⚪️ به عنوان آخوندی دست ما گشاده نیست، اما اَبرویمان که می تواند گشاده باشد⚪️
✳️ منش روحانی نباید #فرماندهی باشد؛ هرچند تشریفات فرماندهی اصلاً مردمیِ محض است. شما فرض کنید در فلان محلهی تهران یا هر شهر دیگری پیشنماز یک مسجد هستید. پیشنماز یک مسجد چگونه رفتار میکند؟ با امر و نهی و پَسرو و پیشرو رفتار میکند؟ اگر بکند، مردم به نمازش نمیآیند. همیشه گرمترین نماز جماعتها متعلق به #پیشنمازهای_مردمی است: با مردم #گرم میگیرند؛ با مردم #خوش_اخلاقی میکنند؛ #بیحوصلگی نشان نمیدهند؛ #بدخلقی نشان نمیدهند، جواب مسألهشان را میدهند؛ یک وقت اگر کسی بیماری و مشکلی داشته باشد، اگر با پول نتوانند، با اخلاق آن مشکل را تسکین میدهند. گفت:
چو وا نمیکنی گرهی خود گره مباش
ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست
به عنوان آخوندی، دست ما گشاده نیست؛ اما ابرویمان که میتواند گشاده باشد.
✴️ بنده خودم سالها پیشنمازی کردهام؛ میدانم انسان چگونه باید با مردم رفتار کند. وقتی نماز تمام میشد، برمیگشتم رو به مردم مینشستم. تسبیحات حضرت زهرا را هم که میگفتم، افراد میآمدند و میدیدند راه باز است. جوان میآمد، مزلّف میآمد، بازاری میآمد، ریشدار میآمد، بیریش میآمد. آن زمان، پوشیدن پوستینهای وارونه در میان جوانهای بیتل مد شده بود. یک روز رفتم نماز، دیدم یکی از همین جوانهای آلامد که موهایش را روغن زده، آمده و صف اول کنار متدینین و بازاریهای خوب و افراد محاسن سفید نشسته. احساس کردم این جوان با من حرفی دارد. نشستم و به او پاسخِ نگاه دادم؛ یعنی اجازه دادم بیاید حرفش را بزند. جلو آمد و گفت آقا! من صف اول بنشینم، اشکال دارد؟ گفتم نه، چه اشکالی دارد؟ شما هم مثل بقیه. گفت: این آقایان میگویند اشکال دارد. گفتم: این آقایان بیخود میگویند! این جوان، دیگر از این مسجد پا نمیکِشد. این جوان، دیگر از این پیشنماز دل نمیکند. همینطور هم بود؛ از ما دل نمیکندند. بنده وقتی مسجد میرفتم، در میان صد نفر، اقلاً نود نفرش جوانها بودند. بنده هیچ چیز خاصی نداشتم؛ نه یک مایهی آنچنانیِ معنوی، نه یک مایهی دنیوی؛ اما با #مردم بودم.
🔆۱۳۸۳/۱۰/۲۳
#امام_خامنه_ای
#حوزه
#انس_با_مردم
#منش_روحانی
✴️✴️✴️✴️ خانه طلاب جوان ⬇️🔰⬇️🔰
@khaneTolab