eitaa logo
خانه شاد آسمانی
2.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
32 فایل
💓حال خوب💓هدیه کانال ماست برای شما🫵 جدیدترین خبرها و تحلیل ها 📝 📍سوالات شرعی، اعتقادی 📍مشاوره تربیتی ، خانواده 📍از زندگی لذت ببریم اختلافات چرا؟ 💠 حجه الاسلام دکتر سیدرضا فقیهی پاسخ می دهد💠💯 📮 💢تبلیغات پذیرفته می‌شود💢
مشاهده در ایتا
دانلود
💢وزیر انگشتش را به طرف ابوراجح گرفت: این که می شود معامله. حاکم خوشش نمی آید. مطمئنم تو با زبان چرب و نرمی که داری می توانی راضی اش کنی! مواظب حرف زدنت باش! بگو چه می خواهی؟ 💢دو تن از دوستانم بیگناه به سیاه چال افتاده اند. آزادشان کنید. 💢وزیر چشمان ریزش را از هم دراند. تلاش کرد خشم خود را بروز ندهد. برخاست: بهتر بود خودم نمی آمدم و سرباز خشنی می فرستادم تا قوها را مصادره کند و آنها را در دارالحکومه به من تحویل بدهد. جان و مال شما هیچ ارزشی ندارد! 💢 من که حرف بدی نزدم. سعی کنید آرام باشید. این فقط یک پیشنهاد بود. 💢 دیگر چه می خواستی بگویی؟ با وقاحت تمام ادعا می کنی که دو تن از دوستانت را بیگناه به سیاه چال انداخته ایم. میدانی اگر نتوانی این ادعا را ثابت کنی، خودت هم باید به آنها ملحق شوی؟ بگذریم از این که در حال حاضر هم سزاوار سیاه چال هستی. از اینها که بگذریم جوابت منفی است. حاکم از گناه شان نمی گذرد. 💢 دلیلی برگناه کار و مجرم بودنشان وجود ندارد. همه میدانند که بدون محاکمه راهی سیاه چال شده اند. 💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨ 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
(ع) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 📖 تأثیر استخوان جوانی نزد عمر رفت و میراث پدر را از او طلب کرد و اظهار داشت که او هنگام فوت پدر، کودکی در مدینه بوده است. ➖عمر بر او فریاد زد و او را دور نمود. جوان از نزد عمر بیرون شد و از دست او تظلم می کرد. ➖ اتفاقاً حضرت امیر به جوان رسید و چون از قضیه آگاه شد به همراهان خود فرمود: جوان را به مسجد جامع بیاورید تا خودم در ماجرایش تحقیق کنم. ➖جوان را به مسجد بردند، علی (ع) از او سؤالاتی کرد آنگاه فرمود: چنان دربارۀ شما حکم کنم که خداوند بزرگ بدان حکم نموده و تنها برگزیدگان او بدان حکم می کنند، سپس بعض اصحاب خود را طلبید و به آنان فرمود: بیایید و بیلی نیز همراه بیاورید. می خواهیم به طرف قبر پدر این جوان برویم چون رفتند آن حضرت به قبری اشاره کرد و فرمود این قبر را حفر کنید و ضلعی از اضلاع بدن میت برایم بیاورید. چون آوردند حضرت ضلع را به دست جوان داد و به وی فرمود: این استخوان را بو کن جوان از استخوان بو کشید. ناگهان خون از دو سوراخ بینی او جاری شد ➖ علی (ع) به جوان فرمود: تو پسر این میت هستی. ➖ عمر به طور اعتراض گفت: یا علی با جاری شدن خون مال را به جوان تسلیم میکنی؟ ➖حضرت فرمود: این جوان سزاوار ترست به این مال از تو و از سایر مردم. آنگاه به حاضرین دستور داد: استخوان را بو کنند، چون بو کشیدند هیچگونه تأثیری در آنها نگذاشت باز جوان از آن بو کشید و خون زیادی از بینی او خارج گردید، پس مال را به جوان تسلیم کرد و فرمود: به خدا سوگند نه من دروغگو هستم و نه کسی که این اسرار را به من آموخته است. 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
پدر بزرگ چند بار به دارالحکومه فراخوانده شده بود تا بهترین نمونه های جواهرات و زینت آلات را به خانواده حاکم عرضه کند و بفروشد. اولین بار بود که خانواده حاکم قرار بود به مغازه بیایند، همه چیز را از نزدیک ببینند و آنچه را می خواستند همان جا انتخاب کنند. 🔹 پدربزرگ دستور داد علاوه برمغازه، کارگاه و زیرزمین را هم مرتب کنند. بعید نبود خانم ها هوس کنند به کارگاه و زیرزمین هم سرک بکشند. دو محافظ سیاه پوست وارد مغازه شدند. بی حرف و حدیثی به کارگاه و زیرزمین رفتند و همه جا را پاییدند و توی صندوق ها و گنجه ها را گشتند تا مطمئن شوند چیز مشکوکی وجود ندارد قوس شمشیر زیر رداهایشان معلوم بود. خانمها که آمدند، محافظها بیرون ایستادند تا مراقب اوضاع باشند. خانمها بیست نفری می شدند. همسر، وزیر و همسران کارپردازان دار الحکومه هم بودند. حاکم چند دختر داشت جز کوچکترین آن ها بقیه ازدواج کرده بودند. آنها هم بودند. خانمها عقب تر از همسر حاکم ایستادند و احترام گذاشتند. 💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨💟✨ 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
(ع) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 📖 آب فرات حضرت امیر(ع) فرمود: اگر اهل کوفه اول غذای نوزادان خود را آب فرات قرار میدادند فرزندانشان از شیعیان ما میشدند. 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
(ع) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 📖 استنباط از وصیت مردی ده هزار در هم به شخصی داد و به او وصیت کرد: موقعی که پسرم بزرگ شد آنچه از آنها دوست داری به او بده. چون پسر موصی بزرگ شد، وصی نزد حضرت امیر(ع) رفت و وصیت موصی را بیان داشت و گفت:حالا چقدر باید به فرزند موصی بدهم؟ ➖علی(ع) : مایل هستی چقدر به او بدهی؟ ➖هزار درهم. ➖حالا نه هزار درهم که دوست داشته ای برای خودت بگذاری به او بده و هزار درهم برای خودت بگذار.[۱] ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ [۱] موصی در وصیتش گفته بود (فاعطه ما احببت منها ) (آنچه از آنها دوست داری به پسرم بده.) و بنابر معنایی که حضرت از آن استفاده نموده کلمه (منها) متعلق می شود به (احببت) نه به (اعطه) (مؤلف) 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
✨ قضاوتهای حضرت علی (ع) پر از داستان های آموزنده از قضاوت های حضرت امیر(ع) است. 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
(ع) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 📖 گرمابه حکم بر خلاف دیگران ➖عمر گفت بدجایی است گرمابه، رنج و زحمتش زیاد و عفتش کم می باشد. ✨ حضرت امیر فرمود: بلکه جای خوبی است. کثافت و آلودگی را برطرف می کند و آتش دوزخ را به یاد می آورد. 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
سلام و درود به دوستان خودم. داستانی جذاب و آموزنده ای از امیرالمؤمنین علی(ع) . بخوانیم داستانی دیگر از حضرت علی (ع) را😊 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
(ع) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 📖 لذیذترین گوشتها ➖عمر گفت: لذیذترین گوشتها گوشت مرغ است. ✨حضرت امیر فرمود: مرغ بسان خوک پرندگان است، لذیذترین گوشتها گوشت جوجه ای است که بزرگ شده یا نزدیک به بزرگی باشد. 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
(ع) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 📖 عثمان مخالفت کرد 🔹هنگامی که عمر از دنیا رفت و او را کفن کردند، حضرت امیر برای نماز جلو صورتش ایستاد. 🔹عثمان نیز جلو پاهایش. ✨على (ع) به عثمان فرمود: جای من درست است. 🔹 عثمان مخالفت کرد. 🔹 در این میان عبدالرحمن بن عوف گفت: چقدر زود پس از مرگ عمر با هم اختلاف کردید، و به صهیب رو کرد و گفت: خودت بر جنازه عمر نماز بگذار. همان گونه که عمر تو را برای نمازهای فریضه مسلمین پیشوا نمود. 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
(ع) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 📖 بخیل از ظالم معذورتر است ➖مردی می گفت: بخیل از ظالم معذور تر است. ✨ حضرت امیر و سخنش را شنید، پس به او فرمود: چنین نیست. زیرا شخص ظالم توبه و استغفار می کند و مال مردم را رد مینماید و ذمه اش بری می شود ولی شخص بخیل، نه زکوة می دهد، نه به فقیری کمک می کند، نه صله رحم به جا می آورد، نه از مهمان پذیرایی می کند. و حرام است بر بهشت که بخیل در آن داخل شود . 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78
(ع) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫 📖 نامه عمل اهل باطل اصبغ بن نباته گوید: هر گاه امیرالمؤمنین سر از سجده دوم بر می داشت اندکی می نشست. کسانی عرضه داشتند: یا امیرالمؤمنین پیش از شما ابوبکر و عمر چنین نمی کردند. ✨حضرت فرمود: این عمل اهل باطل است زیرا این رفتار بر عظمت و توقیر نماز می افزاید. 🍃join:👇 https://eitaa.com/joinchat/2878079525Cb0d77a2f78