💫 در محضر شهدا 💫
ذاکر و عارف دلسوخته، فرمانده گروهان گردان عمار شهید مسعود ملا
او از عجایب و نوادر دفاع مقدس بود و الگویی برای رزمندگان گردان بود. همیشه دعا میکرد هم زخمی شود، هم اسیر و هم شهید در اصل هر سه را با هم میخواست.
در تیرماه سال ۱۳۶۷ در اوج گرمای خوزستان در تنگه ابوغریب، گردان عمار با تیپ زرهی عراق درگیر شد
گروهان مسعود ملا محاصره شد. در اینجا نیروهای زخمی را عقب فرستاد و خودش با تعداد اندکی از بچه ها ماندند وسط عراقی ها و نبرد تن به تن آغاز شد.
در این بین، عراقی ها او را به رگبار بسته و پهلو و سینه اش را شکافتند.
او در حالیکه بشدت زخمی بود، به اسارت دشمن در آمد. در اینجا صدامیان دستهای او را به پشت خودروی نفربر بسته و در حالیکه وی زنده بود و فریاد یازینب، یازینب بر لب داشت بر زمین کشاندند.
پس از آن، آرزوی دیگرش محقق شد.
این بار سربازان دشمن در حالیکه او فریاد یا حسین یا حسین سر می داد، دوره اش کرده و سپس سر او را به مانند مولایش از قفا جدا کردند.
این شهید بزرگوار در فرازی از وصیت نامه نورانی خود نوشته است:
پروردگارا
از تو میخواهم جراحت، اسارت و شهادت را روزی ام کنی و نگذاری شرمنده مولایم سیدالشهدا شوم.
#شهیدمسعودملا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجهم
#الّلهُمَّارْزُقْنٰاشَهادَتَفیسَبیلِکْ
🔺خط انقلاب تا ظهور🔻
📲 @khat_enghelab1357 🇮🇷