📌روش جامعهسازی امام رضا(ع) بر اساس محبت و دوری از دوقطبیسازی؛ قسمت اول
💠 راه نزدیک شدن و تقرّب به امامرضا(ع)
💠 لزوم پرهیز از گروهبندی در مقابل یکدیگر
💠 نفرین امامرضا(ع) بهخاطر یک گناه اجتماعی
💠 سرانجام شوم آزار دادن دوستان اهلبیت(ع)
استاد #علیرضا_پناهیان در هیئت آل یاسین مشهد
شیخ مفید در صفحۀ ۲۴۷ کتاب «اختصاص» نقل میکند که امامرضا(ع) به حضرت عبدالعظیم میفرماید: «يَا عَبْدَ الْعَظِيمِ أَبْلِغْ عَنِّي أَوْلِيَائِيَ السَّلَامَ» سلام من را به دوستانم برسان، «وَ قُلْ لَهُمْ أَنْ لَا يَجْعَلُوا لِلشَّيْطَانِ عَلَى أَنْفُسِهِمْ سَبِيلًا» و به آنها بگو شیطان را به خود راه ندهند. «وَ مُرْهُمْ بِالصِّدْقِ فِي الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ» آنها را به راستگویی در سخن و امانتداری دستور بده «وَ مُرْهُمْ بِالسُّكُوتِ وَ تَرْكِ الْجِدَالِ فِيمَا لَا يَعْنِيهِمْ وَ إِقْبَالِ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ وَ الْمُزَاوَرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ قُرْبَةٌ إِلَيَّ» به آنها امر کن سکوت کنند، مجادلههای بیهوده را کنار بگذارند، به یكدیگر روى آورند و به دیدن هم بروند؛ زیرا این کارها، باعث نزدیک شدن به من است.
«وَ لَا يَشْتَغِلُوا أَنْفُسَهُمْ بِتَمْزِيقِ بَعْضِهِمْ بَعْضاً» خودشان را مشغول در افتادن با همدیگر و تکهپاره کردن یکدیگر نکنند؛ یعنی این کار را نکنید که یک عده با هم رفیق بشوند که با یک عدۀ دیگر مخالفت کنند. گروهبندی نکنید! چندقطبی درست نکنید! همه باهم باشید. افراد گروه با همدیگر رفیق میشوند، بعد این باند علیه آن باند، آن باند علیه این باند میشود. پس حضرت میفرماید با هم رفیق بشوید، ولی این رفاقت را در خدمت تخریب همدیگر قرار ندهید.
👈🏻 ادامۀ متن: @panahian_text
📢 صوت: @Panahian_mp3
🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇
https://eitaa.com/khanevademoballeghan
http://mobaleghankhanvade.ismc.ir
📌روش جامعهسازی امام رضا(ع) بر اساس محبت و دوری از دوقطبیسازی؛ قسمت دوم
💠 دوقطبیسازی، یک مشکل بزرگ دینی و اخلاقی
💠 دوقطبیسازی، مانع پیشرفت کشور
استاد #علیرضا_پناهیان در هیئت آل یاسین مشهد
دوقطبیسازی، یک مشکل بزرگ دینی و اخلاقی
در زمان پیغمبر(ص) منافقانی بودند که اگر چه بعداً قاتل اهلبیت(ع) شدند، هیچکدام افشا نشدند؛ اما منافقی به نام عبداللهبناُبَی افشا شد. تفاوت او با دیگر منافقان این بود که میخواست با تحریک گسل مهاجرین-انصار جامعه را دوقطبی کند. پیغمبر(ص) بهقدری از این کار ناراحت شد که تقریباً یک شبانهروز با مردم سخن نگفت. ایشان با این برخورد جامعه را بهخاطر دوقطبیسازی مجازات کرد.
دوقطبیسازی، مانع پیشرفت کشور
اصلاح کلّیت جامعه، هدف اول پیغمبر(ص) و اهلبیت(ع) بوده است. وقتی جامعه درست شود؛ در فضای بهاری آن، گلها و گیاهان جوانه میزنند و نهالها رشد میکنند. ایجاد فضای مناسب برای رشد، بسیار مهم است.
یکی از بزرگترین مشکلات دینی و اخلاقیای که در جامعۀ ما پدید آمد و میتوانست روح ولایت را از جامعۀ ما ببرد که جامعه مقاومت کرد، دوقطبی کردن جامعه به اصلاحطلب-اصولگرا بوده است. بعضی از انقلابیون میگویند دوقطبی اصلاحطلب-اصولگرا طبیعت یک جامعۀ دارای دموکراسی است؛ اما اینطور نیست. صهیونیستها جوامع را دوقطبی میکنند تا با هم دعوا کنند و هیچوقت پیشرفت نکنند.
گاهی میخواهیم انتقاد کنیم، میگویند این از جناح ما است، از خودیها انتقاد نکنید! میخواهیم خوبی آن طرف را بگوییم، میگویند تعریف نکن، آنها تقویت میشوند. وقتی شما خوبیها را تقویت نکنید و از بدیها انتقاد نکنید، کشور پیشرفت نمیکند.
📢 صوت: @panahian_mp3
🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇
https://eitaa.com/khanevademoballeghan
http://mobaleghankhanvade.ismc.ir
📌روش جامعهسازی امام رضا(ع) بر اساس محبت و دوری از دوقطبیسازی؛ قسمت سوم
💠 لزوم وضع قانون علیه دوقطبیسازی
💠 تلازم دین و انقلابیگری با تخصص در ادارۀ کشور
💠 دیکتاتوری رسانه
استاد #علیرضا_پناهیان در هیئت آل یاسین مشهد
لزوم وضع قانون علیه دوقطبیسازی
من از مجلس شورای اسلامی تقاضا میکنم برای دوقطبیسازی در فضای رسانهای مقرراتی وضع شود. انگار این منکر، معروف شده است. روزنامههایی که با خرج دولت ساخته و پرداخته میشوند، حق ندارند دوقطبیبازی کنند. این روش که «از جناح مخالف، فقط انتقاد کنیم» باید اصلاح بشود.
دوقطبیسازی بدتر و زشتتر از دروغ و نشر اکاذیب است؛ چون دوقطبیسازی اجازه نمیدهد حرفهای راست زده بشود، آنوقت امید از جامعه میرود و مشارکت مردم در انتخابات پایین میآید.
تلازم دین و انقلابیگری با تخصص در ادارۀ کشور
رئیس جمهور محترم صریحاً میگویند من جناحی نیستم؛ یعنی جامعه توسط لیدرهای سیاسی از این حرفها عبور کرده است. ایشان گفتند وقتی میخواهید بچهتان را پیش پزشک ببرید نمیپرسید این اصلاحطلب است یا اصولگرا؟ این حرف درستی است که بیست سال است میگوییم. باید مدیریت جامعه به سمت تخصصی شدن پیش برود.
مدیری که زیاد دین ندارد، از تخصص خود هم نمیتواند خوب استفاده کند. دین، عقل راهبردی انسان را افزایش میدهد. کسی که دارای تدبیر، تفکر استراتژیک و قدرت برنامهریزی راهبردی نیست، دینش هم زیر سؤال است. کسی که ترس از قیامت دارد، در امور دنیا هم بهتر برنامهریزی میکند. مدیر باید قدرت ریسک داشته باشد، پس باید مؤمن باشد، چون کسی که به خدا ایمان دارد، از چیزی نمیترسد.
وقتی میگویم «فقط کارآمدی را در نظر بگیرید»، منظورم لیبرال و تکنوکرات شدن و کنار گذاشته دین و انقلابیگری نیست؛ چون ولایتمداری و نماز شبی که رهبری به مسئولین توصیه میکنند، به نفع کارآمدی است. وقتی کسی ولایتمدار نباشد، کارآمد هم نیست.
دیکتاتوری رسانه
هرکس دوست دارد ولایتمدار باشد، گروهگرایی نکند. در دلمان کینۀ کسی را نگه نداریم، خودمان را گروهی مقابل گروه دیگر نکنیم. بگذارید استعدادها شکوفا شود. وقتی دچار گروهگرایی شویم نخبهها کنار میکشند؛ میگویند: «اگر حرفی بزنیم در رسانهها میگویند تو متعلق به آن گروه هستی، پس بهتر است سکوت کنم و نقد و پیشنهادی نداشته باشم»؛ این یعنی خفقان و دیکتاتوری رسانه!
📢 صوت: @panahian_mp3
🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇
https://eitaa.com/khanevademoballeghan
http://mobaleghankhanvade.ismc.ir
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱
💠 قرآن، کتابی اجتماعی و تاریخی
💠 برخی از آفات شروع آموزش دین با بحثهای عقلی
💠 زیبایی روش آموزشی قرآن
💠 ضرورت تحلیل تاریخی یک موضوع بسیار مهم
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
قرآن، کتابی اجتماعی و تاریخی
یکی از برداشتهای رایج ما دربارۀ دین این است که دین بیشتر یک امر عقیدتی، معنوی یا اخلاقی است، درحالیکه اگر بخواهیم دین را با قرآن بشناسیم، بیشتر آیات قرآن اجتماعی هستند و قرآن را باید بیشتر یک کتاب تاریخی تلقی کرد. قصص انبیاء قرآن حجم بسیار زیادی را از آیات قرآن را به خودشان اختصاص میدهند. غالب آیات قرآن مباحث تاریخی دربارۀ درگیریهای بین انبیاء با مخالفانشان بهویژه پیامبر اسلام است. به همین دلیل قرآن قصه زیاد دارد. بحث عقیدتی، اخلاقی یا احکام در قرآن خیلی کم است.
امیرالمؤمنین(ع) در نامۀ ۳۱ نهجالبلاغه که اولین جزوۀ آموزش دین در تاریخ اسلام است، برای اینکه مخاطب خودش را متقاعد کند که حرفهای امیرالمؤمنین(ع) را بپذرید میفرماید حرف من را بپذیر، چون من تاریخ بسیار مطالعه کردم، اما ما میگوییم حرف من را به دلیل استدلالهای عقلی بپذیر ولی روش ما، نتیجه لازم را در پی ندارد.
برخی از آفات شروع آموزش دین با بحثهای عقلی
ما برای اثبات حقانیت دین، خدا، نبوت، معاد و ... با بحثهای عقلانی شروع میکنیم. اینطور بحثها میتواند نفرتبرانگیز باشد و بوی تحمیل از آن به مشام بیاید. غالب مردم که در همین جمهوری اسلامی آموزش دیدهاند، دین را یک امر شیرین نمیدانند بلکه آن را یک امر تحمیلی میدانند. این به خاطر اثر روانی آموزش عقائد است.
شما وقتی فرد را با استدلالهای عقلی محاصره میکنید، در واقع فرد را تسلیم کردید و او میبیند راه گریزی ندارد. او به امری تسلیم میشود که زیباییاش را نفهمیده، توصیفش را نشنیده، روایتی از گذشتۀ آن ندارد و آیندهای از آن تصور نکرده است. بیان عقلانی اصول عقائد راه تفکر را هم میبیند. شما به جای مخاطب فکر میکنید و نتیجه را جلویش میگذارید.
زیبایی روش آموزشی قرآن
در قرآن کریم دو روش را زیاد نمیبینید؛ استدلال عقلی فراوان و تعریف علمی فراوان. قرآن اجازه میدهد خودمان این دو مورد را برداشت کنیم. چیزی که در قرآن فراوان است قصه، تاریخ، گفتگو و ... است. بیاییم فرد را با تاریخ مواجه کنیم و قصههای تاریخی بگوییم. اینطوری عقل مخاطب را فعال کردهایم. میگوییم دربارۀ این حادثه و قصه فکر کن. بگذاریم خودش برداشت کند و نتیجه بگیرد. از نظر آموزشی این روش خیلی قشنگتر است. ما تقریباً روش قرآن و نهج البلاغه را کنار گذاشتهایم و میگوییم اینها مبتنی بر تجربه و تحلیل تجربه هستند. تجربه ابطالپذیر است و تحلیلهای مبتنی بر آنها سستبنیان هستند.
ضرورت تحلیل تاریخی یک موضوع بسیار مهم
یکی از سؤالهای بسیار مهمی که میخواهیم جواب بدهیم، این است که چه شد اسلامی که آیاتش شفاف نازل شد و پیامبر(ص) آنها را اجرا کرد، مردم بعد از چند سال دست به قتل فرزندش امام حسین(ع) زدند؟! ماجرا چه بود که منجر به قتل امام حسین(ع) شد؟ اگر انسان آیات قرآن و زندگی پیغمبر و اولیاء خدا را تحلیل نکند، پس این فکر به چه درد میخورد؟!
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۶
🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇
https://eitaa.com/khanevademoballeghan
http://mobaleghankhanvade.ismc.ir
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۱ - قسمت دوم
💠 شهادت امامحسین(ع) باید ما را به تفکر و تحلیل تاریخ وادار کند
💠 قرآن غالباً یک متن تاریخی است
💠 یک نمونه از آیات قرآن که ظاهراً تاریخی نیست
💠 با توجه به بُعد تاریخی آیات، معنای آنها را بهتر میفهمیم
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
شهادت امامحسین(ع) باید ما را به تفکر و تحلیل تاریخ وادار کند
حادثۀ شهادت امامحسین(ع) از جهاتی بزرگتر از حادثۀ شهادت همۀ اولیاء خداست. شهادت امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س) و امام حسن مجتبی(ع) فردمحور است. این سه شهادت بیشتر حالت ترور دارند، ولی امامحسین(ع) با حرکت جمعی و آگاهانه مردم شهید شد. دیگر امامان معصوم توسط خلیفۀ وقت مسموم شدند، اما در شهادت امامحسین(ع) حرکت مردمی مؤثرتر از وجود یزید ملعون بود.
اگر عقیدتی به دین نگاه کنید میگویید مردم کوفه به مبدأ، معاد یا ولایت اهلبیت(ع) ایمان نداشتند، اگر اخلاقی به دین نگاه کنید میگویید آنها آدمهای خبیثی بودند، اگر احکامی نگاه کنید و بحث را به شکمهای پُر از لقمههای حرام محدود کنید، آنوقت خودتان را از فهم خلاص کردهاید. این موضوع تحلیل تاریخی میخواهد و باید ما را به فکر در تحلیل تاریخ وادار کند.
قرآن غالباً یک متن تاریخی است
روش قرآن در تربیت انسان غالباً تاریخی است، این روش هم شما را وادار به تفکر میکند و هم در ویژگیهای فردی باقی نمیگذارد، بلکه به تفکر در مناسبات اجتماعی وا میدارد.
براساس یک نگرشسنجی، درصد بالایی از مردم ایران دین را از سیاست جدا میدانند. این تلقی بهخاطر نگاه نکردن به تاریخ اسلام -آنچنان که باید و شاید- و عدمتوجه به این نکته است که قرآن غالباً یک متن تاریخی است. قرآن اکثر تذکرات، مواعظ، اخلاقیات و اعتقادات را در ضمن داستانهای تاریخی بیان میکند.
یک نمونه از آیات قرآن که ظاهراً تاریخی نیست
سورۀ فرقان، آیات 50 تا 53: «وَ لَقَدْ صَرَّفْناهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُوراً»؛ ما اين آيات را بهصورتهاى گوناگون براى آنان بيان كرديم تا متذكّر شوند، ولى بيشتر مردم از هر كارى جز ناسپاسی ابا دارند.
«وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيرًا»؛ اگر میخواستیم در هر شهر و روستایی، یک پیامبر میفرستادیم.
«فَلا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ جاهِدْهُمْ بِهِ جِهاداً كَبِيراً»؛ ای پیامبر! از کافران اطاعت نکن و با آنها جهاد کبیر کن! (این آیه مربوط به مکه است، لذا منظور جهاد با شمشیر نیست.)
«هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً»؛ او است خدایی كه دو دريا را به هم آميخت، اين شيرين و گوارا و آن شور و تلخ است، و ميانشان مانعى قرار داد.
با توجه به بُعد تاریخی آیات، معنای آنها را بهتر میفهمیم
مشرکین به رسولخدا(ص) گفتند تو پیامبر مردم مکه هستی، خدا یک پیامبر برای مدینه و یک پیامبر برای طائف بفرستد، تا هر قومی پیغمبری داشته باشد و مردم مجبور نباشند به پیامبر قوم دیگر تن بدهند. باید روی این حرف ظاهراً مصلحتاندیشانه خیلی کار بشود. وقتی به بُعد تاریخی این آیات نگاه میکنیم معنای آنها را بهتر میفهمیم. حرف مردم اگرچه بد نیست، اما بسیار خطرناک است، لذا خدا پیامبر را از اطاعت آنها نهی میکند و دستور میدهد با مشرکین جهاد کند.
توجه به قصه نزول این آیات ربط اشاره به قرار رفتن دو دریای شیرین و شور را به آیات قبلی میفهماند. شاید منظور این باشد که اختلافهای بین اقوام دلیل نمیشود که هر قومی یک پیامبر داشته باشد، همانطور که خدا میتواند دو دریای مختلف را در کنار هم نگهدارد، پیامبر هم که خلیفۀ خداست، میتواند اقوام مختلف را در کنار همدیگر نگه دارد. باید در متن حادثه قرار بگیریم تا معنای این گفتگو را بفهمیم.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۶
🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇
https://eitaa.com/khanevademoballeghan
http://mobaleghankhanvade.ismc.ir
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۲ - قسمت اول
💠 تکیه بر تاریخ بیشتر از استدلال در جذب جوانان مؤثر است
💠 توصیف نگاه عمیق تاریخیِ امیرالمؤمنین علی(ع) در نامۀ ۳۱
💠 چرا در فرهنگ دینیمان به تجربه نمیپردازیم؟
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
تکیه بر تاریخ بیشتر از استدلال در جذب جوانان مؤثر است
نامۀ ۳۱ نهجالبلاغه اولین جزوۀ آموزشی دین بعد از قرآن است. در این نامه امیرالمؤمنین(ع)، برای اینکه اعتماد جوان را جلب کند تا او به حرفهایش گوش بدهد، نمیفرمایند از بس قرآن خواندم، از بس با حضرت رسول(ص) همسخن بودم و تلمذ کردم، از بس فکر فیلسوفانه و عاقلانه داشتم؛ بلکه میفرماید از بس تاریخ خواندم به حرفهای من گوش بده. این رویکرد واقعاً اطمینانبرانگیز است. اگر با جوانهایمان اینگونه برخورد کنیم، رویکردشان به دین تغییر میکند.
یک زمانی مارکسیستها جوانهای ما را از ایمان خارج میکردند؛ اگر نمیتوانستند آنها را کمونیست کنند و کاملاً از دین خارج کنند، آنها را دچار التقاط میکردند و از آنها تروریست درست میکردند. مارکسیستها استدلال محکمی نداشتند اما با تکیه بر تاریخ، جوان مؤمن مسلمان را مجاب و جذب میکردند؛ وقتی میگفتند «تاریخ نشان داده است ... » افراد را خام میکردند و اندیشهها را میربودند.
در مورد اهمیت تاریخ از نگاه قرآن توجه داشته باشیم که از نظر تعداد صفحات، حدوداً یکسوم قرآن (۲۰۰ صفحه) و از نظر تعداد آیات، حدوداً دوسوم قرآن (۴۰۰۰ آیه) تاریخی است. بنابراین باید در مورد تاریخ خیلی تأمل کنیم.
توصیف نگاه عمیق تاریخیِ امیرالمؤمنین علی(ع) در نامۀ ۳۱
حضرت علی(ع) در نهجالبلاغه میفرماید: «أَيْ بُنَيَّ إِنِّي وَ إِنْ لَمْ أَكُنْ عُمِّرْتُ عُمُرَ مَنْ كَانَ قَبْلِي فَقَدْ نَظَرْتُ فِي أَعْمَالِهِمْ وَ فَكَّرْتُ فِي أَخْبَارِهِمْ وَ سِرْتُ فِي آثَارِهِمْ حَتَّى عُدْتُ كَأَحَدِهِمْ بَلْ كَأَنِّي بِمَا انْتَهَى إِلَيَّ مِنْ أُمُورِهِمْ قَدْ عُمِّرْتُ مَعَ أَوَّلِهِمْ إِلَى آخِرِهِمْ فَعَرَفْتُ صَفْوَ ذَلِكَ مِنْ كَدَرِهِ وَ نَفْعَهُ مِنْ ضَرَرِهِ فَاسْتَخْلَصْتُ لَكَ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ نَخِيلَهُ وَ تَوَخَّيْتُ لَك جَمِيلَهُ وَ صَرَفْتُ عَنْكَ مَجْهُولَه ...»
پسرم! اگرچه من به اندازۀ مردمى كه پيش از من بودهاند عمر نكردهام، ولى در كردارشان دقّت، و در اخبارشان فكر نموده، در آثارشان سياحت كردهام، تا جايى كه همانند يكى از آنان شدهام، بلكه گويى از پى آنچه كه از وضع آنان به من رسيده عمرم را با اولين و آخرينشان گذرانيدهام، زلال اعمالشان را از تيرگى، و سود و زيان كردارشان را شناختم. از اين رو از هرچيزى پاكيزه و خالصش را برايت انتخاب كردم، و از ميان آنهمه برنامه، زيبايش را برايت برگزيدم، و نامعلوم آن را از تو دور داشتم؛ ...
بعد از این توضیح امیرالمؤمنین(ع) نصایح اخلاقی و معنوی و نکات معرفتی را بیان میکند، که آنها را از تاریخ به دست آورده است. امیرالمؤمنین(ع) وقتی میخواهد با مخاطب خودش صحبت کند، به تاریخ ارجاع میدهد.
چرا در فرهنگ دینیمان به تجربه نمیپردازیم؟
تجربه خیلی مهم است؛ اما چرا در فرهنگ دینیمان به تجربه نمیپردازیم؟ چون تجربه را ضعیفترین علم میدانیم. تجربه در حدّ کلام صریح خدا در قرآن و کلام صریح معصوم نیست. تجربه میتواند تفسیرها و تحلیلهای مختلف داشته باشد. لذا تجربه را چندان قابل اعتماد و اتّکا نمیدانیم. به همین دلیل زیاد سراغ تجربه نمیرویم، اگرچه قدرت متقاعدکنندگی تجربه به ویژۀ تجربۀ تاریخی بالاست.
به قول شهید سید محمدباقر صدر مردم غالباً اسیر محسوسات هستند و باید با همین ادبیات با آنها حرف زد. شهید صدر این برداشت را به قرآن نسبت میدهد و میفرماید قرآن از طریق محسوسات با مردم صحبت میکند. روش قرآن برای انگیزهسازی در مردم این نیست که مباحث عقلی و اعتقادی به شیوۀ علم کلام سنتی را زیاد مطرح کند. اگر جوانها از دین فاصله دارند، بهخاطر دین نیست. بنابراین روشهای ما باید اصلاح شود.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۷
🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇
https://eitaa.com/khanevademoballeghan
http://mobaleghankhanvade.ismc.ir
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۲ - قسمت دوم
💠 روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است
💠 درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است
💠 وارد شدن به اجتماع و فرار از فردیت، راه معنویت و تقرب است
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
روش تربیتی دین، «به فکر واداشتن» است
منبع و محل تفکر ما چه چیزی باید باشد؟ تاریخ گذشتگان؛ خداوند میفرماید: «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» (اعراف،176) روش قرآن به تفکر واداشتن است، نهتنها در بحثهای تاریخی بلکه کلاً قرآن اینگونه است که انسانها را به تفکر وادار کند.
دین این روش تربیتی را میپسندد؛ اما مذهبیها خیلیوقتها این روش را رعایت نمیکنند، به جای اینکه جوان را وادار به فکر کنند، میخواهند مراقبت کنند او نتیجۀ غلط نگیرد. باید جوان به فکر وادار شود، نه اینکه نتایج را جلویش بگذاریم و بگوییم اینها را قبول کن و یاد بگیر. قرآن معماگونه حرف میزند، شما باید معماها را حل کنید.
امتحانها در مدارس و دانشگاهها مبتنی بر حافظه است. متأسفانه حوزۀ علمیه هم چند سالی است نمرهای شده و بر اساس حافظه نظر میدهند. این راحتترین و غلطترین راه ارزیابی است. باید تفکر پرورش پیدا بکند. وقتی تفکر پرورش پیدا کند، تور ماهیگیری به افراد دادهاید؛ اما وقتی حافظۀشان زیاد شود ماهی در انبارشان ریختهاید.
درجات مؤمنین، بر اساس مقدار تفکرشان است
یکی از اهداف مهم تهاجم فرهنگی این است که شما تحلیل نکنید و تفکر عمیق نداشته باشید. ویژگی مهم انحراف دینی مثل اسلام آمریکایی این است که اهل تفکر نیستند. تحجر دشمن شمارۀ یک تفکر است. متحجرها دیگران را از دین متنفر میکنند.
امامباقر(ع) به امامصادق(ع) فرمود: «يَا بُنَيَّ اعْرِفْ مَنَازِلَ الشِّيعَةِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ وَ مَعْرِفَتِهِمْ فَإِنَّ الْمَعْرِفَةَ هِيَ الدِّرَايَةُ لِلرِّوَايَةِ وَ بِالدِّرَايَاتِ لِلرِّوَايَاتِ يَعْلُو الْمُؤْمِنُ إِلَى أَقْصَى دَرَجَاتِ الْإِيمَان» (معانی الاخبار، ص1) شیعیان مقامات و مراتبی دارند، درجهشان را باید براساس مقدار درایت و تفکرشان در روایات تشخیص بدهیم، نه براساس تعداد احادیثی که حفظ دارند.
مشکل امروز دینداران ما این است که میخواهند فقط با نقل و نه با عقل و فکر در آیات قرآن و آنچه که از معصومین(ع) نقل شده است، به نتیجه برسند.
وارد شدن به اجتماع و فرار از فردیت، راه معنویت و تقرب است
به اعتقاد علامۀ طباطبایی یکی از مزیتهای قرآن این است که در بحث تاریخ یک باب جدیدی را باز میکند و آن «تاریخ اقوام و ملل» است، تا قبل از آن سابقه ندارد تاریخ اقوام بیان بشود، مثلاً این قوم اینطور بود، بعد به اینجا رسید، بعد آنطور از بین رفت.
ایشان میفرماید: «... و از همين جا است كه مىبينم قرآن همان عنايتى را كه به داستان اشخاص دارد، به داستان و تاريخ امتها نيز دارد بلكه اعتنايش به تواريخ امتها بيشتر است.» راه معنویت وارد شدن به اجتماع است. فردیت نقطۀ انحرافی است که باید جلویش را بگیریم، رها کردن اجتماع و فرو رفتن در فردیت، تقرّب نمیآورد. هرکس میخواهد مقرب بشود، در جمعیت غور کند و از فردیت فرار کند، تا حال خوبی پیدا کند. این رویکرد تربیتی قرآن است که یک کتاب انسانساز است.
ایشان در ادامه میفرماید: «برای اینکه در عصر نزول قرآن آنچه از تاریخ بر سر زبانها بود تنها احوال پادشاهان و رؤسای امتها بود.» هنوز هم کتابهای تاریخ مدارس ما غالباً تاریخ پادشاهان است. «و ناقلین تاریخ هیچ در صدد ضبط احوال امتها و تواریخ جوامع نبودند. شرح حال جوامع تنها بعد از نزول قرآن باب شد.» (ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۱۵۳)
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۷
🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇
https://eitaa.com/khanevademoballeghan
http://mobaleghankhanvade.ismc.ir
📌رویکرد تاریخی قرآن برای تعلیم و تربیت دینی/ج ۳ - قسمت اول
💠 فرهنگ زندگی جمعی، عصارۀ دین
💠 عامل اتصال مردم و ایجاد امت
💠 علت بیان داستان اقوام در قرآن
💠 تلازم امامت با امت
استاد #علیرضا_پناهیان در حسینیۀ امابیها(س)
فرهنگ زندگی جمعی، عصارۀ دین
خدا به عنوان قوم و امت با ما برخورد میکند، البته نه قومیت بهمعنای ترک، کرد، لُر، بلوچ ...، بلکه بهمعنای امت اسلام و گروه مؤمنان که شما عضو آنها هستید. طبق توصیه مقام معظم رهبری لازم است به دانشآموزها زندگی جمعی یاد داده شود. آنها دوست دارند رفیقبازی و تیمکِشی کنند. این حال نوجوان را تحویل بگیرید! به آنها بگویید مثل فوتبال گروهبندی و یارکِشی کنند. خوب است که تمرین ریاضیات هم تیمی باشد. نوجوان میخواهد فرآیند اجتماعیشدن و عضوی از امت اسلامی شدن را طی کند؛ اما متوقفش کردیم.
فرهنگ زندگی جمعی عصارۀ دین است. دین خیلی هوشمندانه است، ولی خیلیها اینطور تصور نمیکنند؛ از اینطرف قرآن نازل کرده تا شما تربیت اجتماعی پیدا کنید و از آنطرف یک محل اجتماع به نام مسجد گذاشته است.
عامل اتصال مردم و ایجاد امت
امام حسین(ع) یک حلقۀ وصل است تا مردم به هم متصل شوند؛ ما را دور هم جمع کرد تا دین را نگه دارد. الآن هم امام حسین(ع) جمع بیست میلیونی برای خدا درست میکند. حضرت امام(ره) فرمود: اگر کسی در خانهاش زیارت عاشورا بخواند و صد لعن و صد سلام بگوید، اسلام حفظ نمیشود. امام موجب ائتلاف جداییها است، «وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ» (زیارت جامعه کبیره). این انقلاب اسلامی، با هیئتهای مؤتلفه جان گرفت و شروع شد. هیئتهای مؤتلفه، کلمۀ خیلی عمیقی است. ریشۀ هیئتهای مؤتلفه را مرحوم شاهآبادی، استاد عرفان حضرت امام(ره) راه انداخت.
ما با «حسین»(ع) در آستانۀ امت اسلامی شدن هستیم! گویا کلّ انقلاب اسلامی مقدمه بود، برای بیداری و قدرت گرفتن جریان مقاومت در منطقه تا کلّ منطقه بتواند امنیت برگزاری اربعین را فراهم کند. حضرت امام(ره) میفرمود: هیچ عاملی مثل سیدالشهدا نمیتواند بین دلها ارتباط و اتحاد برقرار کند. وقتی متوجه میشویم امام حسین(ع) با چه هزینهای جامعه و اجتماع ما را شکل داده، خجالتزده میشویم.
علت بیان داستان اقوام در قرآن
چرا خدا داستان اقوام را در قرآن مطرح میکند؟ برای اینکه بفهمیم ما هم قوم هستیم. آیا جالب نیست موضوع بسیاری از آیات قرآن اقوام هستند؟! مثل «لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ ...» (انعام،۲۴) ما بر امتهایی قبل از تو پیامبرانی را فرستادیم و ... . «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ ... » (غافر،5). خداوند در آیات زیادی بر امر اجتماعی میپردازد. «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (رعد،11) خدا سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه آن قوم با انجام کارهایی وضع خودشان را خراب کنند. با این حال چرا ما تلقی جمعی از قرآن پیدا نمیکنیم؟! چون تلقی فردی از دین در ذهن ما فرو رفته است.
تلازم امامت با امت
مسلمان شدن کافی نیست، عضو امت شدن هم لازم است. مسئلۀ امت هنوز جا نیفتاده است. کسی که به امت شدن نرسیده، چطور دنبال امام میگردد!؟ امامت غالباً با امت معنا میدهد. شما نمیتوانید امامت را بدون امت بهطور دقیق بشناسید. امام هم نمیتواند بدون امت امامت کند. متأسفانه غالب افراد میخواهند تنهایی با امام ارتباط برقرار کنند.
📢 صوت: @panahian_mp3
🚩 حسینیۀ امابیها(س) - ۱۴۰۳.۰۴.۱۸
🏡به خانوادۀ مبلغان بپیوندید👇
https://eitaa.com/khanevademoballeghan
http://mobaleghankhanvade.ismc.ir