eitaa logo
خانه سبز
23 دنبال‌کننده
463 عکس
252 ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آقای ، قُمپز در نکن! اظهارات مداخله‌جویانه رئیس‌جمهور فرانسه در لبنان با اعتراض‌های گسترده‌ای حتی در خود فرانسه رو‌به‌رو شده است. بیشتر معترضان ماکرون و دخالت او در سیاست داخلی لبنان را دانسته و برخی نیز از آن با عنوان استعمار پسا‌مدرن! یا ماوراء نو! یاد کرده بودند. در فرهنگ سیاسی و آموزه‌های استراتژیک از دو‌واژه و یاد می‌شود. با این توضیح که استراتژیست‌ها معتقدند برخی از اقدامات علیه کشور باید انجام شود ولی نباید اعلام شود. برخی دیگر باید به طور همزمان و یا بافاصله‌ای کوتاه هم اقدام شود و هم اعلام. یعنی در هر دو حالت، عملیات علیه حریف انجام می‌پذیرد، با این تفاوت که برخی از آنها هم می‌شود -‌‌مثل سردار دل‌ها، شهید سلیمانی- و برخی دیگر اعلام نمی‌شود -مانند حمایت و آمریکا از تروریست‌های - شرح این مبحث به درازا می‌کشد و موضوع وجیزه پیش‌روی نیست. اما، امروزه واژه دیگری به آموزه‌های استراتژیک وارد شده که اگرچه موضوع آن سابقه‌ای به درازای تاریخ دارد و تازه و جدید نیست ولی بهره‌گیری کلاسیک از آن چندان هم قدیمی نیست و آن ! است. این حرکت در فرهنگ عمومی همان و یا به گونه‌ای عامیانه‌تر همان ! است و شاید «تهدید توخالی» مناسبت بیشتری با آن داشته باشد. اعلام بدون اقدام یا همان هنگامی صورت می‌پذیرد که دست دشمن از اقدام عملی خالی است و انتظار دارد حریف را با توسل به تهدید توخالی وادار به پذیرش خواسته خود کند! حالا به اظهارات برمی‌گردیم. فرانسه مدت‌هاست که جایگاه چند دهه قبل خود را از دست داده است و با فراوان اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و... رو‌به‌روست و لبنان هم لبنان چند دهه قبل و تحت استعمار فرانسه نیست. لبنان اگرچه مجموعه‌ای ازمی‌گردند قومیت‌ها و مذاهب متفاوت است ولی امروزه به برکت و قومیت‌ها به ملت تبدیل شده‌اند و دشمن بر خلاف گذشته در لبنان با یک ملت طرف است. از سوی دیگر ماکرون به علت همکاری با آمریکا در حمایت‌های بی‌پرده از یکی از متهمان اصلی فاجعه عصر سه‌شنبه لبنان است. ادعای رئیس‌جمهور که «خودم مسئولیت سیاسی تغییرات در لبنان را به عهده می‌گیرم»! قبل از آنکه قابل اعتناء باشد، یک لاف‌گزاف و قُمپز خنده‌دار است و از خالی بودن دست برای دخالت در امور لبنان حکایت می‌کند. نگاهی به تقابل قدرت‌های استکباری با کشورهای دیگر طی سه دهه اخیر بیندازید! چه می‌بینید؟ در گذشته‌ای نه‌چندان دور به آسانی خود را با توسل به زور دنبال می‌کردند ولی امروزه فقط ژست می‌گیرند و برطبل تو خالی می‌کوبند. تهدید می‌کند و نمی‌تواند بکند، همین دیروز جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی کاخ سفید اعلام کرد «باید عراق تجزیه شود و حکومت ایران هم تغییر کند»! و یا برایان هوک برگزیده برای مقابله با بعد از ده‌ها برنامه نا‌کام که نشانه شکست طرح آمریکا به ایران است، برکنار شد و... به لاف‌های پیوسته مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا و... نگاه کنید. اگر کاری از آنها ساخته بود بدون کمترین تردید انجام می‌دادند. خدای مهربان بر درجات امام راحلمان(ره) بیفزاید که می‌فرمودند هر کاری علیه ایران از دستش بر می‌آمد انجام داده است و اگر انجام نداده برای آن است که را نداشته است و ایضاً همین مضمون از حضرت آقا در دست است. و بالاخره، تهدید‌های و و و و و... نشانه خالی بودن دست آنهاست و نه فقط جای نگرانی ندارد بلکه نیز هست. http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339
از به این خاطره هم شنیدنی است، اگرچه شاید برادر وارسته و عزیزم آقای دکتر ابراهیم راستاد راضی به نقل آن نباشند!. ایشان وزارت علوم بود و در دوره را می‌گذراند. از مدافعان سرسخت انقلاب و در همان حال برجسته‌ترین دانشجوی رشته تحصیلی خود بود. تا آنجا که استاد آلمانی در مراسم فارغ‌التحصیلی او گفته بود؛ متاسفم که نمره‌ای بالاتر از «A» نداریم که به ایشان بدهیم. دانشگاه برای پایان‌نامه ایشان تحقیق درباره یکی از را پیشنهاد کرده بود و دکتر راستاد پوزش خواسته و گفته بود نمی‌توانم اطلاعات مربوط به معادن را در اختیار یک کشور دیگر قرار بدهم و... حالا این واکنش‌ها را در کنار برخی از داخلی کشورمان (و نه همه آنها‎) قرار بدهید و با هم مقایسه کنید. چه می‌بینید؟! در اینجا برخی از آنها در پوشش ! برای مقامات آمریکایی نامه می‌نویسند و آنها را به بیشتر ایران تشویق می‌کنند و حتی تاکید می‌کنند که تحریم‌ها باید ! باشد تا از تحمل تدریجی آن از سوی مردم جلوگیری شود! شاید اصلی‌ترین علت این تفاوت یکصد‌و‌هشتاد درجه‌ای آن باشد که در بلاروس یا هر کشور مشابه دیگر، دیدگاه و نظر و خواسته خود را مطرح می‌کند و مشکلات مورد اختلاف را در محدوده می‌بیند ولی در ایران ما، برخی از اگرچه -به اجبار- شناسنامه ایرانی دارند ولی با در ایران پرسه می‌زنند! این نه سخن خلاف است و نه لاف گزاف! کافی است نگاهی به مواضع برخی از گروه‌های سیاسی داخل کشور و وابسته به آنها بیندازید و مواضع آنها را با مواضع رسماً اعلام شده دشمنان ایران مقایسه کنید. در بسیاری از موارد و مخصوصاً آنجا که پای سیاست‌های راهبردی و کلان نظام در میان است نه فقط تفاوتی در میان نمی‌بینید بلکه در برخی از نمونه‌ها و در مقایسه با کاسه‌های داغ‌تر از آش نیز هستند! وقتی به و آنها نگاه می‌کنید از یکسو دو عنصر و را با هم می‌بینید و از سوی دیگر شاهد مواضعی هستید که با مواضع اعلام شده و و... مو نمی‌زند! حتی در برخی از موارد وقتی دشمنان بیرونی درباره موضوعی تغییر موضع می‌دهند و علیه ایران اسلامی را در مسیر دیگری دنبال می‌کنند، جماعت یاد شده نیز بلافاصله دشمن را در مواضع خود به کار می‌گیرند و با آنها می‌شوند. انگار مخالفت با ایران و انقلاب اسلامی و از دشمنان وطنشان تنها است که برای آنها تعریف شده است... این جماعت را دیگر نمی‌توان دانست، آنها از ، میل به کرده‌اند»! و از به رسیده‌اند!
! مدتی است که برخی از محترم در دولت و یا شخصیت‌های مطرح در سایر مراکز و نهادها وقتی درباره -به حق و یا به ناحق- مورد قرار می‌گیرند، برای توضیح و یا خدای نخواسته آن، نام مبارک حضرت آقا را به میان می‌کشند و اصرار دارند فلان اقدام خود را به نسبت بدهند و یا برگرفته از نظر حضرت ایشان معرفی کنند! در این خصوص با دو نوع متفاوت رو‌به‌رو هستیم که اگرچه ماهیت جداگانه‌ای دارند ولی هر دو‌نوع مذموم و است. الف- در نوع اول مسئولانی جای دارند که در انجام وظایف و مسئولیتی که برعهده داشته‌اند و احیاناً به‌بار آورده‌اند. این عده با از متانت و بردباری حضرت آقا و برخی ملاحظات ایشان، ادعا می‌کنند که تمام آنچه انجام داده‌اند از  ابتدا تا انتها به و تحت اشراف و نظارت حضرت ایشان بوده است! بدیهی است این نمی‌تواند کارساز باشد چرا که حضرت آقا نه فقط نظرات خود را درباره مسائل کلان و سرنوشت‌ساز کشور به وضوح و با اعلام می‌فرمایند بلکه درخصوص برخی از مسائل جاری که را به خود مشغول داشته است نیز دیدگاه خود را بیان می‌کنند و مردم در مقایسه نظرات آقا با آنچه برخی از مسئولان به حضرت ایشان نسبت می‌دهند به آسانی سره را از ناسره تشخیص می‌دهند، اگرچه، احتمال ایجاد برای برخی از نیز دور از انتظار نیست! ب- در نوع دوم مسئولانی مورد نظرند که در افکار عمومی به عمد و یا به سهو، نسبت به عملکردشان ایجاد شده است. این عده اگر قصد روشنگری داشته و این روشنگری را ضروری بدانند، می‌توانند موضوع را همراه با مستندات آن برای ملت توضیح بدهند و از آنجا که خود را خالی از نقص و خلل می‌دانند، بدیهی است که توضیح و روشنگری آنها بر دل مخاطبان می‌نشیند ولی بعضاً دیده شده، توضیح درباره عملکرد خود را، با استنادهای پی‌در‌پی به حضرت آقا همراه می‌کنند! به‌گونه‌ای که ممکن است مخاطب با این توهم رو‌به‌رو شود که انگار آنان (از «بای» بسم‌الله تا «تای» تمت) زیر نظر مستقیم حضرت آقا صورت پذیرفته است! و بالاخره باید گفت حضرت آقا، رهبر، مراد و مقتدای مسلمانان جهان و صد‌ها میلیون از آزادگان و سایر ادیان و مذاهب و یا مکاتب دیگر هستند. و به قول آن برادر پاسدار، کسانی از سهم آنها برای مسائلی که به آنها ربطی ندارد .