#یک_جرعه_کتاب
✅دکتر هوماس هایسلوپ،می گوید:
✴️مهمترین عامل خواب آرام بخش که من در طول سالهای متمادی تجربه و ممارستم در مسائل روانی، به آن پی برده ام،همین نماز است.
من به عنوان یک پزشک می گویم:
👌بهترین وسیله ایجاد آرامش در درون و اعصاب انسان که تاکنون شناخته ام، نماز است.
📚منبع:
کتاب آیین زندگی، دیل کارنگی
👇👇👇
#اسرار_الهی_آرامش 🌺🍃👇
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش بجز رنگ خدا رنگ نباشد،
در ملک خدا فقر و بلا ، جنگ نباشد
ای کاش که در سینۀ کس غصّه نبینند
با این همه نعمت ، دل کس تنگ نباشد
ای کاش وفا جای جفا شیوۀ ما بود
اندیشۀ کج ، حقه و نیرنگ نباشد
«اللّهم صلّ عـلی مـحمّد و آل مـحمّد و عجّل الفَرَجَهُم»
🌺اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌺
╔═════ ೋღ پروفــ مذهبی ــایل
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ღೋ ═════╗
.
🍃🌺عمق نگرانی های ما فاصله ما رو با خدا نشون میده.
اگر نگرانی چاره کار قرص آرامبخش یا خواب زیاد و دیدن فیلم و رقصیدن نیست..
این موارد ممکنه چند ساعت بی حست کنن اما درونت و محاله آروم کنن
آرامش اصلی انسانها دوستی و نزدیکی با خداست چون تنها دوستان خدا هستند که نه ترسی دارند و نه اندوهگين میشند. 😍
َ🍃🌺 إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ
آگاه باش که دوستان خدا نه ترسى دارند و نه غمگین میشوند
یونس – ۶۲🌿
#آرامش_با_قرآن
#اسرار_الهی_آرامش 🍃🌺👇
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
یک روز می فهمی که عاقبت ،
این تویی که برای خودت می مانی
و آدم ها هرچقدر هم عزیز
و هر چقدر هم نزدیک ؛
دنبالِ زندگی و آرزوهای خودشان می روند .
روزی به خودت می آیی ،
روزی که تارهای سفید موهایت
در نبرد تن به تن با تارهای سیاه ، پیروز شده اند ،
و تو مانده ای و حسرتِ کارهایی که نکرده ای ،
لذتی که نبرده ای
و زمانی که برای خودت نگذاشته ای !
تو مانده ای و آرزوهایی که
برای رسیدنشان دیر است ...
روزی تو پیر خواهی شد
و این "برای دیگران بودن ها"
و خودت را فراموش کردن ها ،
حریفِ حسرت و بغض های شبانه ات نخواهند شد !
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
بخند
تا عادت کنی به خندیدن
دنیا اونقدر هم
که فکر میکنی جدی نیست
به اندازه تمام
دلخوشی هایی که
به اطرافیانت میدهی
به خودت شادی هدیه کن شادی و نشاط
حق توست.
تمام کسانی که شاد هستند، پیروز خواهند شد.
باید شادیها را تقسیم نمود
خوشبختی ارزش دو برابر شدن دارد
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#چگونگی_بیان
پادشاهی در خواب دید تمام دندانهایش افتادند!
دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد ...
اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید.
پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند...
دومی گفت: تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود...
پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!
هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو بیان متفاوت...
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
جالب است بدانیم
اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
بگوییم:
ملائکه در حال نوشتن هستند...
مٰا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّٰ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ (١٨)ق
نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، ”مراقبت خداوند“را در نظر دارد!
أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ يَرىٰ
آیانمی دانست که خداوند می بیند( 14 علق)
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
روزی ذوالنون مصری با اصحابش در کشتی نشسته بودند.
کشتی دیگر می آمد و گروهی از اهل طرب در آنجا عیش و نوش می کردند.
شاگردان ذوالنون گفتند ای شیخ، دعا کن تا کشتی آنها غرق شود تا شومی آنها رفع شود.
ذوالنون برپای خاست و دست ها را بلند کرد و گفت بار خدایا، چنان که این گروه را در این جهان، عیش خوش داده ای، اندر آن جهان نیز عیش خوش بده.
مریدان متعجب شدند.
چون کشتی پیش تر آمد و اهل طرب چشم شان بر ذوالنون افتاد، به گریه افتادند و بساط عیش و نوش را جمع کردند و به خدای بازگشتند.
ذالنون، شاگردان را گفت عیش خوش آن جهان، یعنی توبه در این جهان!
#منبع:
کشف المحجوب، علی بن عثمان هُجویری
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❣همه ی موجودات میگن خدا
ولی تفاوتشون در اینه که با چه حسی میگن
👈یکی با حس ناامیدی میگه
👈یکی با حس طمع میگه
👈یکی با احساس امید و یقین میگه
👈یکی با احساس خشم میگه
👈یکی با حس عشق میگه
مهم اینه که با چه احساسی صداش میکنیم
چون جوابی که دریافت میکنیم
مطابق با همون حسی هست که فرستادیم.❤️🍃
#اسرار_الهی_آرامش 🍃🌺👇
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍ «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً »
بلا ، تکان داده زمین را.....
بهزودی خواب زمستانی، با قدمتی هزار ساله؛
از سر روزگار خواهد پرید...
به گمانم "یُسر" همان بهار قدمهای توست،
که از دل هزار لایهی سختِ زمین خواهد رویید...
#مولانامهدی
🌸🍃🌸🍃
#تقلید_کورکورانه
روزی بود و روزگاری در زمانهای پیش یک صوفی سوار بر الاغ به خانقاه رسید و از راهی دراز آمده و خسته بود و تصمیم گرفت که شب را در آن جا بگذراند. پس خرش را به اصطبل برد و به دست مردی که مسئول نگهداری از مرکب ها بود سپرد و به او سفارش کرد که مواظب خرش باشد.
خود به درون خانقاه رفت و به صوفیان دیگر که در رقص و سماع بودند پیوست. او همانطور که با صوفیان دیگر به رقص سماع مشغول بود، مردی که ضرب می زد و آواز می خواند آهنگ ضرب را عوض کرد و شعری تازه خواند که می گفت خر برفت و خر برفت و خر برفت!...
مرشد تا این شعر را بخواند، صوفیان و از جمله آن مرد صوفی شور و حال دیگر یافتند و دسته جمعی خواندند خر برفت و خر برفت و خر برفت... و تا صبح پایکوبی کردند و خر برفت را خواندند تا اینکه مراسم به پایان آمد...
همه یک یک خداحافظی کردند و خانقاه را ترک گفتند، به جز صوفی داستان ما. پس او هم وسایلش را برداشت تا به اصطبل برود و بار خرش کند و راه بیفتد و برود...
از مردی که مواظب مرکب ها بود سراغ خرش را گرفت اما او با تاسف گفت خر شما برفت!
صوفی با تعجب پرسید منظورت چیست؟
گفت دیشب جمعی از صوفیان پایکوبان به من حمله کردند و مرا کتک زدند و خر را گرفتند و بردند و فروختند و آنچه می خورید و می نوشید از پول همان خر بود و من به تنهایی نتوانستم جلوی آنها را بگیرم!
صوفی با عصبانیت گفت تو دروغ می گویی، اگر آنها ترا کتک زدند چرا داد و فریاد نکردی و به من خبر ندادی؟ پیداست خود تو با آنان همدست بوده ای.
مرد گفت من بارها و بارها آمدم که به تو خبر بدهم و خبر هم دادم که ای مرد، صوفیان می خواهند خرت را ببرند؛ ولی تو با ذوقتر از دیگران می خواندی خر برفت و خر برفت و خر برفت!! و من با خود گفتم لابد خودت اجازه داده ای که خرت را ببرند و بفروشند...
صوفی با ناراحتی سرش را به زیر افکند و گفت آری وقتی صوفیان این شعر را می خواندند، من بسیار خوشم آمد و این بود که من هم با آنها می خواندم...
آری صوفی با تقلید کورکورانه از آن صوفیان که قصد فریب او را داشتند، گول خورد و خرش را از کف داد...
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✅انصاف درگرفتن اجرت
✍شیخ در گرفتن اجرت براي کار خیاطی، بسیار با انصاف بود. به اندازه اي که سوزن می زد و به اندازه کاري که می کرد مزد می گرفت.به هیچ وجه حاضر نبود بیش از کار خود از مشتري چیزي دریافت کند. یکی از روحانیون نقل می کند که : عبا و قبا و لباده اي را بردم و به جناب شیخ دادم بدوزد، گفتم چقدر بدهم؟ گفت : دو روز کار میبرد ،چهل تومان. روزي که رفتم لباسها را بگیرم گفت : اجرتش بیست تومان می شود. گفتم : فرموده بودید چهل تومان!؟ گفت : فکر کردم دو روز کار می برد ولی یک روز کار برد!
روایت است که امام علی (ع) فرمود :
« الانصاف افضل الفضائل»
یعنی ؛ انصاف برترین فضیلتها است. .
📘کتاب کیمیای سعادت
📖 ♥️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•