eitaa logo
🌷خانه ی سبزآبی🌷
2.2هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1 فایل
آیدی فقط جهت سفارش تبلیغات/ تبادل نداریم/ مزاحم مسدود خواهد شد @Raha_1975
مشاهده در ایتا
دانلود
25.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍 رویایــــی و زیبــــا 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
🌸🍃🌸🍃 ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ " ﻋـﺎﺑـﺪ" ﺑﺎﺷﯽ، "ﻋـَﺒﺪ" ﺑـﺎﺵ ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ ۶۰۰۰ ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ.. ﻋـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ، ﺍﻣﺎ "ﻋـَﺒـﺪ " ﻧـﺸﺪ ... ﺗــﺎ ﻋـَﺒـﺪ ﻧـﺸﻮﯼ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳـﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧـﺪﺍﺭﺩ؛ ﻋـَﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ: ﺑﺒـﯿﻦ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﭼﻪ ﻣﯽﺧـﻮﺍﻫﺪ، ﻧﻪ دلت... 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاک تــرین دریــاچه دریاچــه ی سقالکســار😍 و داســتان پیدایش😊👇 ❌لطفا مطالعــه کنــید روزی روزگاری، کشاورزی زحمــت‌کش به اسم جعــفر خوشحال در روستایی نزدیکی شهر رشــت زندگی می‌کرد. سخت‌کوشی و زراعت پربرکــت آقای خوشحال زبانزد عام و خاص بود. تا اینکه بالاخــره یک سال به عنوان کشاورز نــمونه انتخاب شد. از او خواستند به تهران و دفتر ریاســت جمهوری برود تا هم از او قدردانــی کنند و هم اگر خواسته‌ای دارد، آن را مطرح کند. در آن زمان، خشکــسالی بر کشور احاطه کرده بود و آقای خوشــحال می‌دید که کشاورزان روســتا چقدر برای آبیاری زمین‌هایشان با مشکل مواجــه هستند. به همین خاطر فرصت را غنیمت شمرد و مشکل همسایگانش را مطــرح کرد. مسئولین هم بعد از بررســی این موضوع، سدی خاکــی احداث کردند تا آبیاری زمین‌های چای و برنــج برای اهالــی روستا آسان‌تر شود. با ایجاد این سد، یک دریاچه کوچــک؛ اما خیلــی زیبا هم در این روستا به وجود آمد که تا به امروز، باعث پر برکــت شدن محصولات و خوشحالــی در زندگی افراد روستا می‌شود. این داستان که شنیدید کاملا واقعــی بود و در سال 1362، در روستای کوچک سقالکــسار اتفاق افتاد. حتی تندیســی از آقای جعفر خوشــحال در ورودی این سد بنا شده تا از زحماتــش برای احداث آن قدردانــی شود. در واقع این داستان به وجود آمدن دریاچه سقالکــسار بود که امروزه به یک محل فوق‌العاده برای گردش و لذت بردن از طبیعــت تبدیل شده است.😊 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
ادامه پست بالا اینجــــا پاک‌ترین دریاچه ایــرانه🥰. دلیل اصلی که باعث شده این دریاچــه تمیز بمــونه این بوده که تا چند ســال پیش ورودی این دریاچه ازتون هزینه دریافت میــکردن و کیسه زباله میدادن . موقع برگشت اگه کیسه زباله ها رو پر تحویل میدادین نصف هزینه ی ورودی رو بهتون پس میــدادن.الان همچنان هزینــه ورودی رو دریافت میکنن و کیسه زباله هم میدن ولی دیگه خبری از برگشت هزینه با پر کردن زباله نیســت (اما فرهنگ تمیز نگه داشــتن این مکان تقریبا جا افتاده) و این باعــث شده دریاچــه نسبــت به قبل مقــداری کثیــف بشه ولی همچــنان جز تمیز ترین دریاچه ها هست.گرچه این کار و فرهــنگ سازی خیلی خــوب بوده و کارساز هــم بوده ولی تمــیز نگه داشــتن طبیعتی که واسه خــودمونه نباید واســش جایزه تعیین بشه و قطعا جزو وظایفــمون هست.😊🙏 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
16.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خورشت آلو پیــاز داغ که آماده شد گوشــت رو بریزید می‌تونه مرغ باشــه یا گوســفندی ،سرخ که شد ادویه جــات شامل کاری زردچــوبه فلفل سیاه پودر لیمو عمــانی فلفل قرمز اضافه کنید و تفت بدیــن بعد انار دون شده و آلوچــه اضافه کنید و تفت بدین و در ظرف رو بذارین تا چند دقیــقه بعد زرشــک رو اضافه کنید و اجازه بدین کمــی سرخ بشه و رب گوجه اضــافه کنید و بعد هم آب و نمک و اسلایــس لیمــو 🤩تا جا بیفته. 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
همانا کسیکه بشارت پایان فروردین را بدهد، بشارت بهشت را بر او خواهم داد😂 دوستان وارد آخرین روز فروردین شدیم. گفتم این بشارتو بدم بهتون 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
"واسه ی کسایی که کورنگی دارن، رنگین کمون نباش" 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
🔻برای جلب رزق و روزی این متن رو بخونیم از کارهایی که باعث افزایش رزق و روزی می شود، کوتاه کردن ناخن و سبیل است. امام صادق علیه السلام به کسی که دعایی برای طلب روزی خواسته بود، فرمود: در هرجمعه، سبیل و ناخن هایت را کوتاه کن. مکارم الاخلاق/ص137 پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: چیدن ناخن ها، روزى را فراوان می سازد. 📚کافی/ج6/ص490/ح1 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچــوقت دلخوشــی کســی رو ازش نگیریم این دلخوشــی میتونه:یه سلام یه احوالپرســی؛یه حواســم بهت هست یه صدای گــرم و دوستانه؛و یه حس خــوب باشه...دوستــی ها رو دست کم نگیریــد... 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
*حلوای تن تنانی* قسمت اول جلوی موهایش را کج رو به بالا شانه کرده بود و موج دار روی پیشانی ریخته بود. جلوی در مدرسه ایستاده بودیم. تصویر دختر بچه‌هایی با لباس فرم و کوله بر دوش، درِ مدرسه را با درهای دیگر متمایز کرده بود. صورت دخترم را بوسیدم، برایش دست تکان دادم و زیر لب فالله خیر حافظا، خواندم. بچه‌ها که رفتند، دایره دورهمی مادرها تنگ‌تر شد. مادر نفس رو به مادر آسنا کرد: «مبارکه، موهات رو رنگ کردی؟» مادر آسنا، ناخن وسطی را وسط مش دودی موهایش برد. طرح شکوفه و زمینه صورتی ملیح ناخن‌های‌کاشته شده‌، زیر نور آفتاب درخشید. لب‌های قلوه‌ای و سنگینش، به سمت گونه‌ها کمی کش آمدند:« آره، رفتم آرایشگاه روناک، خوب شده حالا؟» مادر نفس، نگاهی به تاج موها کرد و گفت: «عالی شده، چقد ازت گرفت؟» درهای مدرسه بسته شد، اما جلسه ما هنوز پشت در دایر بود. مادران دوره پیش دبستانی همه چشم دوخته بودند به مادرآسنا. دستش را به نشانه تعجب بالا اورد: «باورت نمیشه، سه و نیم.» چندنفری هم‌نوا با مادر نفس،«چه خوبِ» کش‌داری گفتند. مادری دیگر، رو به مادر آسنا کرد:«عید حسابی هم بهت ساخته ها، صورتت تپل‌تر شده، موهات بیشتر جلوه می‌کنه.» مادر آسنا ابروها را بالا انداخت و دستش را به نشانه در گوشی حرف زدن، کنار دهانش گذاشت، اما با صدایی نسبتا بلند گفت: «ممنون، عید رفتم بوتاکس، ژل تزریق کردم واسه گونه‌ها و لبم.» صدای خنده و هوی نازک و تحسین‌گر مادرهای حلقه بلند شد. بحث رنگ مو و بوتاکس که تمام شد، مادر پریا که از بارداریم باخبر بود به طرفم لبخند زد: «نی‌نی تکون میخوره؟» رو به جمع کرد و ادامه داد: «مامان فاطمه اسما پنجمیش رو بارداره.» چشم‌ها گرد شد، حتی گرد شدن چشم‌های مادرِ آسنا از زیر عینک افتابیش کاملا مشهود بود. نگاه بغل دستی‌ام به سمتم متمایل شد: «الکی میگه، نه؟ دختر مگه میشه؟» روبرویی، بند کیفش را روی شانه جابجا کرد: «وای دختر به فکر خودت باش به فکر جوونیت!» لبخند زدم: «اتفاقا تو بارداری با این‌همه چکاپ سلامتی، خانوما بیشتر مراقب سلامتیشونن » دوسه نفری از جمع خندیدند: «راست میگیا؛ چند وقته چکاپ نرفتم» مادر آسنا از پشت عینک زل زد سمتم:« با این وضع اقتصادِ افتضاح، مگه میشه خرج بچه‌ها رو داد؟ » وَرِ محاسبه گر ذهنم سرتا پای مادر اسنا را نگاه کرد و طی معادله‌ای دو سه مجهولی، به اعداد و ارقام عجیبی رسید؛ هزینه بوتاکس، تزریق ژل، کاشت ناخن، رنگ موی فصلی، خریدهای جورواجور و... بعضی‌ها هنوز مات تماشای من بودند، انگار موجودی ماورایی میانشان فرود امده باشد. بعضی در گوشی پچ پچ می‌کردند. دو سه نفری هم شجاعت و صبر و توانم را با لبخندی کج، تحسین کردند. مادر آسنا ادامه داد: «من از تصور بچه سوم و مخارجش هم می‌ترسم، تو این گرونیا بچه اوردن اصن عاقلانه نیست.» برایم از افتابی که از پشت اپارتمان‌ها بالا می‌امد روشن‌تر بود که اولین واکنش به خبر بارداریم، گله از وضع اقتصادی کشور است. روسری و چادرم را روی سر جابجا کردم تا صافی همیشگی را از دست ندهند: «درسته وضعیت اقتصاد نامناسبه، اما یکم مدیریت کنیم و خرجای غیر ضروری رو حذف کنیم، میشه از پس هزینه‌ها براومد. روزی بچه‌ها، که فقط از همین حقوق و درآمد و طبق دو دو تا چهارتای ما نیست.» نگاهم را میان جمع تقسیم کردم:«اصل رزق و روزی برکته که من واقعا بعد از تولد هر بچه خیلی واضح حسش کردم. طوری‌که با تولد هر کدوم از بچه‌ها اوضاع مالیمون ضعیف که نشد هیچ، بهترم شد الحمدلله.. » مادر آسنا لب‌های سنگینش را از هم فاصله داد و با صدایی ریز خندید. دست راستش را دوباره میان موها برد و با دست چپ، عینک افتابیش را جابجا کرد: «خرج اضافه کجا بود، ما تو همین ضروریات زندگی موندیم! چقدر برکت،جیب خدا هم بالاخره حد و حسابی داره» نگاهش را از من گرفت و بین جمع چرخاند: «والا خرج همین دوتا بچه در نمیاد، یکی میگه کلاس سه‌تار باید برم، اون یکی تبلت شخصی می‌خواد. به بچه‌های این دوره زمونه هم که نمیشه نه گفت؛ تازه خرجای دیگه به کنار.» دو سه تایی با هوووم کش‌داری حرف‌هایش را تایید کردند. آفتاب کمی بالاتر امده بود، دست چپم را سایه بان چشم‌هایم کردم و جوری که از تایش مستقیم افتاب فرار کنم، جابجا شدم: «بالاخره هممون خرجای اضافه‌ای داریم که با حذفشون هیچ مشکلی پیش نمیاد. نوع خواسته‌هامونم بیشتر از نیاز، سبک و مدل زندگی تعیین می‌کنه، بعدشم برکت خدا بی حد و حسابه، مثلا مدت‌ها ماشینت نیاز به تعمیر پیدا نمی‌کنه، بیماری ها و هزینه‌ی دوا درمونت کم میشه، فروشنده‌های خوش انصاف به تورت می‌خورن و موارد دیگه‌ای که توی فیش حقوقی نیست اما تو دخل و خرج کمکت می‌کنه» 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
قسمت دوم چند نفری وسط حرفم، ببخشید گفتند و خداحافظی کردند. مادر نفس حوصله‌ی ادامه بحث را نداشت. این را از چرخیدن مدام سرش به این سو و ان سو فهمیدم. آخر تاب نیاورد و دستی به پشت شانه‌ی مادر آسنا زد:«ول کن این حرفا رو هر کی می‌تونه بچه بیاره. راستی! ست باشگاهیایی که سفارش داده بودی رسید؟» و همزمان با جمع خداحافظی کردند. تا به خود آمدم من مانده بودم و نگاه مستقیم خورشید که توی صورتم می‌تابید. سوار ماشین شدم و به برکتی که بعد از تولد هر کدام از بچه‌ها به زندگیمان وارد شده بود فکر کردم. متراژ خانه بزرگتر شده بود، ماشین بهتری خریده بودیم، مسافرت و خریدمان سرجایش بود و با وجود همه این‌ خرج‌ها، هیچ وقت کم نیاوردیم. مهم‌تر از همه دلمان خوش بود و دغدغه‌ی معاش نداشتیم، پشتمان به خدایی گرم بود که رازق، کوچکترین نامش بود. به خانه رسیدم و مشغول پخت ناهار شدم. شاید حق داشتند که از هزینه‌های فرزندآوری می‌ترسیدند؛ بعضی چیزها حلوای تن‌تنانی و تا نخوری ندانی است، باید تجربه‌ کنی تا باورت شود، مثل همین برکت! 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
و سلام بر آنهایی که حرف دل و زبان شان یکی ست خودت باش؛خودِ خودت. برای دوست داشته شدن،نیازی به تظاهر نیست. وقتی خودت باشی،دوست داشتنی‌تری. خواستنی‌تری … 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه در قوری و نایلون رو در قابلمه می دونی چیه؟!!! 😉 ❌وقتی مهمون یهویی اومد و یا زمان نداری برا پخت اردک و خروس و مرغ و گوشت ،یه نایلون تمیز بردار در قابلمه رو بزار توش و کنار گوشت هم در قوری بزار ، زمان پخت غذا نصف میشه!! 🌼من که امتحان کردم به نظرم فوق العاده بود👌 بفرستید برا دوستاتون که به دردشون میخوره!! 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ما هر چیزی که داشتیم تکرارنشدنی بود حتی مادرهامون...🤍 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
با آنان که ناامیدت کردند چه کردی؟ +هیچ، گذشتم.. گویی هرگز نبوده اند 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترفند عالی👌 حالا که هوا رو به گرمیه ،و اکثراً همه تخم شربتی استفاده میکنید اما متاسفانه تخم شربتی میاد رو آب وایمیسته پس این کلیپ و تا آخر ببین و ترفندشو بکار ببر،تا معلق بمونه😉 بفرستید برای بقیه لازمشون میشه ☺️ 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
17.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گردوپلو غذای اصیل و سنتی شهر کرد به روش ننه جون😍😍 فقط با دست خوردن ننه جون 🤤😍 خیلی با نمکه.....👌 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کشک بادمجان 🥰 موادلازم برای کشک بادمجان یک کیلو بادمجان ۲عدد پیاز ۴حبه سیر ۱۰۰گرم گردوی خردشده ۱لیوان کشک ۲قاشق نعناع خشک ادویه نمک فلفل و زردچوبه مدت زمان پخت ۱ساعت 🍀 این غذا برای ۶نفر کافیه نوش جان😊 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
🔺این دو تا چیز ها رو باهم بخورید: (هم برای طعم هم برای خاصیت) 🔸_ انار➕گلپر 🔸_ پنیر➕گردو 🔸_ دوغ➕پونه 🔸_ برنج➕زیره 🔸_ ارده➕شیره 🔸_ماهی➕خرما 🔸_باقالی ➕گلپر 🔸_کباب ➕سماق 🔸_کنجد ➕عسل 🔸_چای➕دارچین 🔸_خامه➕عسل 🔸_حلیم ➕دارچین 🔸 _سرشیر ➕عسل 🔸_ماست➕نعناع خشک 🔸_سیب زمینی➕آویشن 🔸_بادام زمینی➕ماست 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
اینم یک ایده خوب برای تزئین کشک بادمجان مجلسی 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینوذخیره کنیدداشته باشید 😍 برای بقیه هم بفرستید 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
13.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرمه سبزی سفارشی خانم دکتر😍 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
26.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥯 پیراشکی کِرِم دار 😍 یادمه بچه که بودیم وقتی از مدرسه برمی‌گشتیم و خیلی گشنمون بود، تو راه برگشت از مدرسه پیراشکی کرم دار می‌خریدیم و‌ تو راه خونه می‌خوردیم. یادش بخیر خیلی مزه میداد 🌻🌻🌻 عمل آوردن خمیر پیراشکی خیلی مهمه، وقتی میندازیش تو روغن داغ باید خوب پف کنه و مغز پخت بشه و سطحش هم ترد بشه. . نکته ۱: خمیر بعد از پونزده دقیقه ورز دادن یک ساعت باید استراحت کنه. . نکته ۲: بعد از استراحت باید خمیر رو چونه بگیری و دوباره بذار به مدت نیم ساعت استراحت کنه، بعدش واسه سرخ کردن تو روغن داغ آمادست. 🌼🌼🌼🌼 🔴مواد لازم برای ۱۴ عدد پیراشکی : مواد لازم برای خمیر پیراشکی: ۲ لیوان آرد برای خمیر مایه ۳ لیوان برای خمیر گرفتن ۲ لیوان آب ولرم ۳ قاشق غذا خوری ماست ۱ قاشق غذا خوری خمیر مایه ۲ قاشق مربا خوری شکر ۱ قاشق مربا خوری نمک نصف لیوان روغن مایع . 🔴مواد لازم برای کرم پیراشکی: ۳ پیمانه شیر ۴ قاشق غذا خوری آرد ۴ قاشق غذاخوری نشاسته گندم نصف پیمانه شکر ۱ قاشق چایخوری وانیل ۲ قاشق غذا خوری کره . 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
😊☕️ ‏یه جمله هــست از بزرگ علوی که خیلی بهم امــید میده تو روزایــی که هیچی خوب نیســت، میگــه: "بیا ناامــید نشــیم، شاید دردی که امــروز تحمل میکنــی راه نجات تو در آینــده باشه." 🤍🙏 عصــرتون به خیــر و بی غــم😊 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
از وقتی روزهای هفته رو بلد شدم همیشه شنبه رو یه جور دیگه دوستداشتم و واقعا برام مثل یه امید می مونه ، یه انگیزه قوی،اصلا نماد از اول شروع کردن و دیر نبودنه انگیزه دوباره حرکت کردن و بلند شدن!🍃 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.⭕️ میشود زن بود اما مرد میدان بود. زنده بود اما همیشه چون شهیدان بود. 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
16.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
احترام گذاشتن را یادبگیر، توجه کردن را یاد بگیر ، به اجبار و زور و حرف و حرف خودمون باشه نمیشه.... ‌🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بــرای جلوگــیری از ترک برداشــتن ظــروف ســفالی و گمــج 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi
🔺 10 رفتاری رو که شمارو کاریزماتیک نشان میدهد بدونید: 🔸1. از ارتباط چشمی نهراسید. 🔸2. همیشه لبخند طبیعی به لب داشته باشید 🔸3. قبل از حرف زدن خوب فکر کنید 🔸4. صاف بایستید و قوز نکنید 🔸5. خود را مشتاق شنیدن نشان دهید 🔸6. از نشان دادن خودِ واقعیتان هیچ ترسی نداشته باشید 🔸7. اکتِ اضطراب و استرس نداشته باشید (مثل پا تکان دادن) 🔸8. در هنگام صحبت کردن از دست‌های خود کمک بگیرید. 🔸9. هیچ وقت خود را برتر ندانید و مسخره نکنید. 🔸10. خشم خود را با نفس عمیق کنترل کنید. 🌷خانه ی سبزآبی🌷 @khaneyesabzabi