eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
66.6هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
23.6هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨وقتی حادثه خبر نمیکنه🚨 بازیگر معروف سریال پایتخت قطع عضو شد😱 جزئیات از دست دادن پای بازیگر پایتخت👇 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340 همه ماجرا را اینجا ببینید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایتی از آنچه بر یک مرد به دلیل بد اخلاقی با همسر در برزخ گذشت ▪️این قسمت: به خدا می‌سپارمت ▫️تجربه‌گر : آقای بهروز عظیمی 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: https://www.telewebion.com/episode/2566840 ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
ایران آجیلی😋 ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
یه زمانی خیلیا از ماشین که پیاده میشدن ضبطشون تو دستشون بود😊 ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تازگی شواهد جدیدی از کشف گونه ای از دایناسورها به دست اومده..😍 ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
سید ابراهیم دمشقی_mixdown.mp3
5.64M
▪️ ماجرای دستی که سه روز حضرت رقیه را در آغوش گرفت به مناسبت شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها▪️ ✅ @Aminikhaah
عنایت امام حسین به روضه حضرت رقیه علیها السلام.mp3
5.26M
🎙️ 🔶 عنایتی به وسعت سلامتی؛ آنچه بر فرزند شیخ عباس قمی گذشت... 🔹طریق توسل مجرب به اباعبدالله الحسین علیه السلام ▪️به مناسبت شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها ✅ @Aminikhaah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برداشتن لخته خون از رگ با آنژیوگرافی ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
اهمیـــــت نماز اول وقت خاطره‌ای‌زیبااز سردارشهید حاج محمد شالیکار🌹 در حال حرکت به سمت سوریه موقع اذان مغرب و اعشا به هم رزماش گفته بود که به راننده بگن با ایسته بعد راننده ى اتوبوس گفت الان جایى برای نماز خوندن پیدا نمیشه و نیم ساعت بعد به مقصد میرسیم😐 و شهید شالیکار در جواب به آنها گفت من یک سال مراقبت کردم نماز اول وقتم را از دست ندهم شما باعث شدین که من نماز اول وقتمو از دست دادم.😞 و خیلی ناراحت و نگران بود و سرش را به شیشه ى اتوبوس خم کرد و اشک از چشم هایش جارى شد😭 از اینکه نماز اول وقت رو بعد از یک سال از دست داده بود و این خاطره ى شهید شالیکار خیلی جالب و تاثییر گذار بود❤️ شهید محمد شالیکار از همرزمان سردار شهید حاج حسین بصیر و سردار علی‌اصغر بصیر در دوران دفاع مقدس بوده است. وی جانباز بالای 50 درصد بوده که از ناحیه سر دچار جانبازی در جنگ هشت ساله شده بود.💔 شهید محمد شالیکار 47 ساله بوده و از وی دو پسر و یک دختر به یادگار مانده است. روحش شاد و راهش پر رهرو باد .🌹 جانباز دفاع مقدس و شهید مدافع حرم محمد شالیکار🌹 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی از حیوانات هم سرسره بازی دوست دارن😳☺️☺️ ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرکات تماشایی نوجوان اسپانیایی در نشینمن خانه 😊☺️👌👌 ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
پسرم حرف های میزنه !!!😡 دخترم با هم بازیایش میکنه😱 بچه هام میکنند 😭😭 فرزندم‌ تنهایی بره اتاقش 😔 نمی دونم چیکار کنم ، کلافه شدم دلم میخواد بچه ام با باشند ، باشند ، 🤲 کمک ما به تربیت دینی شما در این زمانه سخت در این کانال🔰 https://eitaa.com/joinchat/2968453184C2dce02421f
AUD-20200504-WA0001.mp3
1.1M
○•🌱 💠¦ راه‌ گرفتن حاجت سنگین📿 ⇐ 🎙 ┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄ ‌‎‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃‌‌‌‌‌اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃 https://eitaa.com/joinchat/210042937Cfac2944370
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پروفسور کرمی: با مدارک علمی ثابت میکنم که معنویت سیستم ایمنی را بهبود میبخشد 🔺پروفسور کرمی: در صورت تأمین هزینه‌های مطالعاتی من به عنوان یک متخصص حاضرم با اسناد و مدارک علمی معتبر ثابت کنم مراسمات معنوی مانند و... تأثیر بسیاری در بهبود سیستم ایمنی بدن دارد. 👈 غرب برای شناسایی و از کار اندختن ژن خداجو (و بخشی از مغز مربوط به حس‌های مذهبی) تحقیقات وسیع میکنه، اونوقت ما به عنوان کشور شیعه امام زمان هیچ هزینه ای برای تحقیقاتِ تأثیر معنویت بر زندگی و انسان‌ها نداریم. 🔻 رزومه علمی و تحصیلاتی پروفسور کرمی: http://www.dralikarami.com/about/id,2/about.html 💠 گروه رسانه‌ای تیمورا 🆔 @timoora
از عارفی پرسیدند: روی نگین انگشترم چه حك کنم که وقتی شادم به آن بنگرم و وقتی غمگین شدم به آن نظر کنم ؟ گفت حك کن می‌گذرد! ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تکنولوژی تخته ی سه بعدی با قابلیت تقلید از حرکت دست شما ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بهترین آشپز اتوماتیکی بود که من تا حالا دیدم هم ارزش هنری داره هم هیجان انگیزه هم جالبه هم با دقت کار میکنه👌 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
خبر فورررری بازیگر معروف سریال پایتخت قطع عضو شد😱 http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
بچه ای که لااله الا الله میگه😳 سبحان الله از تکرار لااله الا الله این بچه تن ادم میلرزه😍😍😳 فیلم بچه اینجا سنجاقه👇 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686 http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایتی عجیب از موجود وحشتناکی در برزخ که بازتاب اعمال دنیاست ▪️این قسمت: به خدا می‌سپارمت ▫️تجربه‌گر : آقای بهروز عظیمی 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: https://www.telewebion.com/episode/2566840 ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
یه روز که داشت سوار مترو میشد نزدیک در ورودی، یه تابلو توجهش رو جلب کرد: "این مغازه واگذار می‌شود" ... خودش بود! تمام چیزی که لازم داشت همین بود! ترکیب کار تو ذهنش، خیلی شفاف و روشن شکل گرفته بود. مغازه کوچک دم در ورودی مترو چایی شیرین و ساندویچ نون و پنیر تو ظرف یکبار مصرف که سرپایی هم میشد خوردش. بله کارها ردیف شده بود. اجاره مغازه که رسمی شد لوازم رو مستقر کرد و شروع کرد به کار. تابلو زد: "صبحانه علی آقا"، مردم هم از همون روز اول استقبال خوبی نشون دادن. یه چایی داغ و خوشمزه و خوش طعم با نون سنگک و پنیر تبریز. ظرف ٣ یا ٤ دقیقه یه صبحانه خوب می‌خوری، قیمت هم مناسب بود. آقا چند روزی نگذشت که جلوی در مغازه به اون کوچیکی "صف" می‌بستن! گاهی ١٠ - ١٥ نفر تو صف بودن. به قول امروزی‌ها؛ بیزینس عالی ... توپ! مردم راضی، "علی آقا" هم خوشحال. تا حالا شنیدین یکی از بس کارش خوب باشه مردمو کلافه کنه؟! "ای داد و بیداد، حالا چیکار کنم؟ این جاشو نخونده بودم!!!" می‌دونین چی شده بود؟ خوب صبحانه علی آقا کارش گرفته بود، متقاضی زیاد بود و صف گاهی طولانی میشد و اون ته صفی‌ها کفرشون در میومد تا نوبتشون بشه. تقریبا یه عده این قدر معطل می‌شدن که قید صبحونه علی آقا رو می‌زدن و دلخور، سر صبحی گشنه، تو صف وایستاده، صبحانه نخورده، ول می‌کردن و می‌رفتن! شهرت خوبی که بهم زده بود داشت لطمه می‌دید ... "چیکار کنم؟" به هر راهی بگین زد؛ یه شاگرد گرفت (تو جا به اون تنگی) که چایی‌ها رو ریخته و آماده داشته باشه. یه بسته‌بندی سفارش داد که یه چایی و یه ساندویچ باهم توش بود که حملش راحت بشه. قیمتاشو آورد پایین‌تر که واسه مردم بصرفه‌تر باشه ... ولی مشکل صف و معطلی داشت جدی جدی شاخ میشد. "اینطوری نمیشه ... باید هرطور شده از شر این مشکل خلاص شم وگرنه اسممو عوض می‌کنم". خیلی فکر کرد. روز و شب داشت مرور می‌کرد که چه کاری رو می‌تونه سریع‌تر انجام بده؟ ولی دیگه از این سریع‌تر نمیشد تا این که ... یه روز شروع کرد وقت گرفتن که از اول رسیدن مشتری تا رفتنش، هر کاری متوسط چقدر طول می‌کشه؟ سلام و احوالپرسی ٥ ثانیه گرفتن سفارش مشتری ١٠ ثانیه تحویل سفارش مشتری و بسته بندی ١٥ ثانیه گرفتن پول و دادن بقیه پول مشتری ٢٥ ثانیه ... !!! نتیجه‌گیری مهم سوم: "صبر کن ببینم! یعنی تقریبا نصف وقت من با هر مشتری سر پول دادن میره؟ یعنی اگه یه راهی پیدا کنم که مشکل پول دادن، بقیه پول، پول خورد و ... رو حل کنم دو برابر سریع‌تر می‌فروشم؟ و صف دو برابر سریع‌تر جلو میره؟ خوب اگه اینجوری یاشه، هیچکس دلخور نمی‌ذاره بره. عالی میشه!" "خوب چیکار کنم؟ کوپنی‌اش کنم؟ اول ماه به هر کی کوپن بدم؟ ... نه بابا، کسی وقت این کارا رو نداره. چوب خط بزنم و آخر ماه ار هر کی پول بگیرم؟ نه جانم، اینم که صرف نمی‌کنه، کافیه چند نفر نیان تسویه کنن، مگه من چقدر سود دارم؟ آخه این روزا به هیچکی هم که نمیشه اعتماد کرد ..." "صبر کن ببینم ... چرا نمیشه؟ ... عجب فکر بکری! ... آخ جااااااان، پیدا کردم!" "اعتماد" کردن به مشتری در روزگار بی‌اعتمادی!" فرداش "علی آقا" رفت بانک و چند دسته اسکناس ١٠٠ و ٢٠٠ و ٥٠٠ تومنی گرفت، دو تا جعبه درست کرد و توی هر کدوم مقداری از اون اسکناس‌ها رو گذاشت. جعبه‌های پول خرد رو گذاشت یه قدری اونورتر، کنار گیشه‌ای که چایی و ساندویچ رو تحویل می‌داد. تصمیم خودشو گرفته بود. با خودش می‌گفت: "من که دزدی نکردم و پولم حلاله ... ملت هم که با من پدرکشتگی ندارن که پولمو بخورن ... پس اگه من بهشون اعتماد کنم کار خطایی نیست، تازه اگر صدی چند نفر هم پول ندن ایرادی نداره خودم هم اگه روزی یکی دو نفر بیان و چایی مجانی بخوان که بهشون میدم پس چه فرقی می‌کنه؟" لحظه بزرگ ... مشتری اول اومد: سلام علی آقا صبح به خیر! سلام عزیز جان خوب هستین انشاالله؟ بله، سلامت باشین. یه چایی شیرین، یه نون پنیر؟ آره جونم. میشه ٤٠٠ تومن، بفرمایین ... قابلی هم نداره. چشم، الان تقدیم می‌کنم ... (جیب‌هاشو می‌گرده، کیفشو بیرون میاره ...) الان تقدیم می‌کنم. لازم نیست عجله کنی جونم، یه جعبه اونجا گذاشتم، پول خورد هم توش هست، لطفا خودت پولتو بریز اون تو، باقیشو بردار و برو به سلامت، روز خوبی داشته باشی. شوخی می‌کنی؟ دستم انداختی؟ نه جون داداش خودت برو ببین. (مشتری اول با ناباوری رفت سمت جعبه و ...) مشتری دومی: سلام علی آقا سلام خانم بفرمایین؟ یه چایی ٢ تا نون پنیر لطفا چشم ... چند روز اول تا مردم بفهمند که "علی آقا" چه تغییر مهم و جالبی در کارش داده یه کم طول کشید. حتی بعضیا بیشتر از معمول طول دادن تا مطمئن بشن که درست فهمیده‌اند. ولی از روز سوم و چهارم مردم اصلا میومدن که خودشون به چشم خودشون این پدیده عجیب غریبو ببینن و اصلا از این نون و پنیر و چایی شیرین بخورن تا باورشون بشه.
از همه مهم‌تر این بود که "علی آقا" چاره کارو پیدا کرده بود. فکرش واقعا درست کار کرده بود و صف تقریبا دو برابر سریع‌تر جلو می‌رفت. فروش علی آقا دو برابر شد و سودش بیشتر از دو برابر! بگو چرا؟ خوب معلومه! این روزها ١٠٠ تومن پولی نیست. خیلی‌ها از این که علی آقا به مشتری‌هاش این قدر احترام گذاشته بود و بهشون اعتماد کرده بود که پولشون رو خودشون بدن و بقیه‌اش رو هم خودشون بردارن این قدر خوششون اومده بود که اصلا قید بقیه ١٠٠ تومن رو می‌زدن و دستخوش و انعام می‌ذاشتن و می‌رفتن. این سود خالص بود و کم هم نبود! هیچکس "علی آقا" رو از این خوشحال‌تر و شادتر ندیده بود. مشتری‌ها هم، همه از دم، روزشون رو با یک اتفاق ساده دلپذیر شروع می‌کردن. بعدها داستان‌های زیادی دهان به دهان شد که چقدر مشتری‌های علی آقا در طول روزشون برخوردهای بهتری با مردم دیگه داشته‌اند و دلیلش یک آغاز خوب با "علی آقا" و اعتماد و روی خوش او بود. ┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این توت فرنگی کلا خوشگله از غنچه‌اش گرفته تا میوه‌اش ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak