eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
65هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
23.9هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از سوتی،طنز،دیدنی ها
من تو مهد کودک کار میکردم ،یه بار بچه ها گفتن خاله میدونی بابای فلانی دزده،گفتم نگید ،دیدم خودشم خیلی با افتخار می گفت که بابای من دزده،،هر چی گفتیم نگو این حرفو بازم تکرار می کرد. ظهر به بابای بیچاره ش گفتم،گفت باهم دزد و پلیس بازی میکردیم😐🤦‍♂ 😂😂 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
مادرم تازه فوت شده بود وهمه سر مزارش بودیم چندنفراومدن برا تسلیت وخداحافظی روبه من گفتن خدارحمت کنه مادرتون رو.منم گیح شدم گفتم نه بابا اختیار دارید چه حرفیه؟ یه لحظه به خودم اومدم فهمیدم سوتی دادم😂 گفتم خدا رحمت کنه رفتگان شما رو😄 🌸🌸🌸❄️❄️❄️ سلان یه سوتی هم بگم از خواهرم چند سال پیش پشمکهای لقمه ایی برای پذیرایی اومده بازار از محصولات حاج عبدالله ، دوم عید بود ما هم جمع بودیم خونه خواهر بزرگم اینا علاوه بر آجیل و میوه و تنقلات عید پشمک لقمه ایی هم خریده بودند و خواهرم بعد پذیرایی معمول چایی آورد و گفت این چاییو حتما با پشمک شیخ عباد بخورید ☺☺☺☺ما از خنده منفجر شدیم 😂😂😂😂😂خودش هم میخندید میگفت به جای حاج عبدالله گفتم شیخ عباد حالا جریان شیخ عباد چی بود اسفند ماه اون سال انتخابات شورا بود و شیخ عباد هم عضو شورای شهر ما بودو این طفلک از بس عکس و بنر شیخ رو دیده بود هنگ کرده بود😃😃😃😃 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️برخورد و پاسخ جالب استاد قرائتی در حاشیه یک بازدید به خبرنگار صداوسیما اخبار داغ سلبریتی ها ┄┅┅❅📀🖥📀❅┅┅┄ @BaSELEBRTY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مادرانی که به فرزندان تازه متولد شده خود بی علاقه اند! ▪️این قسمت: مادرانه 💢لینک فیلم کامل در تلوبیون: http://www.telewebion.com/episode/2556989 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
یادمه 20 سال پیش اوایلی که تلفن کشیده بودیم یه نفر زنگ زد خونمون و مامانم گوشی رو برداشت گفت: الو ... سلام... بفرمایید... باشه چشم ... خدانگهدار گوشی رو گذاشت دوشاخه تلفن رو از تو پریز بیرون کشیدو اومد نشست رو مبل ما پرسیدیم کی بود؟ مامانم خیلی جدی گفت از مخابرات بودن گفتیم خب چی گفتن ؟ گفت :خانمه گفت میخواهیم مخابرات رو بشوریم تلفنتون از تو پریز بکشید آب توش نره منم کشیدم ما تو اون لحظه 😂😂 مامانم گفت زهرمار چرا میخندین؟ گفتیم مزاحم بود سربه سرت گذاشته بود تازه مامانم فهمید چه سوتی داده😁😁 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
یه روز مادرم مریض میشه با زن برادرم میرن دکتر بعد این اقای دکتر که جوان وخیلی مهربان مادرم خیلی تحویل میگره مادرم ازش تشکر می کنه براش دعا میکنه اقای دکتر هم خوشحال 😍😍😍😍 به مادرم میگه قربان شما مادرم درجواب میگه خدانکنه الهی من قربون شما برم شما جونین وهی تکرارمیکرده زن برادرم خندش میگیره دستشو میگره میگه بریم مادرم هی قربو ن صدقه اقای دکتر خودکارشو میندازه زمینو میره زیرمیزازخنده ریسه میره زن برادرم کشون کشون مادرم رو میاره بیرون 😁😁😁 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شهادت ، بر حاج قاسم چگونه گذشت؟ سوالی که در عالم خواب از حاج قاسم پرسیده شد و ایشان اینگونه پاسخ دادند. حجه الاسلام امینی خواه ┄┅┅❅🔸🔹🔶🔲🔶🔹🔸❅┅┅┄ @khandehpak
فقط ی دوسیخ کباب و گوجه کم داره 😑 کسی ک روی این تخت بخوابه حرمت نونو میتونه نگه داره؟ الله و اکبر 🤦‍♀ ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
تبلبغ کانالهای اخلافی و فروشگاهی👇☺️ http://eitaa.com/joinchat/4161601553C24a9ad89ab
⭕️خسته شدم از بس دنبال لباس گشتم😩 جنسا یا پولش به جیبمون نمیخوره!☹️ یا ظاهرش به کلاسمون!😎 🛑بجای اینهمه غر زدن یه سر به گل نرگس بزن؟😏 ⭕️کجااااا⁉️😳 🛑بابا پوشاک گل نرگسو میگم دیگه کاراش هم جدیده،هم ارزونترازمغازه س🤩 اینم آدرسش⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1307902097C592409426d مطمئنم از با مابودن پشیمون نمیشید😍 🧕ویژه بانوان عزیز🧕 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
شادی و نکات مومنانه
⭕️خسته شدم از بس دنبال لباس گشتم😩 جنسا یا پولش به جیبمون نمیخوره!☹️ یا ظاهرش به کلاسمون!😎 🛑بجای ای
این کانال سبد خرید دارن😍 میتونید اجناستون رو انتخاب کنید باپرداخت بیعانه،اونا رو در سبدخریدتون قراربدید. و حداکثر تا دوهفته بعد، تسویه حساب انجام میشه.😳👏👏👏 ازارسال رایگان هم بهره مند بشید😍👍 چه از این بهتر😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢روایتی جالب از مرور زندگی در حالت بازگشت روح به جسم در حالت کما ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احتمالا ماشینش رو تازه برده کارواش☔️😄 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعیه یا ساختگی؟😉 ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
شادی و نکات مومنانه
سرگذشت ارواح در برزخ(قسمت ۱۳) 🔵آن شخص گفت به ما اجازه عبور نمیدهند.میگویند تا اینجا توانستید بیایی
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت ۱۴) 🌹نیک گفت:بهشتی که روز قیامت برپا خواهد شد شامل هشت دروازه هست، یکی مربوط به پیامبران و صدیقین، یکی برای شهدا و صلحا، دیگری برای مسلمانانی که بغض و دشمنی با اهل بیت نداشتد و پنج دروازه هم برای شیعیان و دوستداران اهل بیت میباشد. 🌼وادی السلام آیین ی ضعیف و قطعه ی کوچکی از بهشت است... 🌱آنگاه به یکی از مسیرها اشاره کرد و گفت: مسیر ما این است،عجله کن برویم. چیزی نرفته بودیم که نسیم روح بخشی وزیدن گرفت و هوای معطر و نسیم لطیفی را استشمام کردم. 🌷صورت زیبای نیک را که شاد و خندان بود جلوی صورتم دیدم و با تعجب گفتم: چه شده که اینگونه مرا نگاه میکنی؟ 🌼 نیک با شادی گفت: این بوی خوش بهشت است که از سوی وادی السلام وزیدن گرفته 💥 و نشان از این است که به مقصد نزدیک شده ایم و من باید بروم. ♨️ناگهان خنده از صورتم محو شد و با اضطراب پرسیدم کجا بروی؟مگر قرار نیست من و تو با هم باشیم؟؟ 🔆نیک لبخندزنان گفت: چرا ترسیدی؟ قرار نیست از هم جدا شویم بلکه من باید زودتر از تو بروم و دار السلام را که برایت در نظر گرفته اند آماده سازم. ✅با خوشحالی پرسیدم: دارالسلام کجاست؟ نیک گفت: هر مومنی در دار السلام جایگاهی دارد که خانه ی امن و اسایشگاه اوست و آن منزل همان دارالسلام است. ✨از شادی وجودم لبریز شد. لبخند زنان گفتم: من چه کنم؟ صبر کنم تا برگردی؟ نیک همان طور که به راه افتاده بود گفت: تو آهسته به راهت ادمه بده وقتی نزدیک دروازه رسیدی مرا خواهی دید. نیک به سرعت دور شد و من آرام به راهم ادامه دادم تا اینکه کم کم دروازه های وادی السلام مشخص شد. 💥سرعتم را بیشتر کردم.صبرم را از دست دادم و شروع به دویدن کردم. ناگهان گروهی از ملائکه را دیدم که پرواز کنان به پیشوازم آمدند. ❄️به احترام آنها ایستادم. 🍀همگی بالای سرم قرار گرفتند و گفتند: سلام بر تو ای بنده ی خوب خدا،بهشت و راحتی بر تو مبارک باد. 🌻من در جواب گفتم: خدا را سپاس که مرا از نعمت بهشت بی بهره نکرد.فرشتگان خداحافظی کردند و رفتند . 🌳من هم با سرعت بیشتری به راهم ادامه دادم تا سر انجام به دروازه ی دار السلام رسیدم... 🔵مراسم استقبال 🔶وقتی چشمم به درون وادی السلام افتاد؛ ناخوداگاه از حرکت ایستادم و غرق دیدن آن منظره ی باورنکردنی شدم... ♻️نمیدانم چه مدتی در آن حال بودم که ناگهان دستی به شانه ام خورد. رویم را برگرداندم نیک را دیدم که لبخند زنان به من نگاه میکرد. 💟 از اینکه او را دوباره کنار خودم میدیدم خوشحال و ذوق زده شدم و او را در آغوش کشیدم. 🔅نیک گفت: گروهی از مومنین به استقبالت آمده اند. 🌟از نیک جدا شدم و گروهی از مومنین را دیدم با صورتهای خندان کناری ایستاده بودند.وقتی به انها رسیدم همگی سلام کردند و خوش آمد گفتند. من هم تک تکشان را در آغوش کشیدم و تشکر کردم. ❄️بعد از آن ،یکی از مومنین حال برادرش را پرسید، گفتم : هنوز در مزرعه ی دنیا مشغول کشت اعمالش است. ⚡️دیگری از فلان شخص سوال کرد،گفتم : او سالها قبل از آمدن من به عالم برزخ،دنیارا ترک گفته بود. شخص سوال کننده سرش را بزیر انداخت و گفت:خدا به فریادش برسد. گفتم چرا چی شده؟ گفت: آخر او هنوز به اینجا نیامده است. ☄فهمیدم که آن شخص یا در راه گرفتار شده یا در وادی العذاب است... 🍃پس از ان مومنی جلو آمد و از احوال یکی از ستمکاران🔥 پرسید،گفتم او هنوز زنده است و مشغول ظلم و ستم به مردم... مومن گفت : نگران نباش. خداوند از روی خیر و مصلحت به کافران و ظالمان طول عمر نمیدهد بلکه با این کار زمینه ی گناه بیشتر را برایشان فراهم میکند تا بعد از مرگ عذاب دردناکش را به انها بچشاند... 🌸در این هنگام مراسم استقبال تمام شد و آنها آماده ی رفتن شدند. من که به آنها انس گرفته بودم دوست نداشتم از ایشان جدا شوم ولی نیک گفت: نگران نباش،باز آنها را و حتی سایر مومنان را ملاقات خواهی کرد. 🍀 چون اینجا مومنین با هم دیدار میکنند اما مدت و زمان این دیدار بستگی به مقام و درجه ی هریک از آنها دارد. 🌸سپس دستم را گرفت و گفت: بیا برویم که خانه ات را برایت آماده کرده ام... ✍ادامه دارد... ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak .
رفته بودیم مشهد یه میوه فروشی دیدیم بابام رفت یه پلاستیک پر خرمالو خرید همینجوری خوشحال و سرخوش با پلاستیک خرمالو  راه افتادیم سمت حرم  اقا نذاشتن ببریم داخل نشستیم همشو خوردیم تو عمرم اینقدر نخورده بودم  دلمون درد گرفته بود  بابامم دو دقیقه ای ی بار میگفت من این پلاستیک میوه رو چکارش کنم 😂 هی میکوبوندش کف تاکسیه ب مامانمم میگفت تو بگو اللن اینو چکارش کنم🤔🤔🤔 یعنی ی درصد ب ذهنمون نرسید بدیمش امانات  نشستیم کنار خیابون خوردیم 😅😅😢😢😢 وااای یادم اومد باز😣 ┄┅┅❅👧▪️😍▪️👶❅┅┅┄ @sotikodak
AUD-20210621-WA0086.mp3
8.7M
‍ ✅ مژده به آنانی که دوست دارند های نماز را بخوانند اما نمی توانند ✅ ✅ راهکاری ساده برای خواندن نافله هر نماز ❇️ ای شیعیان ، هیچ می دانید که امام زمان(عج) در ملاقات با سید رشتی ، به ایشان گله کردند که چرا شما شیعیان ، نمازهای نافله را نمی خوانید ؟؟؟😔😔😔 ❇️ پس بیایید به خاطر شادی دل حضرت ، از امشب نافله ها را بخوانیم. 🎤 طریقه ساده خواندن نافله های روزانه ، توسط 😊با پخش کردن این صوت ، با بیشتر کردن شیعیان خوان در شاد کردن دل امام زمان (عج) کوشش کنید . @ma_va_o
شادی و نکات مومنانه
‍ ✅ مژده به آنانی که دوست دارند #نافله های نماز را بخوانند اما نمی توانند ✅ ✅ راهکاری ساده برای خوا
مهم✅ مهم✅ مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهم✅مهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهممهم مهم مهم مهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنر انیمشن سازی به سبک استاپ موشن😃👌 کارتون هایی مثل پت و مت یا بره ناقلا با این روش ساخته شدن ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد گفته بشین جلوی در نذار کسی بیاد تو... ادامه ماجرا رو ببینید😂 دوران قبل از کرونا ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak
شادی و نکات مومنانه
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ( قسمت ۱۴) 🌹نیک گفت:بهشتی که روز قیامت برپا خواهد شد شامل هشت دروازه هست
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۵) 🔵کوثر برزخی 🌈پس از مدتی به نهر زیبا و خیره کننده ای رسیدیم که هرگز در تصور و خیال انسان مادی نمیگنجید. ✨از یک طرف نهر آب سفید و در طرف دیگر شیری جریان داشت که از برف سفیدتر بود و در میان این دو شرابی روان بود که از سرخی مانند یاقوت♦️ و در لطافت بی نظیر بود.. نگاهی به بالا و پایین نهر انداختم،نه آغازی داشت و نه پایانی... 🌴با درختان و گلبوته های فراوانی که در اطراف نهر به چشم میخوردند،منظره ای شگفت انگیز به وجود آمده بود.. 🌹نیک گفت: این نهر با برکت*کوثر* است که از چشمه های آن در قرآن یاد شده است و در تمام وادی السلام جریان دارد، 🌼اما در هر منطقه ای از زیبایی و طعم مخصوصی برخوردار است.هرچه مقام مومن بالاتر باشد محل اسکانش بهتر و حوض کوثر آنجا زیباتر است. سپس نگاهی به بالای نهر انداخت و گفت: 💐وقتی این نهر از دشت شهدا میگذرد چنان زیبا و با طراوت است که هرکسی قدرت دیدن و چشیدن 💫آن را ندارد. 💥با تعجب گفتم: پس اگر این طور است وقتی از دشت امامان میگذرد چگونه است؟ نیک نگاهی به من انداخت و گفت: چه میگویی؟ آنها احتیاجی به این نهر ندارند.اگر طعم و طراوت و لذتی در این نهر است از وجود بابرکت امامان و پیامبران الهی💖 است.سرچشمه های این نهر همان جا هستند. ♻️سپس نگاهی به من انداخت و گفت: دوست داری از این نهر بنوشی؟ با هیجان گفتم: البته که میخواهم! نیک لبخندی زد و گفت: پس عجله کن به محل خودت برسی چون کوثر آنجا از اینجا خیلی لذیذتر است. 🔆با سرعت رفتیم تا به محل خودم رسیدیم. نیک گفت: اینجا دارالسلام توست،حالا هرچقدر میخواهی بنوش و خوش باش. 🌿در فکر این بودم که چگونه بنوشم که نیک به درختی اشاره کرد و گفت: از این حوریه ای که روی درخت نشسته بخواه تا تورا سیراب کند. 🌟نگاهی به درختها انداختم،بالای هر درختی حوریه ای در کمال زیبایی جامی زیبا و ظریف در دست داشت و در کمال دلبری قصد سیراب کردن من را داشتند. یکی از آنها با هزاران ناز و ادب و احترام جامی از کوثر به دستم داد و من نوشیدم. 💥وقتی قطره ای نوشیدم چنان سرمست شدم که دیگر هیچ رنجی از سفر به تنم باقی نماند. 🔵دیدار با خانواده ✅در این لحظه به یاد خانواده ام افتادم و گفتم،کاش میشد سری به دنیا بزنم و خانواده ام را از خواب غفلت بیدار کنم و به آنها بگویم مرگ یعنی راحتی و رهایی از تمام دردهای عالم. 🔅اگر بدانند اینجا برای مومن چقدر زیباست دیگر هیچ تلخی نسبت به مرگ در دل نخواهند داشت. نیک گفت: اگر بخوای اخبار اینجا را به آنها بگویی این کار ممنوع است ،اما میتوانی سری به انها بزنی. 🔘هر یک از اهالی برزخ اجازه دارند به صورت پرنده های لطیف در ایند و به اهل خود سرکشی کنند . اما مدت دیدار متناسب با لیاقت آنهاست، بعضی هر جمعه بعضی هرماه و بعضی هر سال... حالا اماده شو که تو در این لحظه میتوانی به دیدار آنها بروی... ⚫️تاریکی شب دنیا را سیاه پوش کرده بود،روی دیواری نشستم و خانواده ام را زیر نظر گرفتم. همسرم مشغول کارهای خانه بود و بچه هایم مشغول انجام تکالیفشان...سری به نزدیکان دیگرم نیز زدم و از اینکه هیچ کدام را مشغول انجام گناهی ندیدم خوشحال شدم و چون دیگر طاقت ماندن در دنیا را نداشتم به خانه ام در دار السلام برگشتم. 🔵هدایای زندگان ✅مدتها بود که زندگی باصفای خود را در دارالسلام ادامه میدادم و هر از گاهی از هدایای فرزندان و دوستانم بهره مند میشدم . 🌟هدایای آنها که عموما شامل دعا و استغفار و صلوات بود مرتب به من میرسید و مرا چون غریقی که نجات یافته باشد،خوشحال میکرد. 🍃هرکس بر سر مزارم حاضر میشد خوشحال میشدم و با او انس میگرفتم. حتی یک فاتحه آنها برای من از تمام دنیا خوشحال کننده تر بود ولی میدانم که زندگان این حقیقت را درک نخواهند کرد.. ✍ادامه دارد... ┄┅┅❅🔻◽️🔻🔵🔻◽️🔻❅┅┅┄ @khandehpak