همسر شهید #عبدالحسین_برونسی : خانه ما کوچک بود چنددفعه بهش گفتم: پنج تا بچه داریم، باید بفکر خانه بزرگتری باشیم اما هیچوقت حتی مجال فکر کردنش را نداشت چه برسد به خریدش جنگ شروع شده بود و نمیشد ازش توقعی داشت.. . خودم دست بکار شدم خونه رو فروختم و یه بزرگترشو گرفتم وسایل زیادی نداشتیم با کمک بچه ها با یک فرقون جابجا شدیم . . . چند روزی بود ما درخانه جدید بودیم و عبدالحسین در جبهه توی اتاق نشسته بودم،احساس کردم سرم خیس شد سقف را نگاه کردم آب چکه میکرد دستوپامو گم کردم یکهو شنیدم مامان! از اینجا هم آب داره میاد! اگر بگویم هرچه ظرف داشتیم گذاشتیم زیر سوراخ های سقف،دروغ نیست چندبار دیگر هم باران امد . بلاخره برگشت با تن مجروح آوردنش فردایش بچه های سپاه آمدند عیادت اتفاقا باران گرفت وقتی وضع را دیدند خداحافظی کردند و رفتند یک ساعت بعد آمدند دنبال عبدالحسین: با ماشین میبریمشون! کار واجبی د‌ارند! . وقتی از سپاه برگشت، چهره‌ش توهم بود آهی کشیدوگفت: بمن دستور دادند تا خونه رو درست نکنم حق ندارم برم جبهه! اگه از سپاه اومدن بگو وضع ما همینجوری خوبه اینا میخوان به من پول بدن منم نمیخام این کارو کنن . . . درطول زندگی شناخته بودمش هیچوقت کاری خلاف #رضای_خدا نکرد . . . وقتی ازسپاه آمدند دست یکیشان ساکی بود چند بسته #اسکناس درشت بیرون آورد اما عبدالحسین همه را ریخت درساک و جدی گفت: این #پول #مال #بیت_المال إ من سرسوزنی هم راضی نیستم بچه هام بخان با همیچین پولی تو رفاه باشن . . چندروزی گذشت حالش اصلا مساعد نبود اما گفت انشاءالله به یاری #امام_زمان درستش میکنم . #باران یک گوشه دیوار گلی حیاط راهم ریخته بود #عبدالحسین دور تادور دیوار را خراب کرد از سپاه امدند که بیا جبهه گفتم: میخای منو چند تا بچه را توی این خانه بی دروپیکر بذاری و بری؟ دلم میخاست گریه کنم گفت من از همون بچگی نه از دیوار کسی بالا رفتم نه به #زن و #ناموس مردم #نگاه کردم کسی طرفت نگاه نمیکنه چون من #مزاحم کسی نشدم هیچ ناراحت نباش! . . . هنوزم که هنوزه هیچ جنبنده ای مزاحم ما نشده @khanevadeherani

#سیره_عملی_شهدا #بیت_المال 💢جواب خون شهدا...💢 💠زودتر از شبهای قبل آمد خانه. هنوزخستگی ازتنش بیرون نرفته بودکه مادر،خواست باماشین همه خانواده را به یکی از زیارتگاههای نزدیک کرمان ببرد، تا هم زیارت کنیم و هم برای چندساعت دور هم باشیم وتفریح کنیم.حمیدرضا که خسته بودو نمیخواست روی حرف مادرحرفی زده باشد، قبول کرد. گفت : باشه... فقط قبل از رفتن برای چند دقیقه میرم بیرون؛ زود برمیگردم.چند دقیقه بعد با یک تاکسی برگشت و ما را به زیارت برد. موقع برگشت ازش پرسیدم: حمید! تو که ماشین داشتی،... چرا باهمون ماشین ما رو نبردی؟ گفت: شما چه طوری راضی میشوید من توی اون دنیاجوابگوی خون شهدا و مردم باشم؟ بنزینی که توی اون ماشینبود از پول بیت المال بود. دست درازی به بیت المال هم گناه داره. 🌷شرح عکس:میانه ی این جمع، رزمنده ی کلاهی شهیدحمیدرضا جعفرزاده است. برگرفته از کانال وصل خوبان @khanevadeherani

🌹در سحرگاه ۲۱بهمن۱۳۶۴ شهید غواص حاج قباد شمس الدینی از شهدای رابُر در منطقه ی عملیاتی فاو عراق حاشیه اروند رود به شهادت رسید🌹 ✅شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید قباد را حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه لشکر 41ثارالله می نامید. ✅شهید حاج قاسم سلیمانی: «...ما افتخار می کنیم پیرمرد 70ساله قباد شمس الدینی غواص لشکر ماست... اینها افتخارات ابدی کرمان ماست....» ✅حاج قاسم در جایی دیگر می فرماید: «....مزار این شهدا، مانند خداکرم سلیمانی، قبادشمس الدینی، فیروزی و علیدادی ....مثل یک شیء نورانی اند که وصل به منبع نور هستند، مثل یک مدار مغناطیسی که به یک مدار عظیم تر از خودش وصل شده است، شهدای ما معصوم نیستند اما اتصال کامل و انتصاب کامل به معصوم دارند، مرکز توسلند، مرکز توجهند.....» ✅حاج قاسم جایی دیگر می فرماید: «خیلی از شهدای رابر در قلب من جا داشتند شهید قباد شمس الدینی و شهید عیسی حیدری....که واقعا برجسته بودند» 🌹قسمتی از وصیتنامه شهیدقبادشمس الدینی خطاب به مسئولین: مسئولین بدانند، اگر عهد خود با شهدا را فسخ کنند، یا حقی به نام شهدا از مظلومی پایمال شود، آن‌ها را نمی‌بخشیم. این حکومت خون نمی‌دهد تا شکم‌ها از مال دنیا پر شود، خون می‌دهد تا اسلام ناب محّمدی برقرار باشد و عدالت و برابری حاکم شود. _._._._._🌷♡🌷_._._._._ #حاج_قبادشمس_الدینی #حاج_قاسم_سلیمانی #شهدای_غواص #والفجر۸ #اروندرود #لشکر۴۱ثارالله #شهید #وصیت_شهدا #بیت_المال #شهدای_رابر #شهدای_کرمان @shohadaes @khanevadeherani