینکار و در شروع ، شما باید در اتاق کلیدها باشید و کار را از آنجا شروع کنید . شما میتوانید هر چند مرتبه که بخواهید کلیدها را روشن و خاموش کنید . اما شما تنها هستید و نمیتوانید از کسی کمک بگیرید و هیچگونه وسیله ای هم خواه برقی خواه غیر برقی به همراه ندارید و مهمتر از همه اینکه شما حق ندارید بیش از یکبار وارد اتاق چراغها شوید و وقتیکه وارد شدید و بیرون آمدید ، دیگر نمیتوانید مجددا وارد آن اتاق بشوید . ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی زیبا روی آب و انتقالش به روی کاغذ! ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
(☝️) نوابغ جواب بدن 😎👌 آیا میتوانید زیر 60 ثانیـــــه، جواب صحیحِ این معما رو پیدا کنید 🤔 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب ▫️قسمت هشتم راه پٌر از گِل و لَجن شد!! می بینم که در دو طرف راه تا چشم کار می کند،جانورانی هستند که بدن آنها به شکل انسان و صورتهایشان به شکل بوزینه است!!! وحشت وجودم را فرا گرفته،این چه سرزمینی ست؟؟! هادی فریاد زد: مبادا از راه خارج شوی که تا گردن در لَجن فرو می روی! ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مسکو، در یک مرکز خرید، یک کودک چهار ساله در نرده پله برقی گرفتار شد و از طبقه دوم سقوط کرد والدین پسر به توالت رفتند و او جالب ترین مکان و سرگرمی - پله برقی را پیدا کرد. اکنون کودک با جراحات در بیمارستان بستری است و دادستانی در حال تحقیق درباره این حادثه است. T ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 🍃 امروزبراتون ازخدا💕 سلامتی میخوام 🌸🍃 دل خوش 💞 خونه گرم🌸🍃 لبخند زیاد 😊 ان شاءالله🌸🍃 لحظه لحظه امروز رو 🌸🍃 به خوشی سپری کنید🌸🍃 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 داستان صوتی سیاحت غرب ▫️قسمت نهم زمین و آسمان همچنان عبوس و کِدِر است...هوایی پٌر حرارت و متعفن از سمت چپ ما وزیدن گرفت!! خوکها و خرسها را می بینم که گویی آتش می بلعند!! شکمهایشان بسیار بزرگ اما دست و پایشان بسیار لاغر است!!! چه بد منظره ای ست...  ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونم جوجه خروسه که ژنش خوبه😂 ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
سه_دقيقه_در_قيامت_14.mp3
26.88M
🔈 شرح و بررسی کتاب 🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 🔊 جلسه چهاردهم داستان دوم: ماجرای مجروحیت 🔹ماده در عالم دنیا و مجردات 🔸چطور هم خون مقدس است و هم خون نجس؟ 🔹مظاهر اسما الله در دنیا 🔸کیفیت پر وبال ملائکه و ما انسان ها 🔹من کیستم؟ نسبت بدن و حقیقت ما 🔸چیستی تکنولوژی و علم 🔹کیفیت ملائکه خدا، حورالعین و... ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺بی بی سی خبیث که سال‌ها از سیاست‌های وزارت بهداشت درباره حمایت می‌کرد از اینکه سخنان رهبری درباره‌ی ازدیاد جمعیت مورد توجه قرار نگرفته است ذوق زده است. ❌ چشم حزب‌اللهی‌ها و مسئولین روشن. اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
👆🏻😔 دشمن به تو بخاطر«امیدواری» ات به «ما»، پوزخند میزند... از شرم بر کدام خاک حسرت فرو روم...
16.5 میلیون نفر از بزرگسالان آمریکایی فکر می کنند شیر شکلات از گاوهای قهوه ای بدست میاد!😐😳 طبق یک نظرسنجی آنلاین که به سفارش مرکز نوآوری لبنیات ایالات متحده انجام شده است ، هفت درصد از کل بزرگسالان آمریکایی معتقدند که شیر شکلات از گاوهای قهوه ای ناشی می شود. ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد ازکلی آرایش کنار آینه ،پوشش نامناسب راهی خیابونای شهرشد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش را جلب کرد:خواهرم حجابت خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن نگاه کرد،دید یه جوون ریشوئه ازهمونا که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم،وگرنه خوابم نمیبره. تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه وقتی مقابل پسر رسیدچشماشو تا آخر باز کرد و دندوناشو روی هم فشار داد وگفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با اون ریشای مسخره ات، بعدشم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن ، پسر سرشو رو به آسمون بلند کردو گفت: خدایا این کم رو ازمن قبول کن پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زدو به یک بار حمله کردو به زور اورا به سمت ماشینش کشید. دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما اینار کسی جلو نیومد، اینبار با صدای بلند التماس کرد، اماهمه تماشاچی بودن ، هیچکس ازاونایی که تو خیابون بهش متلک می انداختن وزیباییشو ستایش می کردن 'حاضر نبودن جونشو به خطر بندازن دیگه داشت نا امید می شد دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه، آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری ، وقتی بهشون رسید ،سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو.و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد دختر درحالی که هنوز شوکه بود و دست وپاش می لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو از همونا که پیرهن روی شلوار میندازن و ازهمونا که ب نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خون و ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی ازجونش گذشت که توی خیابون بهش گفت:خواهرم حجابت! 🔸مثل شهید امر به معروف علی خلیلی ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
من با وجودی که 28 سالمه عااااشق برنامه کودک هستم هنوز و هرموقع که بره ناقلا🐑 پخش میشه با جون و دل نگاه میکنم. 4 سال پیش که رفته بودیم خواستگاری جلسه ی اول فقط من و مادرم رفته بودیم که اگر خدا بخواد و مورد پسند هم باشیم جلسه ی بعد خواستگاری رسمی برگزار بشه با تمام اقوام. خدا رو شکر همه چی بخیر و خوشی گذشت. تقریبا دو هفته بعد تمام فامیل درجه 1 جمع شدیم که بریم خواستگاری اصلی و آبجی کوچولوی 7 ساله منم که خدا رو شکر زبونش به اندازه 5 طوطی کار میکنه هم بودش رسیدیم خلاصه و میشه گفت نزدیک به 40 نفر بودیم. اقوام خانمم هم میشه گفت اکثرا فرهنگی و بازاری بودن. منو خانم هم قرار شد بریم تو اتاق صحبت کنیم. آبجی کوچولوی ماهم اون موقع بهونه ی برنامه ی کودک گرفته بود که براش تلویزیون روشن کرده بودن ی گوشه و مشغول تماشای برنامه شده بود.از قضا بره ی ناقلا پخش ميشه.... چشمتون روز بد نبینه آبجی کوچولو بلند میشه و داد و فریاد که، داداش داداش داداش بدو بیا که بره ناقلا اومده. بدو بیا.... 😂😂😂😂😂😂😂😂😂 خدا میدونه چقد از تو اتاق خجالت کشیدم و حتی روم نميشد برگردم خونمون. فقط صدای بلند قهقهه ميومد....😂😂😂 هنوز که هنوزه بعد 4 سال هروقت بره ناقلا پخش میشه یکی از اقوام پیام میده مهندس بدو بره ناقلا رو از دست ندی😩😂 😂 😅 ┄┅┅❅👧😂😍😂👶❅┅┅┄ @sotikodak
شادی و نکات مومنانه
تست هوش 🤩 ▫️دو اتاق در مجاورت هم قرار دارند . هر کدام یک در دارند ولی هیچکدام پنجره ندارند . درهایش
پاسخ تست هوش 😍 🔺️کلید اول را می زند تا لامپ مربوط به آن روشن شود. 🔺️کلید دوم را می زند و پس از چند دقیقه خاموشش می کند تا لامپ مربوط به آن گرم شود. 🔺️با کلید سوم کاری ندارد. سپس وارد اتاق لامپ ها می شود. -آن لامپی که روشن است مربوط به کلید اول است. -آن لامپی که گرم است مربوط به کلید دوم است. -آن لامپی که خاموش است مربوط به کلید سوم است. ⭕ اگر شما نتوانستید این معما را حل کنید یقینا به این دلیل بوده است که به فیزیک معما که همانا حرارت تولید شده در چراغها است توجه نداشتید و فکر خود را متمرکز بر تناظر چراغها و کلیدها نمودید، راه حلی که هرگز شما را به جواب نخواهد رساند. توان چراغها هم هیچ ربطی به حل معما ندارد و فقط برای گمراه کردن شما در معما گنجانده شده است.
خاطرات : توجه ومعجزه حضرت زهرا علیها السلام به فرزندان خود 🌺 آقای قدس می گوید: « روزی آقا فرمودند)ایت الله بهجت ره( یکی از ثروتمندان رشت که در نجف اشرف ساکن بود دختر خود را به ازدواج یک روحانی سید که خیلی فقیر بود در آورد، از آنجایی که خانم در خانواده ثروتمند بزرگ شده بود به هیچ وجه حوصله غذا درست کردن برای آقا را نداشت. شبی حضرت فاطمه زهرا علیها السلام را در خواب دید، حضرت به او فرمود: دخترم، چرا با پسرم خوشرفتاری نداری و برای او غذا درست نمی کنی؟ وی در خواب. جواب داد که من حال غذا درست کردن برای این آقا را ندارم. حضرت اصرار کردند و او همان جمله را تکرار کرد. تا اینکه حضرت زهرا علیها السلام فرمودند: شما فقط مواد لازم خورشت را آماده بکن و داخل قابلمه بریز و روی چراغ بگذار، لازم نیست که دستکاری کنی. در این هنگام از خواب بیدار شد و تعجب کرد، بعد به عنوان امتحان همان کار را انجام داد، وقت ظهر یا شام وقتی سرپوش را از قابلمه برداشت دید غذا آماده است و عطر خورشت خانه را معطر کرد. وی همواره به این صورت غذا می پخت و حتی روزی مهمان داشتند مهمان گفت من در طول عمرم اینطور غذا نخورده ام. تعجب اینکه آن خانم با اینکه این کرامت را بارها می دید، باز حوصله درست کردن غذا را نداشت. » ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍔🍧🍎🍰🍗 @menoeslami
روحیه دادن «حاج بخشی به رزمندگان بیست و ششم بهمن 1364 در فاو ـ پایگاه موشکی عراق. 5 روز از عملیات عظیم آبی ـ خاکی «والفجر8» سپری می‌شد، تا آن لحظه دو مرحله از عملیات با موفقیت انجام گرفته بود. صدام که تصور نمی‌کرد به این راحتی بتواند بندر حساس و سوق‌الجیشی فاو را از دست بدهد، یکی از زبده‌ترین فرماندهانش را مأمور ‌کرد تا نیروهای ایرانی را از فاو بیرون کرده و آنها را درون آب‌های اروند بریزند. سرلشکر زرهی ستاد «ماهر عبدالرشید» گوش تا گوش جاده فاو ـ‌ ام‌القصر را با تانک‌های پیشرفته تی ـ 72 آرایش داده و درصدد بود تا با یک حمله گاز انبری، شهر فاو را پس بگیرد؛ تعداد تانک‌ها آن‌قدر زیاد بود که نگرانی را به اردوی فرماندهان خودی سرازیر می‌کرد. دشمن پاتک سنگین خودش را شروع ‌کرد. هواپیماهای جنگنده و هلی‌کوپترهای توپدارش از هوا، تانک و نفربرهایش از زمین و توپ‌های سهمگین‌اش از دورترها همه اطراف و مواضع ایرانی‌ها و حتی عقبه آنها را هدف قرار ‌داده بود. هر کس هر کاری از او برمی‌آمد، انجام می‌داد تا جلوی پیشروی دشمن گرفته شود. شرایط آنقدر سخت بود که شهید «سیدمحمدرضا دستواره» جانشین لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) هم آر.پی.جی به دست به شکار تانک‌ها می‌رفت. فشار دشمن زیاد بود و همین باعث افت روحیه نیروها می‌شد. باید برای تقویت روحیه‌های بچه‌ها کاری انجام داده می‌شد، اما چه کاری؟! به راستی در این شرایط که از زمین و آسمان گلوله و موشک می‌بارید چه کاری می‌شد، انجام داد؟ که ناگاه او از راه ‌رسید. با همان پاترول فکسنی‌ و بلندگویی که بر بام آن قرار گرفته بود. حاج‌بخشی می‌آید با سربندی بر سر و گلاب‌پاش بزرگی بر دوش و عطر و بسته‌ شکلاتی در دست. هنوز از راه نرسیده شعار ‌داد «کی خسته است؟» و صداهایی که از حلقوم تشنه بچه‌ها بیرون می‌آمد و در پاسخ او فریاد می‌زدند «دشمن!» ـ کی بریده؟ ـ آمریکا ـ کجا می‌رید؟ با این شعار حاج بخشی، لبخند بر لبان خشکیده بچه‌ها می‌نشیند و همگی، با یک صدا فریاد می‌زدند -کربلا - منم ببرید - جا نداریم! و او با شکلک درآوردن مثلاً به بچه‌ها اعتراض می‌کند. ساعتی بعد پاتک دشمن دفع می‌شود و نیروها و تانک‌های عراقی مجبور به عقب‌نشینی می‌شوند. 🌼✨ شیـــــــــخِ شـــــــــوخ ✨🌼 🌼✨ @sheykhe_shukh ✨🌼 🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرف میاد خونت میبریش کتابخونت😂😂 🌼✨ شیـــــــــخِ شـــــــــوخ ✨🌼 🌼✨ @sheykhe_shukh ✨🌼 🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه نفر هندونه دزدی میخورد گفتن نخور حرامه گفت....😂😂😂 🌼✨ شیـــــــــخِ شـــــــــوخ ✨🌼 🌼✨ @sheykhe_shukh ✨🌼 🤲اگه لذت بردید یه صلوات بفرستید🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان ازدواج علامه حلي در 15 سالگي حتي يك شب ، بعد از بلوغ ، نمي خواهم تنها بخوابم. ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂😂😂 قرائتي 🌺🌺🌺💚💚 ماد پيرت را شوهر بده 😁😁😁😝🥰 مثل آب خوردن هرچي با حرام ور بري ، خدا رزق حلالت را كم ميكنه 😞😞😞 حتماا تا آخر ببينيد. ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
خاطره بی بی سکینه، مادر شهید علی شفیعی از سردار دلها حاج قاسم سلیمانی: میگفتن ساعت دو نصفه شب تلفن منزل زنگ خورد، با ناراحتی گفتم کیه این وقت شب تماس گرفته، گفت: منم قاسم، دلم تنگ شده بود برایت از کربلا تماس گرفتم، نایب الزیاره ،،،سوغاتی چی برایت بیاورم.. اشک میریخت و تعریف میکرد.. انگار علی پسرم پشت خط بود... @Modafeaneharaam
✨از زمانی که خودم را شناختم پدر همیشه از عشق به شهادت صحبت می‌کرد. ایشان از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس بود و سی سال هم در سپاه خدمت کردند به همین دلیل همیشه می‌گفت که" از قافله شهدا جا مانده‌ام. ✨چه دسته‌گل‌هایی را از دست داده‌ایم". و ما همیشه می‌گفتیم "پدر، جنگ دیگر تمام شده" ولی ایشان در عشقی که به شهادت داشت مصمم بود. ✨از وقتی فهمید که از ایران هم برای حضور مستشاری در جبهه سوریه نیرو اعزام می‌شود دیگر دل توی دلش نبود و علی‌رغم همه علاقه‌ای که به ما داشت اما عشق به شهادت و جهاد یک لحظه از سرش بیرون نمی‌رفت، ✨ارادت خاصی هم به حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) داشت و نسبت به دفاع از حریم اهل بیت(ع) بسیار حساس بودند، این بود که شب و روز نداشت و از خدا می‌خواست هرچه زودتر راهی جبهه مقاومت شود. ✨هربار که تلویزیون از درگیری‌های سوریه گزارشی پخش می‌کرد می‌گفت "کاش من هم آنجا بودم، ان‌شاءالله خدا قسمت و روزی من هم بکند" ✍راوی: فرزند شهید @Modafeaneharaam