eitaa logo
خوان هشتم را من روایت می کنم
310 دنبال‌کننده
256 عکس
22 ویدیو
0 فایل
ومادرحسنک زنی بودسخت جگرآور.چنان شنودم که چون بشنید،جزعی نکردچنان که زنان کنندبلکه بگریست بدرد.چنان که حاضران از درد وی خون گریستند.پس گفت:« بزرگامردا که این پسرم بود» تاریخ بیهقی ومن می گویم: بزرگا زنا که این مادر بود… مریم قربانزاده @Shahrbano_mg
مشاهده در ایتا
دانلود
نشون ازصبرزینب داره حرفات دل دریایی تو پر ز موجه همیشه رو سپیدی پیش مردم تویی که نام و یادت توی اوجه... بعد از مدت‌ها امروز صدایم کرد تا به دیدارش بروم. هوا سرد بود. مثل همان زمستانی که خبر مردش آمد و خودش نیامد... لحظه به لحظه دو سال زندگی ام را پیش چشمانم می آورم. او خندان و مهربان سر جایش نشسته و من پر حرف و سمج پای صحبت های او نشسته ام. چقدر دلش می خواست با جملات کوتاهش مرا از سر باز کند ولی من محکم گره خورده بودم. دو سال زندگی ام را گره زده بودم به شصت و چهار سال زندگی او. زندگی کردن با او مرا فراتر برد از روایت و تاریخ و جنگ و شهادت و شهید مفقودالاثر و شهید گمنام. یادش را همواره با اندوه نبودنش گرامی می دارم. https://eitaa.com/khane_8