eitaa logo
خانواده ایرانی
165 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
4.9هزار ویدیو
51 فایل
ارتباط با ادمین @Khanevadehiranee
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 چه ویژگی هایی دارد 🎬 ✅ باور توحیدی و ایمان  🔹از آنجا که هر شخص تابع هدف اوست، افراد ابتدا باید هدفی مناسب برای زندگی خود تعیین کنند و نکته اساسی در این مسئله بحث و است، در غیر این صورت پیشرفتی صورت نمی پذیرد؛ 🔹 چراکه خانواده می‌تواند بر اساس هدف خود تحت ولایت خدا یا شیطان قرار بگیرد و چنانچه به مرز شیطانی راه پیدا کرد دیگر نمی‌توان آن را مؤثر در تحقق ظهور دانست.
✍️ شبی در سوریه، من بودم و بانوی اهل سنت... 💠 سوزش زخم بازویم لحظه ای آرام نمی گرفت، هجوم سرد و سنگین باد و خاک دست بردار نبود و سیاهیِ یکدستِ شب بیشتر آزارم می داد و باز هم هیچکدام حلاوت حضور در این هوای بهشتی را به مذاقم تلخ نمی کرد که حالا رؤیایم تعبیر شده و مدتی می شد که به عشق از حرم، در خاک برای خودم شور و حالی دست و پا کرده بودم. حالا در ظلمت ظالمانه این خرابه ها به عزم مبارزه با ها گشت می زدیم تا محله ای را که همین امروز از تروریست ها باز پس گرفته بودیم، پاکسازی کنیم. هر چند در و دیوار در هم شکسته خانه ها به خاک مصیبت نشسته بود، اما دیگر خبری از حضور ذلیلانه اراذل تکفیری نبود که صدای تیزی، خوابِ خوشِ خیالم را پاره کرد و سرم را به سمت صدا چرخاند. 💠درست از داخل خانه ای که مقابل درش ایستاده بودم، چند صدای گنگ و مبهم به گوشم رسید و باز همه جا در سکوتی سنگین فرو رفت. فاصله ام تا بقیه بچه ها زیاد بود و خیال حضور در این خانه، فرصت نداد تا کسی را خبر کنم که با نوک پوتینم در آهنی و شکسته خانه را آهسته فشار دادم تا نیمه باز شود. چراغ قوه کوچکم را به دهان گرفتم و اسلحه ام را آماده کردم تا اگر چشمم به چهره نحسش افتاد، شلیک کنم و خبر نداشتم در این خانه خرابه چه خبر است! در شعاع نور باریک چراغ قوه، سایه زنی را دیدم که پشت به من، رو به قبله ایستاده بود و پوشیده در پیراهنی بلند و شالی بزرگ، به شیوه نماز می خواند و ظاهراً ردّ نور چراغ قوه را روی دیوار مقابلش دید که تمام بدنش از ترس به لرزه افتاد، جیغش در گلو خفه شد و نمازش را شکست. فرصت نکردم چیزی بگویم که وحشت زده به سمتم چرخید و انگار راه فراری برای خودش نمی دید که با بدنی که از ترس به رعشه افتاده بود، خودش را عقب می کشید و نفس نفس می زد تا بلاخره پشتش به دیوار رسید و مطمئن شد به آخر خط رسیده که با صدایی بریده ناله می زد و به خیال خودش می خواست با همین نغمه غریبانه از خودش دفاع کند که کلماتی را به لهجه غلیظ محلی میان جبغ و گریه تکرار می کرد و من جز یک مفهوم مبهم چیزی نمی فهمیدم: «برو بیرون حرومزاده تکفیری!» در برابر حالت مظلوم و وحشت زده‌اش نمی‌دانستم چه کنم... ✍️نویسنده: فاطمه ولی نژاد
24.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🍃❤️ 🎥کلیپ ⚠️ اختلافات ساختاری خانم ها و آقایان 💕💕💕
براى "اتفاقِ خوب" زندگى ات منتظر باش هر قدر كه لازم است! اصلاً هر روز خودت را براى اتفاق افتادنش آماده كن و هر لحظه دنبالش بگرد! روزى نرسد كه اتفاق خوبت، لابه لاى مشكلات و مسائل روزمره گم شود و ديگر هرچه بگردى پيدايش نكنى... يا اين كه هى بيايد پشت پنجره ى اتاقت هى بنشيند روى يقه ى پيراهنت هى خودش را روى ميز كارَت برقصاند و تو ناديده اش بگيرى و بعد ها در آلبوم هاى جوانى ات به دنبال يافتن اثرى از "اتفاق خوب" به چشم هايت توى عكس ها خيره شوى و...! نكند كه دير شود نكند كه فكر كنى اتفاق نمى افتد..! زندگى پُر از اتفاق هاى خوب ريز ريز است فقط بايد نگاهشان كنى... شاید تو دعوت شده ای به آرامش ماندگار تا همان اتفاق زیبای گمشده برایت محقق شود.... ⭕️این بار مصمم اقدام کن✅ ⭕️برای اتفاق های خوب زندگیت هم منتظر باش و هم اقدام کن✅ 🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃