eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
8.5هزار ویدیو
386 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥بشارت نزدیکی ظهور از زبان شهید طهرانی مقدم به برادرش در خواب‼️ 🍃🌹🍃
+چمرانـ: من مرد زندگـے نیستمـ. -پروانہ:(جا میخورد)یعنـےچہ؟ +چمرانـ: من یڪ تڪلیفے توے اینـ عالم دارم ڪہ فکر میڪنم براے این تکلیفـ بہ دنیا آمده امـ. نگاه نکن بہ دڪتراے فیزیڪ پلاسما ، بہ حقوق ماهـے چند هزار دلار. . . من بہ زودے همہ ے این ها رو باید بگذارم و برم. -پروانہ: یعنـے انجام اون تکلیفـ با دوست داشتنـ ، با عشقـ ورزیدنـ و با زندگـے ڪردنـ منافاتـ داره؟ +چمرانـ: با دوستـ داشتنـ و عشقـ ورزیدنـ نہ، براے اینڪہ اینها مقولاتـ آسمانـےاندـ ولـے با زندگـے کردنـ چرا، با هر تعلقـے ڪہ پاے آدم رو بہ زمینـ بند ڪند چرا منبع: 📖از ڪتاب مرد رویاها "نوشته سید مهدے شجاعـے" ♦️| | ⛓| |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آواره شد 🚨هر آنکه تیر انداخت به این نظام 🔗والله 🔗والله 🔗والله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای جانم
هدایت شده از آینده سازان
🙏 👈 ویژه فرزندان دانشجو و طلبه 👏همراه با و جوایز ارزنده
🍀 ردانى‌پور مى‌گويد: چند ماه زندگى مشترك كرده بودم. هرچه خواستگار آمده بود رد كردم. نمى‌خواستم قبول كنم. مصطفى را هم اول نپذيرفتم. ✍پيغام داد كه امام گفته‌اند با همسران شهدا ازدواج كنيد. گفتم تا مراسم سالگرد بايد صبر كنيد. گفت: شما سيّده هستيد. مى‌خواهم داماد حضرت زهرا س شوم.                                                       نقل از کتاب هنر اهلبیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 واکنش عجیب یک روحانی در مقابل عمامه‌پرانی! سرنوشت جالب دو جوان عمامه‌‌پران! 🔹 برشی از سخنرانی
🔺آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل از قانون افزایش جمعیت حکومت ایران که سقط جنین، عقیم‌سازی داوطلبانه و دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری را محدود می‌کند، ابراز نگرانی کرد! ▪️دشمن ترسیده پس راه درست را در پیش گرفتیم.
هدایت شده از آینده سازان
بسم الله الرحمن الرحیم 🔸🔸تقسیم🔸🔸 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ««قسمت چهارم»» ساعت 8 صبح- ایستگاه پرستاری سه نفر با کت و شلوار و با رفتاری خیلی خشک و رسمی وارد بیمارستان شدند و مستقیم سراغ ایستگاه پرستاری رفتند. مرد اول: خسته نباشید. پرستار: میتونم کمکتون کنم؟ مرد اول: حادثه تصادف دیشب ... میخوام لیست اسامی و کسانی که زنده موندند را ببینم. پرستار: جناب لطفا کارت شناسایی! مرد اول: بله. حتما. (کارتش را از بغل کتش درآورد و نشان داد) پرستار: ممنون. این از لیست (یک برگه اسامی را به اون مرد نشون داد.) با من بیایید. پرستار به همراه سه مرد پشت درِ بخشی که حادثه دیده ها خوابیده بودند ایستادند. هر سه مرد با دقت به همه افراد نگاه کردند. مرد دوم: شما با اینا هم صحبت شدید؟ پرستار: من تازه اومدم. شیفتم تازه شروع شده. مرد دوم: ما دنبال یه ایرانی میگردیم. پرستار: نمیدونم. ولی تا ده دقیقه دیگه که تست پزشک شیفت صبح تمام شد، میتونید برید داخل و چک کنید. دکتر در حال تست تصادفی ها بود و پس از معاینه، مطالبی در خلاصه وضعیت هر یک از آنها مینوشت. وقتی به تخت آخری که تخت بابک بود رسید، چند لحظه ایستاد و به چهره بابک زل زد. یکی از آن سه مرد از پشت درب شیشه ای، در حال دقت در احوالِ پزشک و نفرِ آخر بود. تا اینکه پزشک تصمیم گرفت پرده را بکشد و یکی از پرستارها با صدای بلند به یکی از همکارانش چیزی گفت و آن همکار با آمپولی به آن طرف پرده رفت. مردی که از بیرون داشت میپایید، احساس کرد خیلی چیز خاصی نیست و به خاطر همین به بقیه بیماران توجه کرد و کلا حواسش پرت شد. وقتی پزشک کارش تمام شد، به همراه پرستار از آن بخش خارج شدند و به سایر بخش ها سر زدند. پرستاری که آن سه مرد را همراهی میکرد، در را باز کرد و آن سه مرد را به داخل بخش راهنمایی کرد. آنها مستقیم به سراغ تصادفی ها رفتند و نفر به نفر آنها را چک کردند. وقتی مشغول بودند و آرام آرام جلو می آمدند، یکی از آنها متوجه خالی بودن تخت آخر شد. فورا گفت: تخت آخر مگه پر نبود؟ پرستار: بله. یه نفر روی این تخت خوابیده بود. تا پرستار اینو گفت، هر سه نفرشون سراغ تخت رفتند و دیدند وقتی پرده کشیده شده بوده، کسی که روی تخت آخر خوابیده بوده از در کنار تخت به بیرون فرار کرده. مرد اول با عصبانیت: شما دو نفر از همین مسیر برین دنبالش. منم از در اصلی میرم. اینو گفت و هر سه نفرشون شروع به دویدن کردند. بابک که همچنان از درد رنج میبرد، در حال تند راه رفتن و دور شدن از ساختمان اصلی بیمارستان بود. به طرف پارکینگ رفت. یکی دو تا در ماشین را امتحان کرد اما دید قفل هستند و سراغ یکی دو تای دیگه رفت. کسی که پشت یکی از مانیتورهای اتاق کنترل بیمارستان بود، بیسیم را برداشت و از پشت بیسیم به مرد اول گفت: قربان تو محوطه نمیبینمش. شاید پارکینگ باشه. مرد اول گفت: خب دوربین های پارکینگ رو چک کن. اتاق کنترل جواب داد: متاسفانه دوربین طبقه منفی یک ندارم. بابک در طبقه منفی یک، در حال تست همه ماشین ها بود. درِ هیچ کدومش باز نبود. تا اینکه بابک دید یک ماشین در حال روشن شدن هست و خانم جوانی پشت فرمون نشسته. فورا به طرفش رفت و سلام و حال و احوال کرد و گفت: خانم حاضرید به کسی که پول خرج و مخارج بیمارستانشو نداره و داره فرار میکنه، کمک کنید؟ حاضرید به کسی که مادر مریض و خواهرش تو خونه منتظرش هستن و چشمشون به در دوختن که داداششون برگرده، کمک کنین؟ دختره که معلوم بود زبون بابک رو فهمیده و در عین حال شوکه شده، آب دهنش قورت داد و یه نگا به سر تا پای بابک کرد. بابک متوجه به هم ریختگی ظاهرش شد و گفت: خانم اگه خدایی نکرده من مجرم و یا متهم بودم، الان باید به دستم دستنبد باشه و به پاهام هم زنجیر بسته باشند. ببینید هیچ دستنبد و زنجیری از من آویزون نیست. لحظات برای بابک به کندی میگذشت و سه نفری که دنبالش بودند در حال نزدیک شدن به درب اصلیِ پارکینک بودند. چون خیلی تند تند دویده بودند، نفس نفس میزدند و عصبانی به نظر میرسیدند. بابک که دلهره گرفته بود و صداش داشت میلرزید به دختره التماس میکرد و میگفت: خانم شما عکس یه آقایی رو از آیینه ماشینتون آویزون کردین و معلومه که خیلی دوستش دارین. مثل خواهر من. خواهر منم عکس منو انداخته تو گردنیش و الان منتظرمه. ازتون خواهش میکنم به من اعتماد کنین و فقط تا اون طرف دیوار بیمارستان منو ببرید. همین. دختره که واقعا آچمز شده بود و حرفش نمیومد، نگاهی به عکس مردی که عکسش آویزون کرده بود انداخت و یه نگا به بابک کرد و گفت: مگه خرجت چقدر میشه؟ کلّ خرج و مخارجت با من. ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 🎥 امشب تمام ایران به‌ میدان می‌رود ان شاء الله که در برابر پیروز میدانیم ✌🏻✌🏻🇮🇷در 🏆 دعا کنیم✌🏻
هدایت شده از آینده سازان
🙏 👈 ویژه فرزندان دانشجو و طلبه 👏همراه با و جوایز ارزنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هواداران کشورهای مختلف در بازی امشب ایران و آمریکا طرفدار کدام تیم هستند؟
هدایت شده از آینده سازان
👌 تا ۱۵ آذر تمدید شد😍 🙏 👈 ویژه فرزندان دانشجو و طلبه 👏همراه با و جوایز ارزنده
سلام عمه ی سادات مادر شهدا سلام معنی و مفهوم عُروة الوُثقی سلام اَمنیة الله، معدن الرّحمة سلام فخر علی نازدانه ی زهرا (س)💫💞 💫💞 💫💞 🌸🍃
👈 ۳۱۲ 👇 👈 ۱۴۰۱ 🙏 به مناسبت امروز، هدیه محضر مبارک و و بزرگوارش علیهم السلام و همه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐🌺💐🌺💐🌺 السَّلامُ‌عَلَیْکِ‌یابِنْتَ‌الشُّمُوسِ‌الطَّوالِع تولدت مبـــارکــــ عزیزِ برادر...😍💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمدی‌ تا که‌ به‌‌خورشید‌ بخوانی‌ مارا آمدی‌ تا به‌ حُسین‌ات‌ برسانی‌ ما‌را... میلاد با سعادتِ بزرگ، بانویِ دشتِ کربلا، (س)، و بر شما مبارک باد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از آینده سازان
👌 تا ۱۵ آذر تمدید شد😍 🙏 👈 ویژه فرزندان دانشجو و طلبه 👏همراه با و جوایز ارزنده
🌹🕊 زمستون بود ☃ و نزدیک عملیات خیبر. شب که اومد خونه، اول به چشماش نگاه کردم سرخ سرخ بود ☹️ داد میزد که چند شبه خواب به این چشما نیومده. بلند شدم سفره رو بیارم، نذاشت. گفت: امشب نوبت منه، امشب باید از خجالتت در بیام. 😊 گفتم: تو بعد از این همه وقت خسته و کوفته اومدی ... نذاشت حرفم تموم بشه، بلند شد و غذا رو اورد 🍝 بعدش غذای مهدی رو با حوصله داد و سفره رو جمع کرد. آخرشم چای ☕️ ریخت و گفت: بفرما ☺️ 📚 به مجنون گفتم زنده بمان / ص ۵۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 خطاب به پرستاران: هر خدمتی كه شماها به هر بيماری بكنيد، مثل اينست كه آن خدمت را به شخص اين حقير كرديد. 🍃🌹🍃
آمده بود مرخصے داشتیم درباره منطقہ حرف مےزدیم، لابہ‌لاے صحبت گفتم کاش میشد من هم همراهت بہ جبهہ بیایم😢 حرف دلم را زده بودم(: لبخندے زد و پاسخے داد کہ قانعم کرد🌱 گفت: هیچ میدانے کہ سیاهے چادر تو از سرخے خون من کوبنده‌تر است؟! همین‌ کہ حجابت را رعایت کنے، مبارزه‌ات را انجام داده‌اے!🌾 راوے:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سردار حاجی‌‌زاده: خواص و سلبریتی‌هایی که اطلاعات ندارند حرف نزنند و شبهه‌افکنی نکنند/ اگر با حرف زدن آنها خون از دماغ کسی بیاید باید پاسخگو باشند فرمانده نیروی هوافضای سپاه در دانشگاه شهید رجایی: 🔸یک عده آمریکا را دوست می‌دانند. یک عده به پیام و خواسته فراخوان عربستان سعودی لبیک می‌گویند. یک عده به جای اینکه منافقین را جلاد بدانند، مظلوم می دانند. مسلم است موفقیت حاصل نمی‌شود. باید از دشمن برداشت یکسان داشته باشیم. 🔸امروز حرف زدن کسی راحت است ولی اگر این حرف باعث ایجاد ظلمی شود و خون از دماغ کسی بیاید این دنیا و آن دنیا پاسخگویی دارد. 🔸من تعجب می کنم بعضی ها تحت عنوان سلبریتی‌ به راحتی حرف می‌زنند، اصلا فکر نمی‌کنند؟ فکر آخرت شان نیستند؟
. شاید شما فکر کنید‌ سرکاری است! یا من دارم با شما‌ ‌مزاح می‌کنم! اما این تصاویر و لیست "شورای انقلاب" است که امیرعباس فخرآور منتشر کرده است!همگی ساکن خارج از ایران! یکی خوانننده همجنس باز و توهین کننده به امام معصوم(شاهین نجفی)، یکی رقاصه، دیگری بازیگر برهنه در آغوش این و آن هنرپیشه خارجی، یکی بازیگر درجه سوم تلویزیون، آن یکی فوتبالیست با مدرک سیکل!!!! یکی ورزشکار با تخصص صدای بلند و فریاد کشیدن بر سر دیگران(سام رجبی) یکی حقوق بگیر رسمی وزارت خارجه آمریکا(مصیح) یکی هم با ۴۳ سال سابقه بیکاری و دریافت پول توجیبی از مادر(شاهزاده رضا پهلوی) . سال ۵۷ اگر امام در دی ماه، برای انتقال قدرت شورای انقلاب تشکیل داد، تمامی اعضای شورا در داخل کشور بودند، یا در زندان یا در تبعید! نه اینکه ازخارج ‌یک عده برای داخل تصمیم بگیرند و با تولید ناامنی جانِ جوان مردم را به خطر بیاندازند. فرض بفرمایید؛ هر آنچه درباب جمهوری اسلامی می گویید و می گویند درست، یعنی ما باید ایران را پس از جمهوری اسلامی به این جماعت بسپاریم؟ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 دروغ مصلحتی چیه⁉️😳 👈کجاها می‌تونیم بگیم⁉️ 🔸جواب این سوالات رو در بالا 👆ببینیم.
👏 ویژه والدین 👈 و زمان: یازدهم آذر ساعت ۶ عصر
هدایت شده از آینده سازان