eitaa logo
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
3.6هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
بلاها 😍اینجا اومدیم یادبگیرم بجای غُری بودن قِری باشیم تا ببینیم کل زندگی مثل همون دوران نامزدیه😍😍🕊. لینک کانالمون👇🏾👇🏾 https://eitaa.com/joinchat/2713518081Cb60be17d2b
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸به گوشی همسرت سرک نکش❌ 👈باید اینو قبول کنی که تو زندگی مشترک لازمه به حریم خصوصی همسرت احترام بزاری تلفن همراه، رايانه و تبلت همسرت محدوده‌های شخصی اونه.. تصور نكن ممنوع بودن وارد شدن به اين محدوده‌ها، به معنی اينه كه اتفاقات ممنوعه وحشتناكی توی اونها داره... ❌حق نداری به تلفن همسرت سرک بكشی نه به اين دليل كه ممكنه تو پيامکها و تماس‌هاش رد پای رابطه ممنوعه‌ای رو ببینی ✅اين حق همسرته كه درد دل‌های پيامكیش با خواهرش رو دور از چشمت نگه داره يا اينكه تو دفترچه يادداشت گوشیش حرف‌های دلش رو بنویسه. 🎀@delbrak1🎀
❤️🍃❤️ ⏪ گام اول در و چیست؟ به این مثال توجه کنید👇 تصور کنید در خیابان دارید راه میرید و سنگی از آسمان جلوی پای شما می افته به دو شیوه میتوان به اون حادثه نگاه کنید. 👇 1⃣خدایا چرا این سنگ جلوی پای من افتاد و چرا دیگران نه و چرا همه بلاها باید سر من بیاد بین این همه آدم فقط من!!! ⬅️نتیجه این شیوه فکردن من را به انسانی دارای و تبدیل میکنه. 2⃣خداروشکر که سنگ تو سر من نخورد واگر خورده بود ممکن بود ضربه مغزی شوم و این حادثه به خیر گذشت. ⬅️نتیجه این شیوه فکر کردن این میشه که من را به انسانی دارای و حتی تبدیل میکنه ✍پس عزیزان همانطور که دیدید حادثه سنگ افتادن از آسمان و سایر حوادث باعث ما نمیشن 👈 بلکه شیوه فکر کردن ما به این حوادث ما رو میسازه ✍یعنی مشکلات باعث نمیشه ما شخصیتی بدبخت و بیچاره و مضطرب و اندوهگین و درعذاب باشیم‼️ 👌 بلکه نوع نگاه ما به این پدیده ها ما رو این شکلی میکنه 🎀@delbrak1🎀
قدیم ترها رسم بود دختر که سیکل میگرفت شوهرش میدادن..... شروع داستانی زیبا 😍👇👇👇👇👇👇
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#خورشید 🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 چشمام از وحشت از کاسه در اومد . نالیدم اربااااا ا ا ا اااااده.. اخم کرد و گفت
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 عموم تو دفترخونه بود. با تعجب بهش نگاه کردم اما اون حتی نگامم نکرد و بعد از امضا زدن فلنگو بست رفت. نمی دونم علی باهاش چه کرده بود که کلا لال شده بود.. وقتی عاقد گفت قَبِلْتُ التزويج عَلَى الصَّداق المَعْلُوْمِ دلم هری ریخت بی دفاع و بی زبون چشمام سوخت اشکامم ریخت از اینده ای که انتظار مو میکشید واسه همین ناخودآگاه لرزه گرفتم همچنان لال بودم که علی دستمو گرفت کمی فشار داد که مجبوری گفتم بله و اینچین بود که دختر یتیم رعیت زن ارباب شد! فراموشم نمیشه چطور لپام به سرخی انار شده بود و خبری از کل کشیدن و النگو دادن بهم نبود دوباره بعد عقد رفتیم خونه رفیق علی و بعد از ناهار راهنماییمون کردن به اتاقی برای استراحت لبخندای علی پررنگ تر میشد و من از شرم و حیا خیس از عرق بودم نفسم بالا نمیومد على روى تشك سفیدی که وسط اتاق پهن بود دراز کشید و گفت بیا نزدیکتر دختر حالا که دیگه محرم شدیم، ترس و بهونه ات برای چیه؟ همونطور سر به زیر جلو رفتم که دستمو گرفت کشید و تو بغلش پرت شدم به پهلو خوابید تا خوب نگام کنه همونطور كه تك تك اجزای صورتمو از نظر میگذروند با شیطنت گفت دیگه مال خودم شدی خیالم راحت شد. حالا ببینم کی جرات داره بهت بگه بالای چشمات ابروئه.... دختره خیره سر می دونی چند وقته از ترس اینکه تو رو به کسی غیر خودم شوهر بدن شبا نخوابیدم؟؟ نابود ما ..نابود. سر روی سینه ام ،گذاشت نفس عمیقی کشید و گفت حالا بخوابیم به اندازه ماه خستگی روی دلم مونده . فقط بذار با بوی تنت بخوابم چشمهاشو چند بست و چند دقیقه بعد از نفسهای ارومش فهمیدم خوابش برد. نمی دونم چرا ترسم ریخت از هول و ولای خوابیدن با علی دراومدم لبخندی روی لبام ،نشست اما این دلشوره لعنتی دست از سرم بر نمی داشت و هر چی علی خان راحت خوابید من کلا بیدار موندم دو سه ساعتی بهش خیره شدم موهاش لخت بود و مایل به خرمایی که روی پیشونی اش ریخته بود چشمهای سیاه پر از مژه اش که وقتی بیدار و باز بود خمار خمار بود بینی عقابی و لبهای برجسته آخه چرا عاشق من شده بود؟ اصلا نمی تونستم هضم کنم بعد از دو سه ساعت روم نشد بیشتر از این تو اتاق بمونم از اتاق بیرون رفتم که رفیقش با زنش تو اندرونی نشسته بودن و تکیه به پشتی داده بودن با شرم و حیا سلام کردم و کنارشون نشستم. 🎀@delbrak1🎀
🧕خانُــــم بَــــــلا💞
#خورشید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 عموم تو دفترخونه بود. با تعجب بهش نگاه کردم اما اون حتی نگامم نکرد و بعد از
🍃🍃🍃🌹🍃🍃🍃🍃🌹 مرد خونه برام هندوونه توی بشقاب میذاشت که علی خان به ضرب درو وا کرد. با دیدنم نفسی از سر اسودگی کشید و گفت پوووف زهره ام ترکید بیخبر کجا میری اخه؟ کنارم نشست و گفت انقدر فکر و خیال کردم که تو رو از دست ندم دیوونه شدم خدا آخر و عاقبتمو ختم به خیر کنه دوستش خندید و گفت انشاء الله که تا اخرش همین باشه. علی خان چشم غره ای بهش رفت و گفت نفهم زن عقدیمه خوب و بد بیخ ریششم با هم خندیدن. ولی زنش حیا میکرد رو میگرفت منم مثل دوست علی فکر میکردم نکنه بعد یه مدت دلشو بزنم؟ شام ابگوشت بود توی حیاط زیر درخت انگور روی تخت خوردیم و چقدر چسبید و باز دوباره شب شد و موقع خواب به دلم هول و ولا افتاد. وقتی وارد اتاق شدم، تموم تنم میلرزید و میدونستم اینبار سالم در نمیرم تو همین دستپاچگی بودم که علی شروع به در اوردن لباسهاش کرد. عرق شرم کمرمو خیس کرد. فوری بهش پشت کردم و روی زمین نشستم که دراز کشید و صدام کرد خورشید؟؟ آب دهنمو قورت دادم و گفتم بله ارباب؟ اخمی کرد و گفت دیگه من شوهرتم باید منو به اسم صدا کنی بیا اینجا ببینم... تنم سست شد. نمی تونستم قدم از قدم بردارم ولی با این حال به زور خودمو به سمتش کشیدم هنوز بهش نرسیده بودم که اون مث شاهین چنگ انداخت منو تو اغوشش میفشرد زنش بودم و محرمش اما میدونستم حتی اگر غیر از این هم بود، کاری از دستم بر نمیومد به چشم بر هم زدنی عریانم .کرد حتی اجازه نمیداد از شرم دخترانه ام خودمو جمع ،کنم به هیچ صراطی مستقیم نبود و طالب فتح بدنم بود. مقاومت بی فایده بود و قدرت مقاومت نداشتم.دو دستم رو در یک دستش میفشرد و من تابع محض ..بودم بعد از مدتی تنم هست شد.خودمو سپردم دستش تا بساط لذت جویی و کامرواییش فراهم بشه نفسای پی در پی علی بعد از فتح دخترونگیم که منظم شد. دستمال و جاداد تو جیب شلوارش و گفت این سند یه روزی لازم میشه و سند محکمتر اینه که شکمت بیاد جلو اونوقت منم و تو و اون عمارت که میشی خانم همه. صبح علی که از اتاق بیرون ،رفت صاحبخونه برام کاچی آورد به النگو جا داد تو دستم گفت .پیشکش مبارکت باشه سفید بختی تو ببینم راه سختی جلو رو ،داری مبادا کمر خم کنی که علی از جا زدن بدش میاد. دومین روز شد و وقت رفتن مثل همیشه نشستم جلو علی تا بتازه برای شروع زندگی پنهونی 🎀@delbrak1🎀
جذب مرد مورد علاقه ... دست از گریه و زاری بردارید. گریه نکنید، التماس نکنید و دنبالش نیفتید هرچه بیشتر دنبال او بیفتید، او را از خودتان دورتر میکنید به او زمان و آرامش بدهید و درعین حال با دوستانش صحبت کنید. به او نشان دهید که آنها چقدر در زندگیتان مهم هستند. حرفها، مکالمات و رفتارهای آنها را تحسین کنید. مرد شما باید نبود شما را در زندگیش احساس کند. هیچوقت صحبت را با او شروع نکنید مگر اینکه مطمئن باشید که خودش هم علاقه مند است. اگر خودش برای حرف زدن پا پیش نگذاشت، میتوانید کمی به او توجه نشان دهید. اما یادتان باشد، همیشه حد خودتان را بشناسید 😉👌🏻 🎀@delbrak1🎀
🔵خانومهایی که دوست دارن احترامشون به جا باشه. عزیزم خودت به عنوان یک بانو چقدر ارزش برای خودت قائلی؟🤔 🔵آیا از خود گذشتگی رو در این میبینی که بهترین غذا رو سر سفره برای دیگران بریزی و خودت ته قابلمه رو بتراشی؟😳 🔵آیا فکر میکنی اگه لباس کهنه ها رو دور نندازی و بارها تو خونه استفاده کنی خیلی صرفه جویی کردی؟😳 🔵آیا هر وقت ازت میپرسن شما چی میخوری میگی هر چی بقیه سفارش میدن همونو میخورم؟😳 و هزاران مثال اینجوری!!!🤔🤔🤔 🔵بیا از امروز از همین لحظه متفاوت باش. اعتماد بنفستو بالا ببر، نمیخواد بریز و بپاش راه بندازی و اسکناس خرج کنی😜 🔵فقط یک خانوم باش💃 از خودت شروع کن. همیشه تمیز و مرتب لباس بپوش.👌👌جلو بقیه افراد خانوادت برای خودت وقت بذار.👌👌 🔵خودت بهتر از من میدونی کارایی که باعث پایین اومدن ارزشت میشه ⛔️ممنوع 🎀@delbrak1🎀
✴️ خانوم گلااااا تو دوران رابطه کامل ❌ ممنوع. چون راه برگشتی نیست. ✴️ از آرایشگاه و تفریح و لباس و خرج و خوراکتون واسه پس انداز نزنید. بزنید به بیخیالی😜😄 ولییی پس انداز مخفی داشته باشین.😳😂 ✴️ همیشه بادعوت برین خونه اقوام. حتی مادرخودتون و مادرشوشو. هفته ای یکی_دو بار خوبه. 😏😊 ✴️اگه اونا غذا درست کردن ظرفا رو شما بشورین و بالعکس. غریبه که نیستین بخورین و برین کنار، خدا رو خوش میاد کسی تو خونتون چنین کنه؟🤦‍♀ ✴️ خودتونو با کار هنری سرگرم کنید تا وابسته شوشو نشین. بذارین اونم به دوست و تفریحش برسه. 😌 ✴️ اگه کسی مسخرتون کرد بدونین حتتتما از شما کمتره و یه عقده ای داره. جواب حرفای نیشدار روو با بی محلی بدین. آیییی مزه میده. 💪 ✴️بذارید با مادرش اینا وقت بگذرونه. حتی بهش بگید برو بهشون سر بزن. خانومای نازنین! دوست دارین عروستون باهاتون چطور باشه؟! بدجنس بازی در نیارین و پیش هیییچ کس غیبتشون رو نکنین تا همیشه سربلند باشین. مطالعه کنید هممیشه📗📗📗📗 یادتون باشه زندگی رو هرجور بگیری، میگذره. دیدتون رو مثبت کنین. ➕ 🎀@delbrak1🎀
⛔️⛔️⛔️حرفهایی که زنان نباید به شوهرشان بزنند 🔴هرگز در مورد مادر وی چیزی بر زبان نیاورید! 🔴هرگزبا نزدیکترین دوست همسرتان خودمانی نشوید! 🔴هرگز در مورد روابط عاشقانه ای که در گذشته و قبل از ازدواج داشتید حرف نزنید! 🔴هرگز به وی نگویید که فلان دوست شما زیر سرش بلند شده است! 🔴هرگز و هرگز به وی نگویید که وی به اندازه ای که قبلا در رابطه جنسی قدرت داشته نیست! 🔴هرگز چیزی نگویید که احساس کند نسبت به جریانات شغلی وی ناراضی هستید! 🔴هرگز به وی نگویید از وی طلاق خواهید گرفت مگر اینکه فلان کار را انجام دهد! 🔴هرگز نگویید که شما بیشتر از وی حقوق میگیرید ! 🎀@delbrak1🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ❌نامزدیتونو تلخ نکنین ‌ ✔️✔️تــوقعاتتان را کــنترل کــنید💯 ⚠️ توقعات بالا باعث می‌شود همیشه از زندگی و نامزدتان ناراضی باشید. دائم حرص و جوش مراسم عروسی و ماه عسل را بخورید. ⚠️ مراسمی که هر چقدر هم خرج کنید باز هم توسط افرادی حسود مورد نقد قرار می‌گیرد. از طرفی باعث دوری شما و نامزدتان از یکدیگر می‌شود. ⚠️ اینگونه است که به جای داشتن آرامش کنار همسر، دائم به یکدیگر انرژی منفی می دهید. 🎀@delbrak1🎀
دست هایت که آیینه تلاش روزگارند پر برکت باد! توانِ دست هایت را می ستایم ❤️💛💚 ✅برای اقتدار دادن به مرد و تقدیر و تشکر از زحماتش 🎀@delbrak1🎀