ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩ ﻣﻌﺘﺎﺩﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﻐﺮﺏ ﺳﯿﮕﺎﺭﻣﯿﮑﺸﯿﺪ !
ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﺿﻮ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺮﻭﻧﺪ !!!
ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﺸﺎﻥ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩ .
ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﻣﻌﺘﺎﺩﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ
ﺗﻮﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯿﮑﺸﯽ😔
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪﻭ ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﯼ ﺳﯿﮕﺎﺭ
ﻣﯿﮑﺸﯽ؟
ﻣﺮﺩ ﻣﻌﺘﺎﺩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ
ﺩﯾﺪﯼ ﻓﺮﻕ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ !
ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻪ ﺍﺷﮏ ﺩﺭﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ😭😭
.
.
.
.
.
ﭘﺴﺮ ﻣﻌﺘﺎﺩﺵ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﺳﮓ ﺯﺩ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺧﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﮑﻨﺪ ...
ﻣﻨﻢ ﻓﮏ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﻪ😕😂
#جوک #فان #طنز #لطیفه #خنده #جالب #بامزه #اسکرین #شات
@khandopand
طرف گاو داری میزنه.
مامور بهداشت میاد میگه:
به گاوات چی میدی ؟
میگه : آت اشغال.
مامور کلی جریمش میکنه.
ساله بعد میاد میگه به گاوات چی میدی ؟
میگه : جوجه کباب ,پیتزا .
باز یارو جریمش میکنه.
سال بعد میاد میگه به گاوات چی میدی ؟
میگه :والا هر روز صبح بهشون ۱۰۰۰ تومن میدم،هر چی دوست دارن بخرن بخورن.😂😂😂
#جوک #فان #طنز #لطیفه #خنده #جالب #بامزه #اسکرین #شات
@khandopand
یه آقایی می ره مسافرت اونجا تشنه بوده برا رفع تشنگی در یه خونه رو میزنه یه دختر کوچولو میاد و کاسه دوغ خنک بهش می ده دوغ رو تا تهش سر می کشه از دختره می پرسه هرکی بیاد اینجا آب بخواد بهش دوغ می دین؟؟
.
.
دختر می گه نه بابا دیشب مهمون داشتیم دوغ زیاد درست کردیم که سوسک افتاد توش منتها خواستیم دور نریزیم دادیم شما خوردین
.
.
یارو تا اینو شنید کاسه رو زد زمین کاسه شکست دختر تو حیاط داد زد مامان این آقاهه کاسه غذای سگمون رو شکست 😐😆😂😂😂😂😂
#جوک #فان #طنز #لطیفه #خنده #جالب #بامزه #اسکرین #شات
@khandopand
#طنز
ﺳﻪ ﺗﺎ خنگ ﺳﻮﺍﺭ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺷﺪﻥ، ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪ خنگند، ﺣﺮﮐﺖ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ!
ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮐﺮﺍﯾﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺷﺪﻥ،
ﺳﻮﻣﯽ محکم ﺯﺩ ﺗﻮ ﺳﺮ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ
ﮔﻔﺖ: ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺗﻨﺪ ﻧﺮﻭ .ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ😂😂
برگرفته شده از کانال @ttafakor
https://eitaa.com/khandopand
#داستان_کوتاه و #طنز🌱
⚜دختری در كابل داشت کتاب میفروخت؛ معشوقهاش را دید که به سویش میاید، در این حال پدرش در نزدیکش ایستاده بود.
به معشوقهاش گفت : آیا بهخاطر گرفتنِ کتابی که نامش " آیا پدر در خانه هست" از يورگ دنيل نویسنده آلمانی، آمدهای؟
پسر گفت: خیر! من بهخاطر گرفتنِ کتابی به اسم "کجا باید ببینمت" از توماس مونیز نویسنده انگلیسی، آمدهام.
⚜دختر در پاسخ گفت: آن کتاب را ندارم، اما میتوانم کتابی به نام " زیرِ درختِان سيب" از نویسنده آمریکایی، پاتریس اولفر را پيشنهاد كنم. پسر گفت: خوب است و اما؛ آیا میتوانی فردا کتابِ "بعد از ۵ دقیقه تماس میگیرم" از نویسنده بلژیکی، ژان برنار را بیاوری؟
دختر در پاسخش گفت:بلی! باکمالِ مَیل، ضمنا توصيه ميكنم کتاب " هرگز تنها نمیگذارمت" از نویسنده فرانسوی میشل دنیل را بخوانى. بعد از آن ... 😌
⚜پدر گفت: این كتاب ها زیاد است، آیا همهاش را مطالعه خواهد کرد؟!🤔
دختر گفت: بلی پدر، او جوانى باهوش و کوشا است. پدر گفت ؛ خوب است دخترِ دوست داشتنیام، در اينصورت بهتر است کتابِ "من کودن؛ نیستم" از نویسنده هلندى فرانک مرتینیز را هم بخواند.
و تو هم بد نيست کتاب "براى عروسی با پسر عمهات آماده شو" از نویسنده روسی، موریس استانكويچ را حتما بخوانی..!!!
😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
🌐@khandopand
🔶🔹🔸🔹
مردی بر همسر خود در آشپزخانه وارد شد و از او پرسید کدام یک از فرزندان خود را بیش از دیگر فرزندانت دوست داری..!؟؟؟
همسر او گفت: همه آنها را، بزرگشان و کوچکشان، دختر و پسر، همه یکسانند و همه را به یک اندازه دوست دارم.
شوهر گفت : چگونه دل تو برای همه آنها جا دارد..!؟
همسر جواب داد: این خلقت خدا است که دل مادر برای همه فرزندان خود وسعت دارد.
مرد لبخندی زد و گفت: اکنون شاید بتوانی بفهمی که چگونه دل مرد برای چند زن همزمان وسعت دارد....!!
خدا بیامرزدش...
روشش خوب بود برای قانع کردن ولی موقعیتش كنار كارد و ساطور غلط بود !
مراسم آن مرحوم ، صبح و ظهر و عصر فردا جهت عبرت سایرین در سه سانس برگزار میگردد😐😐☺️☺️😂😂😂
#جوک #فان #طنز #لطیفه #خنده #جالب #بامزه #اسکرین #شات
🗼@khandopand