اگر مرد حرف غلطی زد چه کنیم؟
مثلا:مرد میاد خونه میگه این چاقو کو میخوام یکی رو بکشم.
وقتی حرف غلط یا کار غلط است تایید نکنید ولی تکذیبم نکنید.
مخالفتم نه چون مخالفت دردسر ساز است.
مردها در خیلی از زمینه ها که حرفش رو میزنن خالی میبندن
مثلا پسرتون از مدرسه میاد میگه من دیگه مدرسه نمیرم این حرف الکی فردا صبح مدرسه است.شما باید چه کنید اگر بهش توجه کردین اگر برخورد در لحظه کردین اون چیزی رو که شعارش رو داده عمل میکنه
مثلا پسرت میگه من دیگه مدرسه نمیرم مادر میگوید غلط کردی برای من دم دراورده ادم شده همینه دیگه با رفقای ناباب میگردی پرروشدی
این پسر فردا صبح دیگه واقعا مدرسه نمیره کاری که شعارش رو داده بود عملی میکنه
مثلا میگه دیگه مدرسه نمیرم مادر گرامی بلافاصله جریان رو عوض کن
بگو عزیزم شربت میخوری هوا خیلی گرمه ها
اگر نمیتوانی مرد را تایید کنی بلافاصله تکذیب نکن یک جوری مسیر رو عوض کن.
🎀@delbrak1🎀
دنیا ك به پایان برسد
رویاها دنیایی دیگر خواهند ساخت
و خندهٔ تو جایِ آفتاب را خواهد گرفت..🌱🌞
🎀@delbrak1🎀
#سیاست_های_خانومی
خانوما همسر شما همونی میشه که مدام تو گوشش میخونید به صورت مستقیم یا غیر مستقیم..!
پس همیشه او را ؛
سلطان دل
با گذشت
بخشنده
مدیر مدبر
مدیر فداکار و خانواده دوست بنامید
🎀@delbrak1🎀
هدایت شده از 🧕خانُــــم بَــــــلا💞
بهم گفت اول تو این عقدو بهم بزن تا من پا پیش بذارم....🍃🍃🍃🌹
#ماهچهره
🍃🍃🍃🍃🍃
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹 #ماهچهره خواستگارهای مریم اومدن و از همون اول متوجه شدم که خانواده ی خیلی متشخصی هستن.ح
#ماهچهره
🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃
بلاخره به غرورش بر میخوره گفتم نگران نباش حواسم هست داخل اتاق رفتم و از بقیه خداحافظی کردم و با مریم به سمت خونه راه افتادیم توی راه جریانو برای مریم گفتم و از خوشحالی غش غش میخندیدم مریم هم همون حرف منو تکرار کرد و گفت خانم نکنه
میخواد بیاد خواستگاری؟ همونجا وسط کوچه ایستادم و گفتم ببین مریم بیا با هم یه قراری بذاریم از همین الان به من بگو ابجی به خدا یه بار دیگه بگی خانم خودمو میکشم.
مریم خندید و گفت چرا حالا یه دفعه ای اینو گفتین؟ گفتم چون ما برای هم مثل دو تا خواهریم اگه تو کنارم نبودی من جرات هیچکدوم از این کارها رو نداشتم و ناراحت میشم بهم میگی خانم مریم قبول کرد از اون به بعد ابجی صدام کنه یه کم طول کشید ولی زود یاد گرفت. روز بعد دوباره از صبح عذا گرفته بودم که چی بپوشم. مریم وقتی حال و روز منو دید سریع به اتاقش رفت و با یه مشما برگشت پیراهن گلبهی قشنگی از مشما در
آورد و بازش کرد و جلوم گرفت و گفت اینو همین چند روز دوختم برای نمونه کار فکر میکنم سایزت باشه فقط دکمه ها و بندینکهای کمربندش مونده که تا ظهر تمومش میکنم باورم نمیشد که خدا همچین فرشته ای رو برام فرستاده سریع از روی زمین بلند
شدم و بغلش کردم و گفتم خداروشکر که تو هستی مریم تند تند لباسو کامل کرد و گفت بلند شو بپوش لباس دقیقا اندازم بود و انگار به تن خودم دوخته شده بود دوباره ازش تشکر کردم و گفتم کاش بتونم یه روزی همه ی کارها تو جبران کنم مریم خودش
لباس های قدیمیشو پوشید با این که میتونست اون روز خودش اون پیراهن زیبارو بپوشه به خاطر من از خودش گذشت و اونو به من هدیه داد. قبل از ناهار به خونه ی خاله زهره رفتیم و برای اماده کردن غذا کمک کردیم همین که وارد شدم خاله زهره با دیدنم گفت ایشالا عروسیت دخترم مثل ماه شدی.
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#ماهچهره 🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 بلاخره به غرورش بر میخوره گفتم نگران نباش حواسم هست داخل اتاق رفتم و از بقیه
#ماهچهره
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃
منم از فرصت استفاده کردم و گفتم خاله لباسمو دیدی قشنگه؟ مریم دوخته ببین چه تمیز کار کرده این اولین کارشه خاله زهره جلو اومد و به درزهای لباس نگاه کرد و گفت باریکلا انگار چند ساله که خیاطی میکنه خیلی ماهره گفتم اره کارش عالیه به همسایه ها
بسپار عروسی عقدی چیزی داشتن یه راست بیان پیش خودش دستشم تنده زود آماده میکنه. بعد از حرفم به مریم چشمکی زدم و اونم به روم خندید. نزدیک اذان ظهر بود که سر و کله ی مصطفی و حبیب پیدا شد. خاله زهره جلو رفت و معلوم بود که خیلی حبیبو دوست داره. سلام و احوال پرسی کرد و تعارف کرد بیاد داخل بعد انگار چیزی
یادش اومد و یه دفعه به سمت من برگشت و گفت که عه ماهچهره تو حبیبو میشناسی اره خب معلومه میشناسی این پسرم همونجا پیش پدر تو کار میکرد باید
مثل مصطفی ما بشناسیش دیگه بعد چادرشو بالا کشید و زیر کمرش بست و همونطور که به سمت اتاق میرفت بدون توجه به ما زیر لب گفت نمیدونم چیشد این پسر یه دفعه ای از اونجا برگشت و دیگه پاشو توی اون شهر نذاشت حبیب زیر چشمی
نگاهی به من انداخت و اروم گفت ببین همه درباره ی شاهکار تو کنجکاون.مصطفی دستی به شونه ی حبیب کشید و گفت داداش یه امروزو بیخیال اومدیم اینجا دور هم باشیم دیگه گذشته رو بیخیال شو حبیب صلواتی زیر لب فرستاد و گفت باشه ساکت میشم یکی یکی داخل رفتیم که دوباره خاله زهره جلو اومد و گفت مریم و حبیب همو نمیناشن و اون دوتارو به هم معرفی کرد. حبیب با آقا صمد سلام و احوال پرسی کرد و یه گوشه نشست خاله زهره مثل پروانه دورش میچرخید و کاملا مشخص بود که دوسته و غیر پسر خودش علاقه ی زیادی به حبیب هم داره ناهارو خوردیم و بعد از ناهار منو مریم مشغول شستن ظرف ها شدیم.
که
پسر
🎀@delbrak1🎀
🌺نیت کن با نام مبارک امام جواد (ع) بزن روی #حرز چیزی بهت نشون میده که باورت نمیشه😱😍👇
⚫️
⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️
⚫️
⚫️ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️
⚫️ ⚫️
اگه دوست داری خودت و خانوادت بیمه امام جواد(ع) بشین پیشنهاد میدم عضو بشی☺️
همراه با هدایای ویژه ماه محرم😲
#ی_کم_تدبیر
"راههـای #افـزایـش_صمـمیـت با همسر...!"
مرد باید تایید شود...
تواناییهای مرد را تایید کنید و تاکید کنید او صاحب بهترین تواناییها و شایستهترین همسر برای اوست.
مرد باید مورد اطمینان باشد
به شوهرتان اعتماد کنید. با اطمینان خاطر از اینکه "او میتواند"؛ شما میتوانید به راحتی بسیاری از کارها را به او بسپارید.
مردها را تشویق کنید.
مرد عاشق تشویق است و کف زدنها را فراموش نمیکند. مرد، آفرین شما را تا عمر دارد به خاطر میسپارد.
نکاتی که در بالا ذکر شد شاید در نگاه اول بسیار ساده و سطحی و بیاهمیت جلوه کند؛ ولی باور کنید که با رعایت همین نکات ساده و البته بیهزینه، بسیاری از مشکلات مربوط به نبود صمیمیت بین همسران حل میشود.
🎀@delbrak1🎀
#آموزش_دلبری
وقتی شوهر جان خوابه و میخوای زنونه و با ظرافت بیدارش کنی☺️😍
سریع نگید بیدار شوو دیر شد اول برین کنارش و کمرش یا سینه اش اروم نوازش کنید (بدون اینکه صداش بزنید)کم کم ماساژش بدین (یعنی با کمی فشار)تا زمانی که خوابه و چشماشو باز نکرده هیچ حرفی نزنید بعد که تکون خورد و حس کردین داره بیدار میشه قربون صدقه اش برین و زمانی ک چشماشو باز کرد خودتونو تو بغلش جا بدین،و یواش یواش بیدار میشه فقط دیگه شیطنت نکنید و بزارید همون طور ملایم و ملو باشه😉
🎀@delbrak1🎀
#خانوما_بدونن
#چگونه_زنی_لوند_باشیم
√نوع حرف زدن
با شوهرتون رسمی و اداری صحبت نکنید ،همیشه وقتی قصد عشوه گری دارید ، نوع حرف زدن تون باید کـــش دار باشه
حرف های عاشقانه ، درخواست ها ، خواهش ها و غیره رو باید کش دار بگید
مثلا :
حمیـــــــــــد ! منو نیگــــــاه!😳
حالت بدن هم مهمه ! همیشه سر به سمت چپ یا راست باید خم باشه . اگه قصد تحریک جنسی ندارید ، با موهاتون بازی کنید
🎀@delbrak1🎀
سلام صبح بخیر☀️
رفیق جانم گذشته جای ماندن نیست
خاطرات کهنه و دلآزار را رها کن
جلو جلو هم ندو که از نفس میافتی
حال را دریاب تا حالت خوب باشد
چایت را دم کن
صدای موسیقی را کمی بلند
بایست مقابل پنجره ، عمیق نفس بکش
و فکر کن به هیچ چیز، به هیچ چیز فکر کن
آنقدر سخت نگیر رفیق جانم
آنقدر سخت نگیر زندگی زیباست
🎀@delbrak1🎀
❤️🍃❤️
#بانوجان
❌"با شوهرت لج نکن؛
رگ خوابشو پیدا کن...!"😉
🍃 هوشمندی یه خانم به پیدا کردن این رگ خواب در همسرش وخانوادهی همسرشه!😇
👈 بهترین راه ورود به قلب آقایونی که توی فرهنگ ما بزرگ شدن، ارتباطی صمیمانه با خونوادشون هست. 😍
👈 خانمهای عزیز؛ شما با شکایتهای وقت و بیوقت از مادر شوهرتون پیش همسرتون، اصلا از مهر مادری کم نمیکنید!😐
👈 مگه وقتی که همسرتون از مادر خودتون بیاد شکایت کنه از مهر مادرتون کم میشه براتون؟!!!🤨
✅ با اینکار اون چیزی که از دست میدید ارج و منزلت خودتون در نگاه همسرتون هست. فقط همین😕
🎀@delbrak1🎀
❤️🍃❤️
اگه در آستانه ی ازدواج قرار دارید
و می خواین تصمیم بگیرید با چه کسی ازدواج کنید؟ حتما بخونید👇👇
🔵چند اصل مهم در انتخاب همسر
💟خودشناسی پیش از ازدواج :
یکی از این راه ها تفکر و ثبت خواسته و داده های خودتون هست؛
بنابراین اگر دم بخت هستید
بهتره یه کاغذ بردارید و در یک فضای راحت بنشینید و از خودتون سوالاتی بپرسید
و درباره مواردی که در ادامه، میگیم بررسی کنید تا خودتونو دقیق تر بشناسید.
💠اعتقادات مذهبی
شناخت خود از نظر اعتقادات مذهبی
یعنی فرد باید خود را در زمینه اعتقادات کامل بشناسد
و تعریف دقیق و جزئی از موارد اعتقادی خود داشته باشه
و حتی این مسئله را هم بررسی کنه که میزان و درجه تقلید و ایمان خود به آن اعتقادات تا چه حده .
ینی خودشو از لحاظ پایبندی به اعتقادات مذهبی ارزیابی کنه؛
چون افراد در امر ازدواج باید در کلیات و جزئیات مسائل اعتقادی هم طراز
یا به هم نزدیک باشند.
🎀@delbrak1🎀
#ایده_های_زنونه🦩🌿*-*
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. ✿
یه وقت هایی ما خانوما👩🏻
ⁱᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ
یه کارهایی رو خودمون مایل به انجامش نيستيم و😶
فقط چون همسرمون دوست داره اون کار رو انجام ميديم.😌 🥰
اينجور وقت ها اگر موقعيت مناسبه به همسرتون🤴
بگين که " اين کار رو به خاطر تو انجام ميدم، اونم چون خيلي واسم عزيزي...." 😍🥰🤩
با لحن صمیمی و بدون منت
در واقع جمله رو محض اطلاع همسرتون بگين، 🤪😜
.
🎀@delbrak1🎀
یکی از دانشمندان میگوید: زن قدرت عجیبی دارد؛ مثل قضا و قدراست هرچه بخواهد همانست.
👈 زن میتواند خانه را به صورت بهشت برین درآورد و میتواند به جهنم سوزان مبدلش کند...!
👈 میتواند مرد را به اوج ترقی برساند و میتواند به خاک سیاهش بنشاند...!
👈 میتواند از یک مرد بیعرضه و بیلیاقت یک شوهر لایق و آبرومند بسازد.
✅ با «اخلاق درخانه» مرد را در بند کنید!
🎀@delbrak1🎀
هدایت شده از 🧕خانُــــم بَــــــلا💞
ده ساله آبلیمو میگیرم
تلخ میشه
آبغوره میگیرم کپک میزنه😢
میخواستم امسال آماده بخرم اما...
تو یه کانال ترفندشو پیدا کردم
آب لیمو گرفتم بدون اینکه ذره ای تلخ بشه 😍
بیا که ترفندش اینجاس👇
https://eitaa.com/joinchat/2761359667Cd485941303
#ترفند_کپک_نزدن_آبغوره
*
وقتی قراره رابطتون با فردی جدی تر بشه این سوالات رو ازش بپرسید :
بیشترین بخش زندگیت که وقت و انرژیت رو میگیره چیه ؟ ببینید شما میتونید با این قضیه کنار بیاید یا نه
بزرگ ترین چیزی که توی من وجود داره و باعث نگرانی تو میشه چیه ؟ این میتونه درمورد شناخت خط قرمز هایی که دارید باشه !
کسی هست که فکر کنه باهات تو رابطست درحالی که از نظر خودت باهاش تو رابطه نیستی ؟
فکر میکنی چیز مهمی درمورد تو وجود داره که من باید مطلع بشم ؟
هدفت از رابطه چیه ؟
همون قدر که اهداف مشترک شما رو به هم نزدیک میکنه اهداف متفاوت شما رو از هم دور میکنه
🎀@delbrak1🎀
♥️🌱🌸🌿
🌿
🌸
🌱
♥️
#بدقولی_مرد
🔵ریشه ی بسیاری از بد قولی ها ناتوانی مرد در محاسبه ی زمانه👇
❌مثلا شوهر شما میگه نیم ساعت دیگه خونه ام آماده باش بریم بیرون ولی یهو دو ساعت بعد می رسه.
🔷شما اینجور وقتا چی کار میکنی؟؟
هی بهش میگی کجا بودی این همه مدت و ...
درحالی که خیلی وقت ها اشتباه همسر شما اینه که نمیدونه تا خونه حداقل یک ساعت راه داره توی این ترافیک و از طرفی کارشم حداقل نیم ساعت مونده
🔷بهترین کار دراین موارد اینه که تو کنترل زمان کمکش کنی👌
مثلا اگه ساعت 7 قرار دارید قبل اون ساعت بهش زنگ بزن و یاداوری کن و بگو راستی رادیو گفته فلان مسیر امروز ترافیک سنگینه
یه کم زودتر راه بیفت...
به همین راحتی! 😊
🎀@delbrak1🎀
♥️🌱🌸🌿
🌿
🌸
🌱
♥️
#اختلافات_قابل_حل
🤨در مقابل همسر بدبین چه باید كرد؟
- در هر موضوعی با همسر خود صادق باشید.
- نسبت به قول و قرار خود با همسرتان خیلی حساس باشید.
- در مراودات اجتماعی خود خیلی مراقب باشید به ویژه اگر طرف شما جنس مخالف باشد.
- از رفتارهای تحریکآمیز و شبههناک پرهیز کنید.
- در برابر سوالات و کنجکاویهای همسر صبوری و خویشتنداری نشان دهید.
- به روانشناس مراجعه و مشاورههای تخصصی دریافت کنید.
🎀@delbrak1🎀
#ایده_های_زنونه🦩🌿*-*
✿.•.❀.•.❁.•. ✿.•.❀.•.❁.•. ✿
سیاست زنانه❣
ⁱᶫᵒᵛᵉᵧₒᵤ
نحوه رفتار با آقایی😍👇
🍂┊•خندون باش ؛ شوخی کن و آرامش بده
👭┊• بهش اعتماد بنفس بده؛حمایتش کن
🌸┊•خودت اعتماد بنفس داشته باش؛ به خودت برس
🚶🏻♀┊•بهش آرامش بده؛ مدام غر نزن
📚┊•همیشه در دسترس نباش،خودتو بیکار نشون نده
🍿┊•موقع بحث و دعوا فحش نده مردونه رفتار نکن
💸┊•جوری رفتار نکن که فکر کنه فقط برای پول میخایش
🎀@delbrak1🎀
هدایت شده از 🧕خانُــــم بَــــــلا💞
بهم گفت اول تو این عقدو بهم بزن تا من پا پیش بذارم....🍃🍃🍃🌹
#ماهچهره
🍃🍃🍃🍃🍃
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#ماهچهره 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 منم از فرصت استفاده کردم و گفتم خاله لباسمو دیدی قشنگه؟ مریم دوخته ببین چه
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃
#ماهچهره
تقریبا ظرف ها تموم شده بود و خشک کردن قاشق و چنگالها مونده بود که به مریم گفتم تو برو من خشک میکنم و میام همین که مریم پاشو از اشپزخونه بیرون گذاشت حبیب با استکان چایی دستش وارد اشپز خونه شد با دیدنم خودشو به اون راه زد و از کنارم گذشت و به سمت سماور رفت کشوی قاشق چنگالها کنار سماور بود همین
که شیر سماورو باز کرد کنارش ایستادم و کشورو باز کردم و گفتم میبینم که دلت طاقت نیورد و اومدی حبیب پوزخندی زد و گفت من به خاطر تو نیومدم با عمو صمد
کاری داشتم برای همین اومدم اینجا شونه هامو بالا انداختم و گفتم تو گفتی و منم باورم شد من میدونم که هنوز عاشقمی حبیب بدون اینکه شیر سماورو ببنده استکانو از زیر شیر کشید و رفت و توی راه گفت به همین خیال باش خانم خانما .حس میکردم
داره عمدا این کار ها رو میکنه که حرص منو در بیاره با این فکر خودمو اروم کردم و از اشپزخونه بیرون رفتم کنار مریم نشستم که سریع سرشو جلو آورد و در گوشم گفت چیکار کردین تو اشپزخونه؟ متعجب نگاهش کردم و گفتم مگه باید کاری میکردیم حرف زدیم فقط مریم دوباره سرشو جلو آورد و گفت فکر کنم واقعا برای خواستگاری اومده. دستمو روی قلبم گذاشت و گفتم چطور گفت خاله زهره داشت یه چیزهایی میگفت در
نبود تو اومدم دوباره سوالی بپرسم که اقا صمد گفت خب پسرم حاج خانم میگفت برای امر خیر به اینجا اومدی. خاله زهره خودشو جلو انداخت و گفت والا ما که دیگه دختر
نداریم خودمم کنجکاو شدم کارت چی بوده حبیب جان نفس هام به شماره افتاده بود که صدای حبیب بلند شد و گفت درسته شما دختر ندارین ولی همونطور که برای مریم خانم اینجا اومدن خواستگاری منم برای ماهچهره خانم باید میومدم اینجا. بعد از اون دیگه صداهای اطرافمو نمیشنیدم و فقط صدای قلبم بود که توی سرم اکو میشد.
🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 #ماهچهره تقریبا ظرف ها تموم شده بود و خشک کردن قاشق و چنگالها مونده بود که به مریم گ
#ماهچهره
🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃🍃
مریم با ارنجش به پهلوم زد و گفت ماهچهره خوبی؟ اب دهنمو با صدا قورت دادمو سرمو بالا پایین کردم حواسمو به حرف هاشون جمع کرد که خاله زهره گفت عه عه اصلا
حواسم به ماهچهره نبود اره حق با توعه پسرم اونم دختر ماست ولی مگه ماهچهره خودش خانواده نداره که تو از ما خواستگاریش میکنی؟ به خودم جرات دادم و گفتم نه
خاله زهره من خانواده ندارم بنا به دلایلی از خانوادم جدا شدم و دیگه هیچوقت هم نمیتونم پیش اونا برگردم که کسی اونجا بخواد بیاد خواستگاریم حبیب گفت حق با ماهچهرهه. آقا صمد ادامه داد خودتون بهتر میدونین پسرم بلاخره جوون های ده هجده ساله نیستین هر دوتون عاقل و بالغین من که حرفی ندارم و به هر دوتون اطمینان میدم که با هم خوشبخت میشین ولی بهتره خودتون با هم تنها صحبت کنین و سنگاتونو با
هم وا بکنین خاله زهره هم حرفهای اقا صمد و تایید کرد و گفت مصطفی پسرم میخوای راهنماییشون کنی اتاقت با هم حرف بزنن مصطفی گفت مادر جان خونه ی ابجی ماهچهره اینا همین بغله برن اونجا با هم حرف بزنن راحت ترن. حبیب گفت حق با مصطفی ست. خاله زهره گفت خب پس دخترم بلند شو حبیبو راهنمایی کن برید خونه ی خودتون حرفاتونو بزنین و بیاین با اجازه ای گفتم و از جام بلند شدم و به سمت خونه راه افتادم حبیب دنبالم راه افتاد کلید و توی در چرخوندم و وارد خونه شدم حبیب پشت سرم اومد و درو پشت سرش بست به سمتش چرخیدم و بی اختیار اشک هام شروع به ریختن کرد. حبیب جلو اومد و منو تو بغل خودش کشید و روی سرمو بوسید و گفت این آخرین باریه که کنار من گریه میکنی دیگه نمیذارم حتی یه بار فکر گریه کردن به سرت بزنه خوشبختت میکنم ماه پیشونی
🎀@delbrak1🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبختی سه قانون دارد؛
فراموش کردن تلخی های دیروز...
غنیمت شمردن شیرینی های امروز...
امیدواری به فرصت های فردا...
صبح بخیر ❤️
🎀@delbrak1🎀
ارتباط كلامی را به فرزندتان یاد دهید:
فرزندتان باید بیاموزد که از كلمات برای بيان احساسات منفی اش استفاده كند.
به او ياد بدهيد در زمان مناسب بگويد «الان ناراحت هستم!»
وقتی بتواند احساسات خود را مستقيما و مانند افراد بالغ بيان كند، شیوه "كتك زدن"به تدريج متوقف می شود و ديگر از اين روش برای فروكش كردن عصبانيت خود استفاده نمی كند.
🎀@delbrak1🎀