eitaa logo
خانه طلاب(بنیان ها)
239 دنبال‌کننده
172 عکس
17 ویدیو
246 فایل
ارتباط با خانه طلاب ؛ @Ya_hoo_ali
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه دهم بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان.MP3
50.66M
📅 14 دی ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: باز خوانی نهاد فرو بسته خود 👤با حضور آقایان سیدمحسن موسویان مرتضی توکلی سیدداوود بحرینیان امیر نجات بخش @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 14 دی ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_دهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_دو_ج
متن بحث شده در باز خوانی نهاد فرو بسته خود 15- آیا می‌توان نهاد فروبسته‌ی خود را با رویارویی با انسانی مانند حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بازخوانی کرد و خود را به او واگذاشت تا ما را در وجود پر رمز و رازش بسط دهد تا پایان راهِ ما رمزگشایی وجود خودمان باشد و در عین حال همچنان رمزی ناگشوده، انتهایی نداشته باشیم؟ احساس شور شعف زندگی 16- آگاهی از حضور ژرف‌تر وجودمان،یعنی حاضرشدن در آینده‌ای که بسط وجود امروزین ما است تا معنای خود را در جهان و در تاریخ بهتر بشناسیم. در این حال شور و شعفی که زندگی را معنا می‌کند، در عین استقراری که در وجود خود می‌یابیم، احساس می‌شود و معنای شعله‌ورشدنِ جان، از افق‌های دور سوسو می‌زند.به ظهور می آید. @khanehtolab
جلسه یازدهم بنیان های حکمت حضور در جهانی بین دو جهان.MP3
42.41M
📅 21 دی ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: حضوری پیامبر گونه 👤با حضور آقایان سیدمحسن موسویان مرتضی توکلی سیدداوود بحرینیان امیر نجات بخش @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 21 دی ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_یازدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین_د
متن بحث شده در حضوری پیامبر گونه 17- همچنان که معنای خورشید در هستی، به درخشیدن است، معنای انسان، به وسعت‌یافتن است، چه در جهان و چه در میان جان انسان‌ها، تا از آنِ آن‌ها شود به جای آن‌که آن‌ها را از آنِ خود کند و بخواهد در جزیره‌ی خودخواهی خود بماند. انسان نیاز دارد تا روح‌هایی به سوی او باشند و او نیز به سوی آن‌ها و این نوعی حضور پیامبرگونه در زندگی است. پس اگر خورشید در غروب‌ها در پشت افق فرو می‌شود، نمی‌میرد، می‌خواهد به جامی دیگر برگردد. ما را با رهبانیت چکار؟ 18- برگشتِ دوباره‌ی خورشید، برگشت انسان است که اگر دیری در تنهایی ماند می‌خواست با جامی تازه، جانی تازه در جان‌ها بنشاند و این است که باید گفت: ما را با رُهبانیت چه‌کار؟ ما برای زندگی خلق شده‌ایم و این‌که در زمین، آسمانی ‌زندگی کنیم و هر روز با خدای تازه اُنس‌بگیریم، ما را با خدای قدّیسان که با خدای دیروز زندگی می‌کنند چه‌کار. ناکارآمدی تذکرات اخلاقی به جهت نگه‌داشتنِ انسان‌ها است با خدای دیروز. وقتی انسان، حضرت ربّ العالمین را در چشم‌اندازهای عالَمِ وجود احساس کرد، برای اُنس با او حاضر است به هر عملی که موجب آن شایستگی است دست بزند و عملاً مفتخر به تقوای الهی و رعایت اخلاق قدسی می‌گردد و در راستای پاسداشت حقوق انسان‌ها باید متوجه بود از اخلاقی که به بهانه‌ی عشق به خدا، عشق به انسان و انسانیت برنیاید، باید پرهیز کرد، زیرا آن اخلاق، اخلاقی است مرگ‌آور با خدایی که نیست. @khanehtolab
جلسه دوازدهم - در راستای حکمت حضور در جهانی بین دو جهان.MP3
47.75M
📅 5 بهمن ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: آفات خوار شمردن زندگی زمینی 👤با حضور آقایان سیدمحسن موسویان مرتضی توکلی امیر نجات بخش @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 5 بهمن ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_دوازدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
متن بحث شده در آفات خوار شمردن زندگی زمینی 19- انسان در ذات خود به وسعت همه‌ی اسمای الهی در عالم حاضر است و راهی است به سوی همه‌ی عالم و کوتاهی از این حضور بسی شرم‌آور خواهد بود زیرا در این حالت، این میمون نیست که در نگاه داروین انسان شده، بلکه این انسان است که بوزینه گشته و خود را در حدّ ادای انسان‌ها فروکاسته است، به جای خلیفة اللّه بودن و در زمین با نشاطی خاص، خدایی‌کردن. خلیفة اللّه معنای زندگی زمینی است وگرنه خداوند در ذات خود در همه‌ و از جمله، در زمین هم هست. خلیفةُ اللّه فی الأرض، زندگی در زمین را خوار نمی‌شمارد، همچنان که حضور خدا از طریق خلیفه‌اش پاسداشت می‌شود. این است راز افتخار خدا در مقابل فرشتگان وقتی آدم را خلق کرد تا حضور زمینی خود را به نمایش آورد. وای اگر انسان در زمین، کار فرشتگان را پیشه کند و موجب سرشکستگی ربّ العالمین شود. 1⃣ انسان دریایی که همه جا حاضر است 20- تعلیم همه‌ی اسماء به انسان، یعنی انسان دریایی است که همه‌جا حاضر است ولی هیچ چیز او را گرفتار ناپاکی نمی‌کند، هرچند در همه‌ی آفاق حاضر است و شعله‌ور بدون آن‌که به اسم فضیلت حاضر باشد. نه حاضر است سوپرمن باشد و نه قدیسی که رُهبانیت پیشه کرده است. تلاش می‌کند بدون آن‌که بخواهد بقیه را عقب براند تا خودش در جلو باشد، آزاده‌ای باشد که سعادت را در میهمان‌کردن همگان می‌داند، در آنچه خود در آن است، در دریای حضور اسمای الهی. دهانی ماوراء گوش ها 21- وقتی انسان خود را در دریای حضور اسمای الهی احساس کرد، می‌یابد که حرف‌های گفتنی و ناگفتنی بسیار دارد و دهانی خواهد یافت ماورای گوش‌ها. علاوه بر آن‌که با سکوتش سخن می‌گوید، متذکر آینده‌ی آشفته‌ی روزمرّگی‌های مردم می‌شود تا وقتی با آن آشفتگی‌ها روبه‌رو شدند خود را نبازند، بدانند راهی دیگر در پیش است که آن‌ها آن را نرفتند. مانند بیماری که علت بیماری خود را می‌شناسد و تسلیم مرگ نمی‌شود، زیرا علت بیماری‌اش را می‌شناسد. این راز سکوت آن‌هایی است که دهانی ماورای گوش‌ها دارند. 1⃣ - زیرا فرمود: «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً»(بقره/30) به اسم «ربّ» توجه شود که غیر اسم ذات است. آری! برای ذات سرشکستگی معنا ندارد. @khanehtolab
جلسه سیزدهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
42.36M
📅 12 بهمن ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: جستجوی خوشبختی در کجا؟ 👤با حضور آقایان سیدمحسن موسویان مرتضی توکلی امیر نجات بخش @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 12 بهمن ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_سیزدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
متن بحث شده در جستجوی خوشبختی در کجا؟ 22- آن‌هایی که فکر می‌کنند خوشبختی را اختراع کرده‌اند، انسان‌هایی هستند که در غوغا به دنبال خود می‌گردند و فکر می‌کنند شلوغ‌کاری‌هایشان سردی زندگی را قابل تحمل می‌کند، غافل از آن‌که خوشبختی را باید در جایی جستجو کرد که زندگیِ زمینی، آسمانی شود، بدون آن‌که زمین را ترک کنند. چه سخت است که انسان نه زمینی باشد و نه آسمانی و هم زمینی باشد و هم آسمانی. نه حرص بر دنیا و اشرافیت و نه دوری از دنیا. خوشبختی، اختراع‌کردنی نیست باید آن را در جمع زمینی و آسمانی‌بودن کشف کرد و در آغوش آن قرار گرفت. تفکر تاریخی در بنیان های اصیل 23- اگر تفکر و فهم، تاریخی است، همواره باید منتظر باشیم که با فهمی جدید روبه‌رو خواهیم شد که ما را متوجه‌ی چشم‌اندازی دیگر می‌کند. حال اگر آن فهم و چشم‌اندازِ جدید در دل سنت و بنیان های اصیل معنا نشود، یا جرأت روبه‌روشدن با آن فهم را پیدا نخواهیم کرد و از درک تاریخی که در آن هستیم، باز می‌مانیم و یا آن فهم جدید آن‌چنان ما را می‌رُباید که نسبت خود را با سنت و بنیانِ اصیل خود از دست می‌دهیم و با شخصیت غیر قابل پیش‌بینی از خود روبه‌رو خواهیم شد. مقدس ترین غم 24- در موضوع زمان‌شناسی و شناخت ظرفیت تاریخی که در آن به‌سر می‌بریم، تشخیص تقدیرات الهی در آن تاریخ بسیار مهم است و در رابطه با انقلاب اسلامی، این حضرت روح الله«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» بود که برعکسِ بسیاری، متوجه‌ی ظرفیت این زمانه در تحقق انقلاب اسلامی و عبور از سیطره‌ی استکبار شد و این‌که مردم ظرفیت تحمل این‌همه شهید را دارا می‌باشند و همسران شهداء در عین علاقه‌ی عاطفی فوق‌العاده‌ای که به همسران خود داشتند، در عمق وجود خود نسبت به تاریخی که با انقلاب اسلامی در حال وقوع است، خودآگاهی داشتند و لذا همسران و مادران شهدا، در میدان مقدس‌ترین غم وارد شدند و در این رابطه کشور دچار بحران‌هایی که عموماً در چنین شرایطی پیش می‌آید، نشد. در هم تنیدگی زندگی ایمانی با زندگی در دنیا 25- حضور در جهانی که انقلاب اسلامی در حال شکل‌دادن آن است، حضور در جهانی است که به زندگیِ ایمانی با زندگی در دنیا در آن جهان در هم تنیده شده و درک این موضوع گامی است جهت حضور در جهانی که آن دو امرِ به ظاهر متضاد به یگانگی می‌رسد در جهانی که نه با ایمان بسیط گذشته روبه‌روئیم و نه گرفتار تبعات زندگی مدرن خواهیم شد و این نوعی نزدیکی به انسان کامل است که نماد اصلی آن، حضرت مهدی است، به آن معنا که آن حضرت نمونه‌ی کامل حضور انسان آخرالزمانی می‌باشند. الزمانی که توان مقابله با ظلمات نهایی را در خود دارد تا بلوغ عالم محقق شود. انقلاب اسلامی از این جنس است. @khanehtolab
جلسه چهاردهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
42.6M
📅 20 بهمن ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: راهی به سوی زبانِ وجودشدن 👤با حضور آقایان سیدمحسن موسویان مرتضی توکلی امیر نجات بخش @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 20 بهمن ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_چهاردهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بی
متن بحث شده در راهی به سوی زبانِ وجودشدن 26- احساس حضور و وجود ما در جهان و در این تاریخ، با نوعی پدیدارشناسی همراه است تا پدیدارها در عالم ما حاضر باشند و این با رابطه‌ی وجودی با آن‌ها برای انسان به ظهور می‌آید و انسان در این حالت زبان وجود می‌شود که زبان فرهنگی و تاریخی است. زبان وجودی که برجان انسان به اعتبار ناطقیت اش تجلی می کند وقتی در ربط خود به وجود مطلق حاظر شود ولی در مواجهه با پدیدار ها در حضور بیکرانه خداوند در عالم. از این جهت انسان موجودی است فرهنگی و تاریخی حضور در ساحت قدس در همین تاریخ 27- در فضای سیطره‌ی فرهنگ مدرنیته، دین از بین نرفت ولی در آن فضا جهان انسان‌ها، دیگر جهان دینی نخواهد بود و عملاً دین در نظم جهان دخالت ندارد و تنها محدود به امور فردی افراد می‌شود و انسان‌ها در جامعه‌ی تحت تأثیر مدرنیته، از قانونی تبعیت می‌کنند که خودشان در آن دخالت داشته‌اند و به این معنا جامعه خودبنیاد شده و بشر خود را همه‌کاره‌ی عالم می‌داند. در حالی‌که وقتی جامعه بر اساس بنیادهای عالمِ وجود جلو نرود جهانش، جهان سستی است و زمینه‌ی از هم پاشیدگی در آن نهفته است و همه مجبورند با تلاش زیاد آن را حفظ کنند. ولی با حضور انقلاب اسلامی افقی در مقابل بشر گشوده شد که بشر می‌تواند در همین تاریخ، خود را در ساحت قدس نگه دارد و در عین حال در جهان حاضر باشد، و بدین لحاظ با انقلاب اسلامی، نسبت به گذشته یک قدم جلو آمده‌ایم. در محدوده‌ی کدام بایدها و نبایدها؟ 28- وقتی انسان‌ها نظر به حضور جهانی خود نداشتند و بیشتر به وظیفه‌ای فکر می‌کردند که باید انجام دهند، ادبیات «باید» و «نباید» معنا داشت، در حالی‌که امروز هیچ‌کس در نسبت خود با جهان و با بقیه و با انواع تنوعی که در این سنت‌ها هست، دیگر نمی‌تواند بدون توجه به مخاطب، هنوز در محدوده‌ی «باید» و «نباید» سخن بگوید، بدون آن‌که بداند چه کسی در محدوده‌ی این «بایدها» و «نبایدها» قرار دارد. در این‌جا است که فقیه باید بداند مخاطب او چه نوع انسانی است و در آن رابطه متذکر تکلیف او شود. @khanehtolab
جلسه پانزدهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
49.46M
📅 27 بهمن ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: قدرت زبان در وجود بخشی به امور 👤با حضور آقایان سیدمحسن موسویان مرتضی توکلی امیر نجات بخش @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 27 بهمن ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_پانزدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بی
متن بحث شده در فلسفه‌ای که با مردم جهان از اسلام سخن می‌گوید 29- ما از فلسفه‌ی اسلامی که متذکر آموزه‌های دینی است در باورهای مسلمانان بهره‌مند هستیم، ولی هنوز فلسفه‌ای که در جهان و در نسبت با مردم جهان از اسلام سخن بگوید نداریم و این در صورتی محقق می‌شود که بتوانیم اولاً: بشر جدید را بشناسیم. ثانیاً: از عقلی که بشر جدید با آن تعقل می‌کند آگاه باشیم. 1️⃣ شهادت و امیدواری به حقیقت 30- با حضور انقلاب اسلامی در تاریخ، منابع هویت‌بخشیِ ما که در جهان مدرن در حال بیرنگ‌شدن و فراموشی بود، امکان بازخوانی یافت و توانستیم از آینده‌ی تیره و تاری که جهان مدرن گرفتار آن است، به آینده‌ای دیگر نظر اندازیم و آن‌چنان با به ظهورآمدن انسانیت توسط شهدا، روحی انسانی چشم‌ها را به خود جلب کرد که امیدواری به حقیقت دل‌ها را گرم نمود و این یعنی باز انسان می‌تواند در اندیشه‌های متعالی مأوا بگیرد و باز خداوند در جان‌ها حاضر شود و زندگی از سرگردانی و بی‌جهتی، جهت خود را پیدا کند. زیرا پس از سال‌ها روشن شد آن‌جا که معنا و حقیقت نباشد، آدمی نمی‌ماند. آدمی زیر سایه‌ی حقیقت مأوا می‌گیرد و از پوچیِ دنیای مدرن فاصله می‌گیرد تا گرفتار زندگی روزمرّه نگردد و به هر چیز تن می‌دهد. قدرت زبان در وجودبخشی به امور 31- آنچه امروز نسبت ما با «وجود» را شکل می‌دهد، زبانی است که محل ظهور «وجود» باشد، مثل «شعر» یا «وحی» و یا کلمات انسان‌های قدسی. زبانی که محل ظهور حقیقت باشد غیر از وراجی است. آن زبان وقتی چیزی را نام می‌برد، به آن تعیّن می دهد و به یک معنا برای انسان به آن چیز «وجود» می‌بخشد. وقتی انسان خود را در معرض تجلیّات وجود قرار داد، دیگر از جانب خود سخن نمی‌گوید، عملاً زبان است که او را تکلّم می‌کند. انسان با «وجودِ» خود بین «وجود» و «موجود» تمایز ایجاد می‌کند و زبان او در بین گسستِ بین «وجود» و «موجود» قرار می‌گیرد و از بستر تاریخ و سننی که در آن قرار دارد گزارش می‌دهد، تا نسبت‌هایی که با «وجود» داریم محفوظ بماند. زیرا زبان اصیل که ظهور حضرت حق است در جلوه‌ی اسم متکلّم، نوعی حضور خداوند است تا همه‌چیز را تنظیم کند و این است معجزه‌ی زبان آن‌گاه که الهی باشد ولی نه به صورت متافیزیکی. زبان فاخر، پیام «وجود» است و سراینده‌ی نسیم «وجود» و آگاه‌کردن قوم از خطری که قوم را تهدید می‌کند، یعنی زبان تحذیر و نذیربودن. زبان فاخر، رخداد حقیقت است برای قومی که مخاطب آن زبان می‌باشند و از این جهت انسان در زبان خانه دارد و می‌تواند از آن طریق شاعرانه زندگی کند و در آن زبان مأوا داشته باشد تا در عالم حاضر باشد و زبانش جهانی شود. 1️⃣عمده زبانی است که متذکر حضور جهانی انسان باشد بدون دوگانگی اُبژه و سوبژه، که با نظر به حضور تاریخی انسان شکل می‌گیرد. @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 3 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_شانزدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بی
متن بحث شده در نوعی از آغازکردن 32- چگونه انسان می‌تواند نزد خویشتن بماند و سرگردان نباشد؟ حضور در تاریخ قدسی، نوعی مأواگزیدن در سایه‌ی عطای الهی است، زیرا تاریخی که به اراده‌ی الهی انسان را در بر می‌گیرد، نوعی آغازکردن را به انسان متذکر می‌شود، آغازی که یک بار است برای همیشه، آغازی که پایان ناپذیر است و چشم‌انداز است برای ادامه‌ی همه‌ی زندگی. آغازی است که از جانب ما آغاز نشده، در مقابل ما قرار گرفته ولی می‌توانیم همواره در آن قدم بزنیم و زندگی‌کردن را تجربه کنیم و از پوچی و روزمرّ‌گی رهایی یابیم. زیرا در آن آغاز همه‌چیز آینه‌ی حضور ما است با حقیقت و در راه‌بودن و در انتظار به‌سربردن، که چون نسیمی همواره به سوی ما می‌باشد، هرچند بی‌ پیچ و تاب نیست. زندگی با الهاماتی که زندگی را معنا می‌کنند و تقوا را متذکر می‌شود، زندگی است و تقوا راهی است تا مسیر الهامات الهی بسته نشود. فرمود: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّه‏»(بقره/282) پس تعلیمات الهی در گرو تقوا است. وفای به عهد و زندگی ماورای روزمرّه‌گی‌ها 33- انسان با وفای به عهد به حقیقت نزدیک می‌شود و از پوچی رها می‌گردد. لذا فرمود: «أَوْفُوا بِالْعُقُود»(مائده/1) بشر جدید عهد خود با خدا و انسان و طبیعت را فراموش کرده و در نتیجه سرگردان شده و چون بر عهدی قرار ندارد تا استحکام یابد، احساس پوچی و بی‌ثمری می‌کند و همه‌چیز برای او خالی و تهی است و نمی‌داند چه چیزی باید بخواهد، زیرا عهدی نمی‌شناسد که در راستای آن عهد خود را متعهد احساس کند، گرفتار بی‌نهایت میل‌ها است و چرخیدن به دور انواع خلأها. در حالی‌که با وفای به عقود، عهدهایی که با خدا و با انسان و طبیعت بسته بود، معنای خود را خواهد داشت و انسان در آن صورت ماورای روزمرّگی‌ها خود را احساس می‌کرد، به جای آن‌که بخواهد بدون کار و تلاش، ثروتی به دست آرد، تلاش می‌کند حقیقت را در هر صحنه‌ای تحمل کند تا از پوچی و بی‌ثمری رهایی یابد. این نوعی ماندن نزد خویشتن است و نوعی آغازکردن. باید چشم به راه خود باشیم 34- وقتی راه رجوع به خدایی که «احد» است، در چشم‌اندازی توحیدی گشوده شد، برای آن‌که حقیقتِ خود را که حضور در عالم بیکرانه‌ی الهی است دریابیم، باید چشم به راه خود باشیم. چشم به راهِ آن حضوری که به حضور خدا درعالم حاضر باشیم. چشم به راهِ حالتی که بدون هر حجابی، خود را در آغوش خدا احساس کنیم و به واقعی‌ترین نحوه‌ی بودن خود که همان هویت تعلّقی نسبت به حق است، خود را بیابیم. آن‌کس که می‌خواهد روزی پریدن بیاموزد، نخست باید راه‌رفتن و دویدن را آموخته باشد. احساس حضور در بیکرانگیِ حضور خدا، با نوعی توجه به چنین حضوری آغاز می‌شود. وقتی از دور نوری کوچک به چشم آید، اگرچه نوری است کوچک ولی دلگرمی بزرگی را به همراه دارد. @khanehtolab
جلسه هفدهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
40.04M
📅 10 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: آیا نباید چشم به راه بود؟ 👤با حضور آقایان سیدمحسن موسویان مرتضی توکلی امیرنجات بخش @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 10 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_هفدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
متن بحث شده در آیا نباید چشم به راه بود؟ 35- راستی را: ساحت آن‌هایی که می‌خواستند جهان را با روح غربی اداره کنند چه موقع فرو می‌افتد؟ تا یک بار دیگر انسان‌ها به جای فرار از همدیگر و کینه نسبت به هم، به سوی هم آیند؟ آیا نباید چشم به راه بود؟ اینان گمان می‌کنند می‌دانند چگونه آینده‌ی خود را بسازند، در حالی‌که خداوند است که برای هر قومی غایتی آفریده و تنها خودش عین غایت و هدف است. 1️⃣ آن‌ها شاهراه گورستانِ خود را طی می‌کنند، شاهراه رو به پوسیدگی و زوال. بهترین چیزهایشان، کوچک‌ترین چیزها است و در آینده‌ای که فکر نمی‌کنند، کشان‌کشان در حرکت‌اند به سوی گوری که چشمان کورشان آن را در نزدیکی‌شان نمی‌بیند. در مقابل آن نوع بودنِ مندرس، ما این سؤال را که با هزار تجربه به دست آمده، داریم. که در شماره‌ی بعد مطرح است. زندگی، پیمانی است که انسان با خود بسته‌ است 36- مگر نه آن‌که انسانی را پلی است به نام زندگی برای تجربه‌ی نیمروز و شامگاه زندگی؟ مگر نه آن‌که زندگی در دنیا پاره‌پاره است تا در این پاره‌ها نجاتی به ظهور آید؟ پس یک بار دیگر به سوی خود آیید تا به هنگام جان سپردن هدیه‌ی خود را از زندگی برگیرید و چون خورشید غروب کنید، تنها، ولی زرّین و با جانی سراسر شعف و شادی. زندگی را رایگان به کسی نمی‌دهند، حتی اگر ثروت زیادی را به رایگان به‌دست آورده باشد. زندگی پیمانی است که انسان با خود بسته است و زندگی نگاه‌داشتنِ آن پیمان است، آن را باید پاس داشت. انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» یعنی این نوع زندگی در این تاریخ که همان حضور در جهانی است بین دو جهان. نسبتِ «فهم» و «حضور» در تاریخ 37- انسان‌هایی که در تاریخ و فرهنگ و سنت‌های خود حاضرند، در نگاه به امور، همواره امور را در همان بسترها ارزیابی می‌کنند. فهم از آن جهت امری تاریخی است که نسبتی با گذشته و حال دارد و در کُنشِ بین زمان حال و زمان گذشته است و از این جهت می‌توان گفت هر فهمی نسبت به هر موضوعی وقتی در زمان خود حاضر باشد، فهم درستی است و اگر در مورد همان موضوع در تاریخ دیگر، برداشت دیگری شده و نظر دیگری اظهار شده، نمی‌توان گفت آن دو فهم یکی درست و دیگری غلط است. باید هرکدام را در تاریخ خود ارزیابی کرد و این به معنای نسبی‌گرایی که معتقد به هیچ حقیقتی نیست، نمی‌باشد. زیرا این فهم مورد نظر نسبت خود را با سنت منقطع نکرده چرا که نسبت‌ها ما را در برگرفته و نوآوری‌ها همه در سنت خاص‌شان محقق می‌شود. همان‌طور که ماهی در آب قرار دارد ما در هستی و در سنت قرار داریم و در هر نوآوری، سنت حاضر است وگرنه گرفتار موضوعات انتزاعی خواهیم شد که ما را از حضور خود نزد خویشتن که عین حضور در تاریخ‌مان است، غافل می‌کند. پی نوشت: 1️⃣در این رابطه خوب است به آیه‌ی «وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ(اعراف/34) و یا آیه‌ی 49 سوره‌ی یونس رجوع فرمایید. @khanehtolab
جلسه هجدهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
35.24M
📅 17 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: وقتی جهان با ما جهان می‌شود 👤با حضور آقایان متقی بحرینیان انصاری توکلی @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 17 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_هجدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
متن بحث شده در وقتی جهان با ما جهان می‌شود 38- وقتی پیامبر.ص.در نظر به حضرت حق عرضه داشتند: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك»(بحارالأنوار، ج 68، ص23) نه می‌توان گفت رسول خدا.ص. هیچ نسبتی با خداوند نداشتند و نه می‌توان گفت همه‌ی آنچه از خداوند واقعیت دارد را حضرت پیامبر.ص. دارا هستند. بلکه باید بگوییم آن حضرت با واقعیت خداوند نسبتی نزد خود دارا هستند که نه عین واقعیت خداوند است و نه غیر واقعیت خداوند، بلکه آن حضرت در بسط حضور خود، دانایی خاصی از آن واقعیت را یافته‌اند و این شکاکیت محسوب نمی‌شود که گفته شود بالاخره یا خدا را یافته‌اند و یا نیافته‌اند، بلکه با خداوند نسبتی به عنوان واقعیت برقرار کرده‌اند و این نوع معرفت عملاً از دوگانه‌ی «هست» یا «نیست»، خارج است، زیرا جانی است به سوی خدا و ایمانی است بعد از ایمانی، با توجهی باز به سوی خدا و نوعی رفت و آمد بین خدا و انسان. از یک طرف خداوند بر قلب آماده‌ی رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» تجلی می‌کند و از طرف دیگر رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آن تجلی را می‌پذیرند و در آن قرار می‌گیرند و آماده برای تجلیِ بعدی می‌شوند، از این جهت نوعی «آمد» و «شد» در میان است. آمدنی از طرف خداوند و شدنی از طرف رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله». با توجه به نکته‌ی فوق می‌توان در رابطه با نگاه کانت در نقد عقل محض به این موضوع فکر کرد که او متوجه شد باید از گردونه‌ی «هست» یا «نیستی» که دکارت با آن روبه‌رو است، عبور کرد، که آن گردونه در هر صورت منجر به شکاکیت می‌شود. آری! می‌توان به نسبتی که هرکس با پدیدارها برقرار می‌کند فکر کرد، به این معنا که انسان متوجه‌ی واقعیات می‌باشد ولی تنها می‌تواند نسبتی با آن‌ها برقرار کند که نه دروغ است و نه عین واقعیت خارج، بلکه پدیدارها خود را در «جهان انسانی» ظاهر می‌کنند ولی در نسبتی خاص، عمده جهانی است که انسان نسبت به پدیدارها پیدا می‌کند. کانت توجه می‌دهد که این جهان با شما جهان است و بدون شما جهان نیست. با شما جهان، جهان است ولی نه به وسیله‌ی شما. این‌که وجود شما خود را که بیابد، می‌شود جهان و این نقطه‌ی شروعِ در جهان بودن یا «دا- زاین» هایدگر است و شروعی است تا انسان، «بودنی» را احساس کند که عین تعلق به حضرت حق است. در این حالت است که می‌گوید: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». پس از کانت تفکرِ فلسفی در حوزه‌ی حضور «جهانی» که انسان با واقعیات دارد، مطرح شده و این‌که آیا انسان در حوزه‌ی وجود خود با واقعیات ارتباط دارد و یا مثل قبل در حوزه‌ی حضور در عالَم با واقعیات ارتباط دارد. رویکرد اول، مدّ نظر کانت است و در این حالت است که واقعیات معنای خاصی در نسبت با انسان خواهند داشت و این امری است که هم در حوزه‌ی تفکر هگل و هم در حوزه‌ی تفکر هایدگر پیش آمد. در حوزه‌ی اندیشه‌ی این متفکران، عمده «جهانی» است که در مواجهه‌ی انسان با واقعیات برای انسان پیش می‌آید و این‌جا است که می‌توان گفت رسول خدا.ص. نیز در جهان خود که جهان اُنس با خداوند است، زندگی می‌کنند و در این حوزه هراندازه تقوا بیشتر باشد، جهانی که انسان در آن حاضر می‌شود به واقعیت نزدیک‌تر است ولی این‌طور نیست که انتظار داشته باشیم به حقیقت حضرت حق نایل شویم. ولی با تذکر «وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ يُعَلِّمُكُمُ اللَّه‏»(بقره/282) نوعی آگاهی که آگاهیِ الهی است، در ازای تقوا ظهور می‌کند. آن آگاهی که با تقوا حاصل می‌شود، آگاهیِ خاصی است که در سعه و بسطِ انسان پیش آمده است. حال همان‌طور که اگر در نسبتی وجودی، به حضرت حق ‏رجوع کنیم، از حضور او بهره‌مند می‌شویم، بدون آن‌که به عین واقعیت او دست یابیم، اگر با سایر پدیدارها هم نسبتی وجودی برقرار کنیم و همه را آینه‌ی ظهورِ «وجود» بنگریم، با آن‌ها رابطه‌ای درست برقرار کرده‌ایم و در جهانی حاضر شده‌ایم که جهان اُنس با وجود است. 1️⃣ در آن صورت از یک جهت هرکس در جهان خود حاضر است و از جهتی دیگر انسان‌ها نسبت به همدیگر نیز احساس یگانگی می‌کنند و هرکس آینه‌ی دیگری می‌شود و خود را در دیگری جستجو می‌کند. تذکر تفکر فلسفیِ هیوم به کانت در این رابطه بود که کانت متوجه شد به جای تلاش برای آگاهی از عین واقعیت، که امری است محال، باید تلاش کرد در جهانی قرار گیریم که نسبتی با واقعیت در حوزه‌ی حضور خودمان با خودمان و با جهان پیدا کنیم و برای آن‌که این ارتباط، حضوری شود موضوع عقل عملی یا اخلاق به میان آمد که خود، به نوعی تقوا منجر می‌شود و رابطه‌ی حضوری و وجودی با اشیاء را پیش می‌آورد و از دوگانگیِ بین «نومن» و «فنومن» آزاد خواهیم شد.
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 17 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_هجدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بین
پی نوشت: 1️⃣ در این رابطه است که می‌توان به این موضوع هم فکر کرد که از این طریق زندگی معنا پیدا می‌کند و نیهیلیسم به حاشیه می‌رود. زیرا هرچه بیشتر با خودی که شدید شده است، زندگی می‌کنیم و نه با خودی که نسبتی واقعی و وجودی با عالَم ندارد و آن «خود» در پیش خود تنها می‌باشد. @khanehtolab
جلسه نوزدهم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
39.75M
📅 24 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: نسبت ما با جریانهایی که در جهان معاصر ِ غرب از نظر فکری پیش آمد 👤با حضور آقایان توکلی متقی نجات بخش بحرینیان مرکزی @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 24 اسفند ماه 1399 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_نوزدهم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_بی
متن بحث شده در باسمه تعالی نسبت ما با جریان‌هایی که در جهان معاصرِ غرب از نظر فکری پیش آمده 1- در دکارت «وضوح» و «تمایز» همان حقیقت است و لذا دیگر بحث مطابقت ذهن و عین مطرح نیست و این در شک دستوریِ دکارت با عنوان «من شک می‌کنم پس هستم» شکل می‌گیرد و دیگر مطالب دکارت را می‌توان در قالب دفاعیات او از نظریاتش دانست و اشکالاتی که به اندیشه‌ی او گرفته‌اند، مثل تفسیر «المیزان» و یا «اسفار» ملاصدرا که می‌توان گفت دو سوم مطالب این کتاب‌ها مربوط به جواب اشکالاتی است که به اندیشه‌ی آن اندیشمندان گرفته‌اند و عملاً روح نظریات آنها را باید در همان یک سوم نوشته‌های آن‌ها دنبال کرد. دکارت در تأملات خود نقطه‌ی آغازینِ «من چیستم» را به میان می‌آورد و با آن سؤال، فلسفه‌ی جدید شکل می‌گیرد، فلسفه‌ای که از جهان آغاز نمی‌کند، از آگاهی آغاز می‌نماید. 2- بحثِ دوگانه بودن «نومن» و «فنومن»، فرع مسئله‌ی کانت است. مسئله‌ی اصلی کانت «فاعل شناسا» می‌باشد و احساسی که انسان از خود دارد، به همان معنایی که خود را «فاعل شناسا» می‌داند. لذا معرفت در کانت اساساً فنومنال است و نه مطابقت ذهن با عین. از این جهت می‌گوید: «وقتی می‌توانیم بفهمیم جهان چیست که بفهمیم انسان چیست.» حتی در انگیزه‌های اخلاقی به بیرون از انسان نظر ندارد، به اراده‌ی انسان که موجب تعیّن‌بخشیِ انسان است نظر دارد. 1️⃣ 3- در تاریخ جدید به‌خصوص در انسان غربی، روحی در میان است که انسان، خود را احساس می‌کند ولی این «خود» همان انتخاب است و در انتخاب در نزد خود و نسبت به خود انتخاب می‌کند و از این جهت خودش یعنی آزادی و خودش یعنی احساس وجودِ خود، خودِ بیکرانه‌ای که نمی‌تواند در عین حال مخلوق نباشد. 2️⃣و در مخلوقیت خود «عینُ‌الربط»‌بودن خود به خالق را احساس ننماید و معنای حضور در جهان را با حالت قدسیِ خود احساس نکند، در نتیجه هستِ خود را که عینِ ربط است می‌یابد و برای پاس‌داشت «عینُ‌الربط»‌بودنش باید عبودیت خود را در نسبت با ربوبیت حضرت ربّ احساس کند. ۴- معاصربودن صدرا و دکارت و مواجهه‌ی نگاه صدرا با اندیشه‌ی دکارت در هویتی قدسی، 3️⃣مانند مواجهه‌ی انقلاب اسلامی با جهان مدرن است، و حضور انقلاب اسلامی در همان جهانی که جهان مدرن حاضر است، ولی با هویت قدسی. جناب ملاصدرا نیز در مواجهه با هست یا وجودی که دکارت مطرح کرد، در همان جهان حاضر شد ولی با نظری فاخر به «وجود» نظر کرد و نظر به بیکرانگی «وجود». در این حالت انسان در عین هویت تعلّقی‌اش با حضرت حق، که «هستِ هست‌ها» است، خود را در جهان احساس می‌کند. 4️⃣با هویتی وجودی که عین شعف است و هستی او عین مستی اوست. پی نوشت: 1️⃣آیا در این رابطه می‌توان به سخن آیت الله بهجت«رحمت‌الله‌علیه» فکر کرد که در رابطه با سلوک عرفانی می‌فرمایند: «علم تو، استاد تو است» با نظر به وسعتی که انسان در راستای حضور انسانی مثل امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در مدّ نظر دارد؟ 2️⃣این همان حضور در خردی است عمیق‌تر و واقعی که هرکس می‌تواند به آن نظر کند و جناب صدرالمتألّهین در حوزه‌ی فهم شیعی به آن نایل شد. 3️⃣در خبرها هست که مستشرقین در دربار شاه عباس مکرر از دکارت سخن می‌گفتند. این امر می‌تواند عاملی برای تفکر نسبت اصالت وجود با هویت عمیق قدسی باشد که جناب ملاصدرا در مواجهه با دکارت برایش پیش آمده است. 4️⃣در این رابطه باید نگاه هایدگر را بیرون از جهانی که با دکارت شروع شده قرار نداد. @khanehtolab
جلسه بیستم_ در راستای بنیان های حکمت حضور در جهانی میان دو جهان.MP3
34.75M
📅 15 فروردین ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 عنوان: نظر به آنچه هنوز نشده‌ایم! 👤با حضور آقایان توکلی متقی نجات بخش بحرینیان مرکزی @khanehtolab
خانه طلاب(بنیان ها)
📅 15 فروردین ماه 1400 📍خانه طلاب 🎵 #فایل_صوتی #جلسه_بیستم #در_راستای_بنیان_های_حکمت_حضور_در_جهانی_ب
متن بحث شده در برکات آگاهی از جایگاهی متافیزیکی 39- با توجه به این‌که «متافیزیک» یعنی قرارِ انسانی که امور عالَم را از دریچه‌ی مقولات و مفاهیم می‌بیند، باید متوجه شویم عموماً ما نیز در چنین فضایی فکر می‌کنیم و هنر متفکر آن است که متوجه‌ی دشوارهایی شود که تفکر متافیزیکی پیش می‌آورد و نسبت ما را با هستی و با خدا و تاریخ و جامعه، سراسر مفهومی می‌کند و عبور از آن یعنی عبور از اومانیسم و سوبژکتیویته و نیهیلیسم و بسته‌شدنِ راه تجارب نو. انسانی که با مفهومی‌کردن عالم، عالم را در بند خود می‌بیند، به نوعی خودخواهی می‌رسد که نسبت به بقیه برخوردِ تحقیرآمیز و کینه‌توزانه دارد و آگاهی بر جایگاه متافیزیک ما را از این صفات رذیله می‌رهاند. جهانی که انقلاب اسلامی مدّ نظر دارد، از یک طرف آگاهی از بن‌بست‌هایی است تفکر متافیزیکی پیش می‌آورد و از طرف دیگر حضور در عالمی است که حقیقت را در چشم‌اندازها دنبال می‌کند و نه در مفاهیم. نظر به آنچه هنوز نشده‌ایم! 40- با نظر به آنچه «قبلاً بوده‌ایم» و با توجه به آنچه «هنوز نشده‌ایم»، آری! با نظر به این دو، نسبت ما با عالَمِ تجدد از یک طرف و سنت‌های دینی که ریشه‌های تاریخی ما است، از طرف دیگر چگونه خواهد بود؟ اگر این نسبت مشخص شود می‌فهمیم چه‌چیزی هنوز نشده‌ایم. اگر مسئله را ساده نگیریم و در حقیقتِ نسبت خود با غرب تأمّل کنیم و این نسبت را امری تاریخی بدانیم، با شناختِ نست خود با غرب می‌توان به ضرورت و امکان‌های آن آگاه شد و بر این اساس جایگاه خود را مبتنی بر سنت‌های خود بررسی کرد و تعهد و مسئولیت تفکر در این دو موضوع را جدّی گرفت، به شرطی که با نگاه ایدئولوژی‌زدگی با موضوع برخورد نشود. زیرا فیلسوفان بزرگِ دوره‌ی جدید به رغم اختلافاتی که دارند، همه آموزگاران این دوره‌ی تاریخی هستند و به کمک آن‌ها می‌توانیم به هویت عالَمی که در آن به‌سر می‌بریم آگاهی یابیم، که چه هستیم و چه نسبتی با جهان داریم، زیرا با پیدایش عالم مدرن در پیوند ما با سنت‌های‌مان رخنه‌ای ایجاد شده و نمی‌توان گفت حضور در فضای امن سنت‌های‌مان ما را بس است و متوجه‌ی دگرگونی‌هایی که در بنیان جهان رخ داده و تاریخ را ورق زده، نشویم. آنچه در دوگانه‌ی جهان مدرن و سنت می‌تواند قرار گیرد، جهانی است بین آن دو، جهت طرحی تازه از بودن در جهان و نسبت‌داشتن با آن، ولی در دل سنت‌های اصیل دینی و فرهنگیِ خود، به جای اصرار بر شعار ساده‌اندیشانه‌ی رجوع به سنت ولی بدون توجه به معنای رجوع به سنت در تاریخی که در آن قرار داریم. راز پیش‌تازیِ ذات انقلاب اسلامی 41- با ظهور ناتوانایی‌های جهان مدرن و تأکید آن بر خودبنیادی بشر، جهانِ فرامدرن آرام‌آرام جای خود را باز می‌کند، با دغدغه‌‌ای که نسبت به عالم معنا دارد و در گشودن آن عالَم فرا روی بشر، انقلاب اسلامی در این تاریخ پیش‌تاز خواهد بود و حلقه‌ی واسطی است بین جهان معنوی و زندگی فعّال بشری که جهانی‌شده و در این رابطه امکان ادغام افق‌های متفاوت پیش آمده، تا انسان‌ها در تاریخی معنوی ولی با هویت‌های فرهنگی خاصِ تاریخِ خود، زندگی کنند. @khanehtolab
بسم الله الرحمن الرحیم ▫️برشی از مقدمه ی کتابِ جهانی میان دو جهان: جمعی از رفقا در کنار هم نشستیم تا نسبت به حضوری که انقلاب اسلامی در این تاریخ می‌تواند داشته باشد گفت‌وگو کنیم. نتیجه‌ی این گفتگو‌ها همه و همه منجر به آن شد تا افق‌هایی که به ظاهر آشکار نبود، تا اندازه‌ای آشکار شود و خطای بزرگی است. آری! بستر تفکر در نسبت با تاریخی که در آن قرار داریم، جمعِ رفقا را در برگرفته بود تا هرکس آنچه را که یافته است به ظهور و گفت آورد و هرکس آینه‌ای شود تا دیگری حضور تاریخی خود را در آن آینه اندیشه کند. با توجه به این امر است که باز تأکید می‌شود به هیچ‌وجه به دنبال یک نتیجه‌ی صریح و روشن نبوده‌ایم، زیرا باید اجازه داد همچنان در موضوع، تفکر شود و به چشم‌اندازی نظر شود که إن‌شاءالله در مقابل‌تان گشوده می‌شود. ▫️سلسله جلسات ِ " " به گفت و گو پیرامونِ نظریه ی با محوریتِ سخنانِ افراد مختلف از یافت خود در هر جلسه می پردازد! صوت هرجلسه بعد از برگزاری آن در کانال بارگذاری خواهد شد. @khanehtolab