eitaa logo
شادی و نکات مومنانه
64.9هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
23.9هزار ویدیو
329 فایل
در صورت رضایت صلوات برای #مادر_بنده و همه اموات مومنین بفرستید لطفا @Yaasnabi   @BaSELEBRTY @zendegiitv4 @menoeslami @jazabbb @shiriniyeh @mazehaa @cakekhaneh @farzandbano @T_ASHPAZE @didanii @sotikodak تبلیغات @momenaneHhh
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻همسر شهید حججی: موقع پرو لباس مجلسی یواشکی بهم گفت: «هنوز ! تا بپسندی بر‌می‌گردم.» رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت. برای همه خریده بود جز خودش. گفت میل ندارم. وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که گرفته است. 👌 ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟» گفت: «می‌خواستم گرهی تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم.»❤️ 📕 کتاب سربلند 🌹 شادی و نکات مومنانه👇 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 @Modafeaneharaam
خانه‌اش طبقه چهارم یک مجتمع بود و آسانسور هم نداشت! دفعه‌اول که رفتم، دیدم تمام پله‌ها رنگ‌آمیزی شده خیلی خوشم آمد. گفت: خودم این پله‌ها را رنگ‌ زدم که وقتی خانمم میره بالا کمتر خسته بشه:) ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 🌸🍃 کانال تربیتی همسران خوب http://eitaa.com/joinchat/3451518976C471922bdf6
‍ ❁ ﷽ ❁ 💠پیگیـر شهــادت بــود ...💠 🌸محسن پیگیـری خاصی برای شهـادت داشت، عیـد با خانمش آمد پیش من خیلی نصیحتش کردم که محسن نمی‌خواهد، تو بچه داری و… هیچ جوری توی ذهنش نمی‌رفت... 🌸روز آخر که آمد پیش من، گفت: « حاجـی، چرا من نمی‌توانم بروم؟ چرا کارم جور نمی‌شود که بروم؟» گفتم: «محسن،‌ یک جای کارِت گیر دارد؛ مثل مایی. برو آن گیـر را درست ڪن.» باتعجب گفت: «من فهمیدم کجای کار گیر دارد: مـادرم راضی نیست!» 🌸من هم می‌دانستم که نمی‌رود پیش مادرش تا رضایت بگیرد؛ گفتم: «پس برو رضایتش را به دست بیـاور.» احساس هم کردم که نمی‌رود. ولی با مادرش که صحبت کردیم، می‌گوید که رفته آنجا، به دست و پای مـادر افتاده و‌ گریه شدید کرده که از گریه‌اش پاهای ایشان خیس می‌شده است. به مـادر التماس کرده است: «اجازه بده من بروم.» مـادرش هم می‌گوید: «برو؛ ولی شهید نشو » که محسن در جواب گفته است: «نه، من می‌روم؛ ولی عزیز می‌شوم مادر.» ✍ راوی : جناب حمید خلیلی ( مدیر انتشارات شهید ڪاظمی ) ❤️ ❤️ •✾📚 @Dastan 📚✾•