#زندگی_به_سبک_شهداء
همان روز خواستگاری یا زمان خواندن خطبه عقد بود که مادرم گفت: « قول میدهد سیگار هم نکشد».خانمش هم گفت: «مجاهد فی سبیل الله که نباید سیگار بکشد؛ سیگار کشیدن دور از شان شماست!
وقتی برگشتیم خانه، رفت جیب هایش را گشت؛ سیگار هایش را درآورد، له کرد و برد ریخت توی سطل. گفت: تمام شد. بعد از 14 سال سیگاری بودن، دیگر هیچ کس دست من سیگار نمی بیند. و همین هم شد.
خانمش می گفت: یکی دو سال از ازدواجمان می گذشت؛ «رفتم پیشش گفتم: این بچه گوشش درد میکنه؛ این سیگار را بگیر یک پک بزن، دودش را فوت کن توی گوشش» .
گفت:« نمی تونم، قول دادم دیگه سیگار نکشم». گفتم : «بچه داره درد می کشه! » گفت:« ببر بده همسایه بکشه و توی گوشش فوت کنه. دیگه هم به من نگو».
🌹شهید محمد ابراهیم همت
📗کتاب ازدواج آگاهانه _ نویسنده: آقای مهدی منصوریان – صفحه 45
#شهدا_دفاع_مقدس
۱۶۶۶