eitaa logo
خانه مهر
1.9هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
8.5هزار ویدیو
386 فایل
کانال اطلاع رسانی در موضوع مهارتهای زندگی و تربیت فرزند برای ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب و پاسخ به مسابقات، به این آدرس پیام بفرستید @ab_hasani
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷حدیث روز🌷 از (سلام الله علیه) پرسیدم که چگونه فرستم بر (محمد و آل محمد)؟ فرمود: که می‌گویید: صَلَواتُ اللهِ وَصَلَواتُ مَلائِکَتِهِ وَأنْبِیائِهِ وَرُسُلِهِ وَجَمیعِ خَلْقِهِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَالسَّلامِ عَلَیْهِ وَعَلَیهِم وَرَحَمهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ. عرض کردم چه خواهد بود ثواب آن؟ فرمودند: به خدا قسم از گناهان بیرون می‌آیی، مانند روزی که از مادر متولد شده‌ای. معانی الأخبار، شیخ صدوق، ص۱۲۳ ‌‌┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موثرترین چهره تاریخ از بین ۱۰۰ شخصیت مهم کیست؟؟ ♨️ مایکل اچ هارت در سال 1978 کتابی به نام " صد: رتبه‌بندی مؤثرترین چهره‌های تاریخ " نوشته است. در کتاب او 100 شخص مهم و تأثیرگذار تاریخ معرفی شده است..‌.
دو سه شب دیگر گذشت... تا این که یک شب، وقتی همه منتظر شام بودند، هر چه صبر کردند فرحناز پایین نیامد! فرانک رفت تا فرحناز را با خود بیاورد. چند لحظه بعد با استرس برگشت و رو به مادر فرحناز گفت: «سوگل خانم! زود بیا... بدو لطفا!» تا این را گفت، همه از سر میز بلند شدند و پشت سر سوگل، به اتاقی سرازیر شدند که فرحناز در آنجا خوابیده بود. تا رسیدند بالای تخت فرحناز، دیدند فرحناز مثل کوره، بلکه مثل کوه آتشفشان دارد زیر تب میسوزد. سوگل خانم به سوسن گفت: «بدو یخ و پارچه بیار!» رو کرد به فرانک و گفت: «لباسش خیسه از عرق! بدو یه لباس از کمد من واسش بیار!» یک ساعت گذشت. اما خبری از پایین آمدن تبِ فرحناز نبود. مهرداد رو به سوگل خانم گفت: «مامان اینجوری درست نمیشه. من میرم ماشینو روشن کنم. فرحنازو بیارین پایین تا بریم بیمارستان!» میخواست از در اتاق برود بیرون که پدر فرحناز گفت: «کار دکتر نیست!» تا این حرف را زد، مهرداد خشکش زد و به پدرزنش زل زد. سوگل هم که داشت شربت عسل درست میکرد، به پدر فرحناز نگاه کرد. مهرداد گفت: «پس چی کار کنیم آقاجون؟! زنم داره از دستم میره!» پدر گفت: «درد این دختر، دوا و دکتر و شربت عسل و یخ و این چیزا نیست. این داره از درون میسوزه. نگاش کن! ببین خودت!» همه برگشتن و به فرحناز نگاه کردند. سوگل خانم که معلوم بود خیلی عصبی شده و دلش میسوزد، با حرص و ناراحتی گفت: «این چه بلایی بود که سرمون اومد! دخترم داشت زندگیشو میکرد. الان دو هفته است که هممون از خواب و خوراک افتادیم.» سوسن که خیلی فرحناز را دوست داشت، صدای گریه اش بلند شد. مهرداد اینقدر حرص خورد که صدای فشار دادن کلید و ریموتِ در از وسط انگشتاش می‌آمد. پدر گفت: «آروم باشین. با همتونم.» بلند شد و کنار تخت فرحناز نشست. دستش را روی پیشانی و صورتِ قرمز شده فرحناز گذاشت. فرحناز از وسطِ چشم های نیمه بازش پدرش را تار میدید. قطره اشکی از گوشه چشمش جاری شد و زیر لب و آرام گفت: «آقاجون!» پدر لبخندی زد و با خریدنِ نازِ فرحناز جواب داد: «جون آقا جون!» فرحناز وسطِ بی حالی و تبش، لب های خشکش را باز کرد و گفت: «بهار!» پدر این شعر حافظ شیرازی را خواند که: «بیانِ شوق چه حاجت؟ که سوزِ آتشِ دل... توان شناخت ز سوزی که در سخن باشد» سپس رو کرد به سوگل و گفت: «امشب چشم ازش برندارین. تا ببینم فردا چی میشه.» صبح شد. اما نه معمولی. بلکه آن شب، به اندازه ده سال بر همه آنان گذشت. مخصوصا به فرحناز. با صدای زنگ در، فرحناز از خواب پرید. دید مهرداد هم که آن شب، پایینِ پایش خوابیده بوده، هم از خواب پریده و دارد چشمش را میمالد. داداش فرحناز رفت در را باز کرد. چند لحظه معطل شد. هنوز کسی نمیدانست چه خبر است. تا این که سراسیمه برگشت. رو به مهرداد کرد و گفت: «مهرداد... پلیس... پلیس اومده درِ خونه!» مهرداد که خواب از کله اش پریده بود با تعجب گفت: «پلیس؟! چی شده؟ چی میگن؟» جواب داد: «نمیدونم. اما ... حکم جلب دارن!» ادامه👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانم‌ها یه خورده احساسی تر باشین فقط لیست خرید ندین😁 ┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾
👈 ۱۶ 👇 🙏 ۱۴۰۲ 👌در 🤲ثواب قرائت امروز محضر مبارک صلی‌الله‌علیه‌‌وآله و همه ، و اموات علیهم‌السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌وقتی حالت خوب نیست، حرفهای تند نزن، توهین نکن. چون خیلی فرصت داری که حالت رو عوض کنی، اما هیچوقت فرصت این رو نداری که بتونی حرفهایی که گفتی رو عوض کنی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خانمی که دست امام خمینی رو گرفت! 🔺بخشی از فیلم حضور امام خمینی در فرودگاه پاریس که برای اولین بار 14 سال پیش منتشر شد این روزها دستمایه چند ادعای بی اساس دیگر قرار گرفته است که کذب بودن آن در همین ویدئو اثبات می‌شود. #
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️کودکانی که والدینشان روزی 5 کتاب قصه (140 تا 228 کلمه‌) برایشان می‌خوانند، تا زمان ورود به مهد کودک حدود 1.4 میلیون کلمه بیشتر از کودکان دیگر شنیده‌اند! این فاصله میلیون کلمه‌ای تاثیر بسیار زیادی بر دایره لغات و توانایی خواندن کودک خواهد گذاشت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷 « »🔷 🔺بازداشتگاه مهرداد، دست بسته، بی حوصله، تا حدودی ترسیده، پشت میز بازداشتگاه نشسته بود و با کسی که روبرویش نشسته و در حال تکمیل پرونده بود صحبت میکرد. -میتونید همکاری نکنید. اما اگر همکاری کنید تا نقاط ابهام پرونده برای من روشن بشه، ممکنه بشه با قرار وثیقه و به صورت موقت آزاد بشید. -من تا حالا اینجور جاها نیومدم. الان نمیشه وکیلمو ببینم؟ -نه. اما هر وقت از نظر قانونی حق شما بود که به وکیلتون دسترسی داشته باشید، این حق را به شما یادآوری میکنم. -خب سوالاتی که دارید، ممکنه نیاز به سیستم و مدرک خاصی داشته باشم که حرفمو باور کنید. الان دستم خالیه. واسه اون چیکار کنم؟ -مسئله من به چیزی برمیگرده که شما در سیستم شرکتتون ثبتش نکردید. وگرنه مطمئن باشید اگر غیر از این بود، کل سیستم شرکت رو به دستور مقام قضایی ضبط و ثبت میکردم. -باشه. درخدمتم. فقط میشه آب بخورم؟ -بله. چرا که نه. چند لحظه دیگه هم چایی و بسکوییت میارن. مهرداد سر بطری آب را باز کرد و مقداری در یک لیوان ریخت و سر کشید. وقتی تمام شد، بازجو شروع به حرف زدن کرد. -شما به اندازه 220 کیلومتر ... البته اگر بیشتر باشه، من تا این ساعت اطلاع ندارم ... من الان آمار 220 کیلومتر آهن آلات از مسیر راه آهن فرسوده دارم که شما بدون هیچ مجوز قانونی و مزایده، برداشتید و به دستور مستقیم شما جابجا شده و حتی به پنجاه و چند نفر فروخته شده! -رفتم پیچ و مهرشو باز کردم و وقتی کسی حواسش نبوده، یه نیسان آبی گرفتم و 220 کیلومتر آهن که خدا میدونه با اون جنس آهن، چند صد و بلکه چند هزار تن میشه، سر خود برداشتم؟ -خب قطعا نه! شما چنین توانی ندارین. مخصوصا این که به جز سه چهار تا مسافرتی که در طول یک سال اخیر داشتید، جای دیگه نرفتید و حتی با هیچ دلال آهن رابطه نداشتید. من از حرف خودتون شروع میکنم. شما سر خود برنداشتید. درسته؟ -من اصلا برنداشتم. به من ربطی نداره. چه سر خود و چه سرِ ناخود! -ببینید جناب سلطانی! ما نمیخوایم کُشتی بگیریم. الان اسناد و مدارک اعم از تماس تلفنی و پیام های فضای مجازی و پیامک ها و اسناد واریز از اون تعدادی که گفتم و همه و همه را داریم و اینجا ... تو پرونده تون ثبت شده. اصلا ما این پولشوییِ بزرگ و سرسام آور را میذاریم پای رفاقت و کار خیر و هر چی شما اسمشو بذارین. من الان سوالم دو تاست. یکی این که سر خود برنداشتید. به دستور کی و یا چه کسانی این کارو کردید؟ -حالا به فرض که من برداشته باشم، شما که آمار همه تماس و پیام و رفت و آمدم رو دارید. خب لابد یکی از اوناست. الان لنگِ این هستین که از من حرف بکشین؟ ینی من بگم، حله؟ به علاوه این که ببخشیدا... اصلا آره... من برداشتم... فروختم... پولشو زدم به جیب... چرا اون سه چهار برابری که آهن وارد کردم و ریختم تو این مملکت و ذره ای پورسانت نگرفتمو نمیگین؟! -خب اون که بدتره! چون هیچ آگهی مزایده ای برای رقابت سالم نبوده و من باید کشف کنم که شما چی دادین و چه کردین که بدون مزایده، پروژه به شما واگذار شده؟ شما سرمایه گذاری در مسیر ترمیم شده راه آهن کردید اما چرا هیچ سندی به نام شما نیست؟ یک ریال پورسانت نگرفتید و شرط شفاهی شما جمع آوری تمام مسیر فرسوده بوده! که خودش به اندازه چند برابر درآمد ناخالص داخلی کل کشور میشه. آقا سلطانی! من با اینا مشکل دارم. ممکنه شما اصل کاری نباشید. همون طور که من از پنجاه نفر بازجویی و تحقیق کردم تا به شما رسیدم. یا اقرار کنید و کل ماجرا را تشریح کنید و یا اسم نفر اصلی که شما را به این پروژه وصل کرد، بنویسید و پس از یه سری راستی آزمایی ها پرونده شما با جرم سبک تر ارجاع میدم به دادسرا. کدومش؟ همان لحظه در زدند و یک سرباز، با یک سینی که دو تا لیوان چایی و یک بشقاب بسکوییت داشت، وارد شد. مهرداد در بد مخمصه ای گیر کرده بود. کسی که بازجویی میکرد، مشخص بود که گشته و گشته تا رسیده به مهرداد و قصد ندارد به همین راحتی و مفت و مسلّم از او بگذرد. -جواب نمیدید؟! ادامه👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مراسمی رو کرد به حضار و درخواست کرد همه دو دقیقه فقط سقف را نگاه کنند !!! ... سپس سردار حرفی زد که مجلس دگرگون شد ! 😭😭😭
👈 ۱۷ 👇 🙏 ۱۴۰۲ 👌در 🤲ثواب قرائت امروز محضر مبارک صلی‌الله‌علیه‌‌وآله و همه ، و اموات علیهم‌السلام