نخواهد رفت هرگز یاد تو از خاطر یاران
که اشکت می چکد هر بامداد از چشم بیداران
ممات تو ندارد هیچ فرقی با حیات تو
هنوز از نام تو در وحشتند انبوه خونخواران
الا ای شیرمرد بیشه پیکار و آزادی
تو آن شیری که می ترسند از تو خیل کفتاران
نخواهد کاست از کوه شکوهت ذره ای هرگز
وگر صدبار هم بر آن وزد باد و رسد باران
تو آن رعد خروشانی که بر هم می زند شب را
رباید هیبت نام تو خواب از چشم بدکاران
اگر شبها سر راحت به بالین می نهیم امروز
بود مدیون خون پاک تو امنیت ایران
علی شهودی
سه شنبه ۱۱مهر ۱۴۰۲
@Khaneh_noorani