#سوال_اعضا باران: ۵ سالی هست ازدواج کردم و از همون ابتدا از چهره و ظاهر همسرم خوشم نیومد اینقدر که فشار روانی روم بود حتی برخی ویژگی های ظاهری کاملا واضح ش ندیدم😔😔😔 ویژگی هایی که من بشدت بدم میومد و به اصطلاح مهرش ننشست و من هیچ خاطره خوبی باهاش ندارم حتی گفتن کلمه شوهر بشدت برام سنگین هست و نگفتم شب اولی که عقد کردیم بدترین حس دنیا داشتم و این حس مثل از دست دادن عزیزی بطور ناگهانی بود و البته فقط دو جلسه ده دقیقه ای هم دیگه دیدیم و صحبت کردیم تا دو سال که از کنار هم بیرون رفتن باهاش بشدت متنفر و خجالت می کشیدم و بدم میومد کم کم که آشنا تر شدم متوجه شدم که اصلا با من و خانواده م همخوانی ندارند و نقابی گذاشتن و خودشون رو کلا طوری که رضایت ما رو بگیرن و جلب کنند معرفی کردن ولی به فاصله خیلی خیلی کوتاه کمی از نقاب برداشته شد و هرزگی هاشون آشکار 😔. خیلی بدی های عمدی کردن و همسرم هم بشدت در دفاع از خانواده و اقوامش و دروغگو و ظاهر ساز شدید و اتفاق بسیار بدی پیش اومد که اعتمادم نسبت بهش ازبین رفت نه ظاهرش و نه باطنش هیچ کدام راضی م نمی کنه و داغونم و اصلا تمایل زناشویی که ندارم و بعنوان وظیفه انجام می دم و خیلی وقتا هم سعی می کنم مثل زوج های عاشق و معشوق باشیم اما بازم همون تحمیل یک آدم بالاجبار به خودم من قلبا نمی تونم و هیچ لذتی که از بودن حتی معمولی در کنارش ندارم که بیزارم و انگیزه کل زندگی م گرفته.از دوران مجردی م هزار درجه سقوط اخلاقی و اجتماعی و رفتاری و معنوی و حتی جسمی داشته ام. اما خانواده ام مخالف جدایی هستند و شرایط خانوادگی بدی دارم خیلی و اجازه استقلال هم نمی دهند و به بهانه دلسوزی دخالت می کنند و اعصابم رو بهم می ریزند و همه می دونن که من علاقه ای ندارم و اونم که خیلی خیلی دروغ میگه و دعوا و فحاش هر دفعه یک چیزی میگه و... و از طرفی در جامعه ای هستیم که یک زن بدبخت رو خوشبخت تر از دختر موفق شاد و همه چی تموم مجرد می دونن ..نمی دونم چه آینده ای در انتظارم؟! ازین دخترایی که مدام به خودشون می رسند و به فکر خودشون هستند هم نیستم 😔😔😔😔 می دونم اصلا نمی خوام نه خودش و نه خانواده ای که مایه آزار و بدبختی م بودن( خواهرش،زن برادرش و برادرش خیلی خیلی تهمت و دروغ و حسادت و فحاشی های رکیک کردن که همسر بشدت تحت تاثیر آنهاست و میگه اونها خوبن و تو بدی ....اونا باعث خیلی مشکلات شدن و حتی با فشار و اجبار و تحقیر و فحاشی و تهدید های زیاد گفتن مفت مفت باید طلاق توافقی بگیری به من و اینو تاکید کنم که خیلی خیلی خیلی خوشحال می شن که من جدا بشم حتی خواهر و برادری که مثلا خوبی برادرشون می خواهند. چون اینو بارها در عمل و کلام گفتن و انجام دادن در خباثت شون هرچی بگم کم گفتم و همسرم هم دست کمی از اونها نداره منم دل خوشی ندارم کلا ازشون و نمی‌خوام بچه ازشون چون از ویژگی های هرزگی و زشت اونها و همسرم یکی به ارث ببره یک ملعونی میشه که مملکت به لجن می‌کشه 😔 چون مشکلات اخلاقی و هرزگی دارند و بشدت زشت قیافه و چهره و اندام 😔😔😔😔 و.... مواردی که طولانی میشه موندم بقران بین فشار روانی خانواده خودم که باید زندگی کنم و شرایط جامعه و ادامه زندگی سرد بی روح و علاقه ای که ایجاد نشد،عشق که اصلاً.اعتمادی که با دهن لقی ها و پیام هایی که من در شخصی براش داده بودم به همه ی خاندان شون نشون داد تا از هر دری بگه این دختر مشکل داره و کلا مسیولیت پذیر نیست و نیستند خانوادگی.. مریم هستم متاهل ۵ سال بعد ۵ سال مهرش به دلم ننشسته رابطه زناشویی م و ارتباطم با وجود تلاشی که کردم برام اصلا لذت بخش نبوده و بارها آرزوی مرگش داشتم خیلی خیلی خیلی خیلی زیاد جلسات مشاوره های متعدد رفتیم و وقت و هزینه کردیم 😔😔😔 ⛱️@delbrak

قسمت سوم خلاصه تا جایی گفتم ک معلوم شد باکره بودم.روزها پشت سر هم می گذشت اما خیلییی سخت اصلا عزت و احترامی تو خانواده نداشتم .چون مهر طلاق رو پیشیونیم بود . با هر فلاکتی بود پدر راضی کردم اجازه بده برم دانشگاه. ورودم ب دانشگاه یکم اوضاع احوالم بهتر کرد از محیط خونه چند ساعتی دور بودم .بعد یکسال پدرم به رحمت خدا رفت 😔تازه داشت زندگیم بهتر میشد 😔بدترین اشتباه و بزرگترین و قابل جبران نبودن پشیمانی 🤦‍♀️ زندگیم سال آخر دانشگاهم رقم خورد از طریق هم دانشگاهی با ی آقا پسرخوشتیپ و قشنگ😍 اما سواد و مال و ثروت و کار و خانواده هیچ آشنا شدم وای چه روزهای رویایی بود رو ابرها بودم ی نفر پیدا شده که اینهمه دوستم داره مهم نیست ک طلاق گرفتم و بنظر خودم من زشت و انتخاب کرده... دیگه فکر نمی کردم که من کلی پون مثبت نسبت ب ایشون دارم فقط همین که دلش میخواست بامن ازدواج کنه بس بود . بعد یک ماه اومدن خواستگاری هرچی خانواده ام مخالفت کردن که هم کف ما نیستن ب درد تو نمیخوره آخر این زندگی بن بست و فلاکت کو گوش شنوا مرغ من یک پا داشت بلاخره راضی شدن . (این هم بگم که وقتی طلاق گرفتم طلاق نامه ام دوشیزه قید شد یعنی که دخترهستم چون اونا اون زمان آشنا داشتن بدون هیچ گونه مراحل قانونی طی بشه تواققی حکم طلاق صادرشد تو دادگاه .) اما ما به خانواده داماد گفتیم که ازدواج کردم دوران عقد مقاربت داشتم الان دختر نیستم گفتن باشه اصلا مهم نیست اصل خانمی و نجابت عروس خانمه😚 یک شب نامزدی بود و شب بعد عقد ب خیال خودم شدم خوشبخت ترین زن دنیا . اما زهی خیال باطل 😔 فردای عقد دعوت کردم منزلشون وای وای اون موقع فهمیدم بدبخت بودم بدبختر شدم اونا کجا و ما کجا . فرهنگ متفاوت. فاصله طبقه مالی دختر پادشاه و پسر گدا افتضاح تر از اون چیزی بودن ک فکرش و میکردم . تیپ شخصیت اونا کجا ما کجا اما دیگه کار از کار گذشته بود مگه میشد بگم نمیخوام و طلاق بگیرم .تازه رو خوش خانواده داشتم میدیم ک وارد ی بدبختی دیگه شدم. گفتم توکل بخدا ازدواج میکنیم شوهر خودم تغیر میدم همه چی درست میشه 2ماه بعد مراسم عروسی ب پا شد.جشن مفصلی گرفتیم و رفتیم ماه عسل. تو مدت عقدرابطه ما در حد بوسه و .....بود نزدیکی نداشتیم میرفتیم میومدیم اما آقای داماد گذاشت برا شب عروسی ادامه دارد... ⛱️@delbrak

نفس در این خانه ها بند نمی آید‌‌!! اینجا آرام میگیری... صاحبخانه مهربان است‌. پله، راه دارد به خانه همسایه‌‌.. بوی کاهگل می آید... شمعدانی کنار حوض ساکن شده،همسایه ماهی ها‌!!!‌ اینجا زندگی بوی زندگی میدهد‌!! اینجا خانه قدیمی است..‌ نفس در این خانه ها بند نمی آید..!!‌‌ ⛱️@delbrak

نمیدونم بالاتر از دوست دارم چیه ولی هرچی هست من تورو همون. ‌‍‌‌⛱️@delbrak

عروسی من حرفهای مریمی جونم سلام خدمت همه ی گل بانوها❤️🌸 من تقریبا نو عروس هستم ☺️ من از همون لحظه ی عقد پدر ومادر همسرمو مامان و بابا صدام کردم . همیشه هم بهشون محبت میکنم و اونها هم همچنین 😊 از قدیم گفتن پدرشوهرا عروس رو بیشتر دوس دارن . منم با یکم زبون نرم حسابی دلشو بدست اوردم و کلی دوسم داره و همیشه هوامو داره 🙈 در کل بگم که اگه جبهه گیری کنید و طوری رفتار کنید که انگار سر جنگ دارین همیشه هم در عذابین . یکی میگف رفتم پیش حکیمی گفتم چطوری از لجبازی جلوگیری کنم ؟ از یه سر تسبیح خودش گرف و اون یکی سرش رو داد به من و گفت بکش ، من کشیدم و اون هم کشید بعد ول کرد گفت حالا بکش ، گفتم خب نمیشه که .... لجبازی دو سر داره ، اگه شما بی تفاوت باشید و همراهی نکنید ،طرف مقابل هم نمیتونه کاری از پیش ببره . در مورد عروسی هم بگم که اصلا پرتوقع نباشید.  فقط مواظب باشید که ارزش خودتونو نیارید پایین که من لایق هیچ چیز نیستم . طوری رفتار کنید که بدونن زندگی شما بیشتر از چن تا تیر و تخته و مراسم براتون ارزش داره . اگه زندگی و همسرتون در الویت باشه هیج وقت توقع زیادی پیش نمیاد . من هیچ وقت به هیچ وجه پدر و همسرمو تحت فشار نذاشتم . من توکل کرده بودم به خدا و ازش میخاستم زندگیمو درست کنه که خداروشکر به بهترین نحو درستش کرد ❤️مواظب دل مهربونتون و زندگیای شیرینتون باشین ⛱️@delbrak

#سوال_اعضا سلام خسته نباشید . من M هستم ۱۵ سالمه عاشق پسر عمه ام شدم ولی نمیدونم بهش بگم یا نه یا اونم دوسم داره یا نه😞 ولی عاشقشم همیشه به فکرشم نمیدونم چه کار کنم میترسم بگم دوسش دارم بره به خانوادم بگه یا میترسم رقیب خاستگار پولدار بشه ولی من اصلا به این خاستگاره علاقه ای ندارم 😞 دلم خونه همه میگن پسر به این پولداری ولی آخه همه چیز پول نیس ببخشید اگه ناراحت شدید لطفا سریع تر بهم راه حل بدید تا به عقد خاستگارم در نیومدم آخه یادم رفت بگم اون اسرار داره هفته دیگه عقد کنیم لطفا راه حل بدید تا دست به خودکشی نزدم لطفا 😔😞😞 ‌•‌‍‌‌⛱️@delbrak

#سوال_اعضا سلام من ستاره هستم ۱۸ ساله از ماری جون بابت کانال خوبش ممنونم چون می تونیم سوالاتمون را با همه در میون بگذاریم ببخشید من یه راهنمایی از تون می خواهم من قراره خواستگار برام بیاد و نمی دونم باید چی بپرسم که بتونم یکمی بشناسمش میشه از تجربیاتتون بهم کمک کنید لطفا بزار کانال خیلی ضروری😘❤️ ‌•‌‍‌‌⛱️@delbrak

#پاسخ_اعضا سلام عزیزم من ۹ ماهه ک نامزدم الانم دارم کارا عقدمونو انجام میدیم تا چند روز دیگ عقد میکنیم بنظر من باید همونجوری ک هستی رفتار کنی خانوم باشی ب خانواده شوهرت محبت کنی ولی همه چیز ب اندازه باشه این خیلی مهمه نه انقد محبت کن ک ازت سواستفاده کنن نه اونقد بی محبت باش ک از چششون بیفتی و همیشه کم برو خونه مادر شوهرت نه اینک انقد کم بری ک گلایه کنن حداقل هفته ای یبارو برو وقتی شوهرت نیست برو بهشون سر بزن زنگ بزن حالشونو بپرس تو این دوران باید یچیزایم نشنیده بگیری شاید یچیزای بشنوی ک ناراحتت کنن ولی باید بگذریو ببخشید باید خاسته هاتو بگیو روشون بمونی همه چیو نه خیلی سخت بگیری نه خیلی آسون ک سو استفاده کنن مادرشوهرتو مث مادر خودت دوست داشته باش جلو حسای حسادت و... اینارو بگیر چون تو همه هست این حسا نصبت ب مادر شوهر💚ب شوهرت مخصوصا جلو خانواده خودش احترام بزار از همون اول شوهرتو ببر بالا امیدوارم ک موفق شی عزیز دلم 💋❤️ ‌⛱️@delbrak

#پاسخ_اعضا عزیزم خوبه که راهنمایی میگیری و به فکر زندگیت هستی😘🌹 خداکنه همیشه باهم خوب باشین و مشگلی پیش نیاد، اما اگر خدایی نکرده مشگلی پیش اومد که طبیعیه، اگه مقصر نبودی کوتاه نیا، حتی اگه سر چیزای کوچیک و بی ارزش بوده باشه، بزار طرفت بفهمه اشتباهشو، بزار بفهمه ک طرفش اگه مقصر نباشه حاضر ب کوتاهی اومدن نیست. ببین عزیزم، اگر سر چیزای کوچیک و بی ارزش و پیش پا افتاده ک تو مقصر نیستی و میدونی طرفت مقصره کوتاه بیای، طرفت ب خودش اجازه میده تا بازم ازین مشکلات کوچیک واست بوجود بیاره ک کم کم این مشکلات بزرگ میشن، اما اگر همون اولش سر چیزای کوچیکی ک مقصر نیستی کوتاه نیای، طرفت ب خودش اجازه نمیده ک دوباره از این مشکلات حتی کوچیک بوجود بیاد ⛱️@delbrak

#سوال_اعضا سلام دوستان عزیز من هیوام لطفا کمکم کنین من۲۲ سالم شده و شوهرم ۲۵ سالشه من و شوهرم سنتی ازدواج کردیم اما نوه عموی بابامه و با هم آشنا بودیم من دوستش دارم و اونم دوستم داره به این شکی ندارم اون همه کاری برام میکنه مثل خرید و بعضی کارای تو خونه و رابطه جنسی همه چیزمون سر جاشه ولی شوهرم ۸ ساعت در شبانه روز سر کاره و وقتی خونست میخوابه بیدار که میشه تو فضای مجازی میچرخه و خودشو سرگرم میکنه جوری که اگه گوشی دستش باشه باهاش حرف بزنی اصلا صدا تو نمیشنوه و توجه نمیکنه بعد از اون غذا میخوره بعد یا فوتبال میبینه یا میره پیش دوستاش ۵ ساعت اینا طول میکشه باز برای غذا میاد خونه و بعدم میره سر کار این وسطا ما هیچ حرفی با هم نداریم در حدی که فقط سر سفره مثلا به هم میگیم نمکدونو بده در این حد البته اگه مثلا بگم فلان چیز لازمه بخر میگه چشم و انجام میده اگه بخوابم نمیاد سمتم اگه برم بیرون سراغمو نمیگیره اینو میدونم که کاملا پاکه نه خیانت میکنه نه معتاده اما احساس میکنم خیلی رفتاراش سرده من راجع به لوندی و سیاستای زنونگی همه چیو اجرا میکنم و شوهرمم آدم خوبیه اما هیچ حرف مشترکی با هم نداریم خیلی هم بهش میگم با زبون خوش با ترفندای مختلف اونم میگه چشم اما مشکل حل نمیشه اینم بگم که ما توی رابطه جنسی معاشقه نداریم . ولی اون هیچ مشکلی با این موضوع نداره و رابطه مونم زیاااده .ینی مستقیم میره سر اصل مطلب بعدشم میخوابه ‌⛱️@delbrak

باید دلتون به سمت خدا باشه ... سلام ماری جانم منم تجربه معجزه دارم من از خدا خواستم بچه صالح و سالم بهم بده اگه دختر شد بزارم مریم پسر شد محمد که پسر شد و گذاشتم محمد . الانم باردارم واسه بچه دومم نذر کردم اگه پسر باشه علی بزارم اگه دختر هم باشه ریحانه . که دوباره پسر شد علی میزارم انشاا.. ملاکم دختر و پسر شدن نبود . من برای سلامتی‌شون نذر اسم امامها رو کردم. الهییی😍🍃🍃🍃🍃 ‌⛱️@delbrak