#معرفی کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
کتاب ره ش
نویسنده :رضا امیر خانی
انتشارات :افق
تعداد صحفه :۱۹۲
توضیح روی جلد کتاب : رضا امیرخانی در رمان رهش موضوع توسعه شهری را دستمایه قرار داده و تاثیرات آن را بر عرصه های زندگی #انسان معاصر در قالب داستان زوجی معمار در تهران امروز به تصویر می کشد.
☘️🌱☘️🌱🌿
یافته های من از کتاب :
داستان درباره خانواده سه نفری است که کودک خانواده ، ایلیا مریضی آسم کودکان دارد و مادر که اسمش لیا است تمام تلاش خودش را می کند تا عواملی که باعث ایجاد مریضی کودک شده است را از بین ببرد اما زورش به افکار مردم محله و همسرش نمی رسد .
لیا کسی است که معماری خوانده و از شهر سازی چیز هایی می داند اما همسرش که معاون شهردار منطقه است گویا نمی تواند درکش کند و بر سر ماجرای شهرسازی و از بین بردن زمین ها باهم بحث می کنند
داستان از زبان لیا مادر خانواده بیان شده و نکات آموزنده و جالبی درباره معماری و شهرسازی بیان می کند
به نظرم داستان علاوه بر موضوع شهرسازی ، خانواده و تربیت را هم در دل خود گنجانده است و مسائل و مشکلات خانوادگی را هم مطرح می کند.
🌿☘️پیشنهاد میشود برای خواندن این کتاب وقت بگذارید 📚📔
@studiousss
🌸🌸🍀☘️☘️☘️☘️☘️🍀🌸🌸
#خوانسار_قوی #ایران_قوی
https://eitaa.com/joinchat/831258658Cb45a9a32fb
#خوانسار_آنلاین_همراه_هر_خوانساری
#معرفی_کتاب
#کتاب_خوب_بخوانیم
کتاب:ظلمت سفید
نویسنده:سجاد خالقی
انتشارات:کتابستان
تعداد صفحه : ۲۹۴
توضیح روی جلد : همانطور که دراز کشیده بود و بالای سرش را نگاه می کرد ، خرخر آرامی را از پشت سرش شنید . به زحمت برگشت ؛ میان سفیدی که ، دوچشم درشت و سیاه به چشم هایش زل زده بود ، چشم های گرگ بود.
خواست بلند شود و فریاد بزند ، خواست تکان بخورد اما نتوانست .گرگ پیش رویش ایستاده بود ، سفید مطلق !تمام بدنش ، دهانش پوستش . فقط یک جفت چشم مشکی داشت ، مهرداد چند بار چشم هایش را باز و بسته کرد .
باور نمی کرد چه می بیند . بزرگتر از گرگ واقعی بود ؛ خیلی بزرگ تر گرگ صورتش را جلو آورد . مستقیم به چشم های مهرداد نگاه کرد ، سرمای چشم هایش ، مهرداد را بی حس می کرد
☘️🌱☘️🌱☘️🌱🌿
توضیح کتاب : این کتاب یک رمان تاریخی است که از حکومت قاجار و انقلاب مشروطه شروع می شود ، درواقع کتاب دو داستان را روایت می کند ۱_ داستانی که از زبان کوهیار گفته می شود و۲_ داستانی که از دید سوم شخص بیان می شود و روایت تاراز و مهرداد را بیان می کند .
کوهیار و آیدین دو دوست هستند ، پدران آن ها تیرانداز های ماهری هستند ، کوهیار از ایل بختیاری و آیدین از تبریز ، به دستور حکومت قاجار و برای جلو گیری از شورش علیه حکومت به اجبار. به تهران آمدند ، در تهران درگیر ماجرای مشروطه می شوند و اتفاقاتی برای آن ها می افتاد در پایان کتاب دو داستان به هم متصل می شود و داستان کوهیار و آیدین و داستان تاراز و مهرداد باهم همسو می شود .
#پیشنهاد_کتاب_خوب
☘️🌱🥀☘️🌱🥀☘️🌱🥀☘️🌱🥀
@khansaronline
یادت نره!
چیزهایی که میدونی، یک قطره است
چیزهایی که نمیدونی، یک اقیانوسه
فرصت کمه لحظه هارو دریاب⏳
#کتاب
#کتابخوانی
#کتاب_خوب_بخوانیم
📚 https://eitaa.com/khansaronline