eitaa logo
خانواده ایرانی
156 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
6.2هزار ویدیو
58 فایل
ارتباط با ادمین @Khanevadehirane2
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 راوی: 🔶 آن زمان هم رسم و رسوم ازدواج زیاد بود، ریخت و پاش بیداد می‌کرد؛ ولی ما از همان اول، ساده شروع کردیم. 🔹 خریدمان، یک بلوز و دامن برای من بود، و یک کت و شلوار برای مرتضی. ♦️ چیز دیگری را لازم نمی‌دانستیم. به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم. ⚜️ خودمان برای زندگی مان تصمیم می‌گرفتیم. همین‌ها بود، که زیبا ترش می کرد. 📚 مرتضی آیینه زندگی‌ام بود
📝 راوی: 🔶 شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، و یک جلد قرآن هم مقابلش. 🔹 مهریه را هم بر خلاف آن زمان سنگین نگرفتیم؛ اما مراسم‌مان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم؛ ♦️ البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواج‌مان را ببینند؛ این که می‌شود ساده ازدواج کرد، و خوشبخت بود. ⚜ عروسی‌مان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دورهم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه‌ی بخت. 📚 قرمز رنگ خون بابا 🌀 با ما همراه باشید.
📝 راوی: (٢) 🔶 آن زمان هم رسم و رسوم ازدواج زیاد بود، ریخت و پاش بیداد می‌کرد؛ ولی ما از همان اول، ساده شروع کردیم. 🔹 خریدمان، یک بلوز و دامن برای من بود، و یک کت و شلوار برای مرتضی. ♦️ چیز دیگری را لازم نمی‌دانستیم. به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم. ⚜️ خودمان برای زندگی مان تصمیم می‌گرفتیم. همین‌ها بود، که زیبا ترش می کرد. خانواده دوستی شهید مرتضی آوینی هنگامی که در خانه بود جز عشق و مهربانی نسبت به همه‌ی اعضای خانواده، چیزی از وی دیده نمی‌شد. اصولاً رفتار شهید آوینی همیشه همراه با مهربانی بود. شهید آوینی همیشه در کارهای خانه، به همسرش کمک می‌کرد. 📚 مرتضی آیینه زندگی‌ام بود ✅ارائه:مبلغه گرامی خانم نسرین حاجیلو، دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته مطالعات اسلامی زنان، مبلغه در زمینه زنان و خانواده، دانش آموزی و فعال در فضای مجازی
📝 راوی: 🔶 چک ها را دادن امضا کند. تا هزینه تعمیر اتاق‌ها را دید عصبانی شد. گفت «۲۵ هزار تومان برای موکت و کاغذ دیواری! 🔹 یعنی اتاق من نخست وزیر اون پیرزن سیستانی که شب چیزی نداره روش بخوابه باید اینطور باشه؟ من باید طوری زندگی کنم که بفهمم اون پیرمرد، اون پیرزن، اون بیچاره‌ی بدبختی که توی دورترین شهرهای ایران زندگی می کنه چی می‌کشه؟» ♦️ آخرش هم گفت «حق ندارید یه شاهیش رو از بیت المال بردارید. نصفش رو خودم میدم، نصفش رو هم اون آقایی که دستور این خرج‌ها رو داده.» 📚 یادواره شهید محمد علی رجایی ✅ارائه:مبلغه گرامی خانم نسرین حاجیلو، دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته مطالعات اسلامی زنان، مبلغه در زمینه زنان و خانواده، دانش آموزی و فعال در فضای مجازی
📝 راوی: 🔶 اولش که قبول نمی‌کرد، با اصرارهای من بالاخره راضی شد ازدواج کند. 🔹 معیارهایی برای انتخاب همسر داشت، دلش می‌خواست همسرش با ایمان باشد، به مادرش می‌گفت «مادر جون! زنی می‌خوام که با خدا باشه، دوست دارم طوری باشه که به حجابش افتخار کنم.» ♦️ روز اول به همسرش گفته بود «من به خاطر این ازدواج کردم، که دینم کامل بشه؛ چون بنای شهادت دارم، می‌خوام وقتی شهید شدم، با دین کامل برم به دیدار خدا.» 📚 کاش با تو بودم 🌀 ✅ارائه:مبلغه گرامی خانم نسرین حاجیلو، دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته مطالعات اسلامی زنان، مبلغه در زمینه زنان و خانواده، دانش آموزی و فعال در فضای مجازی 🏴🏴🏴
💢 زینب رویِ همه‌یِ صفحات دفترش نوشته بود: او می‌بیند ... ✨ با این کار می‌خواست هیچ‌وقت خدا را فراموش نکند ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸🍃🌸🍃