✅تشویق✅ #امام_کاظم علیه السلام به #فرزند_آوری ▪️بکر بن صالح می‌گوید به امام کاظم علیه السلام نوشتم: من پنج سال است که از بچه دار شدن، خودداری کرده‌ام و این، بدان دلیل است که همسرم آن را نمی‌پسندد و می‌گوید: به خاطر کمیِ مال تربیت آنان برای من سخت است. نظر شما چیست؟ امام علیه السلام در پاسخ من نوشت: " فرزند طلب کن؛ زیرا #خداوند_روزی آنان را می‌دهد. (الکافی/ ج۶/ص ۳/ ح ۷) #فرزندآوری 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan

#فرزند_بیشتر_عبادت_کمتر ✍️برگرفته از ماهنامه خانواده مبلغان شماره چهارم 💬گفت: «پسرم امیرعلی به‌خاطر تنهایی‌اش و نداشتن همبازی خیلی بی‌قراری می‌کند! به نظرت چی کار کنم؟» 💬گفتم:«براش همبازی بیار!» مسأله‌ای را مطرح کرد که امروزه برخی خانواده‌ها نیز درگیر آن هستند... #فرزند_آوری 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan

برای دریافت محتوای ماهنامه خانواده مبلغان کلیک کنید. #شماره_اول_ماهنامه_خانواده_مبلغان #شماره_دوم_ماهنامه_خانواده_مبلغان #شماره_سوم_ماهنامه_خانواده_مبلغان #شماره_چهارم_ماهنامه_خانواده_مبلغان 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan

#قصه_شب 💠 آبجی کوچولوی با مزه و با نمک من ✍️نویسنده: فرهادی حصاری محمدرضا 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 موضوع قصه: تولد نوزادی که باعث ایجاد سوء تفاهماتی برای برادر بزرگتر او می‌شود. 🔶 هادی دیگه نی‌نی رو دوست نداشت. خیلی از روزها یه گوشه‌ای می‌نشست و به مامان و آبجی کوچولوش نگاه می‌کرد، اون مثل قبل خوشحال نبود و با اینکه خدا بهش یه آبجی بامزه و بانمک داده بود اما دیگه اونو دوست نداشت. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/236218 📎 #کودک_نوجوان 📎 #قصه 📎 #تولد_نوزاد 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan 🌐http://mobaleghankhanvade.ismc.ir

#حدیث 🌷امام علی علیه السلام: ⚠️إيّاكَ أن يَنزِلَ بكَ المَوتُ و أنتَ آبِقٌ مِن ربِّكَ فی طَلَبِ الدُّنيا ⚠️مبادا مرگ در حالى به سراغت آيد كه تو از پروردگارت در طلب دنيا گريخته باشى. 📚غررالحكم حدیث2398 #امام_زمان #لبیک_یا_خامنه_ای #شعبان_العظیم 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan

آقا جواد کوله ِ پشتی سبک و راحتش را، روی دوشش انداخت. نگاهی به همسرش کرد و گفت: خوش به حال شما خانوما. ِ ِ چشمان او نگاه شیطنت‌آمیز و پرمهر درشت آقا جواد را تاب نیاورد... ✍️برگرفته از ماهنامه خانواده مبلغان شماره چهارم #دلدادگی_آقا_جواد #راهیان_نور 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan

#مجتمع_مسکونی_ما ساعت یک و نیم شب بود، یکی زنگ واحد ما را زد، درب را باز کردم، خانوم یکی از همسایه های مجتمع بود که به نظرم یا از خانه فرار کرده یا شوهرش او را انداخته بود بیرون.... ادامه ماجرا را در #شماره_چهارم_ماهنامه_خانواده_مبلغان مطالعه کنید. 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan

✅ پذیرش حوزه های علمیه خواهران در سال تحصیلی جدید 🔻مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران از بین خواهران علاقه مند به تحصیل در علوم دینی ثبت نام به عمل می‌آورد. 🔹 مهلت نام نویسی از 29 بهمن 1401 آغاز شده و تا پایان اردیبهشت 1402 ادامه دارد و علاقه‌مندان جهت ثبت نام می‌توانند به آدرس اینترنتی https://paziresh.whc.ir/ مراجعه کنند. #حوزه_های_علمیه_خواهران #طلاب_خواهر #معاونت_آموزش 🌸کانال رسمی حوزه‌های علمیه خواهران 🆔 @kowsarnews 🌐 news.whc.ir

♨️لطفاً وصل کنید به دکتر عسگری! 📞 روزی جوانی با مرکز علمی تماس☎️ گرفت و گفت: لطفاً وصل کنید روان‌شناس دکتر عسگری! با تعجب از همکاران پرسیدم اینجا دکتر عسگری داریم؟ گفتند: خیر. از او پرسیدم قبلاً با ایشان صحبت کردید؟ گفت: بله، روز گذشته ساعت 4 بعدازظهر. آن ساعت مرکز تعطیل است و فقط دو خدمتکار به‌طور نوبتی بعدازظهرها کار می‌کنند که یکی از آن‌ها آقای عسگری است. به او گفتم: ایشان نیستند، بعدازظهر تماس بگیرید. آقای عسگری، خدمتکار مرکز علمی بود. در یک منطقه از شهر زندگی می‌کردیم. گاهی برایم درد و دل می‌کرد. او سنگ‌بُر حرفه‌ای بود که به خاطر دیسک کمر ناچار شده بود شغل خدمتکاری را انتخاب کند. وقتی آقای عسگری را دیدم درباره‏ی آن جوانی که تماس گرفته بود، با او صحبت کردم. لبخندی زد و گفت: «عجب! پس فکر کرده من متخصصم. باید بهشون بگم من حتی سواد زیادی هم ندارم. راستش اون روز ساعت کار اداری تمام‌شده بود و همه رفته بودند. من بودم و مرکزی سوت‌وکور و همچون قبرستان ارمنی‌ها خلوت! زنگ تلفن به صدا درآمد و در فضای خلوت مرکز می‌پیچید. گوشی را برداشتم جوانی بود بسیار ناامید؛ از خودش، از دیگران، از آینده. خوبِ خوب، به سخنانش گوش دادم. بعدش از مشکلات زندگی‌ام برایش گفتم. وقتی فهمید زندگی پرفرازونشیبی داشتم و سردی و گرمی روزگار را چشیده‌ام. گویی تشنه‌ای بود که به چشمه‌ای آب‌خنک رسیده باشد. از اسب نگرانی پیدا شد و افسار اسب را به دست گرفت تا در سایه‌اش در بیابان تفتیده‌ی ناامیدی باهم حرف بزنیم. بعد از گفتگویمان خیلی تشکر کرد و گفت خیلی دیدم را به زندگی عوض کردید. حق با شماست، دنیا که به آخر نرسیده که این‌طوری زانوی غم بغل گرفته‌ام.» تکیه ‌بر تقوا و دانش در طریقت، کافری است رهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش 🔹«همدلی» یعنی تصور خود در شرایط و کالبد فرد مقابل و از نگاه او مسائل را دیدن. 🔹همدلی حساس بودن نسبت به درک احساسات و رنج دیگری است. 🔹فرد همدل همچون نجات‌غریق است، ولی «همدردی» یعنی غرق‌شدن در مرداب رنج و احساس شخص غریق. قدرت اثربخشی همدلی را دست‌کم گرفته‌ایم. این مهارت و فن بسیار کاربردی، از بس در فضای ساده‌انگارانه تکرار و دستمالی‌شده به آن جفا شده است. بد نیست در جلسه‌ای رسمی از برخی از واژه‌ها عذرخواهی کنیم. یکی از آن‌ها واژه همدلی است. خدا را چه دیدید شاید توانستیم دلش را به دست بیاوریم. هنر استاد باب راس یا فرشچیان را در نظر بگیریم چقدر ظرافت و دقت و تمرین در دل این نقاشی‌ها قرار دادند؟ 🔹همدلی، تابلوی هنری ما در روابط بین‌فردی است؛ بنابراین برای رسیدن به این هنر باید عرق بریزم، زحمت بکشیم، الگو یابی کنیم و زیر نظر مربیانی حاذق، نازک‌اندیشی و نازک‌بینی را تمرین کنیم. 💠به‌عنوان نمونه؛ 🔅فردی که موقع سخن گفتن فرزند یا همسرش، شنونده فعالی نیست و سرش توی گوشی است، فرسنگ‌‌‌ها از همدلی فاصله دارد. 🔅مادری که مشغول وب‌گردی و چت در فضای مجازی است؛ لالایی می‏خواند و به کودکش شیر می‌‌‌دهد، چرخ همدلی‌اش پنچر است و به رینگ و لاستیکِ ارتباط صدمه می‌زند و احتمال خطرِ چپ کردنِ ماشینِ رابطه‏، زیاد است. 📌حالا خوب است این مهارت را تمرین کنیم: بیاییم در برنامه‌ای مکتوب، روابط خود را رصد کنیم و هنر همدلی را تمرین کنیم. ای‌بسا هندو و ترک هم‌زبان ای‌بسا دو ترک چون بیگانگان پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از هم‌زبانی بهتر است ✍️محمدحسین قدیری 🔖برگرفته از شماره دوم ماهنامه خانواده مبلغان #همدلی 🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇 🌐https://eitaa.com/khanevademoballeghan