🔰 #خاطرات_همسرداری
🌹 همسر شهید #رجایی:
🔰 یه بار که برای خرید لباس با محمد علی به خیابون رفته بودیم، خریدمون خیلی #طول کشید و از صبح تا ظهر از این مغازه به اون مغازه می رفتیم. دوست داشتم لباس دلخواهم رو پیدا کنم.
⚡️ با اینکه #مشغله_کاری زیادی داشت ولی چیزی نگفت، فقط سکوت کرد. بدون اینکه کوچک ترین اخمی بکنه یا حرفی بزنه بهم فهموند که داره رفتارم رو #تحمل می کنه.
🔰 همین سکوتش بود که من رو به فکر انداخت که چرا باید طوری رفتار کنم که بخواد تحملم کنه. در صورتی که اگه کار به حرف و #بحث کردن می کشید من هیچ وقت به این مسأله فکر نمی کردم.
#سیره_بزرگان
🍃🌸خانواده آسمانی🍃🌸
🏡 @khanvade_asemani
🌷🌷
🌷
#شهید_یوسف_كلاهدوز
🔻 اوایل زندگی درست بلد نبودم غذا درست كنم. یادم هست بار اول كه خواستم تاس كباب درست كنم، سیب زمینی ها را خیلی زود با گوشت ریختم.😱
🔸 یوسف كه آمد، رفتم غذا را بیاورم، دیدم همه سیب زمینی ها له شدند. خیلی ناراحت شدم و رفتم یك گوشه ای شروع كردم به گریه كردن.😭
♦️ او حسابی خندید، بعد هم رفت غذا را كشید و آورد با هم خوردیم.☺️
❇️ آن قدر پای سفره مرا دلداری داد و از غذا تعریف و تمجید كرد كه یادم رفت غذا خراب شده بود.👏👏
⭕️ گاهی پیش می آمد كه بر اثر مشغله زیاد، دو روز غذا درست نمیكردم، ولی او خم به ابرو نمیآورد. 😳
✍ پ. ن
شهید یوسف کلاهدوز در سال ١٣۶٠ در هنگام شهادت شهیدان #رجایی و #باهنر، مجروح شد و یک ماه بعد در سانحه هوایی به شهادت رسید
#سیره_ستاره_ها
#مدارا_با_خانواده
🌸مذهبی ها عاشق ترند🌸
@khanvade_asemani
🌷🌷
🌷
#شهید_یوسف_كلاهدوز
🔻 اوایل زندگی درست بلد نبودم غذا درست كنم. یادم هست بار اول كه خواستم تاس كباب درست كنم، سیب زمینی ها را خیلی زود با گوشت ریختم.😱
🔸 یوسف كه آمد، رفتم غذا را بیاورم، دیدم همه سیب زمینی ها له شدند. خیلی ناراحت شدم و رفتم یك گوشه ای شروع كردم به گریه كردن.😭
♦️ او حسابی خندید، بعد هم رفت غذا را كشید و آورد با هم خوردیم.☺️
❇️ آن قدر پای سفره مرا دلداری داد و از غذا تعریف و تمجید كرد كه یادم رفت غذا خراب شده بود.👏👏
✍ پ. ن
شهید یوسف کلاهدوز در سال ١٣۶٠ در هنگام شهادت شهیدان #رجایی و #باهنر، مجروح شد و یک ماه بعد در سانحه هوایی به شهادت رسید
#سیره_ستاره_ها
#مدارا_با_خانواده
🌸مذهبی ها عاشق ترند🌸
@khanvade_asemani
✨❤️✨❤️✨❤️✨
🌹 همسر رئیس جمهور شهید، #رجایی :
🔰 یه بار که برای خرید لباس با محمدعلی به خیابون رفته بودیم، خریدمون خیلی #طول کشید و از صبح تا ظهر از این مغازه به اون مغازه می رفتیم. دوست داشتم لباس دلخواهم رو پیدا کنم.
⚡️ با اینکه #مشغله_کاری زیادی داشت ولی چیزی نگفت، فقط سکوت کرد. بدون اینکه کوچک ترین اخمی بکنه یا حرفی بزنه بهم فهموند که داره رفتارم رو #تحمل می کنه.
🔰 همین سکوتش بود که من رو به فکر انداخت که چرا باید طوری رفتار کنم که بخواد تحملم کنه.
در صورتی که اگر شهید میخواست با #بحث کردن این رو به من بفهمونه، من هیچ وقت به این مسأله فکر نمی کردم.
#سیره_ستاره_ها
💕 مذهبی ها عاشق ترند 💕
@khanvade_asemani