شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیها سلام، دختر امام حسین(ع) چنین است:
عصر روز سه شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند.
پرسید: عمه جان! اینان کجا می روند؟ حضرت زینب(س)فرمود: عزیزم این ها به خانه هایشان می روند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسید: عمه! پدرم کجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جویی نمود، به گونه ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.
خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سید الشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سید الشهدا را دید، سر را برداشت و د رآغوش کشید.
بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدر جان چه کسی رگهای گردنت را بریده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدر جان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی دیدم.
دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
@khaneh_noorani
🌻ﷺ𖢨یا مهدی «عج»𖢨ﷺ🌻
•┈┈•❀🕊💖🕊❀•┈┈•
9.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانه_های_نورانی
📆 روز شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳
تقدیم به ساحت مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها
🌸🌹🌼💐🌸🌹🌼💐
زمزمه کنیم باهم...
📖سر سفره های پربرکت قرآن مجید🕋
📿 آیات سوره مبارکه بقره
صفحه ۴۵ مصحف شریف
🌿🌸🌼🌹🌿🌸🌼🌹
@khaneh_noorani
1319_D1737054T15813619(Web) (mp3cut.net).mp3
739.3K
✨✨✨🌹✨🌹✨✨✨
✨✨✨یکشنبه متعلق است به ؛
✨🌹✨امیر المومنین علی (ع)
✨🌹✨و حضرت زهرا (س)
✨✨✨یا ذوالجلال والاکرام
✨🌹✨اللهم عجل لولیک الفرج
✨✨✨اللهم صل علی محمد و آل محمد
@Khaneh_noorani
🌺 لقمان حکیم گوید:
روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم ...
🌾خوشه هایی از گندم که از روی تکبر سر برافراشته و خوشه های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند
نظرم را به خود جلب نمودند
👈و هنگامی که آنها را لمس کردم، شگفت زده شدم
خوشه های سر برافراشته را تهی از دانه
و خوشه های سر به زیر را پر از دانه های گندم یافتم
با خود گفتم:
👌در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته اند
اما در حقیقت خالی اند
•┈┈•❀🕊💖🕊❀•┈┈•
@khaneh_noorani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خانه_های_نورانی
📆 روز یکشنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۳
🌸🌹🌼💐🌸🌹🌼💐
زمزمه کنیم باهم...
📖سر سفره های پربرکت قرآن مجید🕋
📿 آیات سوره مبارکه بقره
صفحه ۴۶ مصحف شریف
🌿🌸🌼🌹🌿🌸🌼🌹
@khaneh_noorani