#پاسخ | فتوحات اسلامی
🔹 هرگاه از منظر تاریخی به فتوحات اسلامی که در عصر خلفا و پس از آن رخ داده نگریسته شود، روشن خواهد شد که عامل اساسی در آنها تمایل و گرایش مردم سرزمینهای فتح شده به اسلام بوده است، نه قهر و غلبه نظامی. این مطلب را نه تنها مورخان مسلمان بلکه برخی از مستشرقان و مورخان مسیحی نیز آشکارا بیان کردهاند. گفتنی است که ساکنان بیشتر سرزمینهایی که در این دوره توسط مسلمانان فتح شد، اهل کتاب بودند که از نظر موازین اسلامی میتوانستند با پرداخت جزیه بر دین خود باقی بمانند. مردم سرزمینهای شام، مصر، اسپانیا، و اروپای شرقی –یوگسلاوی و آلبانی- پیرو آیین مسیحیت بودند اما به شهادت مورخان مسیحی چون توماس آرنولد و دیگران، آنان با علاقه و اشتیاق فراوان به آغوش گرم اسلام پناه آوردند، و آیین اسلام را عامل نجات خود از ظلم و ستمهای حاکمان مسیحی دانستند. رفتار سپاهیان اسلام با مردم این سرزمینها به گونهای بود که همگامی که سپاه اسلام میخواست «حمص» را به مقصد یرموک ترک کند، مردم با گریه از آنان میخواستند که در آنجا بمانند چرا که رفتار مسلمانان را بهتر از حاکمان مسیحی و همکیش خود میدانستند.
🔹 پذیرش اسلام توسط مردم ایران عصر ساسانیان نیز جزو ضربالمثلهای تاریخ است. مردم ایران با عشق و علاقه فراوان از این آیین جدید استقبال کردند و سپاهیان اسلام را با آغوش باز پذیرفتند. وضع ماوراءالنهر –سمرقند و بخارا- نیز که در آن زمان بر کیش بتپرستی بودند، در مورد پذیرش آیین اسلام چنین بوده است. در حقیقت همه سرزمینهایی که خارج از عربستان آیین اسلام را پذیرفتهاند، عامل اصلی چیزی جز منطق روشن و استوار اسلام، و رفتار بزرگمنشانه مسلمانان با مردم آن سرزمینها نبوده است؛ تنها نقشی که قدرت نظامی و شمشیر داشته سرکوب حاکمان ستمکار و سلطهگران بوده است، زیرا هیچگاه مسلمانان با تهدید و ارعاب دیگران را به قبول اسلام مجبور نساختند.
🔹 جرجی زیدان مینویسد: «مسلمانان صدر اسلام، هرجا را فتح میکردند، به اشغال نظامی قناعت مینمودند، و متعرض دین و عادات و رسوم مسیحیان نمیشدند و آنان را در امور داخلی و اوضاع و احوال شخصی و امور قضایی آزاد میگذاشتند و حق سیادت دینی قسطنطنیه را بر مسیحیان شام میپذیرفتند» (تاریخ تمدن اسلام، ص 736).
🔹 گوستاولوبون در رد این اتهام که اسلام در سایه شمشیر و جنگ گسترش یافته است میگوید: «زور شمشیر موجب پیشرفت قرآن نگشت، زیرا رسم اعراب این بود که هرجا را فتح میکردند، مردم آنجا را فتح میکردند، مردم آنجا را در دین خود آزاد میگذاشتند، و اینکه مردم مسیحی از دین خود دست برمیداشتند و به دین اسلام میگرویدند بدان جهت بود که عدل و دادی که از مسلمانان فاتح میدیدند، مانندش را از زماندان پیشین خود ندیده بودند، و برای سادگی و سهولتی بود که در دین اسلام مشاهده مینمودند، و نظیرش را در کیش قبلی خود سراغ نداشتند» (تاریخ تمدن اسلام و عرب، ص 145).
#گزیده_های_اعتقادی
📙 برگرفته از کتاب «آزادی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم»، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
🔍 ادامه را در قسمت بعد بخوانید:
@kharejkalam
#پاسخ | اهل ذمّه و قانون جزیه
🔹 برخی از مستشرقان مغرض، خواستهاند قانون جزیه در اسلام را که برای اهل کتاب مقرر شده، حکمی غیر منطقی و ناعادلانه به شمار آورند! اما اگر با دیده انصاف به این مطلب نظر شود، روشن خواهد شد که این حکم به طور کامل بر موازین عدل و داد استوار است، زیرا با توجه به اینکه مسلمانان باید زکات بپردازد و بدین طریق در عمران و آبادانی کشور اسلامی سهیم باشد، مقتضای عدل این است که اهل کتاب نیز که به قانون زکات عمل نمیکنند، با پرداخت مقداری از مال خویش در عمران و آبادانی کشور که همه شهروندان از آن استفاده میکنند، سهیم باشند. این حقیقت را برخی از نویسندگان منصف مسیحی بیان کردهاند.
🔹 مارسل بوازار مینویسد: «ادعای برخی از مورخان، که پرداخت خراج از بیگانگان را جریمه جنگی پنداشته و این اقوام را تحتالحمایه امپراتوری نامیدهاند، به کلی مغرضانه و دور از حقیقت است. این معاهدات برپایه تعلیم قرآن، و به خاطر خشنودی خدا و خدمت به خلق، تنظیم شده و هیچ گرایش استعماری در آن دیده نمیشود و اصولاً با قراردادهای صلح کشورهای فاتح اروپا که ملت شکست خورده را به اسارت سیاسی و اقتصادی گرفتار میشاختند، تفاوتی آشکار دارد. این قراردادها، نه تنها رنگ استعماری نداشته، بالعکس به وسیله آن، اسلام دست تفاهم و دوستی به سوی ملل دیگر دراز کرده و آنان را در حمایت کامل قوانین خود قرار داده است. اینگونه گذشتها و چشمپوشیها، نخستین گام در راه پیریزی اساس حقوق بینالملل بوده که بعدها حقوقدانان اروپا از آن استفاده کردهاند».
🔹 وی در ادامه گفته است: «اقلیتهای درون جامعه اسلامی آزادی داشتند که علاوه بر انجام فرایض مذهبی جداگانه، آداب و رسوم خویش را نیز همچنان حفظ کنند. به طور مثال در مورد مسیحیان نجران، پیامبر(ص) هرگونه دخالت مقامات مسلمان را در امور دینی و سنتی این گروه به صورت فشار، سختگیری و روشهای بازدانده دیگر منع کرده است. معاهده نجران بعدها، قانون محمد (ص) در باب مسیحیان و قانون محمد (ص) در باب انسانها نامیده شد و مبنای مورد قبولی در سراسر قلمرو اسلام، از نظر تنظیم قرارد داد و تدوین ضوابط قانونی به خاطر حمایت از اقلیتها، بوده است» (اسلام و حقوق بشر، ص 114 -112).
🔹 وی، در جایی دیگر گفته است: «خردهگیران مغرب زمین، نتوانستهاند به شرایط قراردادهای پیامبر و خلفای راشدین با اقوام مغلوب و اقلیتها ایرادی وارد سازند، زیرا شرایط آن کاملاً به نفع این گروهها تنظیم شده است. این گروهها عدالت و تساهل دین اسلام را ستودهاند و از وضع خود در درون جامعه مسلمان راضی بودهاند» (همان، 119).
🔹 نامبرده، در جای دیگری نیز میگوید: «تنظیم قرارداد صلح با اهل ذمّه یا تأمین و حمایت ملت شکست خورده، یکی از تجلیات انسان دوستانه اسلام است که به کلی با آنچه در حقوق مغرب زمین، نسبت به رفتار با ملل مغلوب آمده، تفاوتی آشکار دارد» (همان، ص 108).
🔹 اهتمام و عنایت اسلام نسبت به حقوق اهل ذمه تا آنجاست که برای آنان، حقوق بازنشستگی تعیین کرده است. روایت شده که روزی امام علی(ع) از راهی عبور میکرد، پیرمرد تهیدست و ناتوانی را دید که گدایی میکرد، امام(ع) پرسید او کیست؟ گفتند: فردی مسیحی است. امام(ع) سخت برآشفت و فرمود: آنگاه که توان کار کردن داشت، او را به کار گرفتید، و اینک که پیر و فرتوت شده است، او را به حال خود رها ساختهاید، سپس دستور داد تا از بیتالمال نیاز مالی او را برآورده سازند» (وسائل الشیعه، ج11، ص 49).
#گزیده_های_اعتقادی
📙 برگرفته از کتاب «آزادی از دیدگاه اسلام و لیبرالیسم»، حضرت استاد ربانی گلپایگانی
@kharejkalam