══════════﷽❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ⃟✤ خدای خوب من ... حساب گرانه تسبیح به دست می گیرم و از تو بی حساب روزی می خواهم خدایا یه روز قشنگ و پر امید را تقدیم دوستان همراهم گردان 💠 شروع یک روز نورانی با ذکر #یا_ذالجلال_والاکرام سلام وعرض ادب به ائمه وصاحبان روز یکشنبه💫 السّلام علیکَ یا #امیر_المؤمنین(ع) السّلام علیکِ یا #فاطمة_الزهرا (س) 🍃🌸خانواده آسمانی🍃🌸 @khanvade_asemani

🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 ❇️ پیامبر اکرم(ص): فرزندانتان را زیاد ببوسید. برای هر #بوسه شما، در بهشت درجه ای است که مسافتش پانصد سال است. 📚روضه الواعظین. ج ۲ص ۳۶۹ #حدیث_خانواده 💠ارتقا معنوی با خانواده آسمانی💠 @khanvade_asemani

بلاشک یکی از چیزهایی که #باروری را محدود می‌کند، بالا رفتن سنّ #ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟🤔 مگر جوان 17 ساله، 18 ساله، 19 ساله، احتیاج ندارد به اطفای نیاز جنسی و غریزه‌ جنسی؟ ما باید به این فکر کنیم. #رهبرانقلاب #موعظه_بزرگان @khanvade_asemani

༻﷽༺ 🌹 #یا_زهرا_س🍃 هرچہ غریب اسٺ از نواده‌ے #زهراسٺ هرچہ #شهید اسٺ از تبار حسین اسٺ فاطمہ قبرش نهان‌ شده ڪه بگوید وعده‌ے دیدارمان مزار #حسین اسٺ #یکشنبه_فاطمی #کربلا @khanvade_asemani

🎥 جایزه‌ی کوچکترین زوج‌درمانگر تعلق می‌گیرد به....☺️ براتون مشاور متبحر آوردم در حد لالیگا 😂😂 به این توصیه ها عمل کنید تا زندگی شیرینی را تجربه کنید 😁😍 @khanvade_asemani

🔺توصیه های شنیدنی مرحوم #آیت_الله_ناصری درباره عظمت مقام مادر #سخن_بزرگان #استاد_ناصری 🌷 تعالی خانواده با خانواده آسمانی 🌷 @khanvade_asemani

🎬 #کلیپ ✖️ با اینکه خیلی بهش مدیونم، اما فلان رفتارش دیوانه‌ام کرده ! ✖️ با اینکه خیلی نسبت به من مهربونه، اما بعضی حرفاش همش رو اعصابمه! ✖️خیـــلی خوبی‌ها داره، اما من نمی‌تونم فلان کارش رو بپذیرم و تحملش کنم! اینجور وقتها باید چکار کرد؟ چجوری به قضیه نگاه کرد؟ چجوری انتقاد کرد؟ #کلیپ_ارزشی 🌷 تعالی خانواده با خانواده آسمانی 🌷 @khanvade_asemani

⭕️ نه شنیدن... 💞 در ازدواج هر دو طرف حق دارند که اگر طرف مقابل شان، ملاک های مورد نظرشان را ندارد به او پاسخ #منفی دهند ✅ عواملی مثل فامیل بودن، همسایه بودن، همکلاسی بودن و عوامل دیگر نباید در پاسخ منفیِ منطقی، خللی ایجاد کند #ازدواج #روانشناسی_خانواده 💕نکات ناب همسرداری💕 @khanvade_asemani

✨﷽✨ پسر ثروتمند و پدر فقیر از امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل شده که فرمود: «پیرمردی گریه کنان دست پسرش را گرفته نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مدینه آورد و به ایشان گفت: ای رسول خدا! این پسر من است که در کوچکی او را غذا داده ام و با عزت و احترام، بزرگ کرده ام و تمام خواسته هایش را بر آورده ام و با مال و ثروتم به او کمک کرده ام تا این که قوی و ثروتمند و غنی گردید و من در راه پرورش وی جان و مالم را فدا کرده ام و از ضعف و پیری به جایی رسیده ام که مشاهده می فرمایی! در مقابل این همه زحمت، این پسر هیچ گونه کمک مال به من نمی کند! رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به جوان کرد و فرمود: چه می گویی؟ جوان گفت: من مالی بیشتر از خرج و مخارج خود و عیالم ندارم تا به او کمک کنم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به پیر مرد گفت: چه می گویی؟ گفت: دروغ می گوید، انبارهایی پر از گندم، جو، خرما، کشمش و کیسه های زیادی پر از طلا و نقره دارد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به پسر گفت: جوابت چیست؟ پسر گفت: ذرّه ای از آن چیزهایی را که او ادعا می کند من ندارم. در این جا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: از خدا بترس ای جوان، و نسبت به پدر مهربانت که این همه به تو نیکی و احسان کرده، نیکی و احسان کن، تا خدا نیز به تو احسان کند! جوان گفت من چیزی ندارم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: ما خرج این ماه پدرت را می دهیم، امّا از ماه بعد خودت خرجش را بده. سپس به اسامه فرمودند: به این پیر مرد صد درهم برای خرج یک ماه خود و خانواده اش عطا کن. اسامه نیز داد. بعد از یک ماه پیر مرد همراه پسرش پیش پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و باز پسر گفت: چیزی ندارم. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: تو ثروت زیادی داری و لیکن امروز را به شب می رسانی در حالی که فقیر و ذلیل شده ای به طوری که از پدرت فقیرتر خواهی شد و چیزی در بساطت نخواهد ماند. پسر برگشت و رفت. پس ناگهان دید همسایه های انبارهایش جمع شده اند و می گویند انبارهایت را هر چه زودتر خالی کن که از بوی گندش بسیار ناراحتیم. سپس به سراغ انبارهایش رفت و با کمال تعجب دید که همه گندم ها، جوها، خرماها و کشمش ها گندیده اند و فاسد و تباه گشته اند. همسایه ها او را تحت فشار قرار دادند تا هرچه زودتر آن ها را خالی کند. جوان نیز کارگران بسیاری را با مزد زیاد اجیر کرده و همه کالاهای فاسد شده را به منطقه ای دور از شهر منتقل کرد. به دنبال آن، جوان سراغ کیسه های طلا و نقره رفت تا مزد کارگران را بدهد، امّا ناگهان دید همه آنان مسخ شده و به سنگ هایی بی ارزش تبدیل شده اند. کارگران وقتی چنین دیدند دامنش را رها نکردند، تا این که مجبور شد تمام خانه و لوازمش را از قبیل فرش و لباس و... فروخت، و مزد کارگران را پرداخت و از آن همه دارایی، چیزی برایش باقی نماند و محتاج و فقیر گشت. و پس از اندک زمانی بر اثر ناراحتی های روحی و فکری لاغر و مریض شد. بعد از این حادثه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای کسانی که عاق پدر و مادرانتان هستید، از این پیشامد درس عبرت بگیرید و بدانید که همان طور که در دنیا اموالش تباه گشت، همان طور هم، عوض آن چه که از درجات، در بهشت برایش فراهم بود، درکاتی در دوزخ برایش مقرر گردید. 📚 :پاک نیا، عبدالکریم؛ پدر، مادر شما را دوست دارم، ص: 164 #داستان_واقعی @khanvade_asemani

══════════﷽❀ ⃟⃟ ⃟♥️ ⃟✤ الهی ما همه بیچاره‌ایم هر چه داریم همه از توست خدای من، من هیچم، هیچِ هیچ غرور گه‌ گاهم را ببخش🤲 💠شروع یک روز نورانی با ذکر #یا_قاضی_الحاجات و عرض سلام و ارادت به پیشوایان منتسب به روز دوشنبه🌟 ✅ السلام علیکما یا شباب اهل الجنة السّلام علیکَ یا #حسن_بن_علی (ع) السّلام علیکَ یا #حسین_بن_علی(ع) 🌹خانواده آسمانی🌹 @khanvade_asemani