📌معشوقه شوهرت باش
▲هیچ چیز و هیچ کس را به شوهرتون ترجیح ندین برای چی ؟ چون مردها خیلی حساسند این تو ذهنشون میمونه.
به خاطر بچه ها زندگیتون رو تلخ نکنین.
▲ امار نشون داده بیشترین دلایل طلاق به خاطر بچه هاست .مردها میتونن زنی میخوان قبل از بچه داری و خونه داری معشوقه بی نقصی واسشون باشن تا الان به زنان زشت یا زنان چاقی برخورد کردید که شوهراشون عاشقشونن .بعد خانمی هم دیدین که اعتراف کنه سالیان سال داره بیرون خونه کار میکنه توخونه داری و بچه داری چیزی کم نذاشت اما شوهرش بهش خیانت کرده؟!
▲باید بدونه که چقدر عاطفه و وقت و جسمش رو خرج شوهرش کرده؟! معشوقه شوهراتون باشین .از جسم و زبان و عقلتون کمک بگیرین
@delbrak💞
☃️ســــــــــــلام
🌷صبحتون به شادی
☃️سهشنبه تون عالـی
🌷الهی بهترینها نصیبتان
🌷روزتون_قشنگ 🌷🍃
@delbrak💞
ادما هیچ وقت اولین اتفاقای زندگیشون رو یادشون نمیره
قبول داری !؟
هیچ کس عشق اولش رو یادش نمیره
اولین معلمش...
اولین باری که دست یک نفر رو عاشقانه گرفت
اولین بوسه ...
اولین رفیق...
اولین قرار ...
اولین جدایی
اولین ... اولین ... اولین
این اولینا تا آخرین روز زندگی باهاتن.
حواست باشه که چیو، میخوای واسه خودت برای اولین بار خاطره کنی...
اولین خاطره ها، تاریخ انقضاء ندارند...
@delbrak💞
#سینی_چای_خواستگاری 😍
در مورد چایی خواستگاری اول اینو بگم که بعد از 23 سال دیگه یادم رفته بود خاطره بازی خوبی شد من واسه خواستگاری چایی نبردم اما وقتی بزرگترا صحبت کردن شوهرم اومد آشپز خونه اولین یا دومین بار بود میدیدمش اومد گفت یه چایی برام میریزی منم ریختم ولی از ترس بابام نشد بخوره زودی رفت همه یکی یکی میومدن می گفتن زود باشید الان بابات میاد هر دومون از ترس نفهمیدیم چی گفتیم چند دقیقه بیشتر طول نکشید
همسرم یه وقتایی بهم میگه چرا اونطوری کردید البته خودشم از بابام حساب میبردا😄..👇👇👇
@saraadmin1
🍀سلام سارا خانم عزیزم😍
. میخواستم راجع به چالش سینی چای خواستگاری بگم که همسرم فامیل پدرم بود بعد کلی خواستگار از هفت خان بابام رد شده بود ولی فقط بابا ها مذاکره کرده بودن. نه من راضی بودم نه همسرم. بابام منو راضی کرد پدرشوهرم همسرم رو. گفته بود برو ببین بعد نظرت رو بگو. شب خواستگاری تعداد زیادی اومده بودن شام چون راه دور بود. بعد از شام گفتن چا یی بیار گفتم نمیتونم تعداد زیاده عمه ام برد. منم رفتم نشستم همه بدون هماهنگی بلند شدن رفتن 😳 که ما حرف بزنیم. همسرم همون اول عاشقم شده بود اما من همون جا جواب رد دادم. دو سه هفته پدرشوهر رفت اومد تا به حرف پدرم رفتم ازدواج کردیم یک سال بعد از ازدواج کم کم عاشقش شدم الان بعد از 17 سال هنوز عاشقشم. برای پایداری و عاقبت بخیری همه صلوات.😍👇👇
@saraadmin1
#سارا
قسمت ششم
اون سال تعطیلات تابستون، به پیشنهاد مادرم،تو آرایشگاه یکی از دوستاش برای کارآموزی، هر روز ظهر تا عصر میرفتم.
یه روز که داشتم میرفتم آرایشگاه از پشت سرم صدایی شنیدم که سلام کرد،برگشتم دیدم نوید بود! جا خوردم!
با هزار زحمت زبونم رو تو دهنم چرخوندم و جواب سلامش رو دادم.
گفت داشته میرفته مغازه چیزی بخره که اتفاقی منو دیده و...!
از اون به بعد هر روز ظهر تو مسیر آرایشگاه همراهم میشد و با هم حرف میزدیم. از خودش و علاقه ش نسبت به من میگفت و اینکه قصدش ازدواجه...
من هم یواش یواش بهش دلبسته میشدم!
دلم قنج میرفت برای حرف زدنش،راه رفتنش، برای خنده هاش!
از طرفی هم میدونستم جزء محالاته که بابا ، با ازدواج من با یه قریبه موافقت کنه.
کلا تو فامیل ما رسم نیست با غریبه وصلت کنن.بابای منم شدیدا با وصلت با غریبه مخالفِ! از طرفی هم تا وقتی خواستگاری مثل مجید باشه بابا عمرا دختر به غریبه بده!.
سه ماهی از آشنایی من و نوید گذشته بود.شهریور ماه بود و طبق هرسال باید میرفتیم روستا،اونجا باغ انگور و بادوم داریم و هر سال خودمون برای جمع کردن محصول میریم. من که هر سال روز شماری می کردم برای رفتن به روستا،امسال عزا گرفته بودم! نمیدونستم چطوری باید بیست روز دوری نوید رو تحمل کنم!هنوز نرفته دلم براش تنگ میشد!
دو سه روزی بود که رسیده بودیم روستا،خونه پدربزرگم نشسته بودم که پدر و مادر مجید اومدن.
به احترامشون بلند شدم و با مادر مجید که زن عموی مامان میشه،روبوسی کردم.با ذوق بغلم کرد و گفت:قربونت برم عروس گلم!!!
تا این حرف رو زد ترس افتاد به جونم! یخ کردم! سریع از اتاق زدم بیرون.
از خاله ام شنیدم که قراره تو همین یکی دو روز نشون بیارن!
خودشون بریده و خودشون دوخته بودن...!
انگار نه انگار که من راضی نیستم!
خاله ام تا حال منو دید گفت یه بار دیگه خودم با مجید صحبت کنم و بگم راضی به ازدواج باهاش نیستم.میگفت اگه نشون بیارن دیگه نمیشه هیچ کاری کرد.! بابابزرگم بزرگ فامیل بود و براشون خیلی بد میشد!
خاله ام به مجید پیغام داده بود که من میخوام باهاش حرف بزنم.
مجید اومد خونه بابابزرگم رفتیم تو حیاط، من هر دلیلی می آوردم، مجید حرف خودش رو میزد. می گفت فقط نشون بزاریم که من خیالم راحت بشه،بعد دو سال دیگه عقد میکنیم...
فایده ای نداشت، انگار کَر شده بود و حرفای منو نمی شنید...!
به مامانم هم که اعتراض کردم،فقط با حرفاش میخواست منو راضی کنه...!
گیج و سردرگم مونده بودم که چیکار کنم!
از خاله ام شنیدم که مجید به خیال خودش میخواد نشون بزاره که خیالش راحت باشه که کسی برای خواستگاری من نیاد! به مامانم گفته بود برای راضی کردنم هر کاری از دستش بیاد انجام میده تا من با رضایت سر سفره عقد بشینم!
داشتم دیوونه میشدم. هیچکاری از دستم بر نمی اومد! فردا شب قرار بود خانواده مجید بیان خونه بابابزرگم و نشون بزارن!
دیگه هیچ راهی برام نمونده بود. وضو گرفتم و تا صبح سر سجاده با خدا حرف زدم و درد دل کردم.از خدا خواستم خودش کمکم کنه...!
خاله ام صبح اومد بیدارم کرد،لباس مشکی پوشیده بود،فهمیدم عمه مامانم به رحمت خدا رفته!
ناراحت شدم برای از دادن عمه مهربونی که جای خالی مادربزرگم رو پر کرده بود. از طرفی اما خوشحال بودم که دیگه فعلا خانواده مجید نمیتونن بیان برا نشون گذاشتن.
وقتی برگشتیم تهران،اولین روزی که نوید رو دیدم،جریان مجید رو براش تعریف کردم و گفتم اگه واقعا منو میخواد باید زودتر بیاد خواستگاری ...
چهره نوید از شنیدن حرفام تو هم رفت! بعد مکثی کوتاه گفت:چند ماهی فرصت میخواد تا با خانواده اش صحبت کنه.
روزهای بعد هم که همدیگه رو میدیدیم ناراحت و گرفته بود. هردفعه مشخص بود میخواد چیزی بگه ولی منصرف میشدو نمیگفت...
یه روز ازم خواست بریم تو پارک بشینیم و حرف بزنیم!
از اولین روزی که منو دیده بود و از احساسی که به من داشت شروع کرد.گفت که چقدر دوستم داره و حاضره هر کاری برای رسیدن بهم انجام بده. گفت تو اولین کسی هستی که عاشقش شدم و از ته قلبم دوستت دارم!
از آینده میگفت،از اینکه میتونه خوشبختم کنه!
بغض کرده بود،رنگ چهره اش قرمز شده بود...
میفهمیدم یه چیزی هست که داره تلاش میکنه بگه و خیلی سختشه!
با صدایی نالان و لرزان گفتم:نکنه خانواده ات مخالفن!؟
سرش رو انداخت پایین و گفت:سارا میخوام یه واقعیتی رو بهت بگم که باید همون اول میگفتم ولی فرصتش پیش نیومد!
فقط خواهش میکنم حرفهام رو تا آخر گوش کن...
ادامه دارد...
پایان قسمت ششم
✍سمیه
@delbrak💞
#سینی_چای_خواستگاری
🍀سلام من شب خواستگاریم به همه گفتم خودم میخام چایی ببرم ولی وقتی بردم انقد دور تادورم ادم بود که هل شدم فقط همه رو یه نگاه کردم با تعجب ( آقایی بنده خدامم ک سرش پایین بود )چایی رو همون وسط هال گذاشتم و خودم زدم به چاک ابروم رفت بس که خجالت کشیدم😂بعد خودم پریدم تو بالکن و از اونجا داشتم نگاه میکردم واااای خدا یادش بخیر ۲ سال از عروسیم رد میشه ولی هنوز ک هنوزه شوهرمو خواهر شوهرام میگن که خیلی باحال بود اون حرکتت ک همه رو نگاه کردی😍
@delbrak💞
👇👇
@saraadmin1
#سوال_اعضا 😍
سلام خوبین
من ۱۶سالمع با پسر داییم که یه ازدواج ناموفق و یه بچه مریض داشته ازدواج کردم الان نامزدم ازش خیلی راضیم ولی بچش که از بدو متولد مریض بود تا الان دکتر گفته احتمال فلج بودن هس
قرارع بچه رو ببرن دکتر تا یه نتیجه نهایتی بگن که فلجه یا نه بعد از ازدواجم تا وقتی مادرشوهرم زندس اون نگه داری میکنه بعد فوتش من
خوانوادم میگن یه قطعی حرف بزنیم. اگه بچه فلج شد بعد مادر شوهرت میخای بچه رو چیکار کنی چون من اول زندگی گفتم اگه سالم باشه نگهداریش با من چند بار بحثمون شد شوهرم گفت من نمیتونم ازش جداشم ببرم بهزیستی یا فلان پرستار میگیرم تا ظهر اون نگهداری میکنه بعدش من هر چه قانع میکنم که بعد از پرستار این دختر بچه قرارع بزرگ شه پریود شه میخای چیکار میگه خدا بزرگه
الان خانوادم تصمیم رو گذاشتن به من که چیکار کنم
چرا باید بیماری یا جزای یه بچه رو من تقاص بدم نامزدمو هم خیلی دوست دارم خیلی چیکار کنمممممم؟؟
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
#سینی_چای_خواستگاری
🍃🍃🍃☕️🍃🍃🍃
🍀سلام.هر وقت ک ب اون شب فک میکنم خندم میگیره😂.اونشب پدر و مادرشوهرم و شوهرم اومده بودن من ک اصلا استرس نداشتم مامانم بهم گف بیا چای ببر من خیلی خونسرد گفتم باشه 😏 اول طرف پدر شوهر و مادر شوهرم سینی رو بردم برداشتن.بد طرف شوهرم ک گرفتم همه استکانا چای سر خوردن رفتن طرف شوهرم میخاست بریزه روش.همه ک متوجه شدن خندیدن😂منم خیلی خجالت کشیدم بعدش رفتم تو اتاق تا اخر مجلس درنیومدم😅 هنوزم میگم تقصیر سینی بود کمی چای ریخته بود تهش سر شده بود تقصیر من نبود والا😏...
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
👇👇
@saraadmin1
.
#ایده_شیطنت
#عاشقانه_برای_همسرم
بزرگترین لطفی که
شما به عنوان یه پدر
میتونی در حق
بچت👼 بکنی ،
اینه که؛
عاشق
من
باشی🙈😜
اینو روانشناسا گفتنااا
#دِلـــــبــــری❤
• · · · · · • ✢ • · · · · · •
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
12 راز زنانی که شوهرشان عاشقشان است
💏 زن زندگي باشيد تا حسش را به شما بگويد
❣ صادقانه بشنويد
💏 پروندهسازي نكنيد
❣رفتارهايش را تحليل كنيد
💏 به او حس امنيت دهيد
❣احساساتتان را بدون مقصر دانستن او نشان دهيد
💏 حرفهايش را باور كنيد
❣رفتارهايش را در جمع ببينيد
💏 زيادي از احساساتتان حرف نزنيد
❣ به رازهایش نزدیک نشوید
💏 رازدار باشيد
❣بگذارید مرموز بماند
• · · · · · • ✢ • · · · · · •
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
#سیاست_های_خانومی
میخوام رفتارهای بد شوهرم از بین بره ...
رفتارهای خوبش بیشتر بشه ... وای چه کنم آخ چه کنم ...
یکی از مواردی که آقایون تشنه اون هستند تایید شدنه ... تایید ... تحسین .... البته نه واسه همه چیز ها ... بلکه فقط و فقط برای موارد مثبت ...
👈🏻 مثلا نون خریده؛ وااای دستت درد نکنه لطف کردی،چه حالی میده نون تازه.
👈🏻 مثلا استکان چای رو که نوش جان کرده گذاشته تو ظرفشویی؛ عزیزم دستت درد نکنه لطف کردی
👈🏻 گاهی بعد خرید دستشو ببوسید
👈🏻 گاهی وقتی خونه میاد حتی اگه دیر؛ بپرید هوا بگید آخ جون شوهرم اوووومد شوهرم اوووومد
👈🏻 از طرز صحبت کردنش، از خوش برخوردیش با بقیه، از خنده هاش
👈🏻 از قد و بالاش، از شونه زدن هاش، اگه هدیه میخره از هدیه دادن هاش
👈🏻 وقتی ازتون تشکر میکنه تاییدش کنید، وقتی خوشحالتون میکنه تشکر کنید، وقتی ناهار یا شام میاد خونه
☑️ بعد از دو سه هفته اجرای این کار متوجه میشید که خودش کارهای مثبتش رو بیشتر میکنه و کارهای منفی رو کمرنگ میکنه ... بدون اینکه مستقیم چیزی بهش گفته باشید
❌❌
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
#همسرداری
#هردو_بدانیم
👌اینو میدونیم که توی همه زندگیها دعوا و بحث هست
🌷 اما اومدم بگم کشش ندید، لجبازی نکنید، خلاصه که باهم بسازید.
👈❌اگه بذارید بعد دعوا بینتون فاصله بیوفته،
‼️یواش یواش اون مشکل میشه گره کور که هیچ جوره نمیشه بازش کرد!
👈❌مثل کلاف کاموا که اگه گره بخوره و بپیچه بهم و هی بکشیش بد و بدتر میشه
تا جایی که فقط راهش بریدن اونه!
👌 اومدم بگم اگه #قهری اگه #ناراحتی
👈 به این فکر نکن تقصیر تو بود یا اون،
👈❌کشش نده!
🙏زودی برو بگو ببخشید و تمومش کن
👌فکر نکن همسرت متوجه نمیشه مقصر کی بوده
👌 و این رو هم میفهمه که تو چقدر بزرگواری
❤️ وقتی میبینه برای بهتر شدن زندگیتون تلاش میکنی...
• · · · · · • ✢ • · · · · · •
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
💞🍃ᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤഽ💞
دلخوشم از اینکه کنارمی،
از اینکه عشقم تویی
از اینکه زندگیم تویی...🥰❤️🔥💞🍃💋
• · · · · · • ✢ • · · · · · •
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
#سیاست_رفتاری
با زن و شوهر هایی که با هم مشکل دارن کمتر رفت و آمد کنین!!!
چرا؟ چون گاهی مشکلات ناخودآگاه به همدیگه منتقل میشه
مثلا ممکنه با خودتون فکر کنین،نکنه شوهر منم همچین مشکلی رو داشته باشه؟ یا نکنه ما هم اینجوری بشیم؟
رفت و آمد با زوج های موفق و خوشبخت و واقعا عاشق تاثیرات خیلی مثبتی روی روابط دونفرتون میذاره...
مساله رفت و امد نکردن نیستا
مساله اینه که اگر ضرورتی نداره پای صحبت این و اونی که مشکل دارن نشینیم.
گاهی خودتونو بکشین بیرون از درد و دل های پر از درد دیگران.
گوش شنوا بودن خوبه ولی وقتی خود ادم و اسیب ببینه و بدبین بشه اصلا ضرورتی نداره.
در رفت و امد با اینجور افراد اگر فامیلن؛ حد تعادل رو رعایت کنین اگر غریبه ترن که بیشتر سخت بگیرین.
در عوض تا میتونین برین سمت زوج های شاد و خوشبخت و خوش سلیقه و هم جهت با خودتون.
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
#عاشقانه
براے ٺو مینویسم ڪہ جانِ دلِ منے
و لازم ٺر از نفس
عزیزِ دلم
عزیزِ دوسٺ داشٺنے
عزیز بوسیدنے
عزیز قلــبم
براے ٺو مینویسم ڪہ میخواهم
ٺورا در آغوش بڪشم
براے ٺو مینویسم ڪه بوسیدنٺ
هر لحظہ آرزوسٺ
براے ٺو مینویسم ڪه ٺمامِ دنیامے
مینویسم براے ٺو ڪہ
ٺمام روزهاے عمر را
میخواهم ڪنار ٺو باشم
ڪہ میخواهم بدانے و بدانند ڪه
ٺورا خیلے دوسٺ دارم
• · · · · · • ✢ • · · · · · •
https://eitaa.com/joinchat/118751253Cd696d8820f
هدایت شده از 🧕خانُــــم بَــــــلا💞
🖐عزیزان دلم خانمای گل😍
سارا هستم😍ادمین کانال ❣دلبرک❣میتونید سوالات خودتون رو از طریق ایدی زیر برای من ارسال کنید تا از تجربه و راهنمایی دیگران استفاده کنید🤗
🔴 سوالات و پاسخهاتون رو به این آیدی بفرستید و با تجربههای خود به دوستان کمک کنید😍👇👇👇
@saraadmin1
منتظریمااااا😍
#سوال_اعضا 😍
سلام ببخشید من الان یه سال هست که عقدم بعد از انروز تاحالا ک متاهل شدم مامانم خیلی اذیتم میکنه خیلی اخلاقش باهام بد شده تا یه جایی با شوهرم میرم بیرون یا میرم خونه مادر شوهرم صد بار فقط زنگ میزنه اخه من پدرم هم شبا خونه نیست ب خاطر همین وقتی ام ک میام خونه فرداش همه چیو از تو چشمم در میاره الان چندروزی هست یه اختلاف کوچیکی بین خواهرم و شوهرم پیش اومدع شوهرم میگ قید خواهرت باید بزنی ولی از ته دلش نمیگه اینجا مامانم جلو شوهرم هعی طرفداری خواهرم میکنه و به من چیز میگ میشه کمکم کنید🙂🥺
❌نظراتتون رو اینجا بگین👇👇👇
@saraadmin1
🌹نیایش صبحگاهی🌹
خدایا
دستمان رابگیرتایادمان باشدکهبایددستی رابگیریم ….
خدایا نگاه مهربانت راازمادریغ مکنتایادمان باشدکه بایدبه تمامی نگاهی باشیم ازسر مهروعشق بهانسانها ..
#الـــهــی آمــیـــن"🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺صبحتون بخیر
💐بهشت را میتوان
🌸روی زمین احساس کرد
💐همین که حال دوستانم
🌸خوب باشد و لبخند شادی
💐بر لبانشان برایم کافیست
🌸در کنار لبخند زیبایتان
💐صبحانه عاشقانہ را
🌸بر پا میکنیم نوش جانتان
❤️https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀🌻🍀
#زن_امروزی
اگر میخواهی در زندگیات معجزه شود
اگر میخواهی روی زیبای زندگی را ببینی
و طعم رسیدن به رویاهایت را بچشی
معجزه زندگی دیگران باش
بیقرار باش برای شادی ساختن در زندگی انسانها
"دستهای خدا باش" برای برآوردن رویای انسانی دیگر جز خودت
خنثی نباش
بیتفاوت نباش
اگر دیدی کسی گرهای دارد و تو راهش را میدانی سکوت نکن
اگر دستت به جایی میرسد دریغ نکن
معجزه زندگی دیگران باش تا زندگی معجزهاش را به تو نشان دهد.
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#سوال_اعضا 😍 سلام ببخشید من الان یه سال هست که عقدم بعد از انروز تاحالا ک متاهل شدم مامانم خیلی اذیت
#پاسخ_اعضای_خوبمون 😍
سلام ساراجان
در جواب ب خانمی ک مادرشون روشون حساسه ...
عزیزم مامان منم اینجوری بود روی همه خواهرا ،بعدا خوب میشه اشکال نداره ،و اینکه همسرتون میگه قید خواهرت رو بزن ک نمیشه بهش بگین شما دوتا با هم مشکل دارین با هم قهر باشین پای من رو وسط نیارین ،بگین ک من نمیتونم از تو بگذرم یا از خواهرم ،،،
طرف هیچکدوم رو هم نگیرین ،فقط نزارین بی احترامی بشه بینشون ک بعدا بد بشه براشون ،ب مامانتون هم بگید ک بزاره خودشون مشکلشون رو حل کنن وقتی طرف خواهرتون رو بگیره همسرشما هم از خواهرتون دلخورمیشه هم مادرتون ...
شما هم سعی کنید زودتر کاراتونو درست کنید برید سر زندگیتون ک برای با هم بودنتون مادرتون اذیتتون نکنه😍ان شاءالله خوشبخت بشی 😍...
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
#سینی_چای_خواستگاری
🍃🎈🍃🍃🍃🎈🍃🍃🍃🎈🍃
عزیزم از سینی چای خواستگاری گفتین بگیم باید بگم من خواستگاری نداشتم😂شوهرم پسرعممه و منم اصلا تو حال و هوای ازدواج نبودم بابامم میگف فقط درستو بخون عمم به بابام گفته بود بابامم برای اینکه خواهریش ناراحت نشه گفته بود باشه از خودش بپرسم . بابامم اومد داشت برای مامانم میگفت بعدم به من گفت فردا جمعس برین پارکی جایی با پسرعمم و بهش بگو نمیخوای عروس شی. منم شبش خونه مادربزرگم بودم و پسرعمم هی پیام میداد خلاصه صبح ساعت ده گفتم میام سرکوچتون که بریم . با خواهرم از خونه مادربزرگم رفتیم سرکوچشون اونم اومد گفت اگه موافقی بریم خونه ما . بیرون خوب نیس مارو باهم ببینن منم گفتم باشه. رفتیم خونشون تو یه اتاق صحبت کردیم ساعت یک رفتیم چهاراومدیم بیرون . خواهرمم فحشم میداد که با برادرشوهرام تنهاش گذاشتم خجالت میکشیده . خلاصه شب رفتم خونه بابام گفت بهش گفتی منم گفتم بهش جواب دادم😂بابام😳 گف چیکارکردی نه فکرکردی نه مشورت . باز شب پیام دادم بزار فکر کنم بیشتر و این حرفا بعدشم جواب دادم . خواستگاری هم نداشتیم😂😂😂 فقط یه شب اومدن بزرگترا برا مهریه و مراسم و... صحبت کردند
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
#ارسالی اعضا
🍃🎈🍃🎈🍃🎈🍃
روش پاک کردن انواع لکه از لباس:
لکه لاک: تافت مو
لکه خودکار: الکل
لکه عطر: آبلمیو
لکه میوه: اب سرد + آبلیمو
لکه لوازم آرایشی: الکل
لکه شکلات: آب گرم + سرکه + مایع ظرفشویی
لکه آدامس: یخ
لکه رنگ مو: آب + سرکه
لکه روغن: پودر صابون
🍃🎈🍃🎈🍃🎈🍃🎈
https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b