☯️ هیچ حالتی دائمی نیست..🔻
پسری دختری را خیلی دوست داشت.رفت خواستگاریش دختر به پسر گفت:حقوقی که تو در یک ماه میگیری برابر خرج یک روزه من است .پس چطور انتظار داری با تو ازدواج کنم .پسر گفت: من به تو علاقمندم و می خوامت. دختر گفت:برو سراغ یکی دیگه .ما به درد هم نمیخوریم.
بعد از ده سال دختر و پسر اتفاقی به هم برخورد کردند.دختر به پسر گفت حالا با یکی ازدواج کردم که درآمدش 10 برار درآمد تو ست.پسر با این حرفها اشک از چشمانش جاری شد در همین حال شوهر دختر آمد و به پسر گفت رئیس تو اینجا هستی؟
به خانمم معرفیت کنم شوهر به دختر گفت این رئیس من است خیلی وقت پیش یکی را بسيار دوست داشته و حالا به احترام اون هنوز ازدواج نکرده.
اگر دختری که میخواستش قبولش میکرد الان خیلی خوشبخت میشد دختر که متعجب شده بود زبونش بند اومد و حرفی نزد..
💢پس آگاه باش هوا در حال تغییر است و همان هوای قبلی نمیماند
هیچ وقت بلند پرواز نباش و به دیگران کوتاه بینی نکن که زمانه گذران است..
چرخ روزگار میگردد و پستی و بلندی ها را ظاهر می سازد.💢
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت.
😍 @mezahotollab 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 دودمه شب پنجم محرم
😍 @mezahotollab 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 دلتنگ حرم هستم حسین
🏴 ولی دل به علم بستم حسین
🎤 مداح: سید رضا نریمانی
#استوری
😍 @mezahotollab 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 یار عشقم منم علمدار عشقم
🏴 استوری شهادت عبدالله بن حسن
😍 @mezahotollab 😍
6.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 روضه سوزناک عبدالله بن حسن
🎤 مداح: حاج سید مهدی میرداماد
😍 @mezahotollab 😍
عزیز نسین در یکی از کتاب های خود می نویسد:در یکی از محلات فقیرنشین در شهر واشنگتن دی.سی، صبح زود که مردم فقیر آن منطقه از خانه هایشان بیرون زدند تا یک روز پر از رنج و مشقت دیگر را آغاز کنند ناگهان صدای ویولن زیبایی از گوشه یک خرابه به گوش رسید آوای ویولن آنقدر زیبا و مسحور کننده بود که پای آن مردم فقیر از رفتن به محل کارشان باز ماند اکثر آنها با اینکه می دانستند اگر دیر برسند جریمه سنگینی میشوند بدون توجه به این مشکل در آن خرابه که اندازه یک سالن کنسرت بود جمع شدند آخر این مردم هیچ تفریح و لذتی در زندگیشان نداشتند بنابراین حدود دو ساعت و نیم با گوش دادن به آن آهنگهای زیبا و استثنایی اشک ریختند خندیدند و به خاطراتشان فکر کردند سرانجام نیز ویولونیست که مردی ۳۵ ساله بود کارش تمام شد، ویولن خود را برداشت و آماده رفتن شد، اما با تشویق بی امان مردم پاهایش سست شد او همه آنها را به صف کرد و به همگی که حدود ۳۰۰ نفر بودند، نفری ۵ دلارهدیه داد سپس درحالیکه برای آنان بوسه می فرستاد، سوار تاکسی شد و رفت، رفت تا مردمان فقیر از فردا این ماجرا را همچون افسانه به دوستانشان بگویند اما در آن روز هیچکس نفهمید ویولونیست ۳۵ ساله کسی نبود جز جاشوا بل یکی از بهترین موسیقی دانان جهان که ۳ روز قبل بلیت کنسرتش هرکدام ۱۰۰ دلار به فروش رفته بود فردای آن روز جاشوا به یکی از دوستانش که از این موضوع با خبر شده بود گفت:من فرزند فقرم
وقتی در کنسرتم فقط مردم ثروتمند را دیدم از خودم خجالت کشیدم که فقرا را از یاد بردم به همین خاطر به آن محله فقیرنشین رفتم و همان کنسرت دو ساعت و نیمه را تکرار کردم بعد هم وقتی یادم آمد اکثر آنها به خاطر من باید جریمه شوند، پولی را که از کنسرت نصیبم شده بود، میان آنها تقسیم کردم و چقدر هم لذت بردم.
عده ای بزرگ زاده می شوند، عده ای بزرگی را به دست می آورند و عده ای بزرگی را بدون آنکه بدانند با خود دارند
😍 @mezahotollab 😍
عمه ساره ی بابا توی بالاخانه زندگی میکرد، یک ردیف بیست تایی، پله ی کلوخی بدون دیواره را باید رد میکردی، آنوقت میرسیدی روی پشت بام آشپزخانه، به اتاق نشیمن، که یک پرده ی گل سرخ داشت روی یک پنجره ی چوبی رو به تک درخت گلابیِ کنارِجوی آبِ کنارِ حیاط.
پنیر عمه ساره ی بابا، توی آشپزخانه ی پایین درست می شد و پشت پنجره ی بالاخانه رو به درخت گلابی، خورده.
عمه ساره، وسط جوشیدن شیر کمی سرکه توی آن می ریخت، شیر می برید، تکه تکه می شد، چند غل که میزد می ریختش توی آستر، آنوقت توی آن زیره ی سیاه می پاشید یا کنجد یا آویشن و یا گردو.
بستگی داشت بچه ها هوس چه طعمی کرده باشند، هاون را می گذاشت روی آستر تا آب پنیر گرفته شود، دو ساعت بعد پنیر آماده بود، برشش می زد و می گذاشت توی آب نمک توی مینی یخچال کوتاه سبز امریکایی.
بچه ها می خوردند دهانشان گردویی می شد، آویشنی، نعنایی، سیاه دانه ای یا کنجدی
هیچ وقت پنیر، زیر زبانشان طعم اشک، مزه ی رنج، خستگی، دلتنگی یا تنهایی نمیداد، چون عمه از زندگی کوچکش، شادی های بزرگی برای خودش ساخته بود، بی آنکه غم هایش را قاتی پنیر کند.
دلم هوس پنیر عمه ساره ی بابا را کرده توی بالاخانه رو به درخت گلابی.
#ملیحه_ترکمن_زاده
😍 @mezahotollab 😍
تراپیستم گفت:
یه نفر پشت در اتاق گیر افتاده و کمک میخواد
و تو تنها نفری هستی که میتونی نجاتش بدی و تو هیچ چیزی نداری که بتونی باهاش در و بشکنی و باز کنی، چیکار میکنی؟
گفتم: من در و میشکنم
گفت: نمیشکنه
گفتم: کمک میخوام از کسی
گفت: کسی نیست که بخواد کمکت کنه
گفتم: هیچکاری نمیتونم بکنم؟
گفت: نه
گفتم: پس باید چکار کنم؟
گفت: رها کن!
گفت: اونی که تو اتاقه، گذشته ی توئه
و اون هی داره خودش رو به تو
یادآوری میکنه اما تو کاری نمیتونی براش بکنی
پس باید رهاش کنی
درسته که دردناکه ولی تنها راه نجاته
😍 @mezahotollab 😍
🌏یکی از عجیب ترین سدهای جهان سد عجیب مونتیسلواین در کالیفرنیا، با افزایش بیش از حد مجاز اب، از طریق گودال تعبیه شده در پشت سد، آب اضافه را تخلیه میکند.
😍 @mezahotollab 😍